به گزارش خبرگزاری تسنیم از اراک، جمعیت هر کشور سرمایهای راهبردی برای توسعه پایدار و آیندهنگری محسوب میشود. فرزندآوری و پویایی خانوادهها نه تنها استمرار نسلها را تضمین میکند، بلکه بر شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز اثر مستقیم دارد. در شرایطی که بسیاری از جوامع با روند کاهش نرخ باروری و پیری جمعیت مواجهاند، توجه به سیاستهای حمایتی و فرهنگسازی در حوزه خانواده بیش از پیش اهمیت یافته است.
در ایران نیز طی سالهای اخیر کاهش نرخ باروری به سطحی پایینتر از جایگزینی، نگرانیهای جدی در خصوص آینده جمعیت کشور ایجاد کرده است. این روند میتواند پیامدهایی همچون کاهش نیروی کار، فشار بر نظام سلامت و بازنشستگی، افت نوآوری و کاهش پویایی اجتماعی را به همراه داشته باشد. از همین رو، سیاستهای ملی در حوزه جوانی جمعیت و حمایت از خانواده بهعنوان یکی از اولویتهای کلان کشور مطرح شده است. استان مرکزی در این میان جایگاه ویژهای دارد؛ چرا که بر اساس آمارها، این استان با نرخ باروری پایین و افزایش جمعیت سالمند، سومین استان پیر کشور پس از گیلان و مازندران به شمار میرود. این وضعیت زنگ خطری جدی برای آینده استان است و ضرورت اجرای سیاستهای جامع در حوزه جوانی جمعیت را دوچندان میکند.
در همین راستا، خبرنگار خبرگزاری تسنیم در یک میزگرد تخصصی با موضوع «جمعیت و فرزندآوری» با حضور " سارا حسینی، رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده بینات و مدرس و پژوهشگر حوزه مطالعات زنان، خانواده و جمعیت"، " مریم غفاری، مسئول مرکز مردمی نفس استان مرکزی" و " فاطمه سعیدی، کارشناس حوزه جمعیت" به بررسی ابعاد مختلف این مسئله پرداختند و دیدگاههای خود را درباره وضعیت موجود، چالشها و راهکارهای پیشرو مطرح کردند. این گفتوگو تلاش دارد تصویری روشن از واقعیتهای جمعیتی استان مرکزی ارائه دهد و مسیرهای عملی برای عبور از بحران کاهش فرزندآوری را ترسیم کند که مشروح خبر به شرح زیر است:
تسنیم: برای شروع گفتوگو توضیح بفرمایید که خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی چگونه بر تربیت نسل آینده، کاهش آسیبهای اجتماعی و تقویت انسجام ملی اثرگذار است و آیا میتوان گفت سلامت جامعه مستقیماً به سلامت خانواده وابسته است؟
حسینی: دغدغهای که در حوزه زنان، خانواده و جمعیت مطرح شده، از سالها پیش مورد توجه قرار گرفته است. از سال 1398 به صورت رسمی مرکز تحقیقات حوزه مطالعاتی زنان، خانواده و جمعیت در اراک و استان مرکزی راهاندازی شد و تاکنون در قالب کارگروههای تخصصی دهگانه، مطالعات و تحقیقات متعددی در این زمینه انجام گرفته است. این مرکز تلاش دارد با نگاه علمی و عملیاتی، مسائل مربوط به خانواده و جمعیت را بررسی و راهکارهای مؤثر ارائه کند.
خانواده به عنوان یک واحد و سلول مهم اجتماعی باید همواره مورد توجه قرار گیرد. اگر خانوادهای تراز، سالم و مسئولیتپذیر باشد، این سلامت نفس و سلامت کردار به فرزندان منتقل میشود و نسلی تربیت خواهد شد که در بُعد خانوادگی و اجتماعی دغدغه نقشآفرینی و اثرگذاری دارد. چنین خانوادهای میتواند انسانهایی مسئولیتپذیر و متعهد به جامعه پرورش دهد و در نهایت اجتماعی سالم و پویا شکل گیرد.
خانواده بستری برای تقویت روابط عاطفی و سلامت روان اعضا است. هنگامی که روابط عاطفی در خانواده به درستی شکل بگیرد، سلامت روان فرزندان نیز تضمین میشود. این سلامت روانی در ادامه به روابط بین فردی در اجتماع تسری پیدا میکند و فرد میتواند ارتباطات اجتماعی سالم و سازندهای برای خود تعریف کند. بنابراین خانواده نه تنها مأمن آرامش و تربیت نسل آینده است، بلکه نقش مستقیم در سلامت روانی و اجتماعی جامعه دارد. هرچه خانوادهها مستحکمتر و مسئولیتپذیرتر باشند، جامعهای سالمتر و مسئولیتپذیرتر شکل خواهد گرفت و این چرخه مثبت، بنیانهای انسجام ملی و کاهش آسیبهای اجتماعی را تقویت خواهد کرد.
خانواده سالم و طیب به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی، نقشی اساسی در تقویت سرمایه اجتماعی جامعه ایفا میکند. خانوادههایی که بر پایه سلامت و انسجام بنا شدهاند، اعتماد، همکاری و همبستگی اجتماعی را در سطح جامعه افزایش میدهند و زمینه جلوگیری از بسیاری آسیبهای اجتماعی را فراهم میسازند. اگر خانواده مسیر درست را طی کند، پیش از آنکه نهادهای متولی بخواهند در حوزه پیشگیری و کاهش آسیبها وارد عمل شوند، خود خانواده به عنوان نخستین سنگر، نقش اصلی را در مصونسازی جامعه ایفا خواهد کرد.
خانواده متعالی میتواند خدمت بزرگی به جامعه ارائه دهد و این تعالی نیازمند حمایت و پشتیبانی نهادهای مسئول است. اگر دستگاههای متولی به درستی وظایف خود را انجام دهند و خانوادهها را در مسیر رشد و تعالی یاری کنند، خانوادهها خواهند توانست نسلی سالم، مسئولیتپذیر و متعهد به جامعه تربیت کنند. این چرخه مثبت، بنیانهای اجتماعی را مستحکم کرده و جامعهای پویا و مقاوم در برابر آسیبها شکل خواهد گرفت.
امروز یکی از مهمترین استراتژیهای دشمنان، تمرکز بر موضوع زن و خانواده است. اگر این دو رکن اساسی در جامعه اسلامی و هر جامعهای مورد هجمه قرار گیرند، افراد آن جامعه به بیراهه خواهند رفت. تجربه برخی جوامع نشان میدهد که نبود مبانی اصولی و فقدان رهبری صحیح، زمینهساز فروپاشی خانواده و در نهایت انحراف اجتماعی شده است. بر همین اساس، خانواده سالم و تراز اهمیت ویژهای دارد و باید به آن توجه جدی شود. این توجه هم از سوی ارکان اصلی خانواده یعنی والدین و همسران باید صورت گیرد و هم از سوی نهادهای متولی که وظیفه دارند با برنامهریزی و حمایت، خانوادهها را در مسیر تعالی قرار دهند. تنها در این صورت است که جامعه میتواند از سرمایه اجتماعی غنی برخوردار شود و در برابر تهدیدها و آسیبها مقاوم بماند.
غفاری: خانواده به عنوان بنیادیترین نهاد اجتماعی، نقشی بیبدیل در سلامت و پایداری جامعه ایفا میکند. سلامت هر اجتماع به سلامت خانوادههای آن بستگی دارد و خانواده سالم، انسانهای سالم و فرزندانی مسئولپذیر و متعهد را پرورش میدهد که توانایی تربیت جامعه و انتقال ارزشهای اخلاقی، انسانی، فرهنگی و دینی را دارند. این نهاد کوچک اما اثرگذار، ستون اصلی انسجام ملی و کاهش آسیبهای اجتماعی به شمار میرود و هرگونه خلل در کارکرد آن میتواند پیامدهای گستردهای برای جامعه به همراه داشته باشد.
در سالهای اخیر موضوع فرزندآوری به یکی از دغدغههای اصلی کشور تبدیل شده است. کاهش نرخ باروری و افزایش جمعیت سالمند، زنگ خطری جدی برای آینده ایران به صدا درآورده و ضرورت توجه به حفظ و تقویت نهاد خانواده را دوچندان کرده است. خانواده نه تنها مأمن آرامش و تربیت نسل آینده است، بلکه با ایفای نقش فعال در بازتولید ارزشها و فرهنگ، میتواند مسیر توسعه پایدار جامعه را هموار سازد.
سلامت جامعه به طور مستقیم به سلامت خانواده وابسته است. خانوادهای که از انسجام، محبت و تربیت صحیح برخوردار باشد، فرزندانی سالم و کارآمد به جامعه تحویل میدهد و این چرخه در نهایت به کاهش آسیبهای اجتماعی و تقویت انسجام ملی منجر میشود. در مقابل، ضعف در کارکرد خانواده میتواند زمینهساز بروز مشکلات اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی شود.
بنابراین توجه به خانواده و حمایت از آن در حوزههای مختلف، از جمله فرزندآوری، آموزش، فرهنگسازی و سلامت، ضرورتی انکارناپذیر است. خانواده سالم، جامعهای سالم میسازد و جامعه سالم، آیندهای روشن برای کشور رقم خواهد زد. این پیوند ناگسستنی میان خانواده و جامعه، نشان میدهد که هر گامی در مسیر تقویت خانواده، در حقیقت گامی در جهت ارتقای سلامت و پایداری کل جامعه است.
سعیدی: خانواده به عنوان اصلیترین رکن جامعه، نقشی بنیادین در سلامت اجتماعی و تربیت نسل آینده دارد. نخستین نگاه هر کودک به جهان، نگاه به پدر و مادر و محیط خانواده است و همین نخستین تجربه، پایههای شخصیت و تربیت او را شکل میدهد. خانوادهای که مستحکم باشد و دغدغه تربیت فرزند و حتی فرزندآوری را جدی بگیرد، میتواند انسانهای تراز و متعهد را به جامعه تقدیم کند و مسیر رشد و تعالی اجتماعی را هموار سازد.
افرادی که در جامعه به عنوان بزهکار شناخته میشوند، اغلب از خانوادههایی برخاستهاند که با مشکلات جدی و فقدان آرامش مواجه بودهاند. اگر محیط خانواده سرشار از آرامش و محبت باشد، فرزند هرگز به سمت آسیبهای اجتماعی سوق داده نمیشود. برخی معتقدند جامعه نقش اصلی را در تربیت دارد، اما واقعیت این است که بنیان تربیت در خانواده شکل میگیرد و جامعه تنها ادامهدهنده مسیر آن است.
در بحث فرزندآوری نیز خانواده نقشی کلیدی دارد. دوران بارداری به عنوان یکی از حساسترین مراحل تربیت شناخته میشود، چرا که حتی در همان زمان، جنین واکنشهایی به محیط نشان میدهد و صدای مادر را میشنود. اگر مادر در محیطی آرام و سالم زندگی کند، این آرامش به فرزند منتقل میشود و در آینده بر شخصیت و تربیت او اثرگذار خواهد بود.
بنابراین نقش والدین در خانواده و جایگاه خانواده در سلامت جامعه بسیار تعیینکننده است. خانوادهای که بر پایه محبت، آرامش و تربیت صحیح بنا شده باشد، نه تنها فرزندانی سالم و مسئولپذیر پرورش میدهد، بلکه سلامت جامعه را تضمین میکند و از بروز آسیبهای اجتماعی جلوگیری خواهد کرد.
تسنیم: از دیدگاه شما چرا مسئله فرزندآوری امروز به یکی از دغدغههای اصلی کشور تبدیل شده است و این موضوع چه پیامدهایی را به همراه خواهد داشت؟
حسینی: مسئله فرزندآوری امروز به یکی از مهمترین دغدغههای کشور تبدیل شده است و این موضوع ابعاد پیچیدهای دارد که باید به صورت جامع مورد بررسی قرار گیرد. ترکیبی از مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و جامعهشناختی در کنار تغییرات ساختاری جامعه، این کلاف سردرگم را شکل داده است. نگاه و ارزشگذاری به فرزندآوری در حوزه فرهنگی و رسانهای، اولویتهای اقتصادی خانوادهها، مسائل تربیتی و روانشناختی و همچنین تغییر سبک زندگی ناشی از شهرنشینی و صنعتی شدن، همگی عواملی هستند که بر تصمیم خانوادهها در زمینه فرزندآوری اثرگذارند.
از سوی دیگر، تورم، بیکاری و هزینههای بالای فرزندآوری از دوران بارداری تا تربیت فرزند، موانع جدی در مسیر افزایش جمعیت به شمار میروند. مدیریت اقتصادی خانوادهها و سیاستگذاری صحیح متولیان امر میتواند بخشی از این مشکلات را کاهش دهد. قانون جوانی جمعیت به عنوان یکی از ابزارهای سیاستی در این حوزه مطرح است، اما لازم است نقاط قوت آن تقویت و نقاط ضعف آن برطرف شود. این امر نیازمند بررسی دقیق توسط تیمهای تخصصی است تا بخشهای خام و ناکارآمد اصلاح شود و قانون بتواند به طور واقعی پاسخگوی نیازهای جمعیتی کشور باشد.
در کنار این مسائل، تغییر نگرش خانواده، افزایش فردگرایی، اولویتهای جدید نسل جوان و تغییر سبک زندگی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. چالشهای پزشکی همچون سقطهای غیرعمدی، مشکلات باروری و پیامدهای ناشی از افزایش سن ازدواج نیز از عوامل مهمی هستند که خانوادهها با آن مواجهاند. این چالشها نیازمند نگاه ویژه و برنامهریزی دقیق در حوزه سلامت و حمایت از خانوادههاست. تنها با بررسی همهجانبه این ابعاد و اتخاذ سیاستهای جامع میتوان بر بحران کاهش جمعیت غلبه کرد و آیندهای پایدار برای کشور رقم زد.
نتیجه کلام آن است که مسئله جمعیت و فرزندآوری نیازمند ورود جدی و تخصصی نخبگان و محققان است تا بتوان این کلاف سردرگم را به صورت علمی باز کرد و موانع موجود را رفع نمود. همانگونه که در گذشته برای کاهش جمعیت برش علمی و سیاستهای مشخصی طراحی شد و خانوادهها به سمت تکفرزندی سوق داده شدند، امروز نیز باید با همان جدیت و نگاه علمی به موضوع افزایش جمعیت پرداخته شود.
یکی از چالشهای اصلی، عدم ورود بخش قابل توجهی از جامعه نخبگانی به حوزه جمعیت است. ذهنیت بسیاری از دانشگاهیان و پژوهشگران هنوز به سمت این مسئله سوق پیدا نکرده و همین خلأ موجب شده سیاستگذاریها از پشتوانه علمی کافی برخوردار نباشد. به همین دلیل تصمیم گرفته شد همایشی با عنوان «همایش فرزندآوری و جوانی جمعیت در استان مرکزی؛ چالشها، اقدامات و راهکارها» برگزار شود تا نخبگان حوزه و دانشگاه بتوانند به صورت علمی به این موضوع بپردازند و راهکارهای عملیاتی ارائه دهند. این همایش فرصتی خواهد بود تا دغدغهمندان حوزه جمعیت تا پنجم بهمنماه آثار و پیشنهادهای خود را ارسال کنند و در روز بیستوهفتم بهمنماه در قالب نشستهای تخصصی به بررسی ابعاد مختلف مسئله جمعیت بپردازند. هدف آن است که یک منبع غنی از راهکارهای علمی گردآوری شود تا در اختیار سیاستگذاران کلان کشور قرار گیرد و مسیر تصمیمگیریها را روشنتر سازد.
برگزاری میزگردهای تخصصی و جریانسازی علمی در حوزه افزایش جمعیت میتواند به تقویت گفتمان ملی در این زمینه کمک کند. امید آن است که با پررنگ شدن این مباحث در سطح استان مرکزی و کشور، بحرانهایی همچون سالمندی و کاهش نیروی کار پیش از آنکه به مرحله بحرانی برسند مدیریت شوند و آیندهای پایدار و پویا برای جامعه ایران رقم بخورد. بحران سالمندی اگر مدیریت نشود میتواند آینده جامعه را با چالشهای جدی مواجه کند، اما امید آن است که با برنامهریزی دقیق و اقدامات بهموقع، این بحران در نطفه نابود شود و کشور مسیر پایداری جمعیتی را طی کند.
از همین تریبون دعوت میکنم تا همه بزرگواران دغدغهمند و علمی در حوزه جمعیت، اعم از دانشگاهیان، حوزویان و پژوهشگران، در این جریان علمی حضور یابند. هدف آن است که با همافزایی علمی و ارائه راهکارهای عملی، مسیر سیاستگذاریهای کلان کشور روشنتر شود و راهکارهای مؤثر برای افزایش جمعیت و جوانسازی جامعه تدوین گردد. برگزاری همایشها و نشستهای تخصصی در استان مرکزی با محوریت فرزندآوری و جوانی جمعیت، فرصتی ارزشمند برای طرح چالشها، بررسی اقدامات و ارائه راهکارها خواهد بود. این نشستها میتوانند منبعی غنی از دیدگاههای علمی و تجربی باشند که در اختیار مسئولان و سیاستگذاران قرار گیرد. از شما تقاضا دارم که این فراخوان را در رسانه خود و خبرگزاری تسنیم بازتاب دهید تا با طرح پرسشهای مشترک و دغدغههای عمومی، جریانسازی علمی در حوزه جمعیت پررنگتر شود و امید به آیندهای پایدار و پویا در جامعه ایران تقویت گردد.
غفاری: مسئله فرزندآوری امروز نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای جهان به یک دغدغه جدی تبدیل شده است. بیش از 60 درصد کشورهای دنیا برای مدیریت جمعیت خود سازوکارهای اجرایی تعریف کردهاند و ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. در سالهای گذشته کشور ما رشد جمعیت مطلوبی را تجربه کرد اما با اجرای سیاستهای تنظیم خانواده در دهه 60، نرخ باروری با سرعتی بیش از پیشبینیها کاهش یافت و در کمتر از یک دهه به کمتر از یک و نیم رسید. این تغییر شتابان موجب برهم خوردن توازن هرم جمعیتی کشور شد و امروز ایران وارد مرحله سالمندی شده است. کاهش جمعیت جوان و نیروی کار، پیامدهای گستردهای بر اقتصاد، امنیت و انسجام اجتماعی دارد و آینده کشور را تحت تأثیر قرار میدهد.
کاهش نرخ باروری تهدیدهای متعددی برای آینده کشور به همراه دارد. نخستین پیامد آن در حوزه اقتصاد نمایان میشود؛ هرچه جمعیت جوان و نیروی کار کاهش یابد، تولید و فعالیتهای صنعتی با مشکل مواجه خواهند شد. بسیاری از کارگاهها و صنایع کشور هماکنون به دلیل کمبود نیروی کار در معرض تعطیلی قرار گرفتهاند و اگر این روند ادامه یابد، در آینده نه چندان دور کشور ناچار به واردات نیروی کار از دیگر کشورها خواهد شد. ورود نیروی کار خارجی با فرهنگهای متفاوت، چالشهای جدی برای فرهنگ بومی ایران ایجاد میکند و انسجام اجتماعی را تحت فشار قرار میدهد.
از سوی دیگر، زیرساختهای مرتبط با سالمندی هنوز در کشور به اندازه کافی تقویت نشده است. پیشبینیها نشان میدهد در چند سال آینده از هر سه ایرانی یک نفر سالمند خواهد بود. این وضعیت هزینههای سنگینی برای نگهداری سالمندان، ارائه خدمات بهداشتی و درمانی و فشار مضاعف بر بیمهها ایجاد خواهد کرد. بحران سالمندی نه تنها بار مالی سنگینی بر دوش دولت و خانوادهها میگذارد بلکه کیفیت زندگی اجتماعی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
ابعاد اجتماعی و فرهنگی کاهش فرزندآوری نیز قابل توجه است. خانوادههای تکفرزند یا دوفرزند، شور و نشاط و هیجان جمعی خانوادههای پرجمعیت را ندارند و سکوت و تنهایی جایگزین آن شده است. در آینده نزدیک بسیاری از والدین با بحران تنهایی و سالمندی مواجه خواهند شد و این امر بر نشاط اجتماعی و امید به آینده تأثیر منفی خواهد گذاشت. همین نگرانیها موجب شده سیاستگذاریهای امروز بیش از گذشته بر موضوع فرزندآوری و جوانسازی جمعیت کشور تأکید داشته باشد تا با حمایت از خانوادهها و تشویق به فرزندآوری، آیندهای پایدار و پویا برای ایران رقم .بخورد
سعیدی: مسئله فرزندآوری امروز به یکی از دغدغههای اصلی کشور تبدیل شده است و ریشه آن در ترکیبی پیچیده از مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی نهفته است. جمعیت به عنوان یک مولفه قدرت شناخته میشود؛ هرچه جمعیت یک کشور بیشتر باشد، اتحاد و انسجام آن نیز تقویت میشود و قدرت ملی افزایش مییابد. جمعیت فراوان پشتوانهای برای اقتدار کشور است و موجب میشود بیگانگان با احتیاط بیشتری به آن نگاه کنند. کاهش جمعیت اما این مولفه قدرت را تضعیف میکند و همین نگرانی، سیاستگذاریهای امروز را به سمت تشویق فرزندآوری و افزایش جمعیت سوق داده است تا از تهدیدهایی همچون تجزیه و تضعیف کشور جلوگیری شود.
نمونههایی از بحران جمعیتی در جهان نشان میدهد که این مسئله تا چه اندازه جدی است. ژاپن وزارتخانهای با عنوان وزارت تنهایی تأسیس کرده و حتی وزیر ویژهای برای این موضوع دارد؛ وضعیتی که اگر برای ایران رقم بخورد، فاجعهای بزرگ خواهد بود. پیشگیری بهتر از درمان است و افزایش جمعیت باید به دغدغهای ملی تبدیل شود تا کشور در آینده با بحرانهای اجتماعی و روانی ناشی از کاهش جمعیت مواجه نشود.
یکی از پیامدهای کاهش جمعیت، بحران سالمندی است. زمانی که جمعیت کشور به سمت پیری حرکت کند، نیاز به نیروی جوان برای مراقبت از سالمندان افزایش مییابد. نبود نیروی جوان کافی، خانوادهها و جامعه را با مشکلات جدی روبهرو میکند. امروز نیز نشانههای این بحران قابل مشاهده است؛ فروش گسترده محصولات مراقبتی سالمندان در فروشگاهها و افزایش تقاضا برای خدمات حمایتی نشان میدهد که جامعه به سرعت به سمت سالمندی پیش میرود. در آینده نه چندان دور، از هر سه ایرانی یک نفر سالمند خواهد بود و این وضعیت بار سنگینی بر دوش خانوادهها، بیمهها و نظام سلامت کشور خواهد گذاشت.
کاهش جمعیت همچنین کشور را به سمت مهاجرپذیری سوق میدهد. نبود نیروی کار داخلی ممکن است ایران را ناچار به واردات نیروی کار از کشورهای مختلف کند؛ موضوعی که میتواند فرهنگ بومی کشور را با چالشهای جدی مواجه سازد. تجربه حضور مهاجران افغانستانی در ایران نشان داده که این مسئله میتواند حساسیتهای اجتماعی و سیاسی ایجاد کند و اگر در آینده مهاجرانی از کشورهای دیگر با فرهنگهای متفاوت وارد شوند، مدیریت جامعه با دشواریهای بیشتری روبهرو خواهد شد. بنابراین فرزندآوری و افزایش جمعیت نه تنها یک ضرورت اجتماعی و فرهنگی بلکه یک راهبرد حیاتی برای حفظ اقتدار ملی، انسجام اجتماعی و امنیت کشور است.

تسنیم: آیا اشتغال زنان، سبک زندگی جدید و نگرانیهای تربیتی در این زمینه نقش دارد؟
حسینی: یکی از چالشهای مهم، تغییر نقش بانوان و مردان در خانواده است. امروز زنان علاوه بر نقش همسری و مادری، در عرصههای شغلی و تحصیلی نیز حضور فعال دارند و مردان نیز میان مسئولیتهای پدری و نقش فردی خود در جامعه در حال تقسیم انرژی هستند. هرچند رشد فردی در حوزههای شغلی و تحصیلی ضروری است، اما اولویت همسری و والد بودن باید حفظ شود تا خانواده بتواند نقش اصلی خود را در تربیت نسل آینده ایفا کند. در این میان، دشمنان نیز با تمرکز بر موضوع زنان و تغییر نقش آنان تلاش کردهاند بنیان خانواده را هدف قرار دهند، اما این تلاشها در بسیاری موارد ناکام مانده است.
نقش اشتغال زنان نیز یکی از محورهای مهم است. بانوان تحصیلکرده و شاغل با تلاش فراوان جایگاه اجتماعی کسب کردهاند، اما نبود زیرساختهای مناسب موجب شده تعادل میان نقش مادری و نقش اجتماعی آنان برقرار نشود. ابتدا باید جایگاه مادری و تقدس آن در جامعه بازتعریف شود و سپس شرایطی فراهم گردد تا زنان بتوانند اولویت را به مادری بدهند و پس از آن در عرصههای اجتماعی و حتی بینالمللی نقشآفرینی کنند.
رسانهها در این مسیر نقش مهمی دارند. برنامههایی مانند «از مامان بگو» که در شبکه دو سیما پخش میشود، تلاش کردهاند جایگاه مادری را برجسته کنند و این اقدام شایسته تقدیر است. اما کافی نیست و باید به صورت گستردهتر و عمیقتر در جامعه هدف، بهویژه بانوان نخبه و تحصیلکرده، جایگاه مادری و ارزش آن تبیین شود.
در نهایت، یکی از موانع اصلی، نبود تعادل نگرشی و ساختاری میان کار و پذیرش نقش مادری است. این عدم تعادل باید در سطح سیاستگذاری و اجرا برطرف شود تا خانوادهها بتوانند با آرامش بیشتری به فرزندآوری بپردازند. افزایش سن ازدواج نیز پیامدهای جدی برای جمعیت دارد و باید با راهکارهای عملی، از جمله تسهیل ازدواج جوانان و حمایت اقتصادی و فرهنگی، مدیریت شود تا فرصتهای باروری از دست نرود و جامعه با بحران سالمندی مواجه نشود.
غفاری: افزایش حضور زنان در بازار کار و ضرورت ایجاد تعادل میان مسئولیتهای شغلی و خانوادگی، سبب شده بسیاری از زنان تصمیم به تأخیر در ازدواج یا فرزندآوری بگیرند. نبود حمایتهای کافی در محیط کار، مانند مرخصیهای مناسب زایمان، امنیت شغلی مادران و امکان استفاده از ساعت کاری انعطافپذیر، این چالش را تشدید کرده و نگرانیهای جدی برای زنان شاغل در زمینه فرزندآوری ایجاد کرده است.
از سوی دیگر، سبک زندگی جدید که بیشتر بر مصرفگرایی، رفاه فردی و اولویت دادن به پیشرفتهای شخصی و تحصیلی تأکید دارد، موجب شده خانوادهها نگاه متفاوتی به فرزندآوری داشته باشند. در چنین شرایطی، داشتن فرزند بیشتر بهعنوان محدودیت در دستیابی به اهداف فردی تلقی میشود و بسیاری ترجیح میدهند تعداد فرزندان خود را کاهش دهند تا بتوانند کیفیت زندگی و فرصتهای شخصی را حفظ کنند.
سعیدی: نگرانیهای تربیتی نقش قابل توجهی در کاهش فرزندآوری دارد. والدین امروز با دغدغههای فراوانی در زمینه تربیت صحیح فرزندان، آموزش، سلامت روان و آینده شغلی آنان مواجهاند. این نگرانیها سبب میشود خانوادهها به جای داشتن چند فرزند، ترجیح دهند یک یا دو فرزند داشته باشند تا بتوانند منابع مالی، زمانی و روانی خود را به بهترین شکل برای تربیت آنان اختصاص دهند.
در مجموع، ترکیب اشتغال زنان، تغییر سبک زندگی و نگرانیهای تربیتی، سه عامل تاثیرگذار در کاهش فرزندآوری به شمار میرود، برای مقابله با این روند، باید سیاستهای حمایتی جامع در حوزه اشتغال زنان، فرهنگسازی در سبک زندگی خانوادهمحور و ارائه آموزشهای تربیتی و روانی به والدین اجرا شود تا خانوادهها با آرامش و امید بیشتری به فرزندآوری روی آورند.
تسنیم: مهمترین موانع فرزندآوری در جامعه امروز چیست؟ به نظر شما موانع بیشتر اقتصادی هستند یا فرهنگی و روانی؟
حسینی: مهمترین موانع فرزندآوری در جامعه امروز بیش از هر چیز ریشه فرهنگی دارد. همانگونه که در گذشته با شعار «دو بچه کافی است» فرهنگسازی گستردهای صورت گرفت و سبک زندگی خانوادهها تغییر کرد، امروز نیز باید با گفتمانسازی مثبت این مانع فرهنگی برداشته شود. فرهنگ میتواند حتی بر موانع اقتصادی و اجتماعی غلبه کند و مسیر فرزندآوری را هموار سازد.
در پژوهشی که در استان مرکزی با جامعه آماری 500 نفر از بانوان انجام شد، مشخص شد که عامل اقتصادی در اولویت نخست قرار ندارد. خانوادههای پردرآمد معمولاً فرزندان کمتری دارند و در مقابل خانوادههای با سطح مالی متوسط یا پایینتر، فرزندان بیشتری دارند. بنابراین مشکلات اقتصادی هرچند قابل توجه است، اما در رتبههای سوم و چهارم موانع فرزندآوری قرار میگیرد.
از دیگر موانع مهم، مسائل اجتماعی و فرهنگی است. تغییر سبک زندگی، نگرشهای فردگرایانه و کاهش حمایتهای خانوادگی موجب شده بسیاری از مادران در مسیر فرزندآوری احساس تنهایی کنند. همچنین موانع آموزشی و شغلی نیز مطرح است؛ عدم تعادل میان کار و زندگی برای بانوان و آقایان، بهویژه در مشاغل سنگین، یکی از عوامل بازدارنده در تصمیم به فرزندآوری محسوب میشود.
موانع بهداشتی و پزشکی نیز نقش قابل توجهی در این زمینه دارند. ناباروری، سقطهای خودبهخود و محدودیت در دسترسی به برخی خدمات درمانی از جمله مشکلاتی است که خانوادهها با آن مواجهاند. هرچند جامعه درمانی کشور حتی در دورافتادهترین نقاط خدمات ارائه میدهد، اما گاه لازم است این خدمات با رویکرد روانشناختی و متناسب با شرایط فردی ارائه شود تا موانع ذهنی مادران برطرف گردد. گزارشهایی وجود دارد که برخی مادران در مراجعه برای بارداری سوم یا چهارم با برخوردهایی مواجه شدهاند که خلاف گفتمان افزایش جمعیت بوده است. این مسئله نیازمند پیگیری جدی از سوی متولیان امر و مطالبهگری مردم است تا خدمات بهداشتی در مسیر حمایت از خانوادهها قرار گیرد.
در نهایت، موانع سیاستگذاری و عدم حمایت کافی از خانواده نیز مطرح است. قوانین و سیاستهای جمعیتی باید به گونهای طراحی و اجرا شوند که خانوادهها احساس امنیت و حمایت داشته باشند. تنها در این صورت است که میتوان بر موانع فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و پزشکی غلبه کرد و مسیر فرزندآوری را برای خانوادهها هموار ساخت. یکی از مهمترین چالشهای امروز در حوزه جمعیت، ضعف در اجرای سیاستهای کلان است. هرچند سیاستهای جمعیتی توسط رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده و مسیر را روشن کردهاند، اما در عمل شاهد آن هستیم که این سیاستها در ارگانها و بخشهای مختلف به درستی پیادهسازی نمیشوند و راهکارهای اجرایی مناسبی نیز ارائه نمیگردد. کمکهای مالی و کالا برگها هرچند در حال انجام است، اما کافی نیستند و نمیتوانند به تنهایی مانع کاهش جمعیت شوند.
در کنار مسائل اقتصادی، موانع روانی و عاطفی نیز نقش پررنگی دارند. بسیاری از والدین از مسئولیتپذیری در تربیت فرزند هراس دارند و ترجیح میدهند مسئولیت حیوانات خانگی را بر عهده بگیرند تا مسئولیت پرورش یک انسان. این ترس نیازمند کار فرهنگی و رسانهای جدی است تا جایگاه تربیت فرزند و مسئولیت والدینی در جامعه تقویت شود. استرس و فشار روانی ناشی از زندگی مدرن نیز مزید بر علت است و باید برای کاهش آن تدابیر ویژهای اندیشیده شود.
از سوی دیگر، موانع باید متناسب با زیستبوم هر منطقه بررسی شوند. سبک زندگی در استان مرکزی با سیستان و بلوچستان متفاوت است؛ یکی صنعتی و دیگری بافت سنتی دارد. بنابراین راهکارهای رفع کاهش جمعیت باید با نگاه جامعهشناختی و متناسب با شرایط هر منطقه طراحی شود.
غفاری: مسئله فرزندآوری در جامعه امروز را میتوان در چند محور اصلی خلاصه کرد. نخستین محور، مشکلات اقتصادی است؛ گرانی مسکن، سختگیری برخی صاحبخانهها در اجاره به خانوادههای دارای دو فرزند یا بیشتر، هزینههای بالای معیشت و اشتغال ناپایدار، همگی دغدغههایی هستند که خانوادهها با آن دست و پنجه نرم میکنند. بسیاری از والدین نه از فقر موجود، بلکه از ترس فقر و نگرانی نسبت به آینده اقتصادی خود، از فرزندآوری فاصله میگیرند.
محور دوم، نگرشهای فرهنگی نادرست است. برخی خانوادهها فرزندآوری را مانعی برای رفاه، پیشرفت و آزادی فردی خود میدانند و همین نگاه، موجب کاهش تمایل به داشتن فرزند شده است. این نگرشها نیازمند اصلاح و بازنگری جدی هستند تا جایگاه فرزندآوری به عنوان یک ارزش اجتماعی و فرهنگی دوباره احیا شود. محور سوم، مسائل اجتماعی و کاهش حمایتهای خانوادگی است. بسیاری از مادران در دوران بارداری یا پس از زایمان احساس تنهایی میکنند و نبود حمایت کافی از سوی همسر یا خانواده، یکی از دغدغههای جدی آنان است. این احساس تنهایی میتواند مانعی بزرگ در مسیر فرزندآوری باشد و باید برای رفع آن برنامهریزی شود.
در همین راستا، طرحهایی برای حمایت از مادران در حال اجراست. یکی از نمونهها تشکیل گروه «مادر یار» است؛ گروهی از بانوان دغدغهمند که شاید خود امکان فرزندآوری نداشته باشند اما با حضور در کنار مادران، به آنان آرامش و حمایت روحی میدهند. این همراهی میتواند بسیاری از گرههای ذهنی مادران را باز کند و آنان را در مسیر فرزندآوری یاری دهد. نمونه مشابهی از این طرح در کشور هلند اجرا شده است. آنها سامانهای طراحی کردهاند که افراد در آن ثبتنام میکنند و در صورت نیاز، برای مراقبت از مادران باردار یا حتی سالمندان به کمک فراخوانده میشوند. این طرح در هلند با نگاه فردی و اجتماعی اجرا میشود، اما در ایران میتوان آن را با رویکرد دینی و فرهنگی پیاده کرد. در این نگاه، فرد با خدای خود معامله میکند و با اخلاص در کنار مادران قرار میگیرد تا دغدغههای آنان کاهش یابد. چنین ابتکاراتی میتواند بخشی از خلأ حمایت اجتماعی را جبران کند و مسیر فرزندآوری را هموار سازد.
یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر کاهش نرخ باروری در جامعه امروز، افزایش سن ازدواج است. تأخیر در ازدواج و به تبع آن تأخیر در فرزندآوری، توان باروری افراد را کاهش میدهد و احتمال بروز مشکلاتی همچون ناباروری اولیه و سقطهای خودبهخود را افزایش میدهد. هرچه سن بالاتر رود، توان جسمی و روحی برای باروری کاهش مییابد و این مسئله به طور مستقیم بر سلامت مادر و فرزند اثرگذار خواهد بود. افزایش سن ازدواج موجب کوتاه شدن دوره فرزندآوری میشود. به عنوان نمونه، اگر فردی در 30 سالگی ازدواج کند و پنج سال برای فرزند اول فرصت بگذارد، در 35 سالگی تازه وارد مرحله نخست بارداری میشود. فاصله میان فرزند اول و دوم نیز معمولاً بین پنج تا هفت سال است و همین امر سبب میشود بسیاری از خانوادهها تنها به یک یا دو فرزند بسنده کنند و فرصت بیشتری برای فرزندآوری نداشته باشند.
مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیز در این روند نقش پررنگی دارند. بسیاری از خانوادهها فرزندآوری را به تعویق میاندازند تا ابتدا خانه بخرند، خودرو تهیه کنند یا بدهیهای خود را پرداخت کنند. در حالی که فرصت برای خرید خانه یا خودرو همیشه وجود دارد، اما فرصت برای فرزندآوری محدود است و اگر به تأخیر بیفتد، ممکن است خانواده هرگز صاحب فرزند نشود. این مسئله یکی از بزرگترین موانع در مسیر فرزندآوری به شمار میرود.
پیامدهای کاهش جمعیت تنها به حوزه باروری محدود نمیشود، بلکه بر استحکام خانواده نیز اثر میگذارد. نبود فرزند یا کاهش تعداد فرزندان میتواند موجب کاهش انسجام خانوادگی شود و حتی در برخی موارد به افزایش آمار طلاق و جدایی منجر گردد. فرزند به عنوان محور عاطفی خانواده، نقش مهمی در تقویت روابط میان والدین ایفا میکند و نبود او میتواند بنیان خانواده را با آسیب مواجه سازد. به همین دلیل توجه به مسئله افزایش سن ازدواج و پیامدهای آن بر فرزندآوری، یکی از ضرورتهای جدی در سیاستگذاریهای جمعیتی کشور است تا فرصتهای محدود باروری از دست نرود و خانوادهها بتوانند با آرامش و امید بیشتری مسیر فرزندآوری را طی کنند.
سعیدی: مهمترین مانع فرزندآوری در جامعه امروز، مانع فرهنگی است. ریشه بسیاری از مشکلات جمعیتی به تغییر نگرشها و فرهنگ عمومی بازمیگردد. در دهههای گذشته، سیاست «دو بچه کافی است» با تبلیغات گسترده و گفتمانسازی در سطح جامعه جا افتاد و همین فرهنگسازی موجب شد خانوادهها به سمت کاهش فرزندآوری حرکت کنند. این جریان نه تنها در رسانهها بلکه در زندگی روزمره مردم نفوذ کرد و سبک زندگی آنان را تغییر داد.
امروز نیز همانگونه که فرهنگسازی گذشته توانست مسیر جمعیت را تغییر دهد، میتوان با گفتمانسازی جدید موانع موجود را برطرف کرد. حتی مشکلات اقتصادی، اجتماعی و روانی نیز با تغییر نگرش فرهنگی قابل مدیریت هستند. اگر خانوادهها دوباره ارزش فرزندآوری را به عنوان یک سرمایه اجتماعی و فرهنگی درک کنند، بسیاری از دغدغهها و ترسها کاهش خواهد یافت.
نمونههای تاریخی نشان میدهد که گفتمانسازی چهره به چهره تأثیر عمیقی بر ذهنیت خانوادهها دارد. روایتهایی وجود دارد که در دهه 50 میلادی، فردی از انگلستان به مناطق کپرنشین ایران آمد و به مدت 40 روز در آنجا اقامت کرد. او خانه به خانه رفت و مادران را آگاهسازی کرد که فرزندآوری را کاهش دهند و حتی در مواردی آنان را به سقط جنین تشویق کرد. این تجربه نشان داد که تغییر فرهنگ و نگرش میتواند به سرعت مسیر جمعیت را تغییر دهد.
بنابراین امروز نیز بهترین راهکار برای رفع موانع فرزندآوری، بازگشت به فرهنگسازی مثبت و گفتمانسازی سازنده است. باید با مادران و خانوادهها به صورت مستقیم گفتوگو شود، ارزشهای دینی و اجتماعی فرزندآوری تبیین گردد و امید به آینده در آنان تقویت شود. فرهنگ به عنوان مهمترین مانع، اگر اصلاح شود، میتواند زمینهساز رفع سایر موانع اقتصادی، اجتماعی و روانی باشد و مسیر افزایش جمعیت را هموار سازد.
تسنیم: افزایش سن ازدواج چه پیامدهایی برای جمعیت کشور دارد؟ آیا این موضوع به تغییر ساختار خانوادهها منجر خواهد شد؟
حسینی: یکی از مهمترین راهکارهای عبور از وضعیت فعلی جمعیتی کشور، توجه جدی به مسئله ازدواج و تسهیل آن است. تا زمانی که پنجره جمعیتی بسته نشده، میتوان با کاهش سن ازدواج و آسانسازی شرایط آن، فرصت مناسبی برای افزایش نرخ فرزندآوری فراهم کرد. بانوانی که در سن باروری قرار دارند و ازدواج کردهاند، اگر در همین بازه زمانی اقدام به فرزندآوری کنند، و همچنین بانوانی که هنوز ازدواج نکردهاند به این جریان بپیوندند، جهشی مثبت در وضعیت جمعیتی کشور رقم خواهد خورد.
تسهیل ازدواج باید به عنوان یکی از مهمترین راهکارها در دستور کار متولیان امر، کنشگران جمعیتی و فعالان جامعه مدنی قرار گیرد. هرچه سن ازدواج افزایش یابد، مشکلات باروری بیشتر خواهد شد و استحکام خانواده نیز با چالش مواجه میشود. زوجینی که در سنین بالاتر ازدواج میکنند، انعطاف لازم برای ارتباطگیری و سازگاری با یکدیگر را کمتر دارند و این مسئله میتواند بر کیفیت زندگی خانوادگی اثر منفی بگذارد.
خوشبختانه در سالهای اخیر نشانههایی از تغییر نگرش در میان نسلهای جوان دیده میشود. به ویژه در میان دهه هشتادیها موجی از تمایل به ازدواج شکل گرفته که میتواند نویدبخش تحولی مثبت در وضعیت جمعیتی کشور باشد. اگر این روند با حمایتهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی همراه شود، امید آن است که جامعه ایران بتواند از بحران کاهش جمعیت عبور کند و آیندهای پایدار و پویا برای خود رقم بزند.
یکی از نکات مهمی که در بحث جمعیت و فرزندآوری مطرح شد، مسئله «عادیسازی» برخی رفتارها و نگرشهاست. به عنوان نمونه، استقلالطلبی در میان جوانان گاهی با جدایی از خانواده و زندگی تنها پیوند زده میشود و این روند به شکل یک ارزش فرهنگی معرفی میگردد. در واقع، این نوع استقلال به تنهایی و انزوا منجر میشود و زمینهساز پدیدهای مانند «سندروم آشیانه خالی» خواهد شد؛ پدیدهای که در آن والدین و حتی فرزندان، با کاهش ارتباطات خانوادگی و اجتماعی، دچار خلأ عاطفی و روانی میشوند.
در گذشته، خانوادههای گسترده با حضور پدر، مادر، عمه، عمو، دایی و خاله در کنار هم، بستری برای تعاملات اجتماعی و آموزش سبک زندگی جمعی بودند. امروز اما با تبدیل خانوادهها به خانوادههای هستهای، این مراودات به حداقل رسیده و فرزندان فرصت کمتری برای یادگیری روابط اجتماعی و همبستگی خانوادگی دارند. این تغییر سبک زندگی، یکی از عوامل مهم در کاهش انسجام اجتماعی و افزایش احساس تنهایی در نسل جدید است.
افزایش سن ازدواج نیز به طور مستقیم بر کاهش جمعیت اثر میگذارد. هرچه ازدواج دیرتر اتفاق بیفتد، فرصت باروری کوتاهتر میشود و احتمال ناباروری یا مشکلات جسمانی و روانی بیشتر خواهد شد. بنابراین، تأخیر در ازدواج نه تنها بر نرخ فرزندآوری اثر منفی دارد، بلکه بر استحکام خانواده و سلامت اجتماعی نیز تأثیرگذار است. راهکار اساسی در این زمینه، بازنگری در فرهنگ عمومی و اصلاح نگرشهاست. باید استقلال فردی به معنای مسئولیتپذیری در خانواده و جامعه تعریف شود، نه جدایی و تنهایی. همچنین تقویت ارتباطات خانوادگی و اجتماعی، بازتعریف جایگاه خانواده گسترده و تسهیل ازدواج در سنین مناسب، میتواند از بروز سندروم آشیانه خالی جلوگیری کند و مسیر افزایش جمعیت را هموار سازد.
غفاری: یکی از مهمترین راهکارهای اصلاح وضعیت جمعیتی کشور، نقشآفرینی رسانهها در فرهنگسازی است. همانطور که در گذشته رسانهها توانستند با شعار «دو بچه کافی است» سبک زندگی خانوادهها را تغییر دهند، امروز نیز میتوانند با تولید محتواهای هدفمند مسیر فرزندآوری و تقویت خانواده را هموار کنند. رسانهها نقشی کلیدی در فرهنگسازی فرزندآوری و تقویت بنیان خانواده ایفا میکنند. به گفته اساتید این حوزه، افزایش سن ازدواج و کاهش نرخ باروری پیامدهای مستقیم بر ساختار اجتماعی و اقتصادی کشور دارد و باید با اقدامات فرهنگی و رسانهای مدیریت شود.
رسانهها میتوانند با نمایش الگوهای موفق خانوادههای چندفرزند، نشاط و انسجام خانوادگی را برجسته کنند. تولید فیلم، سریال و برنامههای آموزشی با محوریت خانواده و فرزندآوری، نگرش نسل جوان را تغییر میدهد. پرهیز از ترویج سبک زندگی فردگرایانه و تأکید بر ارزشهای جمعگرایانه، از جمله وظایف رسانههاست. تبیین آثار مثبت فرزندآوری بر امید اجتماعی، سرمایه انسانی و نشاط جامعه، باید در دستور کار رسانهها قرار گیرد.
رسانهها موظفاند افق دید گستردهتری برای خانوادهها ترسیم کنند و فرزندآوری را به عنوان سرمایهای برای آینده معرفی نمایند. اصلاح باورهای نادرست درباره سختیهای فرزندآوری و بازتعریف جایگاه مادری و پدری از دیگر وظایف رسانههاست. تقویت تقدس نقش والدین و نشان دادن آن به عنوان مسئولیتی اجتماعی و انسانی، باید در اولویت قرار گیرد. همانگونه که رسانهها در دهههای گذشته توانستند فرهنگ کاهش جمعیت را جا بیندازند، امروز نیز میتوانند با تولید محتواهای هدفمند و اثرگذار، فرهنگ فرزندآوری و خانوادهمحوری را تقویت کرده و جامعه را به سمت آیندهای پایدار و پرنشاط هدایت کنند.
سعیدی: در سالهای اخیر نشانههایی از تغییر نگرش در میان نسلهای جوان دیده میشود و موجی از ازدواج در میان دهه هفتادیها و بهویژه دهه هشتادیها شکل گرفته است. این روند میتواند نویدبخش تحولی مثبت در وضعیت جمعیتی کشور باشد، چرا که تجربه دهه شصتیها با میلیونها مجرد، الگویی پیش روی نسل جدید قرار داده و آنان را به سمت تشکیل خانواده سوق داده است.
با این حال، پیامدهای افزایش سن ازدواج همچنان یکی از مهمترین چالشهای جمعیتی محسوب میشود. هرچه سن بالاتر میرود، توان باروری کاهش مییابد و مشکلات جسمانی و روانی بیشتری بروز میکند. زندگی مدرن با ابزارهایی مانند تلفن همراه و شبکههای اجتماعی، گرچه استقلال فردی را تقویت کرده، اما در عین حال موجب افزایش تنهایی و افسردگی در میان جوانان شده است. بسیاری از دختران و پسران در سنین پایین به دنبال استقلال زودهنگام هستند و با جدا شدن از خانواده و زندگی در خانههای مستقل، عملاً ازدواج را به تأخیر میاندازند. این تأخیر در نهایت به بالا رفتن سن ازدواج و کاهش فرصت باروری منجر میشود.
گفتمانهایی که در جامعه شکل گرفته و گاه این تصور را ایجاد کردهاند که باروری تا سنین 45 یا حتی 50 سالگی بدون مشکل امکانپذیر است. هرچند با کمک پزشکان و مراقبتهای ویژه، بارداری در این سنین ممکن است، اما جزو بارداریهای پرخطر محسوب میشود و با دشواریهای فراوان همراه است. تفاوت میان شور و نشاط یک مادر جوان 20 ساله با تجربه بارداری و تربیت فرزند، با شرایط یک بانوی 45 ساله بسیار چشمگیر است و این تفاوت در کیفیت زندگی خانوادگی و اجتماعی نیز بازتاب مییابد.
بنابراین کاهش سن ازدواج و تسهیل شرایط آن، یکی از کلیدیترین راهکارها برای عبور از بحران جمعیتی است. اگر نسلهای جوان در سنین مناسب ازدواج کنند و فرصت باروری را از دست ندهند، جامعه میتواند از پیامدهای منفی افزایش سن ازدواج در حوزه باروری، سلامت خانواده و انسجام اجتماعی جلوگیری کند و آیندهای پایدارتر برای کشور رقم بزند.
تسنیم: آیا معرفی خانوادههای پرجمعیت موفق در رسانهها میتواند در بین خانوادهها انگیزه فرزند آوری ایجاد کند؟ و به نظر شما چه نوع الگوهایی باید برجسته شوند؟
حسینی: رسانه امروز به جزئی جداییناپذیر از زندگی بشریت در سراسر جهان تبدیل شده است. همان دهکده جهانی که سالها پیش درباره آن سخن گفته میشد اکنون به واقعیت پیوسته و هر فردی در هر نقطهای از دنیا به شبکهای گسترده از ارتباطات و الگوهای زیست متصل است. رسانه ابزاری قدرتمند در شکلدهی افکار عمومی و فرهنگ جامعه به شمار میرود و به صورت ناخودآگاه بر ضمیر افراد اثر میگذارد.
در حوزه جمعیت و فرزندآوری یکی از ضعفهای جدی، نبود همافزایی میان دستگاههای متعدد است. دانشگاهها و مراکز علمی در زمینه افزایش جمعیت فعالیتهایی انجام میدهند اما در مقابل، تولیدات رسانهای در سینما خانگی یا فضای مجازی گاه خلاف این جریان حرکت میکنند. در حالی که شوراهای نظارتی برای فضای مجازی وجود دارد، برخی تولیدات رسانهای تصویری منفی از خانوادههای پرجمعیت ارائه میدهند. به عنوان نمونه در برخی آثار سینمای خانگی خانوادههای پرجمعیت با دعوا و تنش به تصویر کشیده میشوند و زیباییهای روابط خواهر و برادر یا شأن و احترام پدر و مادر نادیده گرفته میشود. این تضاد موجب میشود تلاشهای ملی برای افزایش جمعیت بیاثر شود و در ذهن مخاطب این موضوع کار نشدنی جلوه کند.
قدرت رسانه در تغییر افکار عمومی بسیار بالاست و همین امر ضرورت تدبیر و مدیریت جدی در این حوزه را نشان میدهد. مهمترین بحث آن است که در کنار جریانسازی علمی و گفتمانسازی در حوزه جمعیت، باید نقش جامعه مدنی و کنشگریهای میدانی نیز تقویت شود. رسانه در این میان نقشی اساسی دارد و باید مسئولان، متولیان امر و دستاندرکاران هنری نسبت به اهمیت آن هوشیار شوند. رسانه میتواند گفتمان مثبت یا منفی ایجاد کند و به مثابه لشکری عمل کند که در حل مسئله جمعیت دست به دست هم میدهند. اگر این ظرفیت به درستی مدیریت شود، رسانه قادر خواهد بود جامعه را در مسیر عبور از چالشهای جمعیتی یاری کند و به شکلگیری نگرشهای امیدبخش و سازنده در میان مردم کمک نماید.
غفاری: رسانهها نقش کلیدی در اصلاح نگرش و فرهنگسازی دارند و میتوانند با نمایش الگوهای موفق خانوادههای فرزندمحور در این مسیر اثرگذار باشند. پرهیز از القای سبک زندگی فردگرایانه و تبیین آثار مثبت فرزندآوری که به نشاط خانواده و جامعه میانجامد از جمله وظایف مهم رسانههاست. هرچند اهل تلویزیون نیستم اما چند شب گذشته سریالی تحت عنوان آنام را مصرانه دنبال میکردم و جامعه به چنین سریالهایی نیاز دارد و باید تولید آنها گسترش یابد. در این سریال مادری با سقط فرزند خود مقاومت کرد و اجازه نداد بارداریاش از بین برود در حالی که همسرش فوت کرده بود و خانواده تلاش داشتند این بارداری پنهان بماند. این روایت نشان داد که ناباروری قابل درمان است و نباید نگرانی وجود داشته باشد و همچنین بر ضرورت اقدام زودهنگام برای فرزندآوری تأکید شد.
در بخش دیگری از سریال اهمیت داشتن خواهر و برادر مطرح شد چرا که در مواقع نیاز به سلول بنیادی یا پیوند وجود خواهر یا برادر میتواند حیاتی باشد. این سریال همچنین به موضوع ازدواج به موقع پرداخت و نشان داد که پدر خانواده به دخترش اجازه میدهد گزینههای ازدواج خود را انتخاب کند و این پیام را منتقل کرد که جوانان حتی در دوران دانشجویی باید به فکر ازدواج باشند. چنین سریالهایی باید تقویت شوند تا فرهنگ خانوادهمحور در جامعه نهادینه شود. جهاد تبیین در حوزه خانواده و جمعیت ضروری است و باید روشنگری آگاهانه مستمر و مبتنی بر واقعیتها باشد. پاسخ به شبهات مقابله با تبلیغات منفی و بیان آثار و پیامدهای کاهش جمعیت با زبانی منطقی علمی و امیدبخش باید در دستور کار رسانهها نخبگان روحانیون دانشگاهیان و فعالان اجتماعی قرار گیرد.
همانطور که در ابتدای بحث کاهش جمعیت علمی مطرح شد باید علمی نیز درباره مزیتهای بارداری برای سلامت خانوادهها سخن گفته شود. در کلاسهای درس یا جلسات با زبان ساده بیان میشود که کافی است افراد به اطراف خود نگاه کنند میزان سرطانها، بیماریهای خودایمنی و بیماریهای مختلف در زنان افزایش یافته و یکی از عوامل مؤثر بر این موضوع کاهش نرخ باروری است. در نسلهای گذشته این بیماریها کمتر دیده میشد و افزایش تعداد بارداری موجب کاهش بروز بیماریها در زنان بود اما امروز با کاهش بارداری بیماریها افزایش یافتهاند. دانشگاههای برتر جهان نیز مقالات علمی در این زمینه ارائه دادهاند و باید از این مقالات استفاده شود. رسانهها میتوانند با ساخت سریالهای قوی و بهرهگیری از هنرپیشههای محبوب و اثرگذار بیان علمی این موضوعات را به زبان هنر منتقل کنند و در جامعه نقشآفرینی داشته باشند.
سعیدی: امروز رسانه به بخش جداییناپذیر زندگی همه افراد جامعه تبدیل شده است؛ از کودکان سه ساله گرفته تا سالمندان هفتاد و هشتاد ساله، همگی ناگزیرند با رسانه زندگی کنند. رسانه در شکلهای مختلف از گوشی تلفن همراه و تلویزیون گرفته تا روزنامه، شبکههای اجتماعی مانند ایتا، تلگرام، توییتر و اینستاگرام حضور دارد و نقش مهمی در جهتدهی به افکار عمومی ایفا میکند. رسانهها چه درست و چه غلط، در بسیاری از موارد مسیر زندگی و نگرش افراد را روشن میسازند و همین امر اهمیت نقشآفرینی آنها را دوچندان کرده است.
رسانهها به دو دسته اصلی تقسیم میشوند؛ گروهی که مخاطب تلویزیون و پلتفرمهای پخش سریال مانند فیلیمو هستند و گروهی که بیشتر در فضای مجازی فعالیت میکنند. یکی از اصلیترین نقشهای رسانه، تربیت تفریحی است. افراد زمانی که برای استراحت به تماشای فیلم، سریال یا مرور شبکههای اجتماعی میپردازند، در واقع ناخودآگاه در حال تربیت شدن و شکلگیری نگرشهای جدید هستند. رسانه با آرامش و سرگرمی، مسیر ذهنی افراد را تغییر میدهد و همین تربیت تدریجی میتواند اثرات عمیقی بر جامعه داشته باشد.
در حوزه فرزندآوری و جمعیت، هنوز تولیدات رسانهای اندک است، اما خوشبختانه اتفاقات مثبتی در حال رخ دادن است. نمونهای از این تلاشها فیلم سینمایی «خجالت نکش» است که موضوع سقط جنین را با زبانی طنز و بسیار زیبا به تصویر کشیده است. این فیلم هرچند در تلویزیون پخش نشد، اما اگر بتواند در قالب اکران عمومی برای مادران و خانوادهها نمایش داده شود، تأثیرگذاری آن در کاهش سقط جنین بسیار بیشتر خواهد بود. اثرگذاری چنین فیلمی حتی از ساعتها سخنرانی، مطالعه کتاب یا متنهای آموزشی نیز فراتر است، زیرا رسانه با زبان هنر و سرگرمی پیام خود را منتقل میکند.
از آنجا که رسانه تربیت تفریحی دارد و با آرامش و تدریج ذهن افراد را شکل میدهد، مهمترین نقش را در فرهنگسازی ایفا میکند. امید میرود که در آینده سریالها و فیلمهای سینمایی فاخر بیشتری در زمینه فرزندآوری و جمعیت ساخته شود تا بتوانند با زبان هنر، پیامهای اجتماعی و فرهنگی را به شکلی مؤثر به جامعه منتقل کنند.
تسنیم: آمار و ارقام موجود چه میزان رشد یا کاهش سهم جمعیت جوان کشور را در سالهای اخیر و آینده نشان میدهد؟
حسینی: بر اساس دادههای جمعیتی، سهم جوانان در سال 1400 حدود 21 درصد بوده و پیشبینی میشود تا سال 1430 نیز همین میزان باقی بماند. با سناریوهای موجود نرخ باروری، سهم جوانان تا سال 1450 به حدود 24 تا 25 درصد خواهد رسید و پس از آن تثبیت میشود. این بدان معناست که اگر طی یک برنامهریزی درست نرخ باروری به سطح سه یا چهار فرزند برسد، سهم جوانان تقریباً به عدد فعلی خود بازمیگردد و تثبیت خواهد شد.
آمارها نشان میدهد نرخ باروری کشور پس از دهه 1380، به جز سالهای 1393 تا 1395 که به صورت موقتی افزایش یافت، همواره زیر سطح جانشینی بوده است. کمترین میزان باروری در سال 1399 ثبت شده است. پیشبینیهای جمعیتی نیز نشان میدهد که با ادامه وضعیت فعلی باروری، امیدی به رسیدن به حد جانشینی در سالهای آینده وجود ندارد. تازهترین گزارش دفتر جمعیت دپارتمان اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل تأکید میکند که اگر میزان فرزندآوری زنان ایرانی به همین شکل ادامه یابد، تا سال 1430 جامعه ایران نمیتواند نرخ باروری بالاتر از جانشینی را تجربه کند. بنابراین برای رسیدن به حد جانشینی جمعیتی باید تغییر محسوسی در الگوهای باروری ایجاد شود.
یکی از راهکارهای مهم در این زمینه توجه به نرخ باروری نکاحی است. در این روش، فرزندآوری به جای کل جمعیت زنان، نسبت به زنان متأهل سنجیده میشود. تسهیل ازدواج و افزایش تعداد زنان همسر در گروههای سنی میتواند عامل مهمی برای افزایش میزان کلی باروری و رسیدن آن به سطح جانشینی باشد.
غفاری: مسئله سقط جنین در کشور یکی از موضوعات حساس و پیچیدهای است که آمارهای رسمی تنها بخش کوچکی از واقعیت آن را نشان میدهند. آنچه در آمارها دیده میشود، صرفاً قله کوه یخ است، در حالی که بخش عمدهای از اتفاقات در بستر خانواده و در چهار دیواری خانهها رخ میدهد و هرگز ثبت نمیشود. بسیاری از خانوادهها تنها زمانی که سقط به عارضهای ختم شود به بیمارستان مراجعه میکنند و در آنجا نیز معمولاً عنوان میکنند که سقط به صورت خودبهخود اتفاق افتاده است، زیرا اگر مشخص شود که سقط عمدی بوده، بیمه هزینهها را تقبل نمیکند و تمام خدمات درمانی به صورت آزاد محاسبه میشود.
در پیمایشها و پژوهشهای علمی، تنها در صورت خوداظهاری خانوادهها میتوان به اطلاعات دقیقتری دست یافت. نمونهای از این واقعیت در نمایشگاهی در پیادهرو امیرکبیر مشاهده شد؛ جایی که خانوادهها دلنوشتههای خود را ثبت میکردند. یکی از مادران نوشت که پنج بار سقط عمدی داشته و اکنون یک مادر پشیمان است. چنین مواردی به ندرت در آمار رسمی ثبت میشوند، زیرا جامعه نسبت به این موضوع حساسیت دارد و بسیاری از افراد آن را پنهان میکنند.
بر اساس پیمایشی که دانشگاه کرمان در 14 استان کشور انجام داد و مورد تأیید شورای عالی انقلاب فرهنگی و مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی قرار گرفت، در سالهای 97 و 98 اعلام شد که روزانه حدود هزار مورد سقط جنین در کشور رخ میدهد. این آمار بعدها در پیمایشهای دیگر دانشگاهها نیز با روشهای علمی تأیید شد. هرچند در برخی استانها مانند استان مرکزی پژوهش مستقلی انجام نشده، اما شواهد میدانی نشان میدهد که موارد سقط عمدی بسیار بالاست. متخصصان زنان در بیمارستانها نیز این واقعیت را تأیید میکنند و به گفته آنان، از هر چند مراجعهکننده برای سقط، دستکم پنج مورد عمدی است.
در کنار این واقعیت تلخ، اقدامات مثبتی نیز انجام شده است. مرکز «نفس» در استان توانسته از زمان آغاز فعالیت خود حدود هزار مورد انصراف از سقط را ثبت کند که نزدیک به 700 تا 750 نوزاد در نتیجه این تلاشها به دنیا آمدهاند. مسئولان این مرکز تأکید دارند که نجات جان انسانها فراتر از آمار جمعیتی است. جمعیت در قالب عدد و نمودار سنجیده میشود، اما نجات جان انسانها ارزش اخلاقی و انسانی دارد و نمیتوان آن را صرفاً با شاخصهای جمعیتی مقایسه کرد. حتی اگر کشور با انفجار جمعیت مواجه بود، باز هم وظیفه اخلاقی و انسانی ایجاب میکرد که برای جلوگیری از سقط جنین تلاش شود.
این نگاه نشان میدهد که فعالیتهای مرتبط با نجات جان، نه صرفاً برای افزایش جمعیت، بلکه برای حفظ ارزشهای انسانی و اخلاقی انجام میشود. چنین رویکردی میتواند زمینهساز همراهی بیشتر جامعه باشد، زیرا حتی کسانی که با سیاستهای جمعیتی مخالفت دارند، در موضوع نجات جان انسانها همنظر و همراه خواهند بود.
تسنیم: نقش دولت در فرزند آوری چند درصد است و چه نمره ای به دولت از عدد 10 می دهید؟
حسینی: دولت تلاشهایی در این زمینه داشته اما نیاز به همافزایی و دغدغه بیشتر وجود دارد. جریانهای زیرزمینی و موانعی که تهدید نسل را رقم میزنند همچنان فعال هستند و باید با اقدامات جدیتر مدیریت شوند.
من در جایگاهی نیستم که نمرهای مشخص به دولت بدهم، زیرا نگاه من به موضوع جمعیت و فرزند آوری علمی است و ترجیح میدهم روندها را با تحقیق و بررسی دقیق دنبال کنم.
سعیدی: نقش دولت در حوزه فرزندآوری و جمعیت بسیار مهم ارزیابی میشود، چرا که دولت ابزار و اختیارات لازم برای حمایت و هدایت سیاستهای کلان را در اختیار دارد. طی سالهای اخیر دولتها در برخی زمینهها ورود کرده و طرحهایی را اجرا کردهاند که توانسته جهشی در این حوزه ایجاد کند. نمونهای از این اقدامات طرحهایی مانند خودرو برای مادران یا طرحهای مشابه بود که با حمایت دولت به اجرا درآمد و توانست مشوقی برای خانوادهها باشد. هرچند نقدهایی نیز مطرح است که خودرو یا زمین به تنهایی نمیتواند انگیزه فرزندآوری ایجاد کند، اما به عنوان مشوق میتواند مؤثر باشد.
تحقیقات نشان داده است که اکثریت ایرانیان فرزندخواه هستند و علاقه به داشتن فرزند در میان مردم وجود دارد، اما موانعی اقتصادی و اجتماعی مانع تحقق این خواسته میشود. این موانع باید توسط دولت رفع شود تا خانوادهها بتوانند با آرامش بیشتری به سمت فرزندآوری حرکت کنند. در این میان نقش دولت جدید نیز مورد توجه است و انتظار میرود تصمیمگیریها و سیاستهای حمایتی بیشتری در این زمینه اتخاذ شود.
نمونههایی از اقدامات تشویقی در کشورهای دیگر نیز مطرح شده است. به عنوان مثال در سوئد، هر مادر باردار بستهای هدیه شامل پوشک، لباس کودک و نامهای تبریک از رئیسجمهور دریافت میکند. این اقدام ساده اما ارزشمند، تأثیر زیادی بر روحیه مادران دارد و نشان میدهد که حمایتهای کوچک و نمادین نیز میتواند در فرهنگسازی و تشویق فرزندآوری مؤثر باشد.
بنابراین نقش دولتها در حوزه جمعیت و فرزندآوری بسیار مهم و تعیینکننده است، چرا که این نهادها توانایی ایجاد سیاستهای حمایتی و ارائه امتیازات لازم برای خانوادهها را دارند. اما امتیازدهی به این دولت، با توجه به اینکه تنها یکسال است که آغاز به کار کرده، منطقی نیست، و از طرفی در جایگاه دولتی فعالیت نمیکنم و خود را تنها کنشگر مردمی میدانم و معتقدم افراد دولتی باید پاسخگوی تصمیمات و اقدامات در این حوزه باشند. هرچند همراهی دولت تاکنون وجود داشته اما این همراهی باید بسیار بیشتر شود تا بتواند به نتایج ملموس در حوزه جمعیت منجر شود.
تسنیم: بیش از 70 درصد کاهش فرزند آوری مربوط به موضوعات اقتصادی است؛ چگونه باید این معظل برطرف شود؟
حسینی: عامل اقتصاد میتواند یکی از عوامل مهم در کاهش نرخ فرزندآوری باشد، اما اینکه تنها دلیل عدم فرزندآوری باشد درست نیست. واقعیت نشان میدهد بیشتر چالشها ریشه در مسائل فرهنگی و اجتماعی دارند. بنابراین این موضوع یک معضل پیچیده است که از ترکیب عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نگرشی شکل گرفته است.
در حوزه روانشناسی اجتماعی، زندگی مدرن سبب شده بسیاری از زوجین نسبت به آینده خود احساس ناامنی کنند و همین نگرانی مانع فرزندآوری شود. راهکار در این زمینه ترویج سبک زندگی سالم و مدیریت نگرانیها از طریق آموزش، مشاوره و برنامههای تربیتی است. در بُعد فرهنگی و هویتی نیز تغییر ارزشها و کاهش جایگاه خانواده نقش بازدارنده دارد. احیای ارزشهای خانوادگی و ترویج فرهنگ فرزندآوری از طریق هنر، رسانه، ادبیات و شعر میتواند مؤثر باشد.
فناوری و شبکههای مجازی نیز بر روابط انسانی اثر گذاشته و موجب کاهش تعاملات شده است. استفاده متعادل از فناوری و تقویت ارتباطات انسانی میتواند این مشکل را کاهش دهد. در سطح بینالمللی نیز جهانیسازی و مهاجرتهای گسترده سبک زندگی جوانان را تغییر داده و الگوهای فردگرایانه را تقویت کرده است. برای حفظ تعادل جمعیتی باید سیاستهای هوشمندانه در این زمینه اتخاذ شود.
غفاری: نتایج یک پیمایش میدانی در شهر اراک که با مشارکت بیش از 500 خانم در گروههای مختلف انجام شد، نشان میدهد عامل اقتصادی در تصمیمگیری برای فرزندآوری در اولویت نخست قرار ندارد و بیشتر به عنوان عامل چهارم یا پنجم مطرح شده است. بر اساس این یافتهها، اگرچه اقتصاد واقعی اهمیت دارد، اما آنچه بیش از همه بر تصمیم خانوادهها اثر میگذارد اقتصاد ذهنی و احساس امنیت و امید نسبت به آینده است. بنابراین ثبات اقتصادی و کاهش نگرانیهای معیشتی، همراه با اولویت دادن به خانواده در سیاستهای اقتصادی، میتواند زمینهساز افزایش فرزندآوری باشد.
راهکارهای پیشنهادی در این زمینه شامل کاهش مستقیم هزینههای مرتبط با فرزند مانند درمان، آموزش و مسکن، اصلاح سبک زندگی مصرفی، تقویت سرمایه اجتماعی و حمایتهای محلی عنوان شده است. تجربههای میدانی نیز نشان داده حتی در شرایط اقتصادی سخت، اگر امید، حمایت اجتماعی و معنا در زندگی وجود داشته باشد، خانوادهها همچنان به فرزندآوری تمایل نشان میدهند. توجه به این عوامل میتواند مسیر سیاستهای جمعیتی را واقعبینانهتر و مؤثرتر کند و زمینهساز تقویت خانواده و پایداری جمعیت در کشور باشد.
سعیدی: یکی از نکات مهمی که در بحث فرزندآوری مطرح میشود، نبود گفتمان و فرهنگسازی مناسب درباره رزق الهی است. بسیاری از مادران تجربه کردهاند که با تولد فرزند، برکات و روزیهای تازهای وارد زندگیشان شده است؛ از خانه و شغل گرفته تا آرامش و امید. این باور که خداوند رازق فرزندان است، در ادعیه نیز مورد تأکید قرار گرفته و نشان میدهد که تولد کودک همراه با رزق الهی است.
با این حال، در جامعه امروز مباحث اقتصادی بیش از حد پررنگ شده و اعتماد به خداوند در این زمینه کمرنگتر شده است. در گفتوگوهای روزمره، گاهی این پرسش مطرح میشود که «بچه پولش را از کجا میآوریم؟» و همین نگاه سبب شده بسیاری از خانوادهها از فرزندآوری فاصله بگیرند. رسانهها میتوانند با ایجاد گفتمان مثبت و بازسازی اعتماد به خداوند، نقش مهمی در تغییر این نگرش ایفا کنند.
از سوی دیگر، تجملگرایی و اسراف نیز به مشکلات اقتصادی دامن زده است. نمونهای از این وضعیت را میتوان در آیینهای سنتی مانند شب یلدا مشاهده کرد؛ جایی که به جای یک سفره ساده خانوادگی، سفرههای پرزرقوبرق و نمایشی گسترده میشود. این تجملگرایی نه تنها هزینههای زندگی را افزایش میدهد، بلکه به اسراف نیز منجر میشود. رهبر انقلاب بارها بر پرهیز از اسراف تأکید کردهاند و تجملگرایی را نیز در همین دایره قرار دادهاند.
افزایش تجمل و اسراف علاوه بر پیامدهای اقتصادی، میتواند موجب قهر الهی شود و حل مشکلات معیشتی را دشوارتر کند. بنابراین بازگشت به سبک زندگی ساده، تقویت اعتماد به خداوند در موضوع رزق فرزندان و پرهیز از تجملگرایی میتواند بخشی از راهکارهای مؤثر برای عبور از بحرانهای اقتصادی و فرهنگی در حوزه خانواده و جمعیت باشد.
تسنیم: جهاد تبیین در حوزه خانواده و جمعیت چه معنایی دارد و چگونه باید اجرا شود؟ چه ابزارهایی برای اجرای آن لازم است؟
حسینی: جهاد تبیین در حوزه خانواده و جمعیت به معنای یک حرکت برنامهریزیشده و هدفمند برای روشنسازی، فرهنگسازی و اجرای سیاستهای درست جمعیتی در راستای تقویت خانواده و افزایش نرخ فرزندآوری است. این مفهوم ریشه در آموزههای اسلامی و بیانات امام خمینی و امام خامنهای دارد و هدف اصلی آن مقابله با چالشهای جمعیتی و استحکام بنیاد خانواده به عنوان سنگبنای جامعه اسلامی و تمدن اسلامی است.
جهاد تبیین در سه محور اصلی قابل بررسی است که شامل تبیین و روشنسازی اهمیت خانواده و جمعیت، بیان آثار مثبت فرزندآوری و نقش آن در نشاط و پایداری جامعه، ترویج و فرهنگسازی و ترغیب جامعه به پذیرش ارزشهای خانوادهمحور، ایجاد گفتمان مثبت و امیدبخش در رسانهها و فضای عمومی و اجرا و عملیاتی کردن سیاستها و برنامهها برای تقویت خانواده، تسهیل ازدواج، حمایت از فرزندآوری و ایجاد زیرساختهای لازم برای زندگی سالم و پایدار است.
بنابراین جهاد تبیین در حوزه خانواده و جمعیت نه تنها یک وظیفه فرهنگی و اجتماعی است، بلکه مسئولیتی دینی و اخلاقی محسوب میشود که میتواند مسیر آینده جامعه را در برابر بحرانهای جمعیتی روشن و پایدار سازد، بر اساس این دیدگاه، استفاده از تریبونهای عمومی، تولید محتواهای آموزشی، سخنرانیها، سمینارها و منابع مذهبی میتواند در آگاهیبخشی و فرهنگسازی مؤثر باشد. همچنین رسانههای جمعی و کمپینهای اجتماعی با معرفی خانوادههای موفق و پرجمعیت به عنوان الگوهای واقعی، زمینه پذیرش اجتماعی این ارزشها را فراهم میکنند.
در کنار اقدامات فرهنگی، حمایتهای قانونی و اجرایی نیز ضروری است. تقویت سیستم بهداشتی و پزشکی، کاهش هزینههای نگهداری کودک، افزایش آموزشهای مهارتهای زندگی و تسهیل ازدواج از جمله سیاستهایی است که میتواند به تحقق اهداف جمعیتی کمک کند. فعالسازی نهادهای مدنی همچون سمنها، خیریهها، مدارس و دانشگاهها نیز به عنوان بازوی اجتماعی این جهاد معرفی شده است. کارشناسان تأکید دارند که نقش خانوادهها در این فرآیند نباید نادیده گرفته شود، چرا که تغییر نگرش و رفتار از درون خانواده آغاز میشود.
غفاری: جهاد تبیین در این عرصه به معنای روشنسازی هوشمندانه، مستمر و اقناعی واقعیتها، تهدیدها و فرصتهای جمعیتی برای مردم بهویژه جوانان است. هدف اصلی این جهاد، مقابله با تحریفها و شبهاتی است که پیرامون ازدواج و فرزندآوری مطرح میشود. نحوه اجرای جهاد تبیین باید بر پایه بیان علمی و صادقانه واقعیتهای جمعیتی همچون پیری جمعیت، کاهش نیروی کار و تهدید آینده کشور باشد. همچنین روایت تجربههای موفق و واقعی خانوادهها میتواند اثرگذاری بیشتری نسبت به شعارهای کلی داشته باشد. پاسخ منطقی به نگرانیهای اقتصادی، تربیتی و اجتماعی خانوادهها و گفتوگو محور بودن این جریان، از دیگر الزامات اجرای صحیح این جهاد عنوان شده است.
ابزارهای مورد نیاز برای تحقق جهاد تبیین شامل رسانههای ملی و محلی، شبکههای اجتماعی، تولید مستندات و پادکستها، نقشآفرینی نخبگان علمی، پزشکان، روحانیون و فعالان اجتماعی است. علاوه بر این، آموزش در مدارس، دانشگاهها و مراکز مشاوره و ارائه روایتهای مردمی و میدانی از خانوادههای موفق، میتواند به تقویت این جریان کمک کند. سیاستهای تشویقی فرزندآوری باید همزمان با جهاد تبیین دنبال شود؛ زیرا تنها با ترکیب حمایتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با آگاهیبخشی و فرهنگسازی میتوان مسیر افزایش جمعیت و تقویت خانواده را هموار کرد.
تسنیم: چه سیاستها یا حمایتهایی میتواند خانوادهها را به فرزندآوری تشویق کند؟ آیا حمایتهای مالی مانند وام، بیمه درمانی و تسهیلات مسکن کافی است یا باید حمایتهای فرهنگی و اجتماعی هم در نظر گرفته شود؟
حسینی: تشویق خانوادهها به فرزندآوری نیازمند مجموعهای از سیاستها و حمایتهای چندوجهی است که ابعاد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی را در بر میگیرد. در این میان، حمایتهای مالی مانند پرداخت یارانهها، معافیتهای مالیاتی و ارائه زمین و مسکن از جمله سیاستهای مؤثر به شمار میروند.
همچنین حمایتهای شغلی نظیر مرخصی زایمان، انعطافپذیری در ساعات کاری، تضمین بازگشت به کار، ایجاد مهدکودک و تأمین پرستار کودک میتواند نقش مهمی در کاهش دغدغههای والدین ایفا کند. در حوزه خدمات اجتماعی نیز کمکهزینههای نگهداری کودک، آموزشهای مهارتهای زندگی، مراقبتهای رایگان دوران بارداری، بیمه سلامت زنان و کودکان و مشاورههای باروری از جمله اقدامات ضروری عنوان میشود.
تدوین سیاستهای جمعیتی بلندمدت متناسب با شرایط هر استان، پایش و ارزیابی مستمر، و دخیل کردن کنشگران اجتماعی همچون سمنها، خیریهها، مدارس و دانشگاههامیتواند در این زمینه موثر باشد، همچنین جریانسازی علمی، حمایت از خانوادههای آسیبپذیر و سیاستهای تشویقی برای ازدواج از دیگر راهکارهایی است که میتواند به افزایش نرخ فرزندآوری کمک کند. به طور حتم با ترکیب این سیاستها و حمایتها میتوان زمینهای پایدار برای تقویت خانواده و عبور از چالشهای جمعیتی فراهم ساخت.
غفاری: کارشناسان حوزه خانواده و جمعیت معتقدند سیاستهای حمایتی موجود در قانون «جوانی جمعیت» اگرچه شرط لازم برای تقویت بنیان خانواده هستند، اما به تنهایی کافی نیستند، حمایتهای اقتصادی همچون وام ازدواج و فرزندآوری، تسهیلات مسکن، بیمه و درمان مادر و کودک و امنیت شغلی والدین، باید به صورت کارآمد و بدون بروکراسی اجرا شوند تا اثرگذاری واقعی داشته باشند. گزارشها نشان میدهد بسیاری از خانوادهها در صف انتظار دریافت این مشوقها قرار دارند و همین تأخیرها موجب نتیجهای معکوس در اعتماد عمومی شده است.اجرای درست و سریع این سیاستها اهمیت بیشتری از صرف تصویب قوانین دارد.
در کنار حمایتهای اقتصادی، حمایتهای فرهنگی و اجتماعی به عنوان ضرورت اصلی مطرح میشود. ترویج نگاه مثبت به پدر و مادر شدن، اصلاح سبک زندگی مصرفگرا، تقویت امنیت شغلی مادران، و حمایت اجتماعی از خانوادههای پرجمعیت در محیط کار، جامعه و رسانه از جمله اقداماتی است که میتواند نگرش عمومی را تغییر دهد. مشوقهای مالی تنها اثر کوتاهمدت دارند و بدون تغییر نگرش و فرهنگسازی عمیق، اهداف جمعیتی محقق نخواهد شد. به باور آنان، ترکیب سیاستهای اقتصادی با اقدامات فرهنگی و اجتماعی، مسیر پایدار برای تقویت خانواده و افزایش نرخ فرزندآوری در کشور خواهد بود.
سعیدی: سیاستهای حمایتی از جمله ارائه یارانهها، کاهش هزینههای نگهداری و بزرگ کردن کودک با تأمین اقلامی مثل شیر خشک و پوشک، ایجاد فرصتهای شغلی و توسعه زیرساختها میتواند تمایا خانوادهها را به فرزندآوری افزایش دهد. در کنار سیاستهای تشویقی؛ تغییر نگرش فرهنگی نیز اهمیت دارند.مسئولیت اخلاقی و نقش دین در این حوزه برجسته است. توجه به ارزشهای اخلاقی و دینی و مقابله با پدیده پیری جمعیت میتواند بخشی از راهکارهای جامع برای حل این معضل باشد. تنها با نگاه چندوجهی و همافزایی میان اقتصاد، فرهنگ، اجتماع، فناوری و اخلاق میتوان مسیر کاهش نرخ فرزندآوری را مدیریت و اصلاح کرد.
در دعای کمیل نیز به صفت «رازق طفل سبیل» اشاره شده است که نشان میدهد خداوند روزیرسان فرزندان و حتی نوزادان است. اگر این باور در جامعه تقویت شود، نگرانیهای اقتصادی کمتر خواهد شد. متأسفانه در سالهای اخیر اعتماد به خدا در این زمینه کاهش یافته و نگاه صرفاً اقتصادی بر تصمیم خانوادهها سایه انداخته است. رسانهها و گفتمانهای عمومی باید این اعتماد را بازسازی کنند و نشان دهند که فرزندآوری نه تنها بار اقتصادی نیست، بلکه همراه با رزق و برکت الهی است.
بنابراین ترکیب سیاستهای حمایتی دولت، اقدامات تشویقی فرهنگی و تقویت باورهای دینی میتواند زمینهساز افزایش فرزندآوری و عبور از بحران جمعیتی باشد، مسائل اقتصادی در کنار تجملگرایی و اسراف، به عنوان یکی از مهمترین چالشهای اجتماعی و فرهنگی مطرح میشوند. جامعه امروز با سبک زندگی مجلل و پرهزینهای که برای خود ساخته، فشارهای اقتصادی را دوچندان کرده است. نمونهای از این وضعیت را میتوان در آیینهای سنتی مانند شب یلدا مشاهده کرد؛ جایی که به جای یک سفره ساده خانوادگی، بسیاری از افراد سفرههای پرزرقوبرق و نمایشی میگسترانند که بیش از آنکه معنای فرهنگی و خانوادگی داشته باشد، به نمایشگاه تجمل تبدیل شده است.
این تجملگرایی نه تنها هزینههای زندگی را افزایش میدهد، بلکه به اسراف نیز دامن میزند. همانطور که رهبر معظم انقلاب بارها بر پرهیز از اسراف تأکید کردهاند، تجملگرایی نیز در همین دایره قرار میگیرد و میتواند پیامدهای خطرناکی برای جامعه داشته باشد. اسراف و تجملگرایی علاوه بر آنکه موجب قهر الهی دانسته شده، مسائل اقتصادی را نیز پیچیدهتر و حل مشکلات معیشتی را دشوارتر میکند. در شرایطی که بسیاری از خانوادهها با مشکلات اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند، کاهش تجملگرایی و بازگشت به سبک زندگی ساده میتواند بخشی از فشارها را کم کند. این تغییر نگرش نه تنها به بهبود وضعیت اقتصادی کمک خواهد کرد، بلکه میتواند زمینهساز تقویت ارزشهای فرهنگی و معنوی در جامعه شود.

تسنیم: چه الگوهایی از خانوادههای موفق میتوانند برای جامعه معرفی شوند؟ آیا معرفی خانوادههای پرجمعیت موفق در رسانهها میتواند انگیزه ایجاد کند؟
حسینی: معرفی خانوادههای موفق و سالم میتواند به عنوان یک ابزار اثرگذار در ترویج ارزشهای خانوادهمحور و تشویق جامعه به فرزندآوری و تشکیل خانوادههای پایدار مورد استفاده قرار گیرد. این الگوها باید از جنبههای مختلف برجسته شوند؛ از جمله تربیت فرزند، مدیریت و تدبیر مالی، ایجاد تعادل میان کار و زندگی، رشد فردی، و حفظ روابط سالم خانوادگی.
نمایش خانوادههای خوشبخت و پویا در قالبهای گوناگون و با برنامهریزی درست میتواند الهامبخش زوجها و خانوادهها باشد و زمینهساز ساختن جامعهای موفق گردد. این الگوها قابلیت معرفی و ترویج از طریق رسانهها، نظام آموزشی، نهادهای مذهبی و کمپینهای اجتماعی را دارند و میتوانند به عنوان منابع الهام و انگیزه برای نسل جوان و خانوادهها عمل کنند. تقویت گفتمان خانواده موفق نه تنها موجب افزایش اعتماد اجتماعی به نهاد خانواده میشود، بلکه میتواند به شکلگیری فرهنگ فرزندآوری و تحکیم بنیانهای جامعه کمک کند.
غفاری: معرفی الگوهای خانواده موفق میتواند نقش مهمی در تغییر نگرش جامعه نسبت به فرزندآوری ایفا کند. بسیاری از خانوادهها با وجود مشکلات اقتصادی توانستهاند زندگی شاد، پویا و چندفرزندی داشته باشند و همین نمونهها میتواند الهامبخش دیگران باشد. معرفی خانواده موفق زمانی اثرگذار خواهد بود که واقعی و دستیافتنی باشد؛ یعنی تنها پرجمعیت بودن ملاک نباشد، بلکه خانوادهای پایدار، با نشاط و موفق معرفی شود تا نشان دهد داشتن فرزند بیشتر الزاماً به معنای فقر یا شکست نیست.
الگوهای قابل معرفی شامل؛ خانوادههای پرجمعیت و تحصیلکرده، خانوادههای کارآفرین، مادران موفق شاغل با چند فرزند، مادران خانهدار که فرزندان موفقی تربیت کردهاند و خانوادههای سادهزیست با آرامش روانی بالا است، رسانهها در معرفی الگوهای موفق نقش کلیدی دارند. اگر روایتگری درست و واقعبینانه از این خانوادهها ارائه شود، میتواند امید و انگیزه را در جامعه افزایش دهد و به ترویج فرهنگ فرزندآوری و تقویت بنیان خانواده کمک کند.
تسنیم: اگر روند کاهش جمعیت ادامه یابد، چه پیشامدهایی برای جامعه خواهد داشت؟چشمانداز شما برای آینده خانواده و جمعیت در ایران چیست؟ آیا با سیاستهای فعلی میتوان امیدوار بود نرخ باروری افزایش یابد؟
حسینی: ادامه روند کاهش جمعیت و رسیدن نرخ باروری به سطحی پایینتر از جایگزینی، پیامدهای گسترده و عمیقی برای جامعه ایران به همراه خواهد داشت. این پیامدها ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی و حتی روانی را در بر میگیرد. پدیده پیری جمعیت موجب کاهش نیروی کار، افت نوآوری و رقابتپذیری، فشار بر سیستمهای بهداشتی و درمانی، افزایش هزینههای بازنشستگی و کاهش امید به زندگی خواهد شد. همچنین تغییر در ساختار خانوادهها به سمت خانوادههای کوچک و تکفرزند، چالشهای فرهنگی و اجتماعی تازهای را ایجاد میکند.
دو سناریو برای آینده جمعیت ایران میتوان ترسیم کرد؛ یک سناریوی مثبت است که در صورت اجرای سیاستهای حمایتی مؤثر شامل حمایتهای مالی و اقتصادی، تسهیلات شغلی، آموزش و بهداشت رایگان، فرهنگسازی و مشارکت اجتماعی، نرخ باروری افزایش یافته و جمعیت ایران به سمت تعادل و پایداری حرکت خواهد کرد. نتیجه این سناریو، جامعهای پویا، جوان و سالم خواهد بود. یک سناریوی منفی است که در صورت عدم اقدامات کافی یا ناکارآمدی سیاستها، روند کاهش جمعیت ادامه یافته و ایران با جامعهای پیر، رکود اقتصادی، بحران در سیستمهای حمایتی، کاهش اهمیت خانواده و تعطیلی بخشی از مراکز آموزشی مواجه خواهد شد.
چشمانداز آینده خانواده و جمعیت ایران به شدت وابسته به اقداماتی است که امروز و در سالهای آینده انجام میشود. اگر سیاستهای حمایتی و فرهنگسازی به طور جدی دنبال نشود، آیندهای پایدار و پویا برای کشور متصور نخواهد بود؛ اما در صورت اجرای درست این سیاستها، میتوان به آیندهای روشن و پایدار برای خانواده و جمعیت ایران امیدوار بود.
غفاری: تداوم روند کاهش جمعیت در ایران پیامدهای جدی و چندبُعدی برای آینده کشور به همراه خواهد داشت، ادامه وضعیت فعلی منجر به پیری شدید جمعیت، کمبود نیروی کار، فشار سنگین بر نظام سلامت و بازنشستگی، کاهش پویایی اقتصادی و اجتماعی و حتی تهدید امنیت ملی در بلندمدت خواهد شد. تنها در صورتی میتوان به بهبود وضعیت جمعیت امیدوار بود که سیاستها واقعی، مردمی، پایدار و هماهنگ اجرا شوند. اقدامات مقطعی، شعاری یا صرفاً مالی نمیتواند این بحران را برطرف کند و حتی ممکن است اعتماد عمومی را کاهش دهد.
چشمانداز آینده جمعیت ایران در دو مسیر قابل ترسیم است؛ به طوری که در صورت ادامه روند کاهش جمعیت، کشور با افزایش جمعیت سالمند، کاهش نیروی مولد، فشار مضاعف بر نظام سلامت و بازنشستگی و افت نشاط اجتماعی مواجه خواهد شد و در صورت اجرای درست سیاستهای جمعیتی، تقویت فرهنگ خانوادهمحور و توجه به جایگاه و هویت مادری، ایران میتواند به جامعهای جوان، پویا، امیدوار و پیشرو تبدیل شود که خانواده در آن محور اصلی رشد و پیشرفت خواهد بود. بنابراین آینده جمعیت ایران به شدت وابسته به کیفیت اقدامات امروز است و بدون تغییر نگرش فرهنگی و اجتماعی، هیچ سیاست اقتصادی به تنهایی قادر به حل بحران جمعیتی نخواهد بود.
تسنیم: چه اقداماتی تاکنون در استان مرکزی در راستای جوانی جمعیت صورت گرفته و چه برنامههای عملی در استان اجرا شده است؟ مثل حمایت از زوجهای جوان، تسهیلات مسکن، مراکز درمان ناباروری یا طرحهای فرهنگی؟
حسینی: استان مرکزی همچون بسیاری از استانهای کشور طی سالهای اخیر اقدامات متنوعی را در راستای سیاستهای جوانی جمعیت و تقویت خانواده اجرا کرده است. این اقدامات در حوزههای مالی، شغلی، آموزشی و فرهنگی صورت گرفته و با وجود برخی چالشها، نقش نهادهای مدنی و کنشگران اجتماعی در این استان پررنگ ارزیابی میشود. بر اساس گزارشها، حمایتهای مالی شامل پرداخت وام ازدواج، تسهیلات ویژه برای فرزند دوم و سوم، وام مسکن و کمکهزینههای زایمان از جمله برنامههای اجرا شده است. در حوزه شغلی نیز طرحهایی مانند ساعت کاری انعطافپذیر و ایجاد مهدکودکهای سازمانی برای فرزندان کارکنان در برخی دستگاهها عملیاتی شده، هرچند برخی مدیران هنوز این سیاستها را اجرایی نکردهاند.
در بخش فرهنگی و آموزشی، کمپینهای رسانهای، کلاسهای آموزشی و برنامهریزیهای جمعیتی به صورت ماهانه توسط ستادهای مردمی برگزار میشود. همچنین مرکز تحقیقات زن و خانواده با ورود تخصصی به این حوزه جریانسازی علمی را دنبال کرده است. پایشهای جمعیتی نیز در برخی دستگاهها انجام شده، اما در برخی دیگر همچنان مغفول مانده است. مشارکت مدارس و دانشگاهها در تبیین ضرورت موضوع جمعیت قابل توجه بوده است؛ آموزش و پرورش با برنامههای آموزشی و دانشگاهها با برگزاری نشستها و کارگاهها به این موضوع ورود کردهاند، هرچند در برخی دانشگاهها بحث جمعیت و ازدواج همچنان مسکوت مانده است.
از دیگر اقدامات میتوان به حمایت و تقدیر از خانوادههای پرجمعیت، اولویتدهی در ارائه برخی خدمات، برگزاری جشنهای ازدواج دانشجویی توسط وزارت ورزش و جوانان، و ارائه مشاورههای قبل از ازدواج اشاره کرد. اما به طور کلی این اقدامات باید به صورت مستمر و منسجم ادامه یابد، چرا که ازدواج و فرزندآوری تصمیمی فردی است اما نیازمند حمایتهای ساختاری و اجتماعی برای تحقق اهداف جمعیتی کشور خواهد بود.

غفاری: در استان مرکزی اقدامات متعددی در راستای سیاستهای جوانی جمعیت به اجرا درآمده است. این اقدامات شامل راهاندازی مراکز مردمی و مشاورهای خانواده و فرزندآوری، برگزاری دورههای آموزشی و فرهنگی در مساجد، دانشگاهها و مدارس، همکاری نهادهای بهداشتی، فرهنگی و مردمی، پیشگیری از سقط و حمایت از مادران، و ترویج گفتمان جوانی جمعیت در مناسبتهای فرهنگی و اجتماعی بوده است. با وجود این فعالیتها، همچنان نیاز به شناسایی گسلها و بررسی دلایل عدم دستیابی به نتایج مطلوب وجود دارد تا برای رفع آنها اقدامات اساسی صورت گیرد.
از دیگر برنامههای استان میتوان به فعالیت مراکز تسهیلگری ازدواج و واسطهگری برای ازدواج آسان، ارائه وام ازدواج، مشاورههای پیش از ازدواج، تسهیلات مسکن و زمین برای خانوادهها، راهاندازی و تقویت مراکز درمان ناباروری، و حمایت از زنان باردار توسط مراکز مردمی اشاره کرد. همچنین اجرای برنامههای فرهنگی، آموزشی و رسانهای و همکاری نهادهای مردمی، بسیج و دستگاههای اجرایی به عنوان نقطه قوت استان مطرح شده است. این همکاریها بدون رقابت، به صورت همافزا و مکمل یکدیگر انجام میشود و به عنوان بازوی پرتوان در پیشبرد سیاستهای جمعیتی شناخته میشوند. به طور حتم استمرار این اقدامات و رفع موانع موجود میتواند زمینهساز تحقق پیشنیازهای فرزندآوری و تقویت بنیان خانواده در استان مرکزی باشد.
تسنیم: از نظر شما پیش نیازهای فرزند آوری در جامعه ما چه مواردی است؟ و آینده نگری چقدر می تواند در سرنوشت نسل بعدی جامعه تأثیر گذار باشد؟
حسینی: ازدواج و فرزندآوری از مهمترین و آیندهسازترین تصمیمهای هر فرد محسوب میشود و برای تحقق آن باید مجموعهای از پیشنیازها در جامعه فراهم شود. نخستین شرط فرزندآوری موفق، سلامت جسمی و روانی والدین است. توسعه فردی و رشد معنوی پدر و مادر نیز از عوامل اساسی به شمار میرود تا بتوانند نقش تربیتی خود را بهدرستی ایفا کنند.
از دیگر پیشنیازها میتوان به آموزش و آگاهیبخشی، پشتیبانی اجتماعی، ایجاد محیط زندگی امن و پایدار و ثبات اقتصادی اشاره کرد. این موارد به خانوادهها کمک میکند تا با اطمینان بیشتری تصمیم به فرزندآوری بگیرند و شرایط مناسب برای پرورش فرزندان فراهم شود. توجه به این عوامل ضروری، میتواند مسیر تشکیل خانوادههای سالم و پایدار را هموار کرده و آیندهای روشنتر برای جامعه رقم بزند.
غفاری: پیشنیازهای اصلی فرزندآوری شامل احساس امنیت اقتصادی و شغلی، امید به آینده، آرامش روانی خانواده، حمایت اجتماعی و فرهنگی و مهارتهای فرزندپروری است. آیندهنگری در این زمینه نقش کلیدی دارد؛ چرا که جامعهای که امروز برای نسل بعد برنامهریزی نکند، فردا با بحرانهای غیرقابل جبران مواجه خواهد شد. جمعیت به عنوان سرمایه راهبردی کشور مطرح است و کاهش آن میتواند پیامدهای جدی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی به همراه داشته باشد.
راهکارهای پیشنهادی برای رفع این چالش عبارتاند از ایجاد ثبات اقتصادی و شغلی برای خانوادهها و کاهش نگرانیهای معیشتی، اولویت دادن به خانواده در سیاستهای اقتصادی و کاهش هزینههای مستقیم فرزندآوری مانند درمان، آموزش و مسکن، اصلاح سبک زندگی مصرفگرا و تقویت سرمایه اجتماعی از طریق حمایتهای محلی و مردمی، گسترش حمایتهای فرهنگی و اجتماعی برای ایجاد امید و انگیزه در خانوادهها، آموزش مهارتهای فرزندپروری و مشاورههای تخصصی برای والدین پیش و پس از ازدواج است، به طور کلی با ترکیب سیاستهای اقتصادی پایدار و فرهنگسازی عمیق میتوان مسیر فرزندآوری را تقویت کرد و آیندهای پویا و پایدار برای جامعه ایران رقم زد.
به گزارش تسنیم: به گفته کارشناسان حوزه جمعیت نرخ باروری در کشور، بهویژه در استان مرکزی، زنگ خطری جدی برای آینده اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران محسوب میشود و ادامه روند فعلی میتواند پیامدهایی همچون پیری شدید جمعیت، کاهش نیروی کار، فشار سنگین بر نظام سلامت و بازنشستگی و افت نشاط اجتماعی را به همراه داشته باشد.
به گفته کارشناسان این حوزه، افزایش تمایل زوجین به فرزندآوری نیازمند حمایتهای اقتصادی همچون وام ازدواج و فرزندآوری، بیمه درمانی مادر و کودک و تسهیلات مسکن است، اما کافی نیست. آنها معتقدند بدون تغییر نگرش فرهنگی، تقویت سرمایه اجتماعی و ایجاد امید و امنیت روانی در خانوادهها، هیچ سیاست اقتصادی به تنهایی قادر به حل بحران جمعیتی نخواهد بود.
تاکید کارشناسان بر ضرورت اجرای سیاستهای پایدار، مردمی و هماهنگ است، به باور آنان، تنها با ترکیب حمایتهای اقتصادی کارآمد، آموزش و مشاورههای تخصصی، روایتگری درست رسانهها و ترویج نگاه مثبت به پدر و مادر شدن میتوان مسیر فرزندآوری را تقویت کرد و آیندهای جوان، پویا و امیدوار برای جامعه ایران رقم زد.
گفتوگو از فاطمه ساریخانی
انتهای پیام/711/