به گزارش خبرگزاری تسنیم از نطنز، اتفاقات گوشه و کنار دنیا یک خبر مهم را گوشزد میکند و آن ورود سریع به دنیای بینظمی است؛ یک بینظمی که همراه با افزایش درگیریها و گسترش جنگها و تحولات سرنوشتساز است تا نظم جدید استقرار یابد.
در این میان منطقه خاورمیانه به دلیل اهمیتی که دارد همواره کانون تحولات است و بسیاری از اتفاقات معطوف به خاورمیانه است؛ اتفاقات همزمان کشته شدن سه سرباز آمریکایی در سوریه، کشته شدن 16 یهودی در جشن حنوکا در استرالیا و حمله داعش به نیروهای جولانی در سوریه را نباید جدا از هم تحلیل کرد.
تجربه نشان میدهد هر گاه حرکات و اقدامات همزمان انجام میشود یعنی یک تصمیم بزرگ نظامی در پیش است و قرار است اتفاق بزرگی شکل بگیرد؛ اولین واکنش ورود حجم بزرگی از تسلیحات به سوریه بود!
نتانیاهو بلافاصله حمله سیدنی را به ایران منتسب کرد در حالیکه شواهد نشان می دهد این حمله انتحاری توسط سلفیها انجام شده است اما برجستهسازی اسلام، داعش، سلفیها و ایران، همگی کلید واژههایی هستند که خبر از شروع یک سناریوی جدید میدهد.
اسلام هراسی و «ایران هراسی جدید» بعد از اوجگیری اسلامگرایی و به تبع آن برجستهسازی «یهود ستیزی و مظلومنمایی اسرائیل»، بخش بسیار مهمی از این سناریو است.
پس، فرایند حمله و فشار به حزبالله سرعت میگیرد، هستههای داعش فعال میشود؛ تحولات شدید داخلی در عراق رقم میخورد، روند بیثباتی اقتصادی و اجتماعی در داخل ایران تشدید میشود و عملیاتهای تروریستی در ایران، عراق و یمن تشدید میشود.
ایجاد هرج و مرج داخلی با هدف زمینهسازی حملات اسرائیل به ایران تشدید میشود و شواهد نشان میدهد که محور غربی-عبری-عربی، برای موج جدید حملات و فشار علیه ایران، بر روی نیروهای تجزیه طلب و تروریست کردی، بلوچی و ترکی حساب ویژه ای باز کرده است
تجمیع تروریستهای بلوچی و کردی با هدف تقویت نیروهای تجزیه طلب مرزی، همگی نشان میدهد که دشمن برنامه ویژهای در نبرد آینده با ایران دارد و کشتار مردم در دستور کار است زیرا مردم ایران را برگ برنده موفقیت ایران میدانند.
جنگ آینده علیه ایران و محور مقاومت ابعاد گسترده دارد و طولانی خواهد بود زیرا هدف فرسودگی و درگیریهای داخلی است تا کشورهایی چون ایران و عراق تضعیف و تجزیه شوند، خطری که در کمین ترکیه و عربستان هم است.
بدون شک در درگیریهای آینده، نیروی زمینی نقش سرنوشت سازی دارد و الحمدلله نیروهای کارآمد زمینی ما تکلیف تروریستها را یکسره خواهند کرد و از طرفی مردم هوشیار ایران، علیرغم فشارهای اقتصادی، نشان دادهاند که مهمترین شریک راهبردی حاکمیت هستند و برای حفظ میهن شان با خون خود ایستادگی میکنند.
اما بزرگترین ضعف ما الیگارشیهای اقتصادی و سیاسی هستند که همراه مردم و نظام نیستند و حاضر به اجماع هم نیستند زیرا ماهیت وابسته و آلوده ای دارند و بالاخره سیستم تکلیف خود را با الیگارشها مشخص میکند.
آنها نهایتا در برابر نظام و مردم خواهند ایستاد و تلاش میکنند رهبری معترضین را بر عهده بگیرند اما ماهیت مزدورانه آنها بیش از پیش عیان میشود و تکلیف الیگارشی فاسد، وابسته و آلوده هم همچون تروریستهای مرزی تعیین تکلیف میشود و سربلند مردم ایران خواهند بود.
تعابیر « پیچ تاریخی» و «نزدیکی به قله» دقیقا اینجا معنا دار میشوند و به لطف و اراده الهی، مردم ایران سربلند خواهند شد فلذا درک این شرایط برای تک تک ما مهم است.
یادداشت از رضا زمانی، دکتری علوم سیاسی
انتهای پیام/801