به گزارش خبرگزاری تسنیم از بجنورد، روز حملونقل در تقویم رسمی کشور، فرصتی است برای مرور وضعیت شریانهای جابهجایی انسان و کالا در ایران. اما در خراسان شمالی، این روز بیش از آنکه یادآور توسعه و پیشرفت باشد، آینهای است از چالشها و کمبودهایی که سالهاست در حوزه حملونقل عمومی مسافری انباشته شده و به مرحله بحران رسیده است.
این استان که بر سر مسیر تردد زائران حرم امام رضا(ع) و کریدور شمالشرق کشور قرار دارد، برخلاف موقعیت ارتباطی مهم خود، هنوز از یک شبکه کامل و متنوع حملونقل برخوردار نیست. نبود خط راهآهن متصل به مرکز استان (بجنورد)، محدود و ناپایدار بودن پروازها در فرودگاه بجنورد و گرانی بلیت هواپیما، بار اصلی حملونقل مسافران را بر دوش جادهها و ناوگان اتوبوس بینشهری گذاشته است.
با این حال، در سالهای اخیر گزارشهای میدانی، گلایههای مردمی و اظهارات مسئولان صنفی و دستگاههای مرتبط نشان میدهد که همین تنها ستون باقیمانده، یعنی ناوگان اتوبوس بینشهری، دچار فرسودگی شدید، کاهش تعداد ناوگان فعال و افت محسوس سطح خدمترسانی شده است.
بررسی خبرها و گزارشهای منتشرشده در رسانههای داخلی مانند خبرگزاریهای مهر، ایسنا، ایرنا و پایگاههای استانی نشان میدهد که مشکل کمبود اتوبوس و فرسودگی ناوگان در بسیاری از استانهای کشور مطرح است، اما در خراسان شمالی به علت نبود پشتیبانهای ریلی و هوایی، اثر این بحران به شکل ملموستری بر زندگی روزمره مردم دیده میشود؛ از دانشجویانی که برای رفتوآمد به تهران و مشهد با مشکل بلیت مواجهاند تا بیماران و همراهانی که برای درمان، ناچارند ساعتها برای یک صندلی خالی انتظار بکشند.
در ادامه این گزارش مفصل، ضمن مرور ابعاد مختلف این بحران، به روایت مسافران، رانندگان، فعالان صنفی و نظر کارشناسان حوزه حملونقل پرداخته میشود تا تصویری روشنتر از وضعیت فعلی و راهکارهای پیشنهادی برای برونرفت از این بنبست ترسیم شود.
وابستگی بالای خراسان شمالی به ناوگان اتوبوس؛ جاده، تنها گزینه واقعی مردم
خراسان شمالی استانی است که بهطور ساختاری به حملونقل جادهای وابسته است. نه خط ریلی فعال متصل به مرکز استان دارد، نه پروازهای منظم و پایدار. این واقعیت باعث شده اتوبوس بینشهری، در عمل تنها وسیله حملونقل عمومی برای سفرهای میانشهری و بروناستانی بخش بزرگی از جمعیت باشد.
گزارشهای رسمی وزارت راه و شهرسازی و سازمان راهداری و حملونقل جادهای، نشان میدهد بیش از 80 تا 90 درصد جابهجایی مسافر در کشور از طریق جاده انجام میشود. در استانهایی مانند خراسان شمالی، این سهم حتی بالاتر برآورد میشود، چرا که نبود خطوط ریلی و محدودیت پروازها، عملاً جایگزینی برای اتوبوس باقی نگذاشته است.
در چنین شرایطی، هر اختلال یا کاهش ظرفیت در ناوگان اتوبوس بینشهری، مستقیماً به محدود شدن دسترسی مردم به خدمات آموزش، درمان، اداری و اقتصادی در شهرهای بزرگ منجر میشود. خانوادههایی که فرزندان آنها در مشهد، تهران، سمنان یا گرگان دانشجو هستند، بارها از سختی گرفتن بلیت و کاهش تعداد سرویسها در برخی روزها گلایه کردهاند؛ وضعیتی که در ایام پرتردد مانند تعطیلات، مناسبتهای مذهبی و پایان ترمهای تحصیلی، به اوج خود میرسد.
از سوی دیگر، رشد هزینههای زندگی و بنزین، استفاده از خودروی شخصی برای بخش مهمی از خانوادهها صرفه اقتصادی ندارد و همین موضوع تقاضا برای استفاده از اتوبوس را بالا نگه داشته است. این تقاضای بالا، وقتی با کاهش عرضه و کمبود ناوگان همراه میشود، صفهای بلیت، تکمیل سریع سامانههای فروش اینترنتی و حتی بازار غیررسمی فروش بلیت را بهدنبال دارد.
فرسودگی ناوگان و کاهش تعداد اتوبوسها؛ اتوبوسهای پیر و خسته در جادههای استان
یکی از محورهای تکرارشده در اظهارات مسئولان حوزه راهداری در کشور، موضوع فرسودگی ناوگان مسافری است. بنا بر گزارشهای منتشرشده از سوی سازمان راهداری در سطح ملی، میانگین سن ناوگان اتوبوسرانی کشور در بسیاری از سالها بالاتر از استاندارد مطلوب بوده و بخش قابل توجهی از اتوبوسها به سن فرسودگی رسیدهاند.
در خراسان شمالی، فعالان صنفی حملونقل مسافر و رانندگان، بارها در گفتوگو با رسانهها از بالا بودن سن ناوگان و نبود امکان واقعی نوسازی سخن گفتهاند. هرچند آمار دقیق و بهروز ناوگان فعال به صورت عمومی و جزئی برای استان به راحتی در دسترس نیست.

یک فعال بخش حمل و نقل استان در این باره گفت: بخش قابل توجهی از اتوبوسهای فعال در ناوگان بینشهری خراسان شمالی، عمر بالای 15 سال دارند؛ برخی خطوط، بهویژه محورهای فرعیتر، با ناوگانی کار میکنند که سالهاست بهروزرسانی نشده و بخش زیادی از آنها از نظر فنی در مرز استهلاک قرار دارند.
میانجی تصریح کرد: طی سالهای اخیر، به دلیل نبود صرفه اقتصادی، تعدادی از اتوبوسها یا بهطور کامل از چرخه سرویسدهی خارج شدهاند یا فقط در برخی ایام خاص و پرتقاضا فعال میشوند.
یکی از رانندگان باسابقه خطوط بجنورد – تهران در گفتوگو با خبرنگار ما توضیح میدهد: نگهداری اتوبوس قدیمی، امروز دیگر اقتصادی نیست. قطعهگیر آمدن شده معضل؛ بسیاری از قطعات یا نایاب شده یا آنقدر گران است که با این کرایهها نمیصرفد. خیلی از همکارانم اتوبوس را فروختند یا خواباندند. وقتی مسافر میگوید صندلی خراب است یا کولر درست کار نمیکند، حق دارد ناراضی باشد، اما واقعیت این است که توان تعمیر اساسی نداریم.
این فرسودگی، علاوه بر کاهش کیفیت سفر برای مسافران (از راحتی صندلی تا سیستم تهویه و ایمنی)، خطرات بالقوهای برای ایمنی جادهای نیز به همراه دارد؛ موضوعی که با توجه به آمارهای نگرانکننده تصادفات جادهای در کشور باید جدی گرفته شود.
در پایانه مسافربری بجنورد و پایانههای شهرستانها، روایت مشترک بسیاری از مسافران، به ویژه در ایامی نظیر نوروز، اربعین و تابستان، دشواری تهیه بلیت و کمبود سرویس است؛ خصوصاً در مسیرهای پرتردد مانند بجنورد – تهران، بجنورد – مشهد، بجنورد – گرگان، بجنورد – سمنان و بجنورد – شیروان – قوچان – مشهد.
یکی از شهروندان بجنوردی که برای سفر کاری به تهران به پایانه مراجعه کرده، میگوید: برای سفر فردا به تهران، از دو روز قبل برای بلیت اقدام کردم، سایتها سریع تکمیل میشود، حضوری هم که میآیم میگویند سرویس کم شده. قبلاً حداقل چند سرویس در روز داشتیم، الان بعضی روزها یکی دو اتوبوس بیشتر حرکت نمیکند. اگر کار فوری داشته باشی، عملاً گیر میافتی.
دانشجوی دیگری که در مشهد تحصیل میکند، از تجربه خود اینگونه میگوید: ما دانشجوها معمولاً پنجشنبه و جمعهها رفتوآمد داریم. قبلاً راحتتر بلیت میگرفتیم، اما حالا یا اتوبوس نیست، یا آنقدر شلوغ است که صندلی وسط میدهند یا با تأخیر حرکت میکند. اگر بخواهی از تاکسیهای خطی یا سواریهای بینشهری استفاده کنی، هم هزینه بالاست، هم امنیت و راحتی اتوبوس را ندارد.
این گلایهها در رسانههای محلی و شبکههای اجتماعی نیز بازتاب یافته و نشان میدهد فاصله میان نیاز واقعی مردم و ظرفیت موجود ناوگان، در حال افزایش است.
نگاه رانندگان و شرکتها؛ حمل مسافر دیگر نمیصرفد؟
در سوی دیگر، رانندگان و شرکتهای مسافربری نیز روایت متفاوتی ندارند. آنها از فشار شدید هزینهها و نبود تناسب درآمد و مخارج سخن میگویند. یک مدیر شرکت حملونقل مسافری در بجنورد در گفتوگوی تلفنی با خبرنگار ما توضیح میدهد: اتوبوس مسافری یعنی سرمایهگذاری سنگین و ریسک بالا. قیمت یک اتوبوس نو چندین برابر شده است. قطعات یدکی، لاستیک، روغن، سرویسهای دورهای، بیمه، عوارض و حقوق راننده و کمکراننده، همه اینها مدام بالا میرود. در مقابل، کرایهها با شیب کند و تحت ضوابط و محدودیتهای دولتی بالا میرود. نتیجه این میشود که ناوگان کمکم از این حوزه خارج میشود.
او ادامه میدهد: بعضی رانندگان ترجیح میدهند با همین اتوبوسها در بخشهای دیگر مثل سرویس شرکتها و صنایع، پیمانکاری در پروژهها یا حتی کار ترانزیت بار وارد شوند، چون درآمدشان ثابتتر و قابل پیشبینیتر است. حملونقل مسافر با این شرایط، برای بسیاری صرفه ندارد.
این تضاد منافع میان ضرورت اجتماعی حفظ ناوگان مسافری و منطق اقتصادی رانندگان و مالکان، بدون مداخله هدفمند دولت و تسهیلات حمایتی، به ضرر مردم و شبکه حملونقل عمومی تمام میشود.
گرانی قطعات، لاستیک و تعمیرات؛ گره کور نوسازی و نگهداری ناوگان
یکی از اصلیترین موانع نوسازی و حتی نگهداری ناوگان موجود، گرانی شدید قطعات و هزینه تعمیرات است. در گزارشهای رسانهای کشوری، بارها به این نکته اشاره شده که قیمت یک جفت لاستیک اتوبوس و هزینه یک سرویس کامل دورهای، بهتنهایی بخش قابل توجهی از درآمد ماهانه یک اتوبوس را میبلعد.
در خراسان شمالی نیز رانندگان از این وضعیت مستثنی نیستند. عدم دسترسی آسان به نمایندگیهای بزرگ تولیدکنندگان اتوبوس و قطعات، فاصله از مراکز اصلی تأمین، و نوسان شدید قیمت ارز، همگی هزینه نهایی نگهداری ناوگان را افزایش داده است.

یک تعمیرکار باسابقه اتوبوس در حاشیه بجنورد میگوید: قطعات اصلی مثل کیت ترمز، سیستم تعلیق، قطعات موتور یا گیربکس، هم گران شده، هم بعضی وقتها به سختی پیدا میشود. برخی رانندگان برای کاهش هزینهها سراغ قطعات دست دوم یا غیر اصلی میروند که این خود میتواند روی ایمنی تأثیر منفی بگذارد. وقتی هزینهها از توان راننده بالاتر میرود، طبیعی است که ترجیح بدهد اتوبوس را کمتر درگیر رفتوآمدهای سنگین کند.
این شرایط باعث شده بسیاری از رانندگان، تعمیرات اساسی و نوسازی داخلی (مانند تعویض صندلی، بهبود سیستم تهویه و امکانات رفاهی) را به تعویق بیندازند و نتیجه آن، نارضایتی مسافران از کیفیت سفر است.
ناوگان پیر، مسافران ناراضی؛ کیفیت خدمات زیر سایه فرسودگی
فرسودگی ناوگان فقط یک مسئله فنی نیست؛ مستقیماً به تجربه سفر مسافران برمیگردد. مسافری که برای یک مسیر 7 تا 10 ساعته سوار اتوبوس میشود، انتظار حداقلهایی مانند صندلی سالم و راحت، کولر و بخاری مناسب، نظافت قابل قبول، ایمنی فنی و برخورد حرفهای دارد.
اما در بسیاری از اتوبوسهای قدیمی، صندلیها فرسوده است، سیستم تهویه مناسب کار نمیکند، سرویسهای بهداشتی در مسیر یا داخل اتوبوس (در صورت وجود) وضعیت مطلوبی ندارد و امکانات سرگرمی عملاً وجود ندارد. این وضعیت با استانداردهای امروز سفرهای بینشهری فاصله زیادی دارد و همین موضوع انگیزه استفاده از این حملونقل را کاهش میدهد؛ هرچند برای بسیاری از مردم، همچنان تنها گزینه در دسترس است.
یکی از مسافران مسیر بجنورد – مشهد روایت میکند: آخرین دفعهای که با اتوبوس رفتم، صندلیام خراب بود و نمیشد تنظیمش کرد. بخاری هم درست کار نمیکرد. نصف مسیر با پنجره نیمهباز رفتیم. با این شرایط، اینهمه پول بلیت میدهیم اما احساس نمیکنیم خدماتی در حد پولی که میپردازیم دریافت میکنیم.
این نارضایتیها در شبکههای اجتماعی و صفحات محلی بهطور مکرر بازتاب پیدا کرده و به یک مطالبه عمومی تبدیل شده است؛ مطالبه نوسازی و ارتقای ناوگان بینشهری.
امنیت سفر و تصادفات؛ نقش ناوگان فرسوده در حوادث جادهای
هرچند در بسیاری از تصادفات جادهای، عامل انسانی و نقص زیرساختی (مانند کیفیت راهها، علائم و روشنایی) نقش مهمی دارد، اما نقش وضعیت فنی ناوگان را نیز نمیتوان نادیده گرفت.
گزارشهای رسمی پلیس راه و سازمان راهداری در سطح ملی بارها بر این نکته تأکید کرده که نقص فنی وسایل نقلیه سنگین میتواند در وقوع یا تشدید حوادث سهم داشته باشد. در خراسان شمالی نیز طی سالهای اخیر بارها مسئولان از افزایش آمار تصادفات یا نگرانی نسبت به وضعیت ایمنی جادهها سخن گفتهاند.
اگرچه نمیتوان بدون دادههای دقیق آماری، سهم فرسودگی ناوگان اتوبوس را در تصادفات استان بهطور مشخص تعیین کرد، اما منطق ایمنی حملونقل میگوید: هرچه سن ناوگان بالاتر باشد، احتمال بروز نقص ناگهانی در سیستم ترمز، فرمان، تعلیق و سایر بخشهای حیاتی بیشتر است.
یک کارشناس سوانح و تصادفات پلیس در گفت وگو با خبرنگار ما اظهار داشت: فرسودگی، زمان توقفهای اضطراری در جاده، خاموش شدن خودرو در مسیرهای حساس و اختلال در سیستمهای روشنایی و علائم را افزایش میدهد؛ این وضعیت نه تنها برای سرنشینان اتوبوس، بلکه برای سایر کاربران جاده نیز خطرآفرین است.
این ملاحظات، ضرورت نوسازی سریع ناوگان و اجرای برنامههای منظم معاینه فنی سختگیرانه برای اتوبوسهای بینشهری را دوچندان میکند؛ موضوعی که به گفته کارشناسان، نیازمند همافزایی میان دولت، بخش خصوصی و نهادهای نظارتی است.
تلاشهای دولت؛ تسهیلات نوسازی و موانع اجرایی
در سطح ملی، طی سالهای اخیر بارها بحث تسهیلات نوسازی ناوگان حملونقل عمومی مطرح شده است. از طرحهایی برای جایگزینی اتوبوسهای فرسوده با ناوگان جدید، تا طرح واردات اتوبوسهای کارکرده با عمر پایین از خارج کشور؛ اما بسیاری از این برنامهها یا بهطور محدود اجرا شدهاند یا در مرحله طرح و وعده باقی ماندهاند.
رسانههای سراسری در گزارشهای خود اشاره کردهاند که مشکلاتی مانند کمبود منابع مالی، پیچیدگیهای بانکی، ضرورت تأمین آورده اولیه توسط رانندگان، موانع گمرکی در واردات، و اختلاف نظرها درباره نوع و منبع تأمین ناوگان جدید، روند نوسازی را کند کرده است.
در خراسان شمالی، رانندگان و شرکتهای مسافربری میگویند اگر تسهیلات نوسازی با شرایط واقعی و قابلقبول در اختیارشان قرار گیرد، آمادگی دارند برای ارتقای ناوگان اقدام کنند، اما در شرایط فعلی: مبلغ تسهیلات نسبت به قیمت نهایی اتوبوس کافی نیست؛ نرخ سود و مدت بازپرداخت، فشار مالی سنگینی ایجاد میکند؛ آورده اولیهای که مطالبه میشود، از توان بسیاری از رانندگان خارج است.
در نتیجه، برنامههای روی کاغذ، کمتر به تغییر محسوس در کف میدان منجر شده و شکاف میان انتظارات سیاستگذاران و واقعیت روزمره رانندگان و مسافران پابرجا مانده است.
عدالت منطقهای؛ وقتی استانهای پیرامونی سهم کمتری از ناوگان میبرند
یکی از ابعاد کمتر دیدهشده مسئله کمبود ناوگان اتوبوس در خراسان شمالی، موضوع توزیع ناعادلانه ناوگان میان استانها و مسیرهاست. تجربه سالهای اخیر نشان داده که بسیاری از سرمایهگذاران و مالکان ناوگان، ترجیح میدهند در خطوط پرتردد و پردرآمدتر (مانند مسیرهای عمده بین تهران و کلانشهرها) فعالیت کنند.
استانهای پیرامونی و کمجمعیتتر مانند خراسان شمالی، در این میان سهم کمتری از ناوگان مدرن و پرظرفیت میبرند. حتی در برخی موارد، اتوبوسهای نسبتاً نو و مدرن از خطوط استان خارج و به مسیرهای پرسودتر منتقل میشوند و خطوط استان با ناوگان قدیمیتر ادامه مییابد.
این وضعیت، به تعبیر برخی کارشناسان، به تعمیق شکاف توسعهای میان مرکز و پیرامون منجر میشود؛ چراکه دسترسی مردم استانهای مرزی و کمبرخوردار به حملونقل ایمن و باکیفیت محدودتر میشود، در حالیکه نقش این استانها در امنیت و اقتصاد ملی قابل انکار نیست.
صدای مردم؛ از کارگر روزمزد تا بیمار و همراه بیمار
در میدان واقعی، کمبود اتوبوس بینشهری در خراسان شمالی فقط یک عدد یا آمار نیست؛ پای زندگی روزمره مردم در میان است.
کارگر روزمزدی که برای یافتن کار به تهران یا شهر دیگری میرود، وقتی برای یک سفر ناچار است چند ساعت در پایانه منتظر سرویس بماند یا هزینه بیشتری برای سرویسهای غیررسمی بپردازد، عملاً بخشی از درآمد ناچیز خود را از دست میدهد.
بیمار و همراه بیماری که باید برای عمل یا درمان تخصصی به مشهد یا تهران بروند، وقتی نتوانند در زمان مناسب بلیت پیدا کنند، اضطراب و رنج مضاعفی را تحمل میکنند.
دانشجویان، کارمندان اعزامی، کارآفرینانی که بهدنبال گسترش کسبوکار خود هستند و حتی خانوادههایی که میخواهند برای دیدار اقوام سفر کنند، همگی به نوعی پیگیر یک مطالبه سادهاند: اتوبوس کافی، امن و آبرومند، در شأن مردم این استان.
مطالبه کارشناسان؛ از نگاه اجتماعی تا الزامات توسعهای
کارشناسان حوزه حملونقل و توسعه منطقهای، بر اساس تجارب دیگر کشورها تأکید میکنند که دسترسی عادلانه به حملونقل عمومی بینشهری، یکی از شاخصهای کلیدی توسعه و رفاه اجتماعی است.
احمد گریانلو کارشناس حوزه اقتصاد و درامد خانوراها در این زمینه اظهار داشت: راهحل مسئله کمبود اتوبوس بینشهری در خراسان شمالی، صرفاً در افزایش چند سرویس، یا خرید محدود چند دستگاه اتوبوس خلاصه نمیشود، بلکه باید در قالب یک بسته سیاستی جامع دیده شود که شامل محورهای زیر باشد:
1. ارائه تسهیلات ویژه نوسازی ناوگان برای استانهای کمبرخوردار با نرخ سود کمتر و دوره بازپرداخت طولانیتر؛
2. اصلاح نظام کرایهها با رعایت توان پرداخت مردم، اما به گونهای که نگهداری ناوگان برای رانندگان و مالکان توجیهپذیر باشد؛
3. تشویق سرمایهگذاران بخش خصوصی برای ورود به ناوگان مسافری استان از طریق معافیتهای مالیاتی یا مشوقهای دیگر؛
4. تقویت زیرساختهای پایانهای و خدماتی در استان، تا جذابیت فعالیت در این حوزه افزایش یابد؛
5. برنامهریزی برای تکمیل دیگر مدهای حملونقل (ریلی و هوایی) در میانمدت و بلندمدت، تا فشار از روی ناوگان اتوبوس برداشته شود.
این نگاه، کمبود اتوبوس را نه یک مسئله صرفاً فنی، بلکه یک موضوع توسعهای و اجتماعی میداند که حل آن نیازمند تصمیمگیری در سطح ملی است.
روز حملونقل، روز مطالبه جدی برای نوسازی ناوگان اتوبوس خراسان شمالی
روز حملونقل در خراسان شمالی، بهجای آنکه فقط فرصتی برای تقدیر از تلاش دستاندرکاران این حوزه باشد، باید به عنوان روز مطالبه عمومی برای اصلاح و نوسازی ناوگان اتوبوس بینشهری دیده شود.
استانی که در مسیر زائران، دروازه شمالشرق کشور و محل عبور و مرور هزاران مسافر است، شایسته ناوگانی پیر، فرسوده و ناکافی نیست. کمبود صندلی خالی در مسیرهای اصلی، صفهای طولانی، نارضایتی مسافران از کیفیت خدمات، و مشکلات اقتصادی رانندگان و شرکتها، همگی نشانههایی است از یک بحران ساختاری که اگر امروز برای آن چارهاندیشی نشود، در سالهای آینده به مراتب پرهزینهتر و پیچیدهتر خواهد شد.
مسئولان ملی و استانی، از وزارت راه و شهرسازی و سازمان راهداری گرفته تا استانداری، نمایندگان مجلس و دستگاههای برنامهریزی، باید خراسان شمالی را در اولویت ویژه نوسازی ناوگان مسافری قرار دهند. تسهیلات هدفمند، حمایت از رانندگان، تسهیل واردات یا تولید ناوگان مناسب، اصلاح ساختار کرایهها و تکمیل سایر مدهای حملونقل، محورهایی است که میتواند این استان را از حاشیه به متن شبکه حملونقل کشور بازگرداند.
در نهایت، حق مردم خراسان شمالی است که برای یک سفر ساده به تهران یا مشهد، نگران نبود اتوبوس، کیفیت پایین ناوگان و طولانی شدن زمان انتظار نباشند. روز حملونقل، یادآور این حق و این مطالبه است؛ مطالبهای که تا تحقق آن، همچنان روی میز باقی خواهد ماند.
انتهای پیام/311/.