به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، تجمعات هنجارشکنانه ضد ایرانی که یکشنبه هفته گذشته در سبزوار و به بهانه مراسم ختم خسرو علیکردی کلید خورد و روز جمعه 21 آذر با حضور چند چهره مشهور ضد ایرانی در مشهد ضریب داده شد، یک پروژه ضد امنیتی واضح است که دلایل مختلفی برای تشریح آن وجود دارد. شبکههای ضد ایرانی خارجنشین مطابق انتظار با کوچکترین اقدامی در ایران ماهیت خود را علنی کرده و به روابط عمومی آشوب تبدیل میشوند؛ چهرههای تکراری کاسب براندازی در میدان حضور یافته و بیانیه گروههای تروریستی را قرائت میکنند؛ شازده پهلوی برای فاکتور کردن ماجرا و ارائه گزارشکار به رژیم تروریستی صهیونیستی و دولتهای غربی و دریافت فاند مالی بیشتر، پیام ویدئویی میدهد و در داخل هم یکی از نزدیکان فرد فوت شده به عنوان پوشش مطالبهگری انتخاب میشود.
این سناریو تکراری، به قدری عریان است که حتی خود اپوزیسیون را نیز نمیتواند قانع کند چه برسد به تماشاگران صحنه. اپوزیسیون که تاکنون بارها از جمله در پاره شدن منشور همبستگی ناتوانی خود در شریک شدن یک فاند مالی را به رخ کشیده بودند در تجمع چند ده نفره مشهد نیز قدرت اجماع با یکدیگر را نداشته و علیه هم شعار میدهند. سلطنتطلبان با لعنت بر مجاهدین خلق به نرگس محمدی حمله میبرند و برادر خسرو علیکردی در دفاع از نرگس محمدی به آنها میگوید که «خفه شو». این دعوا نشان میدهد که خود اپوزیسیون حاضر نیز ابایی از افشای پروژهای بودن آن ندارند و دعوای آنها صرفاً برای مصادره عواید مالی این پروژه ضد ایرانی است نه بیشتر.
منوتونشنال؛ روابط عمومی تجمع
یکی از بارزترین نشانههای پروژه بودن این تجمعات، واکنش سریع و گسترده شبکههای شبهرسانهای خارج از کشور بود که صفحات مجازی خود را به طور کامل به روابط عمومی این رویداد تبدیل کردند. صفحه اینستاگرام شبکه منوتو در یک بازه زمانی 12 ساعته 42 پست منتشر کرد که از این تعداد 40 پست پشتسرهم، مستقیماً به تجمع در مشهد اختصاص داشت. این یعنی حدود 95 درصد محتوای تولیدی این شبکه روی این موضوع متمرکز بود. از دو پست باقیمانده نیز یک پست به جوسازی در مورد شیوه جدید سهمیهبندی بنزین با بکگراند قرمز و تیتر «بنزین آزاد 5000 تومان شد» اختصاص داشت و دیگری اطلاعرسانی یک پادکست بود که با توجه به حجم عملیات روانی در مورد ماجرای مشهد محتوای آن به راحتی قابل پیشبینی است.
اینترنشنال نیز رویکردی مشابه اتخاذ کرد. از مجموع 45 پست منتشرشده در اینستاگرام این شبکه تروریستی در نصف روز، 32 پست به ماجرای علیکردی و شعارهای مطرحشده در مراسم هفتم او اختصاص یافت که بیش از 71 درصد محتوای این بنگاه عملیات روانی را تشکیل میدهد. در محتوای باقیمانده نیز تلاش برای جوسازی علیه صفهای بنزین دیده میشود. این شبکه در نخستین ساعات بامداد شنبه مطلبی در مورد گرانی بنزین و توهین به ایران منتشر کرد و همزمان مدعی تشکیل صفهای طولانی برای بنزین شد تا زمینهسازی برای آشوب ایجاد کند. این در حالی است که روز شنبه نخستین روز اجرای طرح جدید سهمیهبندی سوخت بدون هیچ حاشیهای گذشت.
اینترنشنال حتی صراحتاً آدرس محل برگزاری مراسم روز جمعه را در کانال خود منتشر کرد تا به شلوغی آن دامن بزند. واضح است که انتشار دعوتنامه مربوط به مراسم هفتم خسرو علیکردی در یک کانال چند هزار نفره، نه با هدف تسلیت به داغدیدگان بلکه برای بسیج افراد و ایجاد ناآرامی بوده است. با وجود این تلاشهای گسترده جمعیت زیادی به این فراخوان نپیوست تا عدم اقبال عمومی به چنین پروژههایی که بارها تکرار شدهاند بیشتر نمایان شود.
کاسبی با مرگ برادر
یکی دیگر از دلایل اثبات طراحی پشت پرده برای جوسازی پیرامون علت مرگ خسرو علیکردی، رفتار برادرش است. صبح شنبه 15 آذر جسد خسرو علیکردی در دفتر کارش در مشهد پیدا شد. بررسیهای اولیه پزشکی قانونی نشان داد که مرگ بر اثر سکته قلبی بوده است. این خبر برای اپوزیسیون خارجنشین بهعنوان طعمه جدید ایجاد آشوب دیده شد. با هدف جلوگیری از چنین سوءاستفادهای از جواد علیکردی دعوت شد و تصاویر به او نشان داده و حتی در اختیارش قرار گرفت. مطابق اعلام منابع مطلع جواد علیکردی ابتدا مرگ بر اثر سکته را تأیید کرد و قرار بود این را عمومی اعلام کند؛ اما تنها پس از یک روز رویکرد خود را تغییر داد و مطالب آشوب افکنانه مطرح کرد. از روز یکشنبه تاکنون جواد علیکردی -که از دنبالکنندگان صفحه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی است- به ابزاری برای آشوبپراکنی تبدیل شده است. حضور چهرههای دارای محکومیت در تجمع مشهد نشان داد که اقدامات او خودجوش نیست و ارتباطهای ضد امنیتی پشتپرده وجود دارد.
جواد علیکردی از روز فوت تا زمان دستگیری در مشهد مدام در حال شایعهپراکنی علیه دستگاه قضایی بود. او حتی از فرزند خردسال برادرش برای نمایش تقابل با ایران استفاده ابزاری کرد و ویدئوهای ضبط شده از برادرش را با عنوان «به تو افتخار میکنم» در اختیار شبکههای ضد ایرانی قرار داد. فارغ از حجم انبوه اتهامزنیها تنها مطالبه مشخص او انتشار بدون سانسور تصاویر دوربینها بود. این مطالبه درحالی است که خبرگزاری مهر ویدئویی منتشر کرد که سناریوی ضرب و جرح یا قتل را کاملاً منتفی میکند. مطابق این ویدئو خسرو علیکردی روی صندلی نشسته و درحالیکه به تنهایی در دفترش در حال چک کردن موبایل است ناگهان کنترل خود را از دست میدهد و بر زمین میافتد. این ویدئو اثبات میکند که ادعای قتل خسرو علیکردی چیزی جز یک اتهام که برادرش سعی دارد به آن دامن بزند، نیست.
حضور هماهنگ محکومان امنیتی
حضور پررنگ افراد دارای سابقه محکومیت قضایی در این تجمع یکی دیگر از دلایل اثبات پروژه بودن آن است. افرادی مانند نرگس محمدی، سپیده قلیان، هستی امیری، پوران ناظمی و عالیه مطلبزاده که پیشتر به دلیل اقدامات علیه امنیت کشور محکوم شدهاند خود را به مشهد رساندند تا یک غائله ضد ایرانی کلید بزنند. این چهرهها با بیان شعارهای هنجارشکنانه در تجمع روز جمعه سعی در سنگین کردن پرونده خود داشتند به این امید که حمایتهای مالی خارجی بیشتری کسب کرده و همچون نرگس محمدی در فهرست کاندیداهای جایزه نوبل قرار بگیرند.
نرگس محمدی درحالیکه روی خودرویی ایستاده و محکم پا میکوبید، دستگیر شد؛ اما جواد علیکردی مدعی شد شاهد دستگیری فجیع او با پای مجروح بوده است. این ادعا در حالی مطرح میشود که ویدئوی پا کوبیدن او موجود است و تناقض آشکار با سناریو «پای مجروح» دارد.
پس از این جنجالها یک مجموعه به نام «کمیته نوبل نروژ» با هدف جوسازی علیه ایران، بازداشت محمدی را «وحشیانه»! خواند و خواستار آزادی بدون قید و شرط او شد. این اتهامزنیها درحالی دنبال میشود که برخلاف مظلومنمایی نرگس محمدی این عاملان تجمع بودند که مأموران را مجروح کردند. طبق اعلام قوه قضائیه در جریان بینظمی رخ داده، فرمانده انتظامی و یکی دیگر از مأموران با ضربه چاقو زخمی شدند. مطابق خبر قوه قضائیه نیروی انتظامی ابتدا سعی در مدیریت آرام داشت؛ اما «حمله با سلاح سرد منجر به بازداشت مسببین شد»، «افراد با سابقه محکومیت امنیتی در این اقدامات دخیل بودند» و «مسیر قانونی برای آنها دنبال میشود» این حضور هماهنگ و خشونتآمیز نشاندهنده برنامهریزی برای تبدیل یک مراسم عزاداری به صحنه ناآرامی است؛ اما هوشیاری نیروهای امنیتی و قانون این نقشه را به قیمت مجروح شدن دو نفر از نیروهای حافظ امنیت خنثی کرد.
فاکتورسازی شازده
رضا پهلوی که براندازی را به یک پروژه مالی تبدیل کرده بلافاصله وارد این موضوع شد و سعی در مصادره تجمع به نفع خود داشت. او تنها دو پیام تکراری منتشر کرد. یکی در روز یکشنبه پس از مراسم خاکسپاری که ادعای قتل علیکردی را تکرار کرد و دیگری در روز جمعه که در آن «مطالبه آزادی بدون قید و شرط بازداشتشدگان» را مطالبه کرده بود. او تجمعاتی را که تنها آرزوی موفقیت برای آنها دارد به عنوان گزارش کار به حامیان مالیاش ارائه میدهد؛ اما تصویر واقعی رضا پهلوی همان است که در مستند تبلیغاتیاش ناخواسته لو رفت. او درحالیکه در این مستند ادعای کار زیاد و خستگی داشت دوربین تبلیغاتیاش را به ابزار ضد خود تبدیل کرده و نشان داد حتی حین ضبط ویدئوی تبلیغاتی هم در حال انجام بازی کامپیوتری بوده است.
اپوزیسیون یکدیگر را خفه کردند
علیرغم این تلاشها، کاسبان این پروژه دستاوردی کسب نکردند. نه تجمع تداوم پیدا کرد و نه گرانی بنزین به کاتالیزور آتشافروزی تبدیل شد. در عوض اپوزیسیون مثل همه صحنههای دیگری که با هدف دورهم جمعشدن درست میکردند به جان هم افتادند تا نشان دهند حتی به قدر مدیریت یک جمع چند ده نفره هم قدرت اجماع ندارند. درحالیکه نرگس محمدی با بیانیهخوانی سعی داشت پروژه را به نفع منافقین مصادره کند برخی سلطنتطلبان حاضر علیه او وارد شده و بر مجاهدین خلق لعنت فرستادند. جواد علیکردی نیز از سلطنتطلبان خواست «خفه شوند» تا نرگس محمدی بتواند بیانیه منافقین را تا آخر بخواند.
خوب میکنیم فاند میگیریم
پروژههای براندازی که به غیر از تأمین فاند مالی خروجی دیگری ندارد به قدری ماهیتش برای همه آشکار شده که اپوزیسیون نیز بدون هیچ ابایی در هر تجمعی بر سر آن به جان هم میافتند. این گروهها پس از اینکه در جلوگیری از علنیشدن رانتهای مالی خود ناکام ماندند اکنون پروژه دیگری را برای قبحزدایی از رویکرد منفعطلبانه خود کلید زدهاند. پس از آنکه ماریا ماچادو، رهبر جایزه بگیر اپوزیسیون ونزوئلا جایزه صلح نوبل خود را به ترامپ تقدیم کرد، شبکه اینترنشنال به سراغ او رفت تا از او بخواهد این مدل یعنی مشروعیتبخشیدن به یک دولت خارجی برای اقدام علیه یک کشور را بهعنوان الگویی بر پروژه براندازی در ایران تطبیق دهد. مسیح علینژاد هم اینگونه توجیه میکند که چون اپوزیسیون خارجی ونزوئلا نتوانستهاند خودشان پروژه براندازی را جلو ببرند پس باید از دولت خارجی کمک بگیرند. این تعابیر مسیح علینژاد تلویحاً اعتراف به این است که اپوزیسیون ضدایرانی مشروعیت مردمی در داخل ندارد به همین دلیل برای تحمیل نظر خود به مردمی که اپوزیسیون را قبول ندارند باید به کمک خارجی متوسل شد. مسیح علینژاد درحالیکه خود بیرون از ایران درحال گرفتن فاندهای مالی است برای مردم ایران، جنگ طلب میکند و معتقد است نباید دریافت کمک از نیروی خارجی ننگ تلقی شود.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/