به گزارش خبرگزاری تسنیم از گرگان، براساس آمار مرکز آمار ایران در سال 1900 میلادی 19 میلیون هکتار از مساحت کشور، دارای پوشش جنگلی بود که در سال 2012 این سطح به 14.4 میلیون هکتار کاهش یافت. این آمارها همچنین نشان میدهد تا سال 2015 این سطح به 10.7 میلیون هکتار رسید. براساس گزارشی که شرکت Trading Economics منتشر کرده از سال 1900 تا 2015، مساحت جنگلهای ایران 43 درصد کمتر شده است.
امروز عمده جنگلهای باقی مانده در ایران در رشته کوه البرز و در منطقه معتدل خزری واقع شده که از آن به جنگلهای هیرکانی هم نام برده میشود و البته در زاگرس که مساحت بیشتری از پوشش جنگلی کشور را در خود جای داده است.
تخریب جنگلهای ایران البته مربوط به یک یا دو دهه قبل نیست، برخی گزارشها حاکی از این است که نابودی و تخریب این اکوسیستمهای ارزشمند از زمان حمله مغولها به ایران وجود داشته و تا امروز نیز این عرصهها همواره در معرض تهدید قرار دارند.
برخی گزارشها حاکی از اینست که در دوره پهلوی، سالهای 1925 تا 1979 تخریب جنگلها به بهانه توسعه کشاورزی شدت بسیار زیادی داشت. در استانی مانند خوزستان بخش زیادی از جنگلها برای کشت تنباکو و نیشکر پاکتراشی شده بود. در گیلان برای کاشت برنج، تنباکو و چای این جنگلها نابود و تبدیل به مزارع شدند. در مازندران هم بهره برداریهای مشابه در آن زمان، سطح زیادی از جنگلهای ایران را نابود کرده بود و حتی این نابودی زیستگاه، منجر به نابودی برخی گونههای جانوری شده به نحوی که آخرین مشاهده ببر ایرانی به همان سالها بر میگردد.

سازمان خواروبار و کشاورزی جهانی ( فائو) نیز در گزارشی اعلام کرده که ایران یکی از 70 کشور در حال توسعه است که پوشش جنگلی اندکی دارد که این پوشش جنگلی با سرعت بیشتری از دیگر نقاط در حال نابودی است.
هرچند برخی از منابع آماری از افزایش سطح جنگلها در دهههای اخیر خبر میدهد اما باید دانست که بخشی از این افزایش سطح ناشی از جنگلکاریهایی است که در چند دهه گذشته انجام شده و بخشی قابل توجهی از این افزایش سطح، ناشی از تغییر تعریف جنگل است. طبق تعریف جهانی، جنگل به سطحی گفته میشود که بالای 10 درصد تاج پوششی داشته باشد؛ اما پوشش جنگلی برخی کشورها کمتر از این استاندارد است. با تغییر تعریف سازمان فائو از جنگل برای مناطق خاورمیانه و مدیترانهای فضای جنگلی با تاج پوشش 5 درصدی هم جز سطح جنگلی لحاظ شد. برای همین اختلاف آماری در مساحت جنگلهای کشور وجود دارد.
نابودی جنگلهای زاگرسی برای قاچاق چوب و تولید ذغال و هیرکانی برای زمینخواری، ویلاسازی و قاچاق چوب، این اکوسیستمهای ارزشمند را به شدت نحیف کرده است. جنگلهای هیرکانی، این میراث کهن جهانی و ریههای سبز شمال ایران، هنوز هم در محاصره تهدیدات چندجانبه و فزایندهای قرار دارد که بقای آنها را با خطری جدی مواجه ساخته است. این جنگلهای منحصربهفرد که یادگاری از عصر یخبندان هستند، امروزه نه تنها با پدیدههای طبیعی، بلکه بیشتر با تخریبهای سازمانیافته انسانی دست به گریبانند.

در صدر این تهدیدات، قاچاق چوب بهعنوان یک کسب و کار غیرقانونی اما سودآور قرار دارد. شبکههای قاچاق، با بهرهگیری از خلأهای نظارتی و گاه همدستی محلی، به قطع پنهانی و بیرویه درختان ارزشمندی مانند راش، بلوط و افرا میپردازند. این اقدام نه تنها ساختار جنگل را نابود میکند، بلکه زنجیره زیستی آن را برای دههها مختل میسازد. در کنار آن، تغییر کاربری غیرقانونی زمینهای جنگلی برای تبدیل به زمین کشاورزی، ویلا یا طرحهای عمرانی، بلای دیگری است که عرصه را بر این جنگلها تنگ کرده و آنها را تکهتکه میسازد.
آتشسوزیهای عمدی یا غیرعمدی نیز، به ویژه در فصلهای خشک و کم باران، به یک فاجعه تکراری تبدیل شدهاند. کارشناسان معتقدند بخشی از این آتشسوزیها، با هدف پاک کردن عرصه برای تصرف بعدی زمین یا ناشی از بیاحتیاطی رخ میدهند و هزاران هکتار از این اکوسیستم منحصربهفرد را در کام خود میبلعند. این آتشها تنوع زیستی را نابود کرده و خاک را برای سالها فقیر میکنند.
علاوه بر این، چرای دام، برداشت غیراصولی گیاهان جنگلی مانند قاچاق قارچ ترافل و تخریب زیستگاهها برای توسعه زیرساختها بدون ارزیابی زیست محیطی دقیق، فشار را بر این اکوسیستم شکننده دوچندان کرده است. مجموعه این عوامل در کنار تأثیرات نامحسوس اما ویرانگر تغییرات اقلیمی (مانند خشکسالیهای طولانی و افزایش دما)، جنگلهای شمال را در وضعیتی بحرانی و شکننده قرار دادهاند.
نکته هشداردهنده این است که این تهدیدات اغلب همزمان و تشدیدکننده یکدیگر عمل میکنند. منطقهای که درختانش قاچاق میشوند، در برابر آتشسوزی آسیبپذیرتر میشود و پس از آتشسوزی، راحتتر به تصرف درمیآید. این چرخه معیوب تخریب، احیای جنگل را ناممکن یا بسیار پرهزینه و طولانی میکند. بنابراین، حفاظت از جنگلهای هیرکانی تنها یک مسئله زیست محیطی نیست، بلکه مسئلهای مرتبط با امنیت ملی، اقتصادی و فرهنگی است که غفلت از آن، خسارتی جبرانناپذیر برای ایران و جهان به همراه خواهد داشت.

در ماههای اخیر نیز آتشسوزیهای متعدد در قلب هیرکانی سبب شده تا بخشی از این عرصههای ارزشمند خسارت ببیند؛ هرچند که نیروهای منابع طبیعی با کمک گروههای مردمی و بهکارگیری تجهیزات برخی از نهادها مانند هوا فضای سپاه و هلال احمر و غیره، آتشی که بر جان این جنگلها افتاده بود را خاموش کردند اما باید به این نکته اساسی تأکید کرد که نهادهای متولی و دولتی که باید قوانین و مقررات را در حوزه جنگلها اجرا کنند، کم بودجه هستند و در برخی مواقع نیز تضعیف میشوند.
با سردتر شدن هوا و احتمال سوء استفاده قاچاقچیان چوب و همچنین به منظور برخورد با سایر تخلفات از جمله کورههای غیرمجاز ذغال و غیره طرح ضربتی سازمان منابع طبیعی در جنگلهای شمال از اردبیل تا خراسان شمالی به اجرا درآمده است. طرحی که با بسیج همه نیروها و امکانات و تجهیزات در حال اجراست تا جلوی تخریب بیشتر این عرصه را بگیرد و با متخلفان برخورد کند.
عیسی گلبینی مفرد، فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی و آبخیزداری استان گلستان، در تشریح جزئیات این طرح ضربتی گفته طرح مقابله با قاچاق چوب و تصرف اراضی جنگلی در تاریخهای بیستوهشتم و بیستونهم، از سوی فرمانده سازمان به استانهای شمالی کشور از اردبیل تا خراسان شمالی ابلاغ شد.
بر اساس این دستور، مقرر شد فرمانداران بهصورت مستقیم و با همکاری دستگاههای قضایی و انتظامی وارد عمل شوند. از صبح روز جمعه، همزمان با آغاز طرح، تمامی فرماندهان بهصورت مستقیم به میدان آمدند.
عملیات از ساعت 8 صبح روز جمعه آغاز و تا پایان روز شنبه، بیستونهم، ادامه داشت. در این مدت از کارخانهها و مراکز دپوی چوب در شهرهای مختلف ادامه داشت. خوشبختانه این حضور میدانی و عملکرد باعث پیشگیری از تخلفات شد؛ چرا که در فصل کنونی به دلیل شرایط آبوهوایی و بارندگی، حضور مردم در عرصههای طبیعی کمرنگتر است و احتمال میرود بستر برای تخلفات متخلفان فراهمتر باشد.
گلبینیمفرد از تمدید این طرح ضربتی خبر داده و گفته این طرح برای روزهای یکشنبه و دوشنبه نیز تمدید شد. در حال حاضر، حدود 110 گشت فعال بهصورت سهشیفت و مستمر برنامهریزی شدهاند. این گشتها بهگونهای برنامهریزی شدهاند که هر واحد بهمدت 8 ساعت نیرو داشته باشد. با این تعداد نیرو و گستره سطح مکلف هستیم، وظیفه خود را انجام دهیم.
در حال حاضر تعداد نیروهای استان گلستان 452 نفر است. این در حالی است که مسئولیت حفاظت از 520 هزار هکتار عرصه جنگلی و 862 هزار هکتار عرصه مرتعی و 34 هزار هکتار عرصه ساحلی را بر عهده دارند. به گفته فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی و آبخیزداری گلستان با این حساب، نیروی ما کفاف این گستره را نمیدهد. با این حال، ما مکلف به انجام مأموریت خود هستیم. ما نمیتوانیم مطابق قانون کار اقدام کنیم، اجحافی در حق نیروها انجام میشود چون نه شبکاری و نه تعطیلکاری به آنها تعلق نمیگیرد، اما مجوزی هم برای عدم استفاده از تمام ظرفیت موجود نداریم و باید پاسخگوی وظیفهای که بر دوش داریم، باشیم.
وی در بخش دیگری از سخنانش به آمار کشفیات و تخلفات در این دو روز پرداخت و گفت: در مدت اجرای این طرح و در روزهایی که حضوری در عرصه داشتیم، بر اساس ماده 48 قانون (حمل غیرمجاز چوب جنگلی)، 11 فقره پرونده تشکیل شد. از این موارد، حدود یکونیم مترمکعب چوب صنعتی، 20 استر چوب هیزمی و 100 کیلوگرم ذغال غیرمجاز کشف شد.
همچنین در همین دو روز از اجرای طرح، سه فقره پرونده برای کورههای غیرمجاز ذغال تشکیل شده که در پی آن، 6 باب کوره غیرمجاز در این سه فقره پرونده شناسایی شد. یک فقره از این پروندهها در شهرستان آزادشهر با دو کوره فعال و دو پرونده دیگر در شهرستان گرگان با 4 باب کوره ذغال بود. در ارتباط با ماده 42 قانون که مربوط به قطع درخت است، تنها یک فقره پرونده داشتیم که بلافاصله پس از قطع درخت، با حضور به موقع نیروها، متخلف شناسایی و پرونده تشکیل و به دستگاه قضایی ارسال شد. این مجموعه، کشفیات ما در این مدت بود.
انتهای پیام/