به گزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز، رودخانه قرنقو تنها یک جریان آب نیست، این رودخانه شناسنامه جغرافیایی و منبع حیات شهرستان هشترود است. قرنقو به عنوان یک رودخانه دائمی، سالهاست که بار سنگین آبیاری اراضی کشاورزی منطقه و حفظ تعادل اقلیمی را بر دوش میکشد، اما گزارشهای میدانی و تصاویر واصله (که نمونهای از آن ضمیمه این گزارش است)، حکایت از زخمی عمیق بر پیکره این زیستبوم دارد. زخمی که نه توسط قهر طبیعت، بلکه با طمع انسانی و ماشینآلات مکانیکی بر بستر این رودخانه در روستای خراسانک وارد شده است.
مشاهده عینی فاجعه؛ رقص مرگ درختان گز
تصاویر ارسالی از حاشیه رودخانه، صحنهای دلخراش در مقیاس محلی را به تصویر میکشند. درختان و درختچههای "گز" که طی دههها به عنوان سدی طبیعی در برابر سیلاب و فرسایش خاک عمل میکردند، اکنون ریشهکن شده و به تلی از هیزم خشک تبدیل شدهاند. این گیاهان بومی که با سیستم ریشهای عمیق خود، حافظ انسجام خاک ساحل رودخانه بودند، قربانی تسهیل مسیر برای برداشت غیرقانونی مصالح شدهاند. آنچه در تصاویر دیده میشود، صرفاً قطع چند شاخه نیست؛ بلکه "نابودی بستر حیات" است.
سوداگری با شن و ماسه؛ خونبهای طبیعت
عامل اصلی این تخریب گسترده، برداشت بیرویه و غیرقانونی شن و ماسه از بستر رودخانه است. بهرهبرداران متخلف با نگاهی کالایی به منابع ملی، بستر رودخانه را نه به عنوان زیستگاه، بلکه به عنوان معدن رایگان میبینند. برداشت شن و ماسه از رودخانههای دائمی، موجب تغییر شیب بستر، افزایش کدورت آب و تخریب لایههای نفوذپذیر میشود. این اقدام دقیقاً مصداق بارز دستدرازی به انفال و تضییع حقوق عامه است که متاسفانه با جسارتی مثالزدنی در حال انجام است.
نوک پیکان انتقاد در این فاجعه، مستقیماً به سمت اداره حفاظت از محیطزیست شهرستان هشترود نشانه رفته است. طبق قانون، حفاظت از زیستبوم و جلوگیری از تخریب پوشش گیاهی در مناطق حفاظت شده و حریم رودخانهها از وظایف ذاتی این سازمان است. چگونه ممکن است ماشینآلات سنگین در روز روشن اقدام به زیر و رو کردن بستر رودخانه و ریشهکنی درختان کنند و نهاد متولی صرفاً در نقش یک "نظارهگر منفعل" ظاهر شود؟ آیا سکوت در برابر این حجم از تخریب، شائبهای جز ناکارآمدی یا چشمپوشی بر تخلفات را به ذهن متبادر میکند؟
قتلعام خاموش آبزیان
قرنقو یک رودخانه فصلی خشک نیست، زیستگاه موجودات زندهای است که حق حیات دارند. برداشت شن و ماسه باعث برهم خوردن بستر تخمریزی ماهیان و نابودی موجودات کفزی میشود که حلقه اول زنجیره غذایی رودخانه هستند. گلآلود شدن دائمی آب ناشی از فعالیت بیلهای مکانیکی، اکسیژن محلول در آب را کاهش داده و عملاً منجر به خفگی و مرگ دستهجمعی و خاموش آبزیان میشود. این جنایت علیه حیات وحش، در سایه بیتوجهی مسئولین در حال وقوع است.
کشاورزی منطقه در لبه پرتگاه
یامدهای این غارتگری تنها به محیطزیست محدود نمیشود و امنیت غذایی منطقه را نیز تهدید میکند. رودخانه قرنقو سیرابکننده هزاران هکتار از اراضی کشاورزی پاییندست است. تغییر بستر رودخانه ناشی از برداشت ماسه، باعث پایین رفتن سطح تراز آب و دشواری در آبگیری پمپاژها و کانالهای سنتی کشاورزان میشود. علاوه بر این، نفوذ آلایندههای سوختی ماشینآلات و افزایش رسوبات، کیفیت آب زراعی را به شدت کاهش داده و معیشت کشاورزان هشترودی را با خطر جدی مواجه کرده است.
شهرستان هشترود با داشتن جاذبههای طبیعی نظیر حاشیه رودخانه قرنقو، سالانه میزبان هزاران گردشگر طبیعتدوست است. مناظر بکر و درختزارهای گز، سایهساری برای مسافران و ریههای تنفسی منطقه محسوب میشوند. تبدیل کردن این تفرجگاههای طبیعی به کارگاههای استخراج شن و ماسه و منظرهای از درختان قطع شده، عملاً پتانسیل گردشگری منطقه را نابود میکند. هیچ گردشگری برای دیدن گودالهای عمیق و خاکهای زیر و رو شده سفر نمیکند.
تصریح قانون: ممنوعیت مطلق برداشت از رودخانههای دائمی
از منظر حقوقی، قانونگذار صراحتاً در ماده 45 قانون توزیع عادلانه آب و دستورالعملهای وزارت نیرو، برداشت مصالح از بستر رودخانههای دائمی را که موجب تغییر رژیم آبی و تخریب دیوارهها شود، ممنوع کرده است. همچنین طبق ماده 690 قانون مجازات اسلامی، هرگونه تخریب محیطزیست و تصرف عدوانی در منابع ملی جرمانگاری شده و مجازات حبس و رفع تصرف را در پی دارد. فعالیت در بستر قرنقو نه تنها یک تخلف اداری، بلکه یک جرم آشکار قضایی است.
درختان گز در علم مهندسی رودخانه، به عنوان بیو-آرماتور (آرماتورهای زیستی) شناخته میشوند. ریشههای این درختان خاک کنارهها را محکم نگه داشته و در زمان طغیان آب، سرعت جریان را کنترل میکنند. با قطع و ریشهکنی این درختان، رودخانه قرنقو در برابر بارشهای فصلی بیدفاع شده است. مسئولینی که امروز در برابر قطع این درختان سکوت کردهاند، فردا باید پاسخگوی سیلابهای ویرانگری باشند که به اراضی و روستاهای حاشیه رودخانه خسارت خواهد زد.
لزوم ورود مدعیالعموم به پرونده
با توجه به اینکه اداره محیطزیست شهرستان تاکنون اقدام موثری برای توقف این روند مخرب انجام نداده است، ورود دادستان محترم شهرستان هشترود به عنوان مدعیالعموم جهت صیانت از حقوق عامه ضروری است. این موضوع فراتر از یک تخلف ساده است، بحث بر سر نابودی میراث طبیعی و منابع آبی یک شهرستان است. توقیف ماشینآلات، جریمههای سنگین بازدارنده و الزام متخلفین به بازسازی و کاشت مجدد نهال، حداقل انتظاری است که افکار عمومی از دستگاه قضا دارد.
آنچه در قرنقو میگذرد نماد بارزی از توسعه ناپایدار است. قربانی کردن منابع تجدیدناپذیر طبیعی برای سود آنی یک پیمانکار یا پروژه عمرانی، خطایی استراتژیک است. ماسه و شن را میتوان از معادن کوهی تأمین کرد، اما اکوسیستم رودخانهای که طی هزاران سال شکل گرفته است، با هیچ بودجه و هزینهای قابل بازگشت نیست. مدیریت شهرستان نباید اجازه دهد که منافع کوتاه مدت عدهای خاص، آینده زیستی منطقه را ببلعد.
اگر امروز جلوی این غارتگری گرفته نشود، فردا جز بستری خشک، سنگی و عاری از حیات چیزی از قرنقو باقی نخواهد ماند. مردم هشترود، کشاورزان و فعالان محیطزیست منتظر اقدامی عملی و قاطع هستند. ادامه این روند یعنی امضای حکم مرگ یکی از زیباترین زیستگاههای طبیعی آذربایجان شرقی. هشدار میدهیم که تاریخ و طبیعت، سکوت مسئولین در برابر این اکوسید (بومکشی) را فراموش نخواهند کرد.



انتهای پیام/