به گزارش خبرگزاری تسنیم از بهارستان، در سالهای اخیر و با تغییر اقلیم و افزایش شاخصهای آلایندگی، تعطیلی مدارس و کوچ اجباری به پلتفرمهای مجازی، به بخشی جداییناپذیر از زیست تحصیلی دانشآموزان استان تهران تبدیل شده است. سیاستگذاران با پیشفرض وجود زیرساختهای ارتباطی پایدار، نسخه واحدی را برای کل استان میپیچند، غافل از آنکه عدالت دیجیتال هنوز در بسیاری از مناطق حاشیه پایتخت، واژهای غریب و دستنیافتنی است. تصمیماتی که در اتاقهای مدیریتی پایتخت اتخاذ میشود، در کوچه پسکوچههای نسیمشهر با بنبستهای اجرایی روبهرو میشود.
نسیمشهر به عنوان یکی از متراکمترین نقاط جمعیتی استان تهران، همواره با چالشهای زیرساختی دست و پنجه نرم کرده است. اما وضعیت در خیرآباد، بحرانیتر از سایر نقاط است. این منطقه که میزبان قشر زحمتکش و شریف کارگری است، در عصر ارتباطات با مشکلاتی مواجه است که بیشتر شبیه به دوران اولیه ورود تلفن به کشور است. فاصله اندک جغرافیایی با مرکز پایتخت، نتوانسته است فاصله عمیق شکاف دیجیتالی را پر کند و این محله عملاً در نقطه کور خدمات باکیفیت مخابراتی قرار گرفته است.
گزارشهای میدانی از خانههای مردم در خیرآباد پرده از واقعیتی تلخ برمیدارد. والدین دانشآموزان با استیصال از وضعیت اسفبار اینترنت خانگی (ADSL) سخن میگویند. یکی از اهالی میگوید: صبح که میشود، استرس تمام وجود خانه را میگیرد. چشممان به دهان معلم نیست، به چراغهای مودم است. تا معلم میگوید فلانی میکروفونت را باز کن، دقیقاً همان لحظه چراغ اینترنت قرمز میشود. طبق رصدی که کردیم در طول ساعات کلاس، بیش از 30 بار قطعی کامل داریم. ما اینجا با بوق اشغال زندگی میکنیم نه اینترنت پرسرعت.
شاید عجیبترین بخش این ماجرا، نوع مطالبهگری ساکنان این منطقه از عالیترین مقام اجرایی استان باشد. در حالی که معمولاً والدین نگران سلامت ریه فرزندانشان در هوای آلوده هستند، مردم خیرآباد نسیمشهر عاجزانه از استاندار تهران تقاضا دارند که مدارس را مجازی نکنید. این درخواست، یک طنز تلخ اجتماعی و نشانه استیصال مطلق است، یعنی ساکنان حاضرند ریسک تنفس در هوای آلوده را بپذیرند، اما رنج و تحقیر ناشی از عدم دسترسی به کلاس درس به دلیل ناکارآمدی مخابرات را تحمل نکنند.
انگشت اتهام در این پرونده مستقیماً به سمت مدیریت مخابرات منطقه نشانه رفته است. فرسودگی کابلهای مسی، عدم نوسازی تجهیزات مخابراتی، نویز شدید روی خطوط تلفن و بیتوجهی به توسعه فیبر نوری در مناطق کمبرخوردار، از جمله دلایل فنی این بحران است. ساکنان معتقدند مدیریت مخابرات منطقه، خیرآباد را به حال خود رها کرده است. اینکه در سال 1404 هنوز یک محله شهری با قطعیهای مکرر خطوط تلفن و اینترنت مواجه باشد، نشاندهنده ترک فعلهای آشکار در حوزه توسعه زیرساخت است.
یک مادر خیرآبادی وضعیت روانی دانشآموزان را اینگونه توصیف میکند: آقای مسئول! وقتی وسط امتحان ریاضی اینترنت قطع میشود، بچه کلاس اولی من فکر میکند تقصیر خودش است یا معلم او را اخراج کرده. اعتماد به نفس بچههای ما زیر پای کابلهای فرسوده مخابرات له شده است. ما اینجا کلاس درس نداریم، میدان جنگ اعصاب داریم. این فشارهای روانی مداوم، منجر به دلزدگی از تحصیل و افت شدید نمرات در این منطقه شده است.
قانون اساسی بر آموزش رایگان و عدالت آموزشی تأکید دارد. اما وقتی ابزار آموزش (اینترنت) در دسترس نباشد، عدالت آموزشی به مسلخ میرود. دانشآموز خیرآبادی که نیمی از کلاس را به دلیل "Loading" و "Connecting" از دست میدهد، چگونه میتواند با دانشآموزی در مناطق برخوردار تهران که از اینترنت فیبر نوری و 5G استفاده میکند، رقابت کند؟ جوانی دانشجو از اهالی محل میگوید: وقتی اینترنت قطع میشود، حس میکنیم شهروند درجه دو هستیم. سهم ما از تکنولوژی فقط همین سیمهای آویزان و تجهیزات فرسوده توی کوچه است.
نکته دردناک دیگر، جنبه اقتصادی ماجراست. پدری کارگر با گلایه میگوید: با حقوق کارگری، هزینه اشتراک اینترنت و مودم را میدهیم، اما مخابرات به ما سرویس نمیدهد، بلکه توهین میفروشد. چرا باید پول سرویسی را بدهم که در 24 ساعت، شاید 2 ساعت هم پایدار نیست؟ خرید بستههای اینترنت همراه نیز برای بسیاری از این خانوادهها مقرون به صرفه نیست و بدتر آنکه پوشش آنتندهی اپراتورهای سیار نیز در بافت متراکم این محله، وضعیت مطلوبی ندارد.
وضعیت اینترنت در خیرآباد نسیمشهر از مرحله گلایه گذشته و نیازمند ورود نهادهای نظارتی است. سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی باید پاسخ دهد که چرا بر کیفیت سرویسدهی در این منطقه نظارت نمیکند؟ چرا استانداردهای SLA (توافقنامه سطح خدمات) رعایت نمیشود؟ دادستان شهرستان به عنوان مدعیالعموم میتواند از منظر تضییع حقوق عامه به موضوع ترک فعل مدیران مخابراتی ورود کند، چرا که اختلال در آموزش هزاران دانشآموز، موضوعی نیست که بتوان به سادگی از آن عبور کرد.
خطاب مستقیم مردم به استاندار تهران، نشاندهنده ناامیدی از مسئولان محلی است. آقای استاندار! صدور فرمان تعطیلی مدارس آسان است، اما فراهم کردن بستر اجرای این فرمان، وظیفه حاکمیت است. مردم خیرآباد میگویند: جناب استاندار! ما میدانیم هوا آلوده است، اما ضرر بیسوادی و دیدن اشکهای فرزندمان وقتی نمیتواند وارد کلاس شود، برای ما دردناکتر از سرب و گوگرد هواست. اگر زیرساخت فراهم نیست، اجبار به آموزش مجازی، چیزی جز رفع تکلیف مدیریتی نیست.
آنچه در محله خیرآباد نسیمشهر میگذرد، مشتی نمونه خروار از توسعه نامتوازن در استان تهران است. تمرکز امکانات در هسته مرکزی و رهاسازی پیرامون، باعث شده تا شهرهای اقماری تنها نقش خوابگاه را ایفا کنند. اینترنت پرسرعت امروز دیگر یک کالای لوکس نیست، بلکه بستر اصلی آموزش و زندگی است. محروم کردن یک محله کارگرنشین از این حق و تحمیل هزینههای روانی و مالی به آنها، پاک کردن صورت مسئله توسعه است.
در پایان، این گزارش هشداری جدی به مسئولان استانی و وزارت ارتباطات است. کاسه صبر مردم خیرآباد از وعدههای بیپشتوانه و قطعیهای 30 باره در روز لبریز شده است. تا زمانی که مخابرات نتواند سرویس پایداری ارائه دهد، تعطیلی مدارس در این منطقه نه تنها کمکی به سلامت دانشآموزان نمیکند، بلکه آینده تحصیلی و روانی آنها را قربانی سوءمدیریتها میکند. صدای تقاضای مردم روشن است: زیرساختهای مخابراتی خیرآباد را همین امروز اصلاح کنید، وگرنه اجازه دهید فرزندانمان در کلاسهای حضوری درس بخوانند؛ ما راضی به مرگ تدریجی آموزش فرزندانمان در بستر اینترنت معیوب نیستیم.
گزارش: از احسان همتی
انتهای پیام/