به گزارش خبرگزاری تسنیم از کردستان، کشتی فرنگی در ایران یک رشته عادی نیست، ویترین و ستون ورزش قهرمانی کشور و یکی از اصلیترین منابع تولید مدال در سطح جهانی است. هر استان حاضر در چرخه قهرمانی، یا «سرمایهگذاری» کرده یا «حذف» شده است؛ حد وسطی وجود ندارد.
استانهایی مانند مازندران و خوزستان سالهاست کشتی را نه بهعنوان هزینه، بلکه بهعنوان سرمایه راهبردی تعریف کردهاند، نتیجه آن حضور دائمی در سکوهای ملی و تأمین بدنه تیمهای ملی است. در مقابل کردستان با وجود پیشینه انسانی، استعدادهای بومی و سابقه کشتیپروری، همچنان در نقطهای ایستاده که موفقیتش به «تلاش فردی» گره خورده، نه به یک سیستم منسجم.
کردستان از نظر استعداد انسانی، یکی از غنیترین استانهای کشور در کشتی است؛ واقعیتی که سالهاست مربیان و کارشناسان بر آن تأکید دارند، اما این ظرفیت همواره قربانی بیبرنامگی و کمتوجهی مدیران ورزشی شده است.
مسابقات قهرمانی کشور اهواز، نخستین مرحله چرخه انتخابی تیم ملی، این واقعیت را عریان کرد؛ جایی که کردستان پس از اعزام تیم کامل، تنها به دو مدال برنز بسنده کرد و در جایگاه هفتم ایستاد.
گرچه از منظر هیئت کشتی استان کردستان، تیم کشتی فرنگی هیئت استان کردستان در این پیکارها با کسب دو نشان ارزشمند برنز خوش درخشید و بار دیگر در میان 10 تیم برتر کشور در مکان هفتم ایستاد تا ناکامی دوره پیشین مسابقات قهرمانی کشور در سال گذشته به میزبانی شیراز با دلاوری شیرمردان فرنگیکار کردستان به فراموشی سپرده شود، اما رتبه هفتم اگر بدون مقایسه دیده شود، قابل دفاع است؛ ولی در قیاس با استانهایی که همزمان چند کشتیگیر در نیمهنهایی و فینال دارند، این رتبه به زنگ هشدار تبدیل میشود.
پرسش اینجاست: چرا استانی با این حجم استعداد، باید در مهمترین آوردگاه داخلی، صرفاً «حضور آبرومند» داشته باشد؟ چرا کشتی کردستان باید به «برنز» قانع باشد، اما مازندران و خوزستان برای طلا برنامهریزی میکنند؟
مقایسهای که پاسخ میطلبد
مازندران و خوزستان چه دارند که کردستان ندارد؟ بررسیهای خبرنگار تسنیم حاکی از آن است که استانهای مدالآور کشتی ایران، چند ویژگی مشترک دارند که اتفاقی نیست: اردوهای منظم سالانه (نه مقطعی و مناسبتی)، مربیان تماموقت با قرارداد مشخص، حمایت مالی شفاف از کشتیگیران نخبه، حضور مستمر در مسابقات تدارکاتی داخلی و خارجی، پیوند واقعی میان ادارهکل، هیئتها و حامیان مالی.
در نتیجه این استانها معمولاً در چند وزن مدال میگیرند، چند کشتیگیر همزمان در مراحل پایانی دارند، سهم ثابت در تیمهای ملی دارند اما کردستان چه دارد؟ اردوهای محدود و نامنظم، اتکا به غیرت فردی ورزشکار، نبود چرخه حرفهای قهرمانپروری، حمایت مالی محدود و اغلب ناپایدار
نتیجه روشن است وقتی آرمان طهماسبی ستاره فوق سنگین کشتی فرنگی کردستان در وزن 130 کیلوگرم با کسب پیروزی مقتدرانه و ارزشمند به دیدار نیمه نهایی صعود کرد و سپس برابر نماینده مازندران شکست میخورد، این شکست صرفاً فنی نیست؛ برخورد دو سیستم نابرابر است.

وقتی کیا رستمی در وزن 72 کیلوگرم برای رسیدن به سکو باید چهار مسابقه شانس مجدد را پشت سر بگذارد، سؤال اساسی این است؛ چرا کشتیگیر کردستانی باید همیشه از مسیر سختتر عبور کند؟ (این کشتیگیر در مسابقه نخست با ناباوری مغلوب حریف استان قم شد، با راهیابی کشتیگیر قم به دیدار فینال در گروه شانس مجدد به این رقابتها بازگشت و با کسب 4 برد متوالی بر سکوی سوم قهرمانی بزرگسالان کشور ایستاد و مدال برنز را بر گردن آویخت).
نقطه کانونی مسئله|مدیریت ورزش استان
در تحلیل ملی، نمیتوان از کنار نقش ادارهکل ورزش و جوانان کردستان عبور کرد. این نهاد باید به افکار عمومی پاسخ دهد: کشتی در اولویت چندم بودجه ورزش استان قرار دارد؟ چند اردوی تخصصی فرنگی در طول سال برگزار میشود؟ چند کشتیگیر نخبه قرارداد حمایتی واقعی دارند؟ برنامه استان برای رساندن کشتیگیران به فینال چیست، نه فقط ردهبندی؟ تا زمانی که این پرسشها بیپاسخ بماند، نتایج هم تکرار خواهد شد.
به گزارش تسنیم، دو مدال برنز اهواز، حاصل غیرت کشتیگیران بود و کارنامه مدیریت ورزش استان نیست. اگر کشتی کردستان قرار است همچنان «استعدادمحور و بیپشتوانه و بیبرنامه» بماند، نباید انتظار رقابت با مازندران و خوزستان را داشت. اما اگر قرار است به چرخه واقعی قهرمانی وارد شود، راه مشخص است: افزایش هدفمند بودجه کشتی، اردوهای مستمر و تخصصی، حمایت مالی شفاف از نخبگان ورزشی این رشته و برنامه چندساله برای مدال، نه رتبه هفتم! در غیر این صورت، باید صادقانه پذیرفت: مسئله کشتی کردستان، کمبود استعداد نیست؛ کمبود اراده مدیریتی است.
انتهای پیام/482/