به گزارش خبرگزاری تسنیم، فصل جاری لیگ برتر فوتبال لهستان (اکسترا کلاسا) به معنای واقعی کلمه «غیرقابل پیشبینی» است؛ فصلی که منطق همیشگی فوتبال اروپا را به چالش کشیده و پیش از تعطیلات زمستانی تصویری عجیب و شگفتانگیز از جدول ردهبندی ارائه داده است. در شرایطی که تنها 11 امتیاز تیم اول و آخر جدول را از یکدیگر جدا میکند، هر 18 باشگاه هنوز هم رویای قهرمانی دارند و همزمان سایه سقوط را بالای سر خود احساس میکنند.
در حال حاضر، ویسلا صدرنشین جدول 30 امتیازی است و لژیا ورشو، پرافتخارترین تیم تاریخ فوتبال لهستان با 19 امتیاز در قعر جدول و رتبه هجدهم قرار دارد. فاصلهای که در لیگهای دیگر اروپا معمولاً میان تیمهای مدعی قهرمانی و تیمهای میانه جدول دیده میشود، اینجا میان صدر و قعر جدول قرار گرفته است.
دیدن نام لژیا ورشو در انتهای جدول بیش از هر چیز شوکهکننده است. تیمی که رکورددار بیشترین قهرمانی در لیگ لهستان است و همواره یکی از مدعیان اصلی محسوب میشود، اکنون فصلی فاجعهبار را پشت سر میگذارد. هرچند لژیا فصل گذشته نیز عملکرد درخشانی نداشت و پنجم شد اما سقوط آزاد این تیم تا رتبه هجدهم آن هم پس از 18 هفته اتفاقی کاملاً غیرمنتظره و نادر است.

در سوی دیگر جدول، لخ پوزنان، قهرمان فصل گذشته در رتبه هفتم قرار دارد. جایگاهی که در نگاه اول ناامید کننده به نظر میرسد اما یک نکته مهم وجود دارد: لخ یک بازی معوقه دارد. اگر این تیم بتواند در آن مسابقه به پیروزی برسد، نه تنها به جمع سه تیم برتر صعود میکند، بلکه تنها با یک امتیاز اختلاف نسبت به صدرنشین دوباره به کورس جدی قهرمانی بازمیگردد.
شاید عجیبترین داستان فصل، مربوط به تیمی باشد که کمتر کسی پیش از شروع لیگ روی آن حساب میکرد: ویسلا پولاک. تیمی فروتن و کم ادعا که نباید با ویسلا کراکوف اشتباه گرفته شود. این تیم تازهوارد که از دسته دوم به لیگ برتر صعود کرده، اکنون در صدر جدول ایستاده است! اتفاقی که حتی در لیگهای شگفتانگیز هم به ندرت دیده میشود.
ویسلا پولاک در طول تاریخ خود هرگز در میان سه تیم برتر لیگ لهستان نبوده است. بهترین افتخار این باشگاه به قهرمانی در جام حذفی و سوپرجام سال 2006 بازمیگردد. با این حال، حالا این تیم کوچک بالاتر از تمام غولهای سنتی فوتبال لهستان ایستاده و رؤیای بزرگی را زندگی میکند.
نکته جالبتر اینکه صدرنشینی ویسلا کاملاً خلاف قواعد معمول فوتبال است. این تیم تساویهای بیشتری نسبت به بردهایش دارد؛ 9 پیروزی در مقابل 7 شکست. شگفتآورتر اینکه ویسلا در پنج هفته پایانی پیش از تعطیلات زمستانی حتی یک برد هم کسب نکرد اما با پنج تساوی متوالی صدر جدول را حفظ کرد و از گورنیک پیشی گرفت!
از نظر آماری نیز ویسلا تیمی عجیب است. این باشگاه تنها 21 گل به ثمر رسانده؛ آماری که حتی از برخی تیمهای منطقه سقوط هم کمتر است. برای مثال، GKS کاتوویتسه 23 گل و نیهچچا 24 گل زدهاند،اما هر دو تیم در محدوده سقوط قرار دارند، در حالی که ویسلا صدرنشین لیگ است.
در میان تیمهای غیرمعمول این فصل، لخیا گدانسک نیز جایگاه ویژهای دارد. تیمی با آماری خارقالعاده: 37 گل زده و 37 گل خورده؛ بالاترین میانگین گل در هر بازی در کل لیگ! با این حال، لخیا در رتبه سیزدهم قرار دارد. نکته قابل توجه این است که این تیم فصل را با 5 امتیاز منفی آغاز کرد. دلیل این جریمه، مشکلات مالی و مدیریتی باشگاه بود. هرچند فدراسیون فوتبال لهستان در نهایت مجوز حضور لخیا را صادر کرد اما باشگاه تحت نظارت شدید قرار گرفت و فصل را با یک مشکل جدی شروع کرد.

از سوی دیگر، یاگلونیا تیمی است که شاید بیش از همه امتیاز از دست داده باشد. این تیم پس از 17 مسابقه، 29 امتیاز کسب کرده؛ تنها یک امتیاز کمتر از صدرنشین. با این حال، یاگلونیا فقط دو پیروزی بیشتر از GKS کاتوویتسه دارد که در منطقه سقوط قرار گرفته است. این اختلاف ناچیز، بار دیگر نشان میدهد که مرز میان قهرمانی و سقوط در این فصل تا چه اندازه باریک است.
در عرصه اروپایی، باشگاههای لهستانی معمولاً موفقیتهای بزرگی کسب نمیکنند اما این فصل استثناهایی هم داشته است. راکو چستوخووا در جدول کلی لیگ کنفرانس اروپا دوم شد و مستقیماً به مرحله یکهشتم نهایی صعود کرد؛ موفقیتی مهم برای فوتبال لهستان. با این حال، همین تیم در لیگ داخلی در رتبه سوم قرار دارد و هنوز فاصلهای با صدرنشین دارد.
اکنون 16 هفته دیگر از فصل باقی مانده است. شانزده هفتهای که میتواند هر معادلهای را بهکلی تغییر دهد. در شرایط فعلی، هر 18 تیم لیگ برتر لهستان هنوز شانس قهرمانی دارند و همزمان هیچ تیمی از خطر سقوط در امان نیست. چنین وضعیتی حتی در رویاهای فوتبالدوستان هم کمتر دیده میشود. لیگ قهرمانان؟ سهمیه اروپا؟ بقا؟ سقوط؟ همهچیز هنوز روی میز است.
اگر این روند ادامه پیدا کند، بهار 2026 میتواند صحنه یکی از حماسیترین، دیوانهوارترین و فراموشنشدنیترین نبردهای تاریخ لیگ برتر لهستان باشد؛ فصلی که شاید سالها بعد هم از آن به عنوان «فصل غیرممکن» یاد شود.
انتهای پیام/