1. صفحه اصلی
    • پربیننده‌ترین اخبار
    • مهمترین اخبار
    • آرشیو اخبار
  2. سیاسی
    • سیاست ایران
    • نظامی | دفاعی | امنیتی
    • گزارش و تحلیل سیاسی
    • مجلس و دولت
  3. امام و رهبری
  4. ورزشی
    • فوتبال ایران
    • فوتبال جهان
    • والیبال | بسکتبال | هندبال
    • کشتی و وزنه‌برداری
    • ورزش های رزمی
    • ورزش زنان
    • ورزش جهان
    • رشته های ورزشی
  5. بین الملل
    • دیپلماسی ایران
    • تولیدات دفاتر خارجی
    • آسیای غربی
    • افغانستان
    • آمریکا
    • اروپا
    • آسیا-اقیانوسیه
    • پاکستان و هند
    • ترکیه و اوراسیا
    • آفریقا
    • بیداری اسلامی
  6. فضا و نجوم
  7. اقتصادی
    • اقتصاد ایران
    • پول | ارز | بانک
    • خودرو
    • صنعت و تجارت
    • نفت و انرژی
    • فناوری اطلاعات | اینترنت | موبایل
    • کار آفرینی و اشتغال
    • راه و مسکن
    • هواشناسی
    • بازار سهام | بورس
    • کشاورزی
    • اقتصاد جهان
  8. اجتماعی
    • پزشکی
    • رسانه
    • طب سنتی
    • خانواده و جوانان
    • تهران
    • فرهنگیان و مدارس
    • پلیس
    • حقوقی و قضایی
    • علم و تکنولوژی
    • محیط زیست
    • سفر
    • حوادث
    • آسیب های اجتماعی
    • بازنشستگان
  9. فرهنگی
    • ادبیات و نشر
    • رادیو و تلویزیون
    • ‌دین ، قرآن و اندیشه
    • سینما و تئاتر
    • فرهنگ حماسه و مقاومت
    • موسیقی و تجسمی
  10. حوزه و روحانیت
  11. استانها
    • آذربایجان‌ شرقی
    • آذربایجان غربی
    • اردبیل
    • اصفهان
    • البرز
    • ایلام
    • بوشهر
    • استان تهران
    • چهارمحال و بختیاری
    • خراسان جنوبی
    • خراسان رضوی
    • خراسان شمالی
    • خوزستان
    • زنجان
    • سمنان
    • سیستان و بلوچستان
    • فارس
    • قزوین
    • قم
    • کاشان
    • کردستان
    • کرمان
    • کرمانشاه
    • کهگیلویه و بویراحمد
    • گلستان
    • گیلان
    • لرستان
    • مازندران
    • مرکزی
    • هرمزگان
    • همدان
    • یزد
    • جزایر خلیج فارس
  12. رسانه ها
    • چند رسانه ای
    • خواندنی
  13. بازار
    • قیمت خودرو
    • قیمت طلا، سکه و ارز
    • سازمان‌ها و شرکت‌ها
  14. عکس
  15. فیلم
  16. گرافیک و کاریکاتور
    • english
    • عربی
    • Türkçe
    • עברית
    • Pусский
  • RSS
  • تلگرام
  • اینستاگرام
  • توییتر
  •  
    آپارات
  •  
    سروش
  •  
    آی‌گپ
  •  
    گپ
  •  
    بله
  •  
    روبیکا
  •  
    ایتا
  • قیمت ارز و طلا
    لیگ ایران و جهان
  • صفحه اصلی
    • پربیننده‌ترین اخبار
    • مهمترین اخبار
    • آرشیو اخبار
  • سیاسی
    • سیاست ایران
    • نظامی | دفاعی | امنیتی
    • گزارش و تحلیل سیاسی
    • مجلس و دولت
  • امام و رهبری
  • ورزشی
    • فوتبال ایران
    • فوتبال جهان
    • والیبال | بسکتبال | هندبال
    • کشتی و وزنه‌برداری
    • ورزش های رزمی
    • ورزش زنان
    • ورزش جهان
    • رشته های ورزشی
  • بین الملل
    • دیپلماسی ایران
    • تولیدات دفاتر خارجی
    • آسیای غربی
    • افغانستان
    • آمریکا
    • اروپا
    • آسیا-اقیانوسیه
    • پاکستان و هند
    • ترکیه و اوراسیا
    • آفریقا
    • بیداری اسلامی
  • فضا و نجوم
  • اقتصادی
    • اقتصاد ایران
    • پول | ارز | بانک
    • خودرو
    • صنعت و تجارت
    • نفت و انرژی
    • فناوری اطلاعات | اینترنت | موبایل
    • کار آفرینی و اشتغال
    • راه و مسکن
    • هواشناسی
    • بازار سهام | بورس
    • کشاورزی
    • اقتصاد جهان
  • اجتماعی
    • پزشکی
    • رسانه
    • طب سنتی
    • خانواده و جوانان
    • تهران
    • فرهنگیان و مدارس
    • پلیس
    • حقوقی و قضایی
    • علم و تکنولوژی
    • محیط زیست
    • سفر
    • حوادث
    • آسیب های اجتماعی
    • بازنشستگان
  • فرهنگی
    • ادبیات و نشر
    • رادیو و تلویزیون
    • ‌دین ، قرآن و اندیشه
    • سینما و تئاتر
    • فرهنگ حماسه و مقاومت
    • موسیقی و تجسمی
  • حوزه و روحانیت
  • استانها
    • آذربایجان‌ شرقی
    • آذربایجان غربی
    • اردبیل
    • اصفهان
    • البرز
    • ایلام
    • بوشهر
    • استان تهران
    • چهارمحال و بختیاری
    • خراسان جنوبی
    • خراسان رضوی
    • خراسان شمالی
    • خوزستان
    • زنجان
    • سمنان
    • سیستان و بلوچستان
    • فارس
    • قزوین
    • قم
    • کاشان
    • کردستان
    • کرمان
    • کرمانشاه
    • کهگیلویه و بویراحمد
    • گلستان
    • گیلان
    • لرستان
    • مازندران
    • مرکزی
    • هرمزگان
    • همدان
    • یزد
    • جزایر خلیج فارس
  • رسانه ها
    • چند رسانه ای
    • خواندنی
  • بازار
    • قیمت خودرو
    • قیمت طلا، سکه و ارز
    • سازمان‌ها و شرکت‌ها
  • عکس
  • فیلم
  • گرافیک و کاریکاتور

مداخله‌های آمریکا در جهان-16| فاجعه انسانی در کامبوج

  • 25 آذر 1404 - 16:58
  • اخبار بین الملل
  • اخبار آسیااقیانوسیه
مداخله‌های آمریکا در جهان-16| فاجعه انسانی در کامبوج

در شانزدهمین شماره از سلسله گزارش‌های خبرگزاری تسنیم با موضوع مداخله‌های آمریکا در جهان، به بررسی مداخله در کامبوج بین سال‌های 1955 تا 1975 پرداخته‌ایم.

بین الملل

گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم- پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 ایالات متحده آمریکا به‌ عنوان یک ابرقدرت جهانی ظهور کرد و سیاست خارجی خود را بر مبنای گسترش نفوذ و مهار آنچه «تهدید کمونیسم» می‌نامید، شکل داد.

خبرگزاری تسنیم قصد دارد به‌طور جامع به بررسی مداخلات نظامی و مخفی آمریکا در کشورهای مختلف جهان بعد از جنگ جهانی دوم بپردازد، این مداخلات، که شامل کودتاها، عملیات‌های مخفی سیا، حمایت از رژیم‌های دیکتاتوری، و جنگ‌های نیابتی بود پیامدهای عمیقی بر سیاست، اقتصاد و حقوق بشر در کشورهای هدف داشته است.

این اقدامات معمولاً تحت پوشش مبارزه با کمونیسم انجام می‌شدند، اما در واقع، هدف اصلی آن‌ها جلوگیری از شکل‌گیری دولت‌هایی بود که مسیر توسعه‌ای مستقل از سیاست‌های خارجی آمریکا را دنبال می‌کردند.

مداخله‌های آمریکا در جهان-14| از پروازهای جاسوسی تا نشر کتاب در شوروی
مداخله‌های آمریکا در جهان-15| دو دهه جنگ و ویرانی در ویتنام برای شکست

در قسمت شانزدهم این گزارش به بررسی مداخله آمریکا در کامبوج بین سال‌های 1955 تا 1975 پرداخته‌ایم.

مقدمه

کشور آمریکا ,

کامبوج کشوری کوچک در جنوب شرق آسیا است که همسایه‌هایی مانند ویتنام، لائوس و تایلند دارد. این موقعیت جغرافیایی، به ویژه در زمان جنگ ویتنام، کامبوج را در مرکز توجه قدرت‌های بزرگ قرار داد. 

پس از استقلال از فرانسه در سال 1953، رهبری کشور به دست نورودوم سیهانوک افتاد. او ابتدا پادشاه بود، اما بعداً پادشاهی را ترک کرد و عنوان «پرنس» (یعنی شاهزاده) گرفت و به عنوان رهبر سیاسی کشور فعالیت کرد. سیهانوک شخصیتی کاریزماتیک، باهوش و گاهی غیرقابل پیش‌بینی بود که عمیقاً به استقلال کشورش اهمیت می‌داد.

دوران پس از جنگ جهانی دوم، جهان به دو بلوک بزرگ تقسیم شده بود: بلوک غرب به رهبری ایالات متحده آمریکا (که کشورهای سرمایه‌داری و ضدکمونیست بودند) و بلوک شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی (کشورهای کمونیستی). این رقابت شدید را «جنگ سرد» می‌نامند، چون جنگ مستقیم نبود، اما کشورها برای نفوذ در کشورهای دیگر شدیداً رقابت می‌کردند.

سیهانوک تصمیم گرفت کامبوج بی‌طرف بماند: یعنی نه به آمریکا و متحدانش بپیوندد و نه به کمونیست‌ها. او می‌خواست کشورش مستقل باشد و در جنگ‌های دیگران دخالت نکند. این سیاست بی‌طرفی برای یک کشور کوچک منطقی بود، چون پیوستن به یکی از طرفین می‌توانست کامبوج را به میدان جنگ تبدیل کند.

اما آمریکا این بی‌طرفی را برنمی‌تابید. سیاست خارجی آمریکا در آن زمان بر پایه مهار هر جنبش ضد غربی به بهانه «ضدکمونیسم» بود. آمریکایی‌ها معتقد بودند هر کشوری که بی‌طرف بماند، ممکن است به تدریج به سمت جنبش‌های ضدآمریکایی برود. بنابراین، سیهانوک را که حاضر نبود کامبوج را کاملاً به اردوگاه غرب بکشاند، مانعی بزرگ می‌دیدند و سال‌ها تلاش کردند او را کنار بزنند یا وادار به همکاری کنند.

کشور آمریکا ,

فشارهای اولیه آمریکا (1955-1960)

از همان سال 1955، ایالات متحده که در پی گسترش نفوذ خود در جنوب شرق آسیا بود، تلاش‌های جدی برای متقاعد کردن پرنس سیهانوک آغاز کرد تا کامبوج را به پیمان نظامی SEATO (سازمان پیمان جنوب شرق آسیا) ملحق کند. این پیمان، که در سال 1954 با رهبری آمریکا تشکیل شده بود، نوعی اتحاد نظامی ضدکمونیستی بود که شامل کشورهایی مانند ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، تایلند، فیلیپین و پاکستان می‌شد و هدف اصلی‌اش جلوگیری از نفوذ هر جریان ضدغربی در منطقه بود. آمریکایی‌ها سیهانوک را تحت فشار قرار دادند تا کامبوج را زیر چتر حفاظتی این پیمان ببرد، اما او که به شدت به استقلال کشورش پایبند بود، این پیشنهاد را رد کرد.

در این میان، دو برادر قدرتمند آمریکایی نقش کلیدی ایفا کردند: جان فاستر دالس، وزیر امور خارجه ایالات متحده که مردی جدی و تندرو در سیاست خارجی بود، و برادرش آلن دالس، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) که متخصص عملیات مخفیانه بود.

آن‌ها شخصاً با سیهانوک دیدار کردند و با ارائه اسنادی که ادعا می‌کردند نشان‌دهنده تهدید قریب‌الوقوع «حمله کمونیستی: به کامبوج است، سعی کردند او را متقاعد کنند. اما سیهانوک، که اطلاعات خودش خلاف این ادعاها را نشان می‌داد، پاسخ داد که کامبوج به عنوان یک کشور خنثی و با فرهنگ بودایی عمیق، هیچ علاقه‌ای به پیوستن به پیمان‌های نظامی تهاجمی ندارد که ممکن است آن را درگیر درگیری‌های ایدئولوژیک با همسایگان کند. این رد قاطع، آغازگر دوره‌ای از فشارهای فزاینده شد.

پس از این ناکامی دیپلماتیک مستقیم، آمریکا استراتژی خود را تغییر داد و به ابزارهای فشار غیرمستقیم روی آورد تا سیهانوک را وادار به تجدیدنظر کند. برای مثال، دو همسایه کامبوج یعنی تایلند و ویتنام جنوبی که هر دو به شدت به کمک‌های مالی و نظامی آمریکا وابسته بودند و متحد نزدیک واشنگتن به شمار می‌رفتند ناگهان مرزهای خود را با کامبوج بستند.

این اقدام جدی بود، زیرا بیشتر تجارت خارجی کامبوج در آن زمان از طریق رودخانه مکونگ در ویتنام جنوبی یا راه‌آهن تایلند انجام می‌شد، و بسته شدن مرزها اقتصاد کوچک کامبوج را فلج کرد. همزمان، نیروهای نظامی تایلندی و ویتنامی جنوبی به طور مکرر به خاک کامبوج تجاوز می‌کردند، هواپیماهای آن‌ها حریم هوایی کامبوج را نقض می‌کردند، و حتی حملات کوچک مرزی انجام می‌دادند که سیهانوک آن‌ها را "عملیات نرم مقدماتی" برای سرنگونی خودش می‌دانست.

علاوه بر این، سازمان سیا با حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی مخالف سیهانوک مانند "خمر سری" (که به معنای "کامبوجی‌های آزاد" بود و عمدتاً از تبعیدی‌های کامبوجی مخالف حکومت سلطنتی تشکیل شده بود) وارد عمل شد. این گروه‌ها، که توسط سیا و نیروهای ویژه ارتش آمریکا  آموزش دیده، مسلح و تأمین مالی می‌شدند، از پایگاه‌های خود در تایلند و ویتنام جنوبی به داخل کامبوج نفوذ می‌کردند و حملات چریکی انجام می‌دادند. 

کشور آمریکا ,

هدف این اقدامات، ایجاد بی‌ثباتی داخلی و وادار کردن سیهانوک به پذیرش حمایت غرب بود.  این فشارها در سال 1959 به اوج رسید، زمانی که یک توطئه کودتا به رهبری ژنرال داپ چوون (یکی از فرماندهان ارتش کامبوج که با سیا ارتباط داشت) کشف شد.

این توطئه، که با حمایت مستقیم سیا و احتمالاً از طریق نشست‌های SEATO در تایلند و نیویورک سازمان‌دهی شده بود، شامل نفوذ عوامل خارجی و حتی یک مأمور سیا ژاپنی‌الاصل به نام ویکتور ماسائو ماتسویی بود که تحت پوشش دیپلماتیک در سفارت آمریکا در پنوم‌پن (پایتخت کامبوج) فعالیت می‌کرد. 

پس از کشف این توطئه ماتسویی مجبور به فرار از کشور شد و توطئه خنثی گردید. این اقدام نه تنها نشان‌دهنده عمق دخالت آمریکا بود، بلکه سیهانوک را بیش از پیش نسبت به نیت‌های واشنگتن بدبین کرد.در نهایت، این اقدامات فشارآمیز نتیجه‌ای معکوس به بار آورد.

به جای اینکه سیهانوک را به سمت غرب سوق دهد، او را وادار کرد تا برای حفظ تعادل، روابط دیپلماتیک با اتحاد جماهیر شوروی و لهستان برقرار کند و کمک‌های اقتصادی بیشتری از چین دریافت نماید. سیهانوک بارها کمک‌های چین را ستود، زیرا برخلاف کمک‌های آمریکایی که با شرایط سیاسی سنگین همراه بود، بدون شرط و با احترام به استقلال کامبوج ارائه می‌شد. این دوره، نشان‌دهنده شکست اولیه استراتژی آمریکا در کامبوج بود، اما همزمان زمینه‌ساز تنش‌های بیشتری در سال‌های بعد گردید.

تنش‌های فزاینده (1960-1969)

در دهه 1960، جنگ ویتنام که یکی از طولانی‌ترین و خونین‌ترین درگیری‌های دوران جنگ سرد بود، به اوج خود رسید و کامبوج را نیز به طور غیرمستقیم درگیر کرد. آمریکا برای حمایت از دولت ویتنام جنوبی وارد جنگ شده بود و با نیروهای ویتنام شمالی (کمونیست‌ها به رهبری هو شی مین) و چریک‌های ویت‌کنگ (نیروهای مسلح کمونیستی در ویتنام جنوبی که علیه دولت مورد حمایت آمریکا می‌جنگیدند) و هدفشان اتحاد ویتنام تحت حکومت کمونیستی بود مقابله می‌کرد.

با شدت گرفتن این جنگ، نیروهای ویتنام شمالی و ویت‌کنگ شروع به استفاده از خاک شرقی کامبوج به عنوان پناهگاه‌های امن و مسیرهای تدارکاتی کردند. این مسیرها، که به مجموعه آن‌ها "جاده هو شی مین" گفته می‌شد شبکه‌ای پیچیده از جاده‌ها، مسیرهای جنگلی و تونل‌های پنهان بودند که از لائوس و کامبوج عبور می‌کردند تا سلاح، غذا و نیرو را به جبهه‌های جنوبی ویتنام برسانند. این استفاده از خاک کامبوج بدون اجازه رسمی دولت سیهانوک، او را در موقعیت دشواری قرار داد: از یک طرف نمی‌خواست با ویتنامی‌ها درگیر شود، و از طرف دیگر نگران بود که این حضور، آمریکا را تحریک کند.

آمریکا، که این پناهگاه‌ها را تهدیدی مستقیم برای سربازان خود در ویتنام می‌دید، واکنش نشان داد و بارها روستاهای مرزی کامبوج را بمباران کرد. این حملات هوایی، که اغلب برای تعقیب و نابودی نیروهای ویت‌کنگ انجام می‌شد، منجر به تلفات سنگین غیرنظامیان کامبوجی شد؛ کشاورزان، زنان و کودکان که در روستاهای آرام زندگی می‌کردند، قربانی می‌شدند. این بمباران‌ها نه تنها خشم مردم کامبوج را برانگیخت، بلکه سیهانوک را وادار به اعتراض‌های شدید کرد، زیرا آن‌ها را نقض حاکمیت ملی کشورش می‌دانست.

رویکرد سیهانوک در این دوره پیچیده و دوگانه بود: او واقعاً بی‌طرف بود و گاهی برای نشان دادن حسن نیت، همکاری ضمنی با آمریکا می‌کرد. برای مثال، مکان برخی پایگاه‌های ویت‌کنگ را به آمریکایی‌ها اطلاع می‌داد تا ثابت کند که کامبوج پناهگاه دائمی کمونیست‌ها نیست و خودش هم از گسترش کمونیسم در کشورش نگران است. 

اما وقتی بمباران‌ها از حد می‌گذشت و به غیرنظامیان آسیب می‌زد سیهانوک شدیداً اعتراض می‌کرد، گاهی حتی با سخنرانی‌های عمومی یا تهدید به قطع روابط. او می‌دانست که این حملات می‌تواند خمرهای سرخ را تقویت کند و کشور را به ورطه جنگ بکشاند.

این تنش‌ها در سال 1963 به نقطه بحرانی رسید، زمانی که دولت کامبوج در یک تصمیم جسورانه، تمام کمک‌های نظامی، اقتصادی، فنی و فرهنگی آمریکا را قطع کرد. این اقدام بسیار نادر و شجاعانه بود، زیرا کشورهای کوچک و در حال توسعه مانند کامبوج معمولاً به کمک‌های خارجی وابسته بودند و حتی با شرایط سخت آن‌ها را قبول می‌کردند.

اما سیهانوک معتقد بود این کمک‌ها نه تنها فساد می‌آورند و مقامات کامبوجی را وابسته به آمریکا می‌کنند، بلکه نمی‌توان از آن‌ها برای دفاع در برابر حملات متحدان آمریکا (مانند ویتنام جنوبی) استفاده کرد. دو سال بعد، در سال 1965، پس از بمباران‌های بیشتر که روستاهای کامبوجی را ویران کرد و ده‌ها غیرنظامی را کشت یا زخمی کرد، روابط دیپلماتیک با ایالات متحده کاملاً قطع شد. این قطع روابط، کامبوج را بیشتر به سمت کمک‌های چین و شوروی سوق داد.

با وجود همه این چالش‌ها و فشارها، سیهانوک تا اواخر دهه 1960 موفق شد کامبوج را از ورود به جنگ تمام‌عیار حفظ کند. او با مانورهای دیپلماتیک هوشمندانه — مانند برقراری تعادل بین غرب و شرق، و حتی گاهی اجازه محدود به آمریکایی‌ها برای تعقیب ویت‌کنگ بدون تلفات غیرنظامی — آرامش نسبی را حفظ کرد.

در این دوره، کمونیست‌های کامبوجی معروف به "خمرهای سرخ" (گروهی افراطی به رهبری پول پوت که ایدئولوژی مائوییستی داشتند و می‌خواستند جامعه‌ای کاملاً کشاورزی و بدون طبقه بسازند) هنوز ضعیف و حاشیه‌نشین بودند و فعالیت‌های محدودی مانند شورش‌های کوچک داشتند. اگر سیهانوک کامبوج را کاملاً به اردوگاه آمریکا می‌کشاند، احتمالاً خمرهای سرخ زودتر تحریک می‌شدند و جنگ داخلی آغاز می‌شد — چیزی که بعداً با مداخله مستقیم آمریکا اتفاق افتاد. این دهه، نشان‌دهنده مهارت سیهانوک در "راه رفتن روی طناب" بی‌طرفی بود، اما همزمان زمینه‌ساز انفجار تنش‌ها در دهه بعدی گردید، جایی که آمریکا تصمیم به مداخله مستقیم‌تر گرفت.

بمباران‌های مخفیانه

سال 1969 نقطه‌ای کلیدی در تاریخ مداخله آمریکا در کامبوج بود، زمانی که ریچارد نیکسون به عنوان رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده سوگند خورد. نیکسون، که با وعده پایان دادن به جنگ ویتنام به قدرت رسیده بود، در عمل سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تری در پیش گرفت. او همراه با مشاور نزدیک و قدرتمندش، هنری کیسینجر که سمت مشاور امنیت ملی را داشت و بعداً وزیر خارجه شد تصمیم گرفتند رویکرد جدیدی برای مقابله با نیروهای ویت‌کنگ در کامبوج اتخاذ کنند. کیسینجر، معتقد بود که برای پیروزی در ویتنام باید فشار حداکثری بر پناهگاه‌های کمونیست‌ها وارد شود، حتی اگر این کار به معنای نقض حاکمیت کشورهای همسایه باشد.

کشور آمریکا ,

این دو نفر عملیات مخفیانه‌ای به نام عملیات منو (Operation Menu) طراحی کردند. این نام از فهرست غذاها الهام گرفته شده بود و بخش‌های مختلف آن نام‌هایی مانند "صبحانه"، "ناهار" و "شام" داشتند تا رازداری حفظ شود. هدف اصلی، نابودی پایگاه‌های ویت‌کنگ و مسیرهای تدارکاتی در شرق کامبوج بود، اما این عملیات کاملاً پنهان نگه داشته شد: نه کنگره آمریکا، نه رسانه‌ها، و حتی بسیاری از مقامات ارشد نظامی و دولتی از جزئیات آن خبر نداشتند. نیکسون و کیسینجر حتی گزارش‌های نظامی را دستکاری می‌کردند تا بمباران‌ها را به عنوان حملات در خاک ویتنام جنوبی نشان دهند.

ابزار اصلی این عملیات، هواپیماهای غول‌پیکر B-52 بودند؛ بمب‌افکن‌های استراتژیک آمریکایی که هر کدام می‌توانستند ده‌ها تن بمب حمل کنند و از ارتفاع بالا " بمباران‌های فرشی" انجام دهند، یعنی منطقه‌ای وسیع را کاملاً با بمب بپوشانند.

در عرض فقط 14 ماه (از مارس 1969 تا مه 1970)، بیش از 3600 پرواز بمباران انجام شد و حدود 110 هزار تن بمب بر سر مناطق شرقی کامبوج ریخته شد. این حجم بمب بیشتر از کل بمب‌های ریخته‌شده توسط متفقین در جنگ جهانی دوم بود. این بمباران‌ها نتیجه‌ای معکوس داشت: نیروهای ویت‌کنگ به جای نابودی، مجبور به عقب‌نشینی عمیق‌تر به داخل خاک کامبوج شدند تا از حملات در امان بمانند. 

در نتیجه، آمریکایی‌ها هم بمباران‌ها را گسترش دادند و مناطق وسیع‌تری از جمله روستاهای مسکونی و مزارع  را هدف قرار دادند. تلفات غیرنظامی به شدت افزایش یافت: هزاران کشاورز کامبوجی، زنان و کودکان در این حملات کشته یا زخمی شدند، روستاها ویران گردید و مردم مجبور به فرار شدند.

این عملیات نه تنها خشم مردم کامبوج را برانگیخت و خمرهای سرخ را تقویت کرد بلکه بعدها وقتی در سال 1973 افشا شد، یکی از جنجالی‌ترین فصل‌های سیاست خارجی آمریکا گردید. عملیات منو، نشان‌دهنده تغییر از فشارهای غیرمستقیم به مداخله نظامی مستقیم و پنهان بود که کامبوج را به لبه پرتگاه جنگ داخلی هل داد و زمینه‌ساز رویدادهای خونین بعدی شد.

کشور آمریکا ,

کودتای 1970 و آغاز جنگ تمام‌عیار

مارس 1970 نقطه عطفی تلخ در تاریخ کامبوج بود، زمانی که پرنس سیهانوک در حالی که برای دیدارهای رسمی در خارج از کشور (از جمله فرانسه و شوروی) به سر می‌برد، با یک کودتای ناگهانی از قدرت برکنار شد. این کودتا توسط دو شخصیت کلیدی کامبوجی رهبری می‌شد: ژنرال لون نول، نخست‌وزیر وقت که روابط نزدیکی با محافل نظامی و اطلاعاتی آمریکا داشت و به عنوان یک ضدکمونیست سرسخت شناخته می‌شد، و شاهزاده سیریک ماتاک، یکی از اعضای خانواده سلطنتی که معاون نخست‌وزیر بود و او نیز گرایش‌های قوی به غرب داشت. این دو نفر، با حمایت پارلمان کامبوج (که عمدتاً تحت کنترل آن‌ها بود)، سیهانوک را از سمت رئیس دولت عزل کردند و لون نول را به عنوان رهبر جدید معرفی کردند.

شواهد متعددی نشان می‌دهد که ایالات متحده نه تنها از این کودتا آگاه بود، بلکه احتمالاً در تسهیل یا حتی برنامه‌ریزی آن نقش داشت. برای مثال، گزارش‌های داخلی سیا که بعداً افشا شدند نشان می‌دهد که آژانس اطلاعاتی آمریکا با لون نول و سیریک ماتاک در تماس بود و آن‌ها را به عنوان جایگزین‌های احتمالی سیهانوک پرورش می‌داد. 

خاطرات مقامات آمریکایی مانند فرانک اسنپ تحلیلگر سیا و سیمور هرش روزنامه‌نگار تحقیقی تأیید می‌کند که آمریکا حداقل چند روز قبل از کودتا از آن مطلع بود و حتی مادر سیهانوک (ملکه) را متقاعد کرد پیامی به پسرش بفرستد که وضعیت جدی نیست تا بازگشت او را به تأخیر بیندازد. تحقیقات بعدی، مانند کتاب "Sideshow" نوشته ویلیام شاوکراس، بر اساس اسناد شورای امنیت ملی آمریکا و پنتاگون تأکید می‌کند که آمریکا کودتا را فرصتی برای حذف مانع خنثی‌گرایی سیهانوک و تبدیل کامبوج به یک متحد کامل در جنگ ویتنام می‌دید. با این حال، آمریکا هرگز به طور رسمی مسئولیت مستقیم را نپذیرفت و آن را "امر داخلی کامبوج" توصیف کرد.

کشور آمریکا ,

در سال 1970، کودتایی نظامی در کامبوج رخ داد که به برکناری پادشاه و رئیس دولت، شاهزاده «نورودوم سیهانوک» انجامید؛ این برکناری پس از رأی‌گیری در مجمع ملی در 18 مارس 1970 نهایی شد. در پی این رویداد، «لون نول»، نخست‌وزیر وقت، با استفاده از اختیارات وضعیت اضطراری، عملاً قدرت را به عنوان رئیس دولت در دست گرفت. این کودتا در نهایت به اعلام رسمی «جمهوری خمر» منجر شد.

پس از کودتا، لون نول بلافاصله سیاست‌های خود را به سمت آمریکا چرخاند: او روابط دیپلماتیک با ویتنام شمالی و ویت‌کنگ را قطع کرد، سفارتخانه‌های کمونیستی را بست و اجازه داد نیروهای آمریکایی و ارتش ویتنام جنوبی (که هر دو در جنگ ویتنام درگیر بودند) آزادانه به خاک کامبوج حمله کنند تا پایگاه‌های ویت‌کنگ را نابود کنند. این تغییر جهت، کامبوج را مستقیماً به بخشی از جنگ ویتنام تبدیل کرد و آرامش نسبی دوران سیهانوک را پایان داد.

تنها یک ماه بعد، در 30 آوریل 1970، ایالات متحده و ویتنام جنوبی یک تهاجم زمینی گسترده به کامبوج آغاز کردند؛ عملیاتی که بیش از 30 هزار سرباز آمریکایی و 50 هزار نیروی ویتنامی جنوبی را درگیر کرد. هدف رسمی این حمله، نابودی پناهگاه‌های ویت‌کنگ در شرق کامبوج بود، اما در عمل منجر به اشغال بخش‌هایی از خاک کامبوج و ویرانی روستاها گردید. این اقدام، موجی از اعتراضات عظیم در داخل آمریکا به راه انداخت: دانشجویان و فعالان ضدجنگ در دانشگاه‌های سراسر کشور تظاهرات کردند، و اوج آن در دانشگاه کنت استیت (در ایالت اوهایو) بود، جایی که گارد ملی آمریکا به روی دانشجویان آتش گشود و چهار نفر را کشت. این حادثه، نمادی از تقسیم عمیق جامعه آمریکا بر سر جنگ ویتنام شد و حتی منجر به استعفای برخی مقامات در کاخ سفید گردید.

سرنگونی سیهانوک نتیجه‌ای کاملاً معکوس داشت: خمرهای سرخ، که تا پیش از این گروهی حاشیه‌نشین و ضعیف بودند، ناگهان قدرت گرفتند. سیهانوک، که حالا در تبعید (ابتدا در چین) به سر می‌برد، برای انتقام با خمرهای سرخ متحد شد و از مردم کامبوج خواست علیه لون نول قیام کنند. ویتنام شمالی نیز از این فرصت استفاده کرد و حمایت نظامی و لجستیکی از خمرهای سرخ کرد. نتیجه، آغاز یک جنگ داخلی خونین در کامبوج بود: نیروهای دولتی لون نول (با حمایت آمریکا) در برابر ائتلاف خمرهای سرخ، سیهانوک و ویتنامی‌ها قرار گرفتند. این جنگ، که پنج سال طول کشید، کامبوج را به ویرانه‌ای تبدیل کرد و زمینه‌ساز فاجعه بزرگ‌تر رژیم پول پوت گردید. در واقع، کودتا نه تنها کمونیسم را مهار نکرد، بلکه آن را تقویت کرد و کامبوج را به یکی از قربانیان اصلی سیاست‌های جنگ سرد آمریکا بدل ساخت.

ادامه بمباران‌ها حتی پس از صلح ویتنام (1973)

در ژانویه 1973، یک رویداد مهم در تاریخ جنگ ویتنام رخ داد: امضای توافق صلح پاریس، که مذاکرات طولانی بین ایالات متحده، ویتنام شمالی، ویتنام جنوبی و ویت‌کنگ را به نتیجه رساند. این توافق، که با میانجی‌گری هنری کیسینجر (که برای آن جایزه نوبل صلح گرفت، هرچند بحث‌برانگیز بود) انجام شد، به طور رسمی به حضور نظامی مستقیم آمریکا در ویتنام پایان داد. طبق این پیمان، نیروهای آمریکایی باید از ویتنام خارج می‌شدند، اسیران جنگی آزاد می‌شدند، و آتش‌بس برقرار می‌گردید. آمریکایی‌ها ادعا می‌کردند که بمباران کامبوج تنها برای حفاظت از نیروهایشان در ویتنام انجام می‌شود، بنابراین انتظار می‌رفت با پایان جنگ ویتنام، این حملات هم متوقف شود. اما واقعیت کاملاً متفاوت بود.

به جای توقف، بمباران کامبوج نه تنها ادامه یافت، بلکه به طرز چشمگیری شدت گرفت. دولت نیکسون، که حالا نگران سقوط رژیم لون نول (دولت مورد حمایت آمریکا در کامبوج) در برابر خمرهای سرخ بود، تصمیم گرفت با نیروی هوایی حداکثری وارد عمل شود تا جلوی پیشروی کمونیست‌های کامبوجی را بگیرد.

در ماه‌های مارس، آوریل و مه 1973 — درست پس از توافق پاریس — حجم بمب‌های ریخته‌شده بیش از دو برابر کل سال قبل بود. هواپیماهای B-52 آمریکایی، که قادر به ریختن هزاران تن بمب در هر پرواز بودند، مناطق وسیعی از کامبوج را هدف قرار دادند، از جمله مزارع، روستاها و جنگل‌هایی که خمرهای سرخ در آن‌ها پنهان شده بودند.

این بمباران‌ها، که گاهی "عملیات آزادی کامبوج" نامیده می‌شدند، بیش از 100 هزار تن بمب اضافی ریختند و منجر به ویرانی گسترده گردید. پیامدهای انسانی و اقتصادی این حملات فاجعه‌بار بود: بیش از دو میلیون نفر — یعنی حدود یک‌چهارم جمعیت کامبوج — آواره شدند و به کمپ‌های پناهندگان در داخل کشور یا مرزها پناه بردند.

اقتصاد سنتی کامبوج، که بر پایه کشاورزی و روستایی بود، کاملاً نابود شد: مزارع برنج (که منبع اصلی غذا و درآمد بود) با بمب‌ها و مین‌ها پر شد، رودخانه‌ها آلوده گردید و سیستم آبیاری ویران شد. این ویرانی‌ها نه تنها گرسنگی و بیماری را افزایش داد، بلکه مردم عادی را به سمت خمرهای سرخ سوق داد، زیرا آن‌ها را به عنوان ناجیان در برابر "دشمن خارجی" می‌دیدند.

کشور آمریکا ,

در واقع، این بمباران‌ها خمرهای سرخ را از یک گروه حاشیه‌ای به یک نیروی قدرتمند تبدیل کرد.در نهایت، این عملیات مخفیانه نمی‌توانست برای همیشه پنهان بماند. با افشای جزئیاتی از آن در رسانه‌ها و افزایش اعتراضات داخلی آمریکا فشار بر دولت نیکسون افزایش یافت. 

کنگره آمریکا، که قدرت کنترل بودجه نظامی را داشت، قانونی تصویب کرد که بمباران را محدود می‌کرد. بنابراین، در اوت 1973، آخرین بمب‌ها ریخته شد و عملیات هوایی متوقف گردید. اما آسیب‌های واردشده غیرقابل جبران بود: کامبوج حالا یک کشور زخمی و آماده انفجار بود، و این بمباران‌ها یکی از عوامل اصلی قدرت‌گیری خمرهای سرخ در سال‌های بعد گردید. این دوره، نشان‌دهنده تناقض سیاست آمریکا بود: ادعای صلح در ویتنام، اما ادامه جنگ در کامبوج برای منافع استراتژیک.

پایان سخن

آوریل 1975 نقطه پایانی بر جنگ داخلی کامبوج و آغاز یکی از تاریک‌ترین فصل‌های تاریخ معاصر بود. پس از سال‌ها جنگ و ویرانی، نیروهای خمرهای سرخ که حالا با حمایت پرنس سیهانوک در تبعید و کمک‌های ویتنام شمالی قدرتمند شده بودند — وارد پایتخت پنوم‌پن شدند و رژیم لون نول را سرنگون کردند. این پیروزی، که در ابتدا توسط برخی کامبوجی‌ها به عنوان پایان مداخله خارجی جشن گرفته شد به یک کابوس تبدیل گردید. رهبری خمرهای سرخ به دست پول پوت افتاد، یک ایدئولوگ افراطی که قبلاً معلم بود و تحت تأثیر انقلاب‌های کمونیستی مانند مائو در چین، رویای ساختن یک جامعه کاملاً کشاورزی و بدون طبقه را داشت. رژیم او، که به "کامبوج دموکراتیک" معروف شد، اما در عمل یک دیکتاتوری وحشیانه بود، بلافاصله سیاست‌های رادیکال را اجرا کرد: تخلیه اجباری شهرها (حتی بیماران بیمارستان‌ها را بیرون راندند)، کار اجباری در مزارع و حذف همه مخالفان.

کشور آمریکا ,

این رژیم در کمتر از چهار سال (1975-1979) منجر به مرگ حدود 1.7 تا 2 میلیون نفر — یعنی تقریباً یک‌چهارم جمعیت 7-8 میلیونی کامبوج — شد. این مرگ‌ها نه تنها از طریق اعدام‌های مستقیم (در "مزارع مرگ" مانند توئول سلنگ، جایی که هزاران نفر شکنجه و کشته شدند)، بلکه از گرسنگی، بیماری، کار بیش از حد و پاکسازی‌های قومی (علیه ویتنامی‌ها، چینی‌ها و مسلمانان چام) رخ داد. این فاجعه، که بعداً به عنوان "نسل‌کشی کامبوج" شناخته شد، یکی از هولناک‌ترین جنایات قرن بیستم بود و جهان را شوکه کرد وقتی جزئیات آن در سال‌های بعد افشا گردید.

اما داستان اینجا تمام نمی‌شود. در سال 1979، ارتش ویتنام — که حالا ویتنام متحد تحت حکومت کمونیستی بود — به کامبوج حمله کرد و رژیم پول پوت را سرنگون کرد، زیرا خمرهای سرخ به مرزهای ویتنام تجاوز می‌کردند و تهدیدی برای هانوی بودند. ویتنامی‌ها یک دولت جدید مورد حمایت خود در پنوم‌پن بر سر کار آوردند. حالا، در یک چرخش عجیب و متناقض، ایالات متحده — که سال‌ها علیه کمونیسم جنگیده بود — شروع به حمایت از خمرهای سرخ کرد! آمریکا، که هنوز از شکست در ویتنام تلخ‌کام بود و ویتنام را دشمن اصلی می‌دید، سال‌ها از بقایای خمرهای سرخ در مرز تایلند حمایت سیاسی و حتی نظامی کرد. برای مثال، آمریکا در سازمان ملل از حفظ کرسی کامبوج برای خمرهای سرخ دفاع کرد و حتی مقاماتی مانند ری کلاین (معاون سابق سیا) در سال 1980 به کمپ‌های خمرهای سرخ سفر کرد. این حمایت، که تا اوایل دهه 1990 ادامه یافت، تنها به این دلیل بود که دولت جدید کامبوج با ویتنام (دشمن آمریکا) متحد بود — نمونه‌ای کلاسیک از سیاست "دشمن دشمن من، دوست من است" در دوران جنگ سرد.

کشور آمریکا ,

ورود نیروهای خمرهای سرخ به پایتخت

این پیامدها نشان می‌دهد که مداخله آمریکا در کامبوج نه تنها به فاجعه‌ای انسانی منجر شد، بلکه چرخه‌ای از خشونت را ایجاد کرد که سال‌ها ادامه یافت. کامبوج امروز هنوز با زخم‌های آن دوران — از مین‌های منفجرنشده تا مشکلات روانی نسل‌کشی — دست و پنجه نرم می‌کند.

انتهای پیام/

 
R36444/P
قیمت ارز و طلا
لیگ ایران و جهان
واژه های کاربردی مرتبط
  • کشور آمریکا
tasnim
tasnim
tasnim
رازی
مادیران
شهر خبر
fownix
بیمه بازار
غار علیصدر
پاکسان
بانک صادرات
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
تبلیغات
  • طراحی سایت
  • بازرگانی سیب
  • سئو سایت
  • دکتر اورولوژی
  • آیا بیماری اسکولیوز خطرناک است؟
  • تور کیش اقساطی
  • استعلام شرکت با نام
  • درباره ما
  • ارتباط با ما
  • پربیننده‌ترین اخبار
  • پیوندها
  • بازار
  • قیمت ارز و طلا
  • لیگ ایران و جهان
  • آرشیو اخبار ؛ جدیدترین اخبار لحظه به لحظه امروز
ما را دنبال کنید:
  • RSS
  • تلگرام
  • اینستاگرام
  • توییتر
  • آپارات
  • سروش
  • آی‌گپ
  • گپ
  • بله
  • روبیکا
  • ایتا

All Content by Tasnim News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.