به گزارش خبرنگاراقتصادی خبرگزاری تسنیم, ابوالفضل پاسبانی، استاد اقتصاد با حضور در پنل همایش تخصصی تنظیم روابط کار با محوریت حداقل دستمزد با اشاره به نقد سهجانبهگرایی و نقش دولت گفت: همه جا صحبت از سهجانبهگرایی است، اما به تعبیر رونالد کوز، دولت در واقع یک سوپرفرم، یک ابربنگاه است؛ بنابراین وی نتیجه گرفت که سهجانبهگرایی در عمل میتواند به دوجانبهگرایی تقلیل پیدا کند. او پرسش جدی مطرح کرد که آیا دولت در تعیین مزد، واقعاً بیطرف است؟ و افزود لازم است مشابه شورای اعتبار، نمایندهای از محیطهای علمی هم در فرایند تعیین مزد حضور داشته باشد.
دفاع از وزارت کار و مرز میان دولت و وزارتخانه
وی با تفکیک میان دولت و وزارت کار، از این وزارتخانه و شخص دکتر میدری دفاع کرد و افزود: به نظر او هر قدر این بیطرفیها بیشتر مورد تعرض قرار بگیرد، دولت میتواند به نیرویی تبدیل شود که نافی خودش است. وی تصریح کرد که منظور او از دولت، وزارت کار نیست و از شخص دکتر میدری و مجموعه وزارت کار که در هیئت دولت ایران در اقلیت هستند، دفاع میکند.
مزد منصفانه و روایات دینی
این استاد اقتصاد با استناد به روایات دینی، تعیین مزد پایینتر از حد منصفانه را مصداق ظلم دانست و تصریح کرد:بر اساس روایتی از حضرت پیامبر (ص)، اگر کسی مزد کارگری را کمتر از اندازه بدهد، باید خود را برای رفتن به دوزخ آماده کند، چرا که به او ستم شده است. وی افزود در دولتی که سخنان بزرگانش مزین به آیات و روایات است، باید دید «به اندازه» یعنی چه.
وی سه معنای اصلی برای به اندازه بودن مزد برشمرد و توضیح داد.
وی توضیح داد: اگر قراردادی مبنی بر افزایش سالانه معادل نرخ تورم بسته شده باشد، نقض این قاعده یعنی نقض همان به اندازه بودن و باید برای رفتن به دوزخ آمادگی اعلام شود. اگر مزد، نیازهای اساسی نیروی کار را پوشش ندهد، این مزد باید تعدیل شود.
وی با اشاره به اینکه مزد به اندازه تلاش باشد,افزود این به معنای آن است که چون نیروی کار همگن نیست و افرادی پرتلاش، خلاق و بهرهور وجود دارند، این تفاوتها باید در ساختار مزدی دیده شود.
پیامدهای مزد پایین: عار و مذلت نفس و کاهش بهرهوری
پاسبانی وضعیت کنونی مزد را به تعبیر خواجه نصیرالدین طوسی، عامل عار و مذلت نفس دانست و هشدار داد :کار در شرایط فعلی با این سطح مزدی میتواند موجب آر و مذلت نفس باشد. وی تبعات جدی این وضعیت را برشمرد که از جمله آن خروج فیزیکی و خروج روانی نیروی کار از محیط کار است. او افزود کاهش مزد حقیقی، حتماً کاهش بهرهوری را در پی دارد و این موضوع را در مقالات جور زاکرلس و جولی یلن اثبات شده دانست.
آثار رفتاری و اقتصادی کاهش مزد حقیقی
پاسبانی توضیح داد : وقتی مزد نیروی کار کم میشود، او ناچار است 2 یا سه بار در روز کار کند و به مشاغل جایگزین حمله کند، و افزود همین فرایند میتواند نرخ بیکاری را هم افزایش دهد. او تأکید کرد تلاش نیروی کار یک متغیر صلاحدیدی است و نیروی کار ماشین نیست.
رابطه مزد و سود / تناقض در سیاست مزدی
به گفته این اقتصاددان، در چارچوب رفتاری واقعی، میان مزد و سود رابطهای مثبت برقرار است. وی گفت: اگر بنگاه بهدنبال سودآوری بیشتر است و دولت رشد اقتصادی را از کانال بهرهوری میخواهد، کاهش سالانه مزد حقیقی، در واقع ضربه زدن به همین هدف است و یک رفتار متناقض محسوب میشود.
وفاداری نیروی کار و احساس عدالت
وی گفت: وفاداری نیروی کار تابع احساس او از منصفانه بودن رفتار کارفرما در مقایسه با سایر کارفرمایان است. وی تأکید کرد اگر میخواهیم نیروی کار با تمام وجود در فرایند تولید نقشآفرینی کند، باید احساس منصفانه بودن رفتار کارفرما را تقویت کنیم، زیرا مزد منصفانه میتواند منازعات محیط کار را کاهش داده و محیط را از خرابکاری به سمت همکاری سوق دهد.
پاسبانی با نقد نگاههای قرن نوزدهمی و بیستمی اضافه کرد : در آن نگاهها تصور میشود استخدامکننده قدرت اعمال سیری یا گرسنگی را دارد، اما وی متذکر شد که این قدرت اعمال فقط در راند اول است.
نظریه قبضه دولت
وی با اشاره به نظریه «قبضه دولت» افزود شاید گروههای ذینفوذ بتوانند دولت را قبضه کنند و نهادهای حقوقی را تحت تأثیر قرار دهند، اما وی هشدار داد: آنها فقط در راند اول میتوانند منافع خود را حداکثرسازی کنند و دومینو افکت سیاستها در نهایت به کل سیستم اصابت میکند.
این استاد اقتصاد تأکید کرد: وفاداری نیروی کار یک امر دوطرفه است و بیان کرد نمیشود فقط از کارگر کمکار گلایه کرد؛ زیرا عدم وفاداری، نوعی مسئولیتپذیری در قبال خانواده است وقتی بنگاه مایه تباهی زندگی او شده باشد. او در توصیف رابطه کارگر و کارفرما گفت که وفاداری و تلاش در محیط کار، نوعی مبادله هدیه است و نمیشود یک طرف هدیه بدهد و طرف مقابل او را تنبیه کند.
آمار غیرمنصفانه بودن مزد
پاسبانی گفت: در مطالعهای که حدود 12سال پیش انجام داده و نتایجش در کتابش آمده، نشان داده شد که حدود 72 درصد فعالان بازار کار (اعم از خبرگان کارفرمایی، کارگری و دانشگاهی) معتقدند مزد در ایران وضعیت غیرمنصفانهای دارد، و این عدد را برای نتیجهگیری درباره بهرهوری پایینتر کفایتبخش دانست.
رابطه تضعیف کارگر و رشد اقتصادی
این اقتصاددان با اشاره به آموزشهای پایه اقتصاد کار تأکید کرد: نیروی کار و سرمایه مکمل یکدیگرند و قدرت یک زنجیر به ضعیفترین حلقه آن است. او افزود اگر هر روز نیروی کار تضعیف شود، نباید انتظار رشد اقتصادی 2 رقمی یا هدفگیری بازارهای صادراتی را داشت. در نهایت پاسبانی تأکید کرد که باید به سمت طراحی یک بازی برد-برد بر پایه بازبینی شناختی و اصلاح ذهنیتها و حرکت به سمت پوشش همه ابعاد مزد منصفانه حرکت کرد.
انتهای پیام/