به گزارش حوزه پارلمانی خبرگزاری تسنیم، بابک نگاهداری رئیس مرکز پژوهشهای مجلس با بیان اینکه میدان سیاست ایران در دهههای اخیر بهویژه در دو دهه گذشته بر اساس منطق هویت قطبی و دوگانهسازیهای سیاسی شکل گرفته و تثبیت شده است، گفت: این ساختار هویت محور در مواجهه با چالشهای چند بعدی امروز ایران بهشدت ناکارآمد و حتی مشکلساز عمل میکند.
وی با بیان اینکه ویژگی کلیدی این چالشها سرعت بالا و ریتم سریع، چندعاملی و شبکهای بودن، موازی و روی هم انباشته، سیستمی و ساختاری بودن است، تصریح کرد: در مقابل میدان سنتی سیاست ایران دارای ویژگیهایی چون کندی ذاتی، هویت محوری، خطی و تکبُعدی و تکصدایی بخشی است.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس با بیان اینکه این ناسازگاری ساختاری به نتایج روشنی انجامیده است، عنوان کرد: سیاستها اغلب دیر و ناکارآمد اجرا میشوند. تصمیمگیریها تحت تاثیر ملاحظات هویتی و جناحی قرار میگیرد. منابع ملی در رقابتهای داخلی تلف میشود. مفسدین فرصت بیشتری برای فساد پیدا میکنند. شکاف بین حکمرانی و مطالبات مردم بیشتر میشود و در نهایت چالشها نهتنها مهار نمیشوند بلکه تشدید و تداوم مییابند.
وی بر این اساس توضیح داد: مشکل کشور ضعف افراد نیست، مشکل این است که ما در میدانی بازی میکنیم که اصلاً برای مدیریت بحران طراحی نشده است. این میدان نمیتواند مسائل ملی را مدیریت کند و زمینهساز پیشرفت کشور باشد، حتی اگر بهترین مدیران را در آن بگذاریم. باید معنا و میدان جدیدی طراحی شود میدانی که بر اساس مدیریت بحرانهای واقعی و پیشرفت کشور ساخته شده باشد و نه بر اساس دوگانههای 20 سال قبل.
نگاهداری با اشاره به اینکه در شرایط فعلی دو میدان در کشور فعال است، خاطرنشان کرد: یکی میدان هویت است؛ ارزش اصلی این میدان پذیرش اجتماعی و روایت، معیار موفقیت آن اجماع و اعتبار، سرمایه غالب آن سرمایه اجتماعی و فکری و رهبری ایدهآل آن ایدئولوگ / سخنگو میباشد. این میدان در تولید نتیجه ناتوان است چراکه قدرت این میدان در ایده و سخنرانی است و پاسخهای ایدئولوژیک کارایی لازم اجرایی برای مدیریت مشکلات فعلی را ندارند.
وی میدان دوم را میدان تکنوکراسی دانست و یادآور شد: ارزش اصلی این میدان در دانش تخصصی و فرایند، معیار موفقیت آن اجرای دقیق دستورالعملها، سرمایه غالب آن سرمایه دانشی و رهبر ایدهآل آن مدیر سیستماتیک است. بازیگران این میدان بر اساس اجرای دقیق فرایندهای مشخص کار میکنند و به دلیل کندی فرایند تصمیمگیری و نیاز به دقت بالا در سرعت شکست میخورند. ارزش سرمایه دانشی آنها و جلسات طولانی بیحاصل در شرایط بحرانی سقوط میکند، زیرا فاقد دانش لازم برای شرایط پیشبینینشده هستند.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، ادامه داد: بسیاری از حوزههای مدیریتی کشور نظیر اقتصاد، انرژی، آب و آلودگی هوا، در شرایط عادی حفظ روایت و میدان هویت را بر خروجی ترجیح میدهند. اما اگر بحرانهای ساختاری نظیر رکود شدید، قطع گسترده برق یا خشکسالی رخ دهد موفقیت هرکس نه بر اساس مدارک و تئوریها بلکه بر اساس تواناییاش در اجرا و سرعت عمل سنجیده میشود.
وی افزود: ناسازگاری ساختاری و کارکردی بین میدان حکمرانی موجود و ماهیت چالشهای کشور مسئله اصلی است. ایران امروز نیازمند معماری جدید میدانی است. طراحی میدان جدیدی که اصولاً چالشهای چندلایه، همزمان و فرسایشی را مهار و خنثی کند.
نگاهداری تاکید کرد: در میدان بحران ارزش اصلی توان عملیاتی و سرعت عمل، معیار موفقیت آن نتیجه ملموس لحظهای، سرمایه غالب آن سرمایه عملیاتی و رهبر ایدهآل آن فرمانده صحنه است.
وی با بیان اینکه میدان جدید به معنای ایجاد معنا و زبان مشترک برای همه تصمیمگیران است، گفت: در شرایط فعلی هر نهاد، هر بازیگر و هر گروه زبان خودش را دارد. میدان جدید سه چیز میسازد؛ نقشه مشترک، ریتم مشترک و قواعد مشترک. در میدان بحران سرعت عمل، حضور فیزیکی در میدان و کسب نتایج ملموس به تنها معیار موفقیت تبدیل میشود.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، با بیان اینکه حضور فیزیکی در میدان و نه در اتاقهای دور، عامل اصلی اعتماد نیروها و سرعت انتقال دستورات است، تصریح کرد: در این میدان گزارشها و برنامهها اهمیت ندارد، تنها دستاوردهای قابل اندازهگیری در همان لحظه قابل پذیرش است.
وی افزود: در میدان جدید نیازمند مرکز داده بحران، فرماندهی واحد، مغز عملیاتی با توان تحلیل لحظهای، روایت واحد ملی، شبکه پاسخ سریع، لایهبندی زمانی چالشها و هماهنگی پیشینی نهادها هستیم. در چنین میدانی رسانه بهعنوان ابزار عملیات و نه محبوبیت، شفافیت با رعایت تعادل اطلاعاتی، اتخاذ تصمیمهای سخت بدون تعارف، خطرپذیری، روایتسازی برای اقدامات و کنترل دستگاههای غیرهمسو باید در نظر گرفته شود.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، در پایان با بیان اینکه باید بپذیریم در دنیای امروزی مسائل تمام نمیشوند و بلکه فقط مدیریت میشوند، تاکید کرد: میدان جدید برای زندگی و پیشرفت با چالشها ساخته میشود و نه خاتمه دادن به آن.
انتهای پیام/