به گزارش خبرگزاری تسنیم از ورامین،بیستوهفتم آذرماه، سالروز شهادت آیتالله شهید دکتر محمد مفتح، تنها یادآور فقدان یک عالم برجسته نیست، بلکه یادآور یک اندیشه راهبردی در تاریخ معاصر ایران است؛ اندیشهای که وحدت حوزه و دانشگاه را نه بهعنوان یک شعار، بلکه بهمثابه ضرورتی تمدنی برای پیشرفت، استقلال و هویت علمی کشور تعریف کرد.
شهید مفتح از معدود شخصیتهایی بود که هم در سنت عمیق حوزههای علمیه ریشه داشت و هم زبان دانشگاه و مسائل روز جامعه را میشناخت. همین جامعیت علمی و فکری، او را به نماد پیوند عقلانیت دینی و دانش آکادمیک تبدیل کرد؛ پیوندی که اگر تقویت شود، میتواند موتور محرک تولید علم بومی و حل مسائل واقعی جامعه باشد.
حوزه و دانشگاه، دو نهاد علمی مستقل اما مکملاند. حوزه، میراثدار قرنها اندیشه دینی، فلسفی و اخلاقی است و دانشگاه، میدان تولید دانش نو، فناوری و پاسخ به نیازهای پیچیده عصر جدید. جامعهای که یکی از این دو بال را تضعیف کند، در عمل توان پرواز در مسیر توسعه پایدار را از دست خواهد داد.
تجربه تاریخی ایران نشان میدهد هر زمان این دو نهاد در کنار یکدیگر و با گفتوگو و همافزایی حرکت کردهاند، دستاوردهای علمی و فرهنگی چشمگیری رقم خورده است. از پرورش دانشمندان بزرگ در سدههای گذشته تا شکلگیری جریانهای فکری اثرگذار در دوران معاصر، حاصل همین تعامل سازنده بوده است.
انقلاب اسلامی، نقطه عطفی در بازتعریف این وحدت بهشمار میرود. با احیای اعتمادبهنفس علمی و هویتی، این پیام به نسل جوان منتقل شد که میتوان با تکیه بر ظرفیتهای درونی، هم در عرصه علم و هم در عرصه اندیشه دینی، حرفی نو برای جهان داشت. این خودباوری، زمینهساز جهشهای علمی دهههای اخیر شد.
امروز، بسیاری از پیشرفتهای علمی کشور در حوزههای مختلف، حاصل تلاش جوانانی است که در دانشگاهها رشد کردهاند اما نسبت خود را با فرهنگ، اخلاق و هویت دینی حفظ کردهاند. این تعادل، همان نقطهای است که شهید مفتح بر آن تأکید داشت؛ نه علمِ جدا از ارزشها و نه دینداریِ جدا از عقلانیت و زمانه.
با این حال، وحدت حوزه و دانشگاه نیازمند مراقبت دائمی است. سیاستزدگی، سطحینگری و غلبه نگاههای احساسی میتواند این پیوند را تضعیف کند. هرگاه فضای علم از مسیر اصلی خود خارج شود، اولین آسیب، کاهش اعتماد عمومی و افت کیفیت تولید دانش خواهد بود.
حفظ این وحدت، مستلزم گفتوگوی واقعی و مستمر میان نخبگان حوزوی و دانشگاهی است؛ گفتوگویی که بر حل مسائل کشور، پاسخ به نیازهای جامعه و آیندهنگری علمی متمرکز باشد، نه بر رقابتهای بیحاصل یا مرزبندیهای مصنوعی.
در این مسیر، الگو گرفتن از شخصیتهایی چون شهید مفتح، شهید مطهری و شهید باهنر اهمیت دوچندان دارد. آنان نشان دادند که میتوان هم عالم دینی بود و هم کنشگر اجتماعی؛ هم متفکر بود و هم مسئول نسبت به سرنوشت جامعه.
نقش شهدای حوزه و دانشگاه نیز در این میان تعیینکننده است. خون آنان، یادآور این حقیقت است که علم، زمانی برای دشمنان خطرناک میشود که در خدمت استقلال، آگاهی و عزت ملتها قرار گیرد. همین پیوند علم و تعهد است که هدف حملات و دشمنیها قرار میگیرد.
امروز، در شرایطی که جنگ روایتها و نبرد نرم، ذهن و فکر نسل جوان را هدف گرفته، وحدت حوزه و دانشگاه میتواند سدی محکم در برابر تفرقه و تحریف باشد. این وحدت، امکان تربیت نسلی آگاه، متعهد و خلاق را فراهم میکند؛ نسلی که هم قدرت تحلیل دارد و هم ریشههای هویتی خود را میشناسد.
در نهایت، وحدت حوزه و دانشگاه میراثی است که با خون شهید مفتح و دیگر شهیدان علم و اندیشه امضا شده است. پاسداشت این میراث، نه با برگزاری مراسم نمادین، بلکه با تعمیق همکاری علمی، تولید فکر و تقویت اعتماد متقابل محقق میشود؛ مسیری که آینده روشنتری را برای ایران اسلامی رقم خواهد زد.
یادداشت از: حجتالاسلام سید محسن محمودی رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان تهران
انتهای پیام/