در ۸۷دادگاه بازرگان حاضر بودم/بازرگان،مسلمان بود اما از انقلاب خیلی فاصله داشت

در 87دادگاه بازرگان حاضر بودم/بازرگان،مسلمان بود اما از انقلاب خیلی فاصله داشت

خبرگزاری تسنیم: سیدمحمد غرضی می‌گوید: مهندس بازرگان یک مسلمان متعهد، متدین و مبارز ست ولی با انقلاب خیلی فاصله دارد. امام هم با این روش‌های مشروطه‌ای و بده و بستانی موافق نبودند والا ۱۵ خرداد بوجود نمی آمد.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، از طنین صدای قرآن برادر و توصیه به دقت در معانی قرآن تا سکوتش در فرنگ، 80 سال درازا داشت تا مهدی بازرگان از تدریس در دانشگاه، ریاست هیئت مدیره خلع ید از شرکت نفت انگلیسی، عضویت در جبهه ملی و تشکیل نهضت‌آزادی، به نخست‌وزیری و نمایندگی مجلس برسد و در نهایت دار فانی را نه در زمین بلکه در آسمان وداع بگوید و از میان مردم رخت بربندد.

سخن گفتن از مهدی بازرگان، کسی که گاهی از چارچوب‌ها می‌گریخت و به جای 20، نمره 22 در درس ترمودینامیک، به شاگردش مصطفی چمران داد، کمی سخت به نظر می‌آید. در این مسیر 80 ساله شاید برخی علاقه‌مند باشند که 80 سال زندگی مهندس بازرگان را سفید سفید و یا سیاه سیاه ببینند ولی هر دو این دیدگاه‌ها انسان را به بازرگان حقیقی نمی‌رساند و تنها برشی از زندگی او را به نمایش می‌گذارد. یکی از معدود افرادی که نه از تیره موافقین و نه از مخالفین بازرگان بوده و به گفته خودش تمام 87 جلسه دادگاه بازرگان را در پادگان عشرت‌آباد حاضر بوده، سیدمحمد غرضی است که در آن روزگار برای تحصیل در دانشگاه راهی تهران می‌شود. او که از معدود افرادی است که در آن دوران در متن حوادث بوده و اکنون نیز حافظه تاریخی‌اش کم‌مثال است، در این مصاحبه سعی می‌کند که بازرگان واقعی را به تصویر بکشد و حتی گاهی با خود کلنجار می‌رود و در نهایت می‌گوید «زبانم نمی‌گردد که بگویم مهندس فقط مبارز بود چون در نوع تحلیل و تفسیر و اعتقاداتش، جریان انقلابی از او ظاهر می‌شد.»

متن زیر بخش اول مصاحبه‌ با مهندس غرضی که پایانش به نیمه شب رسید، معطوف به سالهای 40 تا 55 زندگی سیاسی مرحوم مهندس بازرگان است که در قالب ویژه‌نامه «یک انقلاب و 3 بازرگان» تدوین شده است.

غرضی در این گفت‌و‌گو درخصوص اینکه اولین بار نام مهندس بازرگان را کجا شنیدید، گفت: هفده ساله بودم که واعظی از تهران به نام حاج آقای انصاری به اصفهان آمد و در سرایی سخنرانی می‌کرد و می‌گفت که رفته بودیم خانه مهندس بازرگان و به جای 17 مهر، 17 جانماز پهن کرده. او می‌خواست بگوید که در منزل آقای بازرگان 17 جانماز پیدا می‌شود و ایشان یک آدم متدینِ نمازخوانِ فعال است.

وی با بیان اینکه بعد از 15 خرداد، تنها اعلامیه‌ای با عنوان «دیکتاتور خون می‌ریزد» را مرحوم آیت‌الله طالقانی نوشت و به مرحوم عراق‌زاده دادند و او به صورت واحد 100 هزارتایی در تهران منتشر و توزیع کرد، افزود: بعد از توزیع بیانیه، ساواک فهمید چه اتفاقی افتاده است. آنها این اعلامیه را گردن نهضت آزادی انداختند و محاکمات آقای بازرگان و نهضت در سال 43 برگزار شد.

این فعال انقلابی با اشاره به محاکمات مرحوم بازرگان، تصریح کرد: تمام 87 جلسه محاکمه مرحوم بازرگان که در پادگان امام حسین(ع) که آن موقع به عنوان عشرت‌آباد معروف بود، را شرکت کردم. جلسات 2 تا 3 ساعت و نیم درازا داشت و پس از آن بلافاصله نوارش را «شرف عرضی» شاه می‌بردند.

غرضی ادامه داد: این دادگاه‌ها مذاکره‌ای بین نهضت آزادی و شاه بود و آقایان بازرگان و مرحوم طالقانی هم می‌دانستند چه کار می‌کنند.  به یاد دارم موقعی که آقای بازرگان می‌خواستند شاه را تحقیر کنند، گفتند قبل از آغاز به کار رسمی سد دز، شاه برای افتتاح رفت. در آنجا  چگونگی کارکرد سد را پرسید. مسئولین به او می‌گویند که آب می‌رود و پره‌های توربین را می‌گرداند. شاه تحمل نمی‌کند که حرف تمام شود و با صدای بلند و تند می‌گوید ایران یک کشور کم آب است؛ چرا آب را می‌برید به پره‌های توربین؟

وی درخصوص دیدار نهضت‌ازادی با امام خمینی(ره) و عدم قبول دیدار امام با آنان تحت عنوان نهضت‌آزادی اظهار داشت: در زمانی که رژیم می‌خواست آقای بازرگان و طالقانی را محاکمه کند، دادگاه طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی هم در جریان بود. این دو محاکمه تقریباً هم زمان انجام می‌شد و هر دو در عشرت آباد بود. وقتی ما به عنوان دانشجو به عشرت‌آباد می‌رفتیم، بین50 تا 150 نفر برای بازرگان می‌آمدند و دادگاه هم 70 نفر را راه می‌داد.

این فعالی انقلابی ادامه داد: ولی در مورد دادگاه مرحوم طیب حاج‌رضایی و اسماعیل رضایی 20-30 هزار نفر در پادگان برای حضور در دادگاه جمع می‌‌شدند. اصلاً تفاوت خیلی زیاد اجتماعی بین این دو جریان بود، یعنی در مورد مرحوم طیب آن موقع به صورت وسیع از جنوب شهر مردم جلوی پادگان جمع می‌شدند که خودش یک نمایش قدرت بود ولی در مورد این آقایان، این اتفاق نمی‌افتاد.

غرضی درخصوص دیدگاه مرحوم بازرگان به مبارزه گفت: مهندس بازرگان در محاکماتشان می‌گفتند «این آخرین دادگاهی است که تشکیل می‌شود و مشروطه را قبول دارد؛ مِن بعد دادگاهی که تشکیل شود، قانون اساسی را قبول ندارد.» البته این اتفاق هم افتاد، یعنی بعد از اینکه سران نهضت آزادی محاکمه شدند، از سال‌های 44 و 46 و48 و 50 به بعد، هر چه دادگاه تشکیل شد، دادگاه کسانی بود که دیگر به مشروطه و نظام شاهنشاهی اعتقادی نداشتند.

وی از عدم مقابله نهضت‌ازادی با جریان انقلاب اسلامی پیش از 22 بهمن گفت و تصریح کرد: جریان انقلاب همه جریانات سیاسی موجود در جامعه از جمله حزب توده، منافقین و نهضت آزادی را محو کرد و آنان هیچ اثری در انقلاب نداشتند؛ نه شعاری داشتند و نه جمعیتی و نه کسی از این‌ها حمایت می‌کرد.

این فعال انقلابی درخصوص نقش و وزن نهضت‌آزادی در پیروزی مبارزات  با تاکید بر اینکه اصلاً نقش امام با نهضت‌آزادی قابل مقایسه نیست و آنها وزنی نداشتند، خاطرنشان کرد: جریانات اجتماعی مثل نهضت آزادی و جبهه ملی در قبل از سال‌های 42 از جریانات اجتماعی تاثیرگذار بودند ولی بعد از 15 خرداد 42 دیگر تاثیر‌گذار نبودند.

غرضی درخصوص تظاهرات نیروهای انقلابی و طرفداران نهضت‌‌آزادی اظهار داشت: جریان 15 خرداد یک جریان تمام عیارِ ضد رژیم است. مردم به صورت کامل ایستادند و شهید دادند و یک مقاومت مستقیم را نشان دادند. من جمعیتی را که در روزهای 13و 14و 15خرداد در سبزه میدان و اطراف شمس‌العماره دیدم، قابل مقایسه با تظاهرات نهضتی‌ها نبود. وقتی که جبهه ملی یا نهضت آزادی تظاهراتی می‌گذاشتند، تعداد بسیار کمی می‌آمدند و آنها را هم معمولاً با یک ماشین آب‌پاش و  پلیس باطوم به دست، متفرق می‌کردند.

به گفته وی، در اول بهمن سال 40 که بین شاه و امینی دعوا شده بود و در دانشگاه تظاهرات شد و این اولین باری بود که گاردی‌ها با چوب و چماق در دانشگاه ریختند و همه را زدند و کسی یارای مقاومت نداشت. تفاوت بین نیروهای نهضت و جبهه ملی و آن نیروی مردمی امام خمینی(ره) خیلی زیاد بود.

این فعال انقلابی شروع ایرادات به نهضت‌آزادی را مربوط به مرامنامه‌شان دانست و تصریح کرد: وقتی جوانان مرامنامه نهضت آزادی را که در آن آمده بود، ایرانی، مصدقی و مسلمان هستیم، دیدند و با جریانهای اصفهان و 30 تیر و 28 مرداد اصفهان مقایسه کردند، برای بسیاری از جوانان نسبت به نهضت‌آزادی، بی‌میلی پیدا شد که مثلاً یعنی چه که ما مصدقی هستیم؟

غرضی درخصوص مرحوم بازرگان گفت: تصور مهندس از اداره کشور، یک دولت درست و حسابی، چارچوب‌دار و منطقی و خیلی منظم که کسی در آن دروغ نگوید و... بود و با اینکه یک دفعه بزنیم سیستم حکومتی را از بین ببریم، خیلی موافق نبود. به همین دلیل وقتی که نخست‌وزیر شدند، بلافاصله با گرفتاری‌های زیادی روبه‌رو شدند و استعفا دادند و رفتند. مهندس یک مسلمان متعهد، متدین و مبارز ست ولی با انقلاب خیلی فاصله دارد. امام هم با این روش‌های مشروطه‌ای و بده و بستانی موافق نبودند والا 15 خرداد بوجود نمی‌آمد.


*تسنیم: شما اولین بار با آقای بازرگان از کجا آشنا شدید و نامشان را شنیدید؟

-غرضی: در سال 1337، هفده ساله بودم که واعظی از تهران به نام حاج آقای انصاری به اصفهان آمد و در سرایی سخنرانی می‌کرد و می‌گفت که رفته بودیم خانه مهندس بازرگان و به جای 17 مهر، 17 جانماز پهن کرده. او می‌خواست بگوید که در منزل آقای بازرگان 17 جانماز پیدا می‌شود و ایشان یک آدم متدینِ نمازخوانِ فعال است. آن موقع من اسم بازرگان به گوشم رسید.

* تسنیم: در آن زمان ساکن اصفهان بودید؟

-غرضی: بله! من متولد اصفهانم و آن موقع در اصفهان زندگی می‌کردم.

* تسنیم: چه طور شد که به تهران آمدید؟

- غرضی: وقتی که در دانشکده فنی دانشگاه تهران قبول شدم، به تهران آمدم.

* تسنیم: در چه سالی در دانشگاه قبول شدید؟

- غرضی: من سال 1340 به تهران آمدم ولی بین سال‌های 37 تا 40 که وقایع ایران خیلی تند و تیز شده بود، بالاخص نهضت مقاومت ملی توسط مرحوم بازرگان و آقای زنجانی (آقا سید رضا و سید ابوالفضل) و مرحوم محمد تقی شریعتی و... تشکیل شد، کم‌کم با نهضت مقاومت آشنا شدم و بعد در سال‌های 39 که کِنِدی در آمریکا روی کار آمد، ایران وارد فاز سیاسی شد و من هم در جلسات نهضت شرکت می‌کردم.

*تسنیم: آن موقع آقای بازرگان در دانشگاه تهران تدریس داشتند؟

- غرضی: به گمانم آقای بازرگان تا سال 1343 در دانشگاه تدریس می‌کردند ولی از سال 42 که زندانی شدند کم‌کم آمدنشان به دانشگاه قطع شد. هم سال42 و هم 43 دستگیر شدند.

* تسنیم: علت دستگیری مهندس بازرگان چه بود؟

- غرضی: بعد از 15 خرداد، تنها اعلامیه‌ای که منتشر شد به عنوان اعلامیه «دیکتاتور خون می‌ریزد» را مرحوم آیت‌الله طالقانی نوشت و به مرحوم عراق‌زاده دادند و او به صورت واحد 100 هزارتایی در تهران منتشر و توزیع کرد و بعد ساواک تازه فهمید چه اتفاقی افتاده است. آنها این اعلامیه را گردن نهضت آزادی انداختند و محاکمات آقای بازرگان و نهضت در سال 43 برگزار شد.

* تسنیم: گویا آقای بازرگان در دادگاه گفته بوده که این اعلامیه اصلاً کار ما نبوده و یک عده جوان خودسر این را منتشر کردند.

- غرضی: نشرش درست است ولی روی متنش کار آنها بود. رژیم می گفت نشرش کار نهضت‌آزادی است ولی نهضت‌آزادی می‌گفتند ما منتشر نکردیم. می‌گفتند جوان‌ها منتشر کردند.

*بازرگان شجاع و رک‌گو بود

* تسنیم: آقای بازرگان این سخن را برای عدم محکومیت در دادگاه گفت و یا اینکه معتقد به قیام مردم نبود؟

- غرضی: نه! واقعیت‌ها را می‌گفت چون آن‌ها که امکان نشر اطلاعیه را نداشتند. آقای بازرگان را هرگز به عنوان آدم غیر شجاع و غیر رک‌گو نمی‌شناسم. من تمام محاکمات ایشان (87 جلسه) که در همین پادگاه امام حسین(ع) که آن موقع به عنوان عشرت‌آباد معروف بود، را شرکت کردم و شاهد قضیه هستم. رژیم گفت که شما اعلامیه را منتشر کردید و آنها هم گفتند که نخیر ما نشر نکردیم.

* تسنیم: شما که در دادگاه‌های آقای بازرگان بودید، جمع‌بندی‌تان از دادگاه‌ها و ناگفته‌هایتان چیست؟

- غرضی: این‌ها بسیار بسیار مفصل بحث کردند، یعنی 87 جلسه دادگاه و تجدید نظرش طول کشید. دادگاه حدود 2 یا 3ساعت و نیم طول می‌کشید و پس از آن بلافاصله نوارش را می‌بردند. ما از مامورین می‌شنیدیم که می‌بردند «شرف عرضی».

*تحقیر شاه توسط بازرگان

*تسنیم: شرف عرضی یعنی چه؟

- غرضی: یعنی صوت دادگاه را می‌بردند به عرض شاه برسانند. در حقیقت این دادگاه‌ها مذاکره‌ای بین نهضت آزادی و شاه بود. دائماً هم بحث‌هایی مطرح می‌شد و آقایان بازرگان و مرحوم طالقانی هم می‌دانستند چه کار می‌کنند. در آن زمان، قره‌باغی رئیس دادگاه بود و خیلی حساسیت نشان می‌داد. به یاد دارم موقعی که آقای بازرگان می‌خواستند شاه را تحقیر کنند، گفتند قبل از آغاز به کار رسمی سد دز، شاه برای افتتاح رفت. در آنجا  چگونگی کارکرد سد را پرسید. مسئولین به او می‌گویند که آب می‌رود و پره‌های توربین را می‌گرداند. شاه تحمل نمی‌کند که حرف تمام شود و با صدای بلند و تند می‌گوید ایران یک کشور کم آب است؛ چرا آب را می‌برید به پره‌های توربین؟ این حرف را مهندس زدند و قره‌باغی از جایش بلند شد و گفت آقا توهین کردی و بازرگان گفت من کی توهین کردم؟ خلاصه بین مرحوم بازرگان و قره‌باغی در دادگاه دعوا شد. آقای بازرگان گفت نوار را برگردانید. قره‌باغی گفت من رئیس دادگاهم و نمی‌گذارم نوار برگردد. در این 87 جلسه دادگاه، تمام شریانهای حیاتی کشور مورد بحث قرار گرفت.

* تسنیم: د رآن زمان همه دادگاه‌ها علنی بود و یا فقط این‌ دادگاه علنی بود؟

- غرضی: نه! فقط این دو دادگاه علنی بود.

* تسنیم: چرا؟

- غرضی: خب آن زمان مقارن با حضور کِندی در ریاست‌جمهوری آمریکا بود و حکومت می‌خواست بگوید که ما حقوق‌بشر را رعایت می‌کنیم. این دو دادگاه یعنی مرحوم بازرگان و طیب‌ حاج‌رضایی و اسماعیل رضایی را آزاد گذاشتند. البته مردم به دادگاه می‌رفتند ولی چیزی در روزنامه‌ها منعکس نمی‌شد. حتی محکومیت بازرگان و مرحوم طالقانی  هم در روزنامه‌ها نیامد ولی محکومیت طیب آمد.

* تسنیم: عدم انتشار حکم در مطبوعات، علت خاصی داشت؟

- غرضی: مطبوعات آن زمان آزاد نبود و حدود 50-60 نفر هم به دادگاه می‌رفتند، بنابراین زیاد مردم از ماجرا آگاه نمی‌شدند.

*تسنیم: موضع نهضت آزادی درخصوص قیام 15 خرداد چه بود؟

-غرضی: بله! ببینید در 15 خرداد هیچ کس حرف نزد الا همین اطلاعیه‌ای که مرحوم طالقانی نوشتند و به همین مناسبت هم ایشان و مهندس بازرگان به ده سال محکوم شدند. خب این اعلامیه را پای آنها گذاشتند و محکوم‌شان کردند.

* تسنیم: مگر آقای بازرگان قبل قیام 15 خرداد دستگیر نشدند؟

- غرضی: آن اتفاق افتاد که اینها را دستگیر کردند. بعد دو روز، آزاد شدند و دومرتبه اینها را دستگیر کردند و اعلامیه را به آنها چسباندند.

* تسنیم:  آن موقع بازرگان و طالقانی در زندان بودند؟

- غرضی: ببینید زندان بودند، آزادشان کردند و دوباره دستگیرشان کردند که نقشه بود.

* دیدار نهضت آزادی با امام خمینی (ره)

* تسنیم: ارتباط نهضت آزادی با علما به خصوص امام خمینی(ره) در آن برهه چگونه بود؟

- غرضی: من کاملاً در جریانم. ببینید قیام 15 خرداد انجام شد و بعد امام آزاد شدند و این سه بزرگوار، مرحوم آیت الله طالقانی و آقای بازرگان و دکتر سحابی، برای دیدن امام به قم رفتند. در آنجا به فرزند امام اعلام کرده بودند که به عنوان نهضت آزادی می‌خواهند بیایند و با امام صحبت کنند. امام فرموده بودند من نهضت آزادی را نمی‌شناسم؛ اگر به عنوان خود اشخاص می‌‌خواهند تشریف بیاورند و الا نه. آنها هم  گویا به عنوان اشخاص رفتند و ملاقات کردند.

* تسنیم: در خاطرات سال 41 آقای سحابی آمده که نهضت آزادی به قم می‌رود تا با برخی از مراجع و علما دیدار کنند یکی از آنها آقای شریعتمداری و یکی هم حضرت امام بوده. امام، آنها را قبول نمی‌کند و در نهایت امام خمینی قبول می‌کنند در منزل علامه طباطبایی دیداری داشته باشند. آقای سحابی می‌گوید در این دیدار امام به آقای بازرگان می‌فرمایند که به «من نقشه ندهید، من خودم بلدم.»

- غرضی: حرف آقای سحابی حتماً صحت دارد. اتفاقی که من می‌گویم، به صورت عام منتشر شد. این مطلبی که شما می‌فرمایید به صورت خاص بوده و اینها با هم تضاد ندارد.

* تفاوت دادگاه طیب و مرحوم بازرگان

* تسنیم: بعد از این جریان، رابطه نهضت آزادی با حضرت امام و جریانات انقلابی چه طور بود؟ برخی‌ها مثل آقای مهدوی‌کنی معتقدند و در کتاب خاطراتش آورده که نهضت آزادی بیشتر متمایل به این بود که شاه سلطنت کند،نه حکومت.

- غرضی: ببینید من یک گزارشی به شما بدهم که شاید تفاوت بین نهضت امام و آقایان نهضت آزادی در همین مقایسه‌ای که می‌کنم کفایت کند. در زمانی که رژیم می‌خواست آقای بازرگان و طالقانی را محاکمه کند، دادگاه طیب و اسماعیل رضایی هم در جریان بود. این دو محاکمه تقریباً هم زمان انجام می‌شد و هر دو در عشرت آباد بود.

وقتی ما به عنوان دانشجو به عشرت‌آباد می‌رفتیم و در صف می‌ایستادیم تا به دادگاه برویم، بین50 تا 150 نفر برای بازرگان می‌آمدند و دادگاه هم 70 نفر را راه می‌داد. ولی در مورد دادگاه مرحوم طیب و اسماعیل رضایی 20-30 هزار نفر در پادگان برای حضور در دادگاه جمع می‌‌شدند. اصلاً تفاوت خیلی زیاد اجتماعی بین این دو جریان بود، یعنی در مورد مرحوم طیب و اسماعیل رضایی آن موقع به صورت وسیع از جنوب شهر مردم جلوی پادگان جمع می‌شدند که خودش یک نمایش قدرت بود ولی در مورد این آقایان، این اتفاق نمی‌افتاد.

*بازرگان: ما آخرین کسانی هستیم که مشروطه را قبول داریم

برای این که مساله روشن شود برایتان بگویم که مهندس بازرگان در محاکماتشان این را می‌گفتند که «این آخرین دادگاهی است که تشکیل می‌شود و مشروطه را قبول دارد؛ مِن بعد دادگاهی که تشکیل شود، قانون اساسی را قبول ندارد.» البته این اتفاق هم افتاد، یعنی بعد از اینکه سران نهضت آزادی محاکمه شدند، از سال‌های 44 و 46 و48 و 50 به بعد، هر چه دادگاه تشکیل شد، دادگاه کسانی بود که دیگر به مشروطه و نظام شاهنشاهی اعتقادی نداشتند.

* تسنیم: یعنی اینکه آقای بازرگان تحولات را در همان ساختار نظام شاهنشاهی می‌پذیرفت؟

- غرضی: در دادگاه بیان می‌کردند که ما مشروطه را قبول داریم ولی مِن بعد کسی شاهنشاهی و مشروطه را قبول نخواهد داشت. آنها نمی‌گفتند که شاه باید برود.

* مهندس بازرگان مبارز انقلابی بود

* تسنیم: قانون مشروطه این را پذیرفته بود که شاه همچنان در ساختار باشد و فقط به جای حکومت، سلطنت کند.

- غرضی: آنها بیشتر از این را می‌گفتند و می خواستند سلطنت باشد ولی محدود شده. در آن زمان می‌گفتند که تا کنون قانونی در مجلس تصویب نشده که شاه امضا نکند، بنابراین برای شاه یا رضا شاه همچنین مقبولیتی را درست کرده بودند. بازرگان کمی قانون مشروطه را هم زیر سوال می‌برد، یعنی مهندس هم مبارز بودند هم انقلابی بودند. من زبانم نمی‌گردد که بگویم مهندس فقط مبارز بود چون در نوع تحلیل و تفسیر و اعتقاداتش، جریان انقلابی از او ظاهر می شد ولی شرایط آن موقع بیش از این اجازه نمی‌داد که مهندس صحبت کند زیرا سیر تحولات خیلی تندتر از آن بود که فکر کنید.

* انقلاب همه احزاب را محو کرد

* تسنیم: نهضت آزادی و آقای بازرگان خود را با جریان انقلاب تطبیق دادند یا همان...

- غرضی: آنها قبل از 22 بهمن، در مقابل انقلاب نایستادند، ولی جریان انقلاب همه جریانات سیاسی موجود در جامعه از جمله حزب توده، منافقین و نهضت آزادی را محو کرد و آنان هیچ اثری در انقلاب نداشتند؛ نه شعاری داشتند و نه جمعیتی و نه کسی از این‌ها حمایت می‌کرد. اولین کار انقلاب از بین بردن شعارهای سیاسی دگراندیشان بود. انقلاب رنگ و لعاب آنان را در جامعه ریخت و همه را به عقب جامعه فرستاد.

* تسنیم: در این شرایط که مردم یک گام که نه چندین گام از جریان نهضت جلوتر بودند، پس طبعاً شعارهای مردم با نهضت هم متفاوت بود...

- غرضی: اصلاً چرا شما انقلاب را با نهضت آزادی و حزب توده و منافقین و اینها مقایسه می‌کنید؟ این کار را نکنید زیرا گمراه می‌شوید. انقلاب به معنی واقعی‌ می‌خواست هویتی را که از او نفی شده را، به دست آورد. ملت ایران تحقیر شده بودند و گرفتار،گیر پدر و پسر بودند و اصلاً حاضر نبودند از آنها به عنوان کسانی که حکومت می‌کردند، یاد کنند. انقلاب جریان شاهنشاهی را قبل از این که شاه از ایران فرار کند، به فراموشی سپرده و  تمام کرد. بقیه جریان‌های اجتماعی هم به دنبالش محو شدند.

* وزن و تاثیر جریانات سیاسی در پیروزی انقلاب

* تسنیم: نهضت‌آزادی در پیروزی قیام مردم و انقلاب اسلامی چقدر وزن داشته است؟

-غرضی: هیچی! اصلاً نقش امام با نهضت‌آزادی قابل مقایسه نیست و آنها وزنی نداشتند. جریانات اجتماعی مثل نهضت آزادی و جبهه ملی در قبل از سال‌های 42 از جریانات اجتماعی تاثیرگذار بودند ولی بعد از 15 خرداد 42 دیگر تاثیر‌گذار نبودند. پس از آن مبارزات مسلحانه بورس شد و تا جایی که می‌توانست جذابیت عام داشته باشد، دنبال شد. زمانی که هم که مبارزات جذابیت عام را از دست دادند، مثل همین تغییر ایدئولوژی مجاهدین خلق، همه رنگ باختند. شما هر چه تحقیق کنید به این نتیجه می‌رسید که انقلاب از گروه‌ها و سیستم‌های سیاسی بسیار بسیار فاصله داشت. انقلاب چیز دیگری است و گروه‌ها کارهای دیگری می‌کردند.

* تفاوت تظاهرات نهضتی‌ها و نیروهای مردمی امام

* تسنیم: اشاره به اختلاف چشمگیر حضار برای دادگاه طیب و آقای بازرگان  کردید. علت این استقبال بیش از حد به اینها و اقبال کم‌تر به جریان نهضت آزادی چه بود؟

- غرضی: خب این استقبال از ناحیه قیام 15 خرداد بود. جریان 15 خرداد یک جریان تمام عیارِ ضد رژیم است. مردم به صورت کامل ایستادند و شهید دادند و یک مقاومت مستقیم را نشان دادند. من جمعیتی را که در روزهای 13و 14و 15خرداد در سبزه میدان و اطراف شمس‌العماره دیدم، قابل مقایسه با تظاهرات نهضتی‌ها نبود. اصلاً وقتی که جبهه ملی یا نهضت آزادی تظاهراتی می‌گذاشتند، تعداد بسیار کمی می‌آمدند و آنها را هم معمولاً با یک ماشین آب‌پاش و  پلیس باطوم به دست، متفرق می‌کردند ولی 15 خرداد چیز دیگری بود.

از من پرسیدند که بهترین روزی که در زندگی‌ات به یاد داری چه روزی است؟ گفتم 15 خرداد که مقاومت مردم در مقابل ظلم و زور و تفنگ و تانک قدرت‌نمایی می‌کرد، بهترین روز زندگی‌ام بود. بین نهضت آزادی و مرحوم طیب و اسماعیل رضایی خیلی فرق است. حکومت هرچه فشار آورد که مرحوم طیب و رضایی بگویند از عبدالناصر  پول گرفتند و... آنها اصلاً زیر بار نرفتند و شجاعانه ایستادند. وقتی که حکم آقایان امانی و بخارایی و اینها را خواندند، اینها کفن پوشیده بودند و همان جا هر 6 نفرشان به سجده افتادند. آنها خیلی محکم و انقلابی از امام و 15 خرداد دفاع می‌کردند. این طرف سمت نهضت آزادی، بحث مشروطه و شاه بود و آن طرف سمت مردم، بحث مذهب و دین و امام خمینی(ره) بود. این دو جریان خیلی تفاوت اساسی با هم دارند.

* تسنیم: در میتینگ‌های نهضت آزادی چند نفر شرکت می کردند؟

- غرضی: اینها معمولاً همه با هم (جبهه ملی و نهضت آزادی) از دانشگاه‌ها با هم می‌آمدند و مردم کمتر به جمع آنان می‌پیوستند. جریان دانشجویی، جریانی روشنفکرانه است. در تظاهرات آنها جمعیت خیلی کم نبود ولی قدرت مقاومت نداشتند. مثلاً در اول بهمن سال 40 که بین شاه و امینی دعوا شده بود و ما در دانشگاه تظاهرات کردیم، اولین باری بود که گاردی‌ها با چوب و چماق در دانشگاه ریختند و همه را زدند و کسی یارای مقاومت نداشت. می‌خواهم بگویم تفاوت بین نیروهای نهضت و جبهه ملی و آن نیروی مردمی امام خمینی(ره) خیلی زیاد بود.

* «درود بر مصدق» شعار طرفداران نهضت‌آزادی

* تسنیم: طرفداران نهضت آزادی و جبهه ملی در تظاهراتشان چه شعارهایی می‌دادند؟

- غرضی: معمولاً شعارهای سیاسی می‌دادند و وقتی که می‌خواستند خیلی قوی عمل کنند، یک درود بر مصدقی می‌گفتند.

* تسنیم: آیا با رژیم مقابله می‌کردند و علیه آن شعار می‌دادند؟

- غرضی: آن وقت مصدق زنده بود. شعارهایشان درود بر مصدق یا آزادی و استقلال بود ولی حرف مبارزه با رژیم را اصلاً نمی‌زدند.

* تسنیم: استقلال، آزادی که می‌گفتند، بعدش جمهوری اسلامی نمی‌‌گفتند؟

- غرضی: کجای کاری برادر؟ قضیه‌ای را بگویم. من بعد از 17 شهریور خدمت امام(ره) بودم که شنیدم شعاری «برابری، برادری، حکومت عدل علی» در آمده بود. رفتم خدمت ایشان و گفتم که همچنین چیزی در شعار مردم است. ایشان هیچ عکس‌العملی نشان نداد. یک ماه بعدش خبر آمد که مردم شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» سر می‌دهند. ما رفتیم به امام گفتیم. امام به این سه-چهار تا کلمه چسبیدند. من معتقدم «استقلال،آزادی،جمهوری اسلامی» انزل من السماء است و مال بشر نیست. این شعار یکدفعه در محور مبارزات درآمد و هیچ کس مدعی نیست که ما این را گفتیم.نه هیچ اطلاعیه و حزبی و نه هیچ گروهی، هرگز این را نگفتند. این شعار یک دفعه از لا‌به‌لای جمعیت درآمد.

* بی‌میلی جوانان به نهضت‌آزادی به خاطر مصدقی بودن

* تسنیم:همانطور که اشاره کردید در زمان قیام مردم در سال 42، عملکرد نهضت آزادی و دفاعیات بازرگان نشان دهنده فاصله محسوس آنها با مردم دارد. نهضت آزادی در ابتدای تاسیس در مرام‌نامه اشاره کرده‌اند که مصدقی هستیم. تاکید بر مصدقی بودن نهضت آزادی، چقدر با افق دیدی مردم فاصله داشت؟

-غرضی: بله! می‌گفتند مصدقی و مسلمان هستیم. اینها در سال 40 این حرف را زدند. من در اصفهان دیده بودم که وقتی اسرائیل تشکیل شد، یک هفته توسط حاج میرزا علی آقای شیرازی(ره) شهر تعطیل شد و نسبت به تشکیل دولت اسرائیل عکس‌العمل نشان دادند. در همان سال هم منشور سازمان ملل را در مسجد اصفهان با کلام حضرت امیرالمومنین (ع) به مالک اشتر مقایسه می‌کردند و به طور کلی منشور سازمان را نسبت به کلام حضرت امیر(ع) حقیر می‌شمردند. وقتی جوانان مرامنامه نهضت آزادی را که در آن آمده بود، ایرانی و مصدقی و مسلمان هستیم، دیدند و با جریانهای اصفهان و 30 تیر و 28 مرداد اصفهان مقایسه کردند، برای بسیاری از جوانان نسبت به نهضت‌آزادی، بی‌میلی پیدا شد که مثلاً یعنی چه که ما مصدقی هستیم؟ ایرادات از اینجا شروع شد.

* تسنیم: مصدق و آقای بازرگان در چه حوزه‌هایی با هم اشتراک نظر و در چه حوزه‌هایی با هم اختلاف‌نظر داشتند؟

- غرضی: مصدق یکی از رهبران نهضت ملی صنعت نفت ایران بوده. بالاخره ما می‌دانیم که مرحوم کاشانی زودتر نهضت را شروع کرده است. به هر حال مصدق در بین سال‌های 1320 تا 1330 شخصیتی است که نیروهای فعال را جذب می‌کند و مهندس بازرگان هم در آن موقع جذب دستگاه سیاسی مرحوم مصدق می‌شود و در شرکت نفت ملی ایران در خوزستان مسئولیت می گیرد. مرحوم بازرگان نسبت به مصدق احترام رهبری قائل بود و او را به عنوان رهبر نهضت ملی می‌شناخت و با او همکاری می‌کرد.

اینها مصدق را قبول داشتند. خوشان تعریف کردند که در سال 1340 وقتی که جبهه ملی دوم تشکیل شد و مردم به آن اعتماد کردند و آمدند در تظاهرات شرکت کردند،جبهه ملی بختیار را مامور می‌کند که در  سخنرانی جبهه ملی شرکت کند و به او می‌گوید که اصلاً از سنتو صحبت نکند. سنتو مجموعه‌ای بود که ترکیه، ایران، عراق، انگلستان و پاکستان در آن بودند. این پیمان نمونه‌ای از پیمان‌های دول طرفدار آمریکا بود که در جنوب شرق آسیا و آمریکای لاتین هم بسته شده بود تا جلوی نفوذ و بسط کمونیست‌ها گرفته شود. در جنوب شرق آسیا، سیتو درست  شده بود. بختیار علی‌رغم توصیه، گفت ما از سنتو خارج می شویم. وقتی اعتراض کردند که چرا تو این حرف را زدی جوابش این بود که اختلافات زیادی بین طرفداران مصدق سر این قضایا است. در هر صورت مهندس بازرگان و مرحوم طالقانی و عده‌ای دیگر از جبهه ملی جدا شدند. و نهضت آزادی را تشکیل دادند.

* تسنیم: آقای یدالله سحابی می‌گفت ما در جبهه ملی گفته‌ایم که انشعابی از شما نیستیم، ما همه یکی هستیم ولی حالا مقداری دید مذهبی هم داریم.

- غرضی: نمی‌خواستند گردنشان بیفتد که انشعاب کردند ولی طرفداران نهضت آزادی با جبهه ملی فرق می کردند. مثلاً تفاوت بین آقای بنی‌صدر و احمد سلامتیان با آقای عزت‌الله سحابی یا آقای شیبانی چقدر است؟ اینها خیلی تفاوت دارند. بنی‌صدر و احمد سلامتیان طرفداران جبهه ملی‌اند و عزت الله سحابی و آقای شیبانی طرفداران نهضت آزادی‌اند. ببینید تفاوت بین آدم‌ها چقدر است؟

* تسنیم: آقای بازرگان از ده سال محکومیت، کمتر از نصف آن را در زندان بودند و بعد آزاد شدند.

- غرضی: بله! در موقع تاج گذاری آزادشان کردند.

* تسنیم: عفو خورند؟

- غرضی: نه آزادشان کردند.

* پاسخ بازرگان به ساواک درباره انقلاب

* تسنیم: بعد از  تحمل زندان، نگاه آقای بازرگان به دولت تغییر کرد؟یعنی بعد از زندان ایشان نسبت به رژیم تندتر شد یا همان عقیده  محدود کردن شاهنشاهی را داشت؟

- غرضی: نه، مهندس دیگر متوجه بودند. آن زمان گروه‌های نظامی-سیاسی در کشور شکل گرفته بود و مهندس هم اعتبارش به این چیزها نبود که بیاید جزو نیروهای سیاسی- نظامی قرار گیرد. او شعارهای اینها را می‌شنید و می‌فهمید که رژیم در چه گرفتاری‌ای قرار گرفته است. بازرگان طوری رفتار می‌کرد که حرفهایش به نفع رژیم تمام نشود. موقعی که ساواکی ها به مهندس گفتند که اینها را محکوم کن، گفته بود که شما دست از کارهایتان بردارید اینها خود به خود محکوم می‌شوند. یک همچنین حرفی. می‌دانم از مهندس می‌خواستند که کارهای نظامی-سیاسی را محکوم کند و او گفته بود که شما دست از کارهایتان بردارید همه چیز درست می‌شود.

* بازرگان مسلمان متعهد و مبارز ولی فاصله‌دار از انقلاب بود

* تسنیم: یکی از انتقادات مهندس به جریان انقلاب این بوده که چرا برای امام خمینی(ره) سه تا صلوات می فرستید ولی برای پیغمبر(ص) یکی؟

- غرضی: خیلی چیزهای دیگری شنیدم. مثلاً اینکه شما منتظر بودید باران بیاید، سیل آمد. بالاخره تصور مهندس از اداره کشور، یک دولت درست و حسابی، چارچوب‌دار و منطقی و خیلی منظم که کسی در آن دروغ نگوید و... بود و با اینکه یک دفعه بزنیم سیستم حکومتی را از بین ببریم، خیلی موافق نبود. به همین دلیل وقتی که نخست‌وزیر شدند، بلافاصله با گرفتاری‌های زیادی روبه‌رو شدند و استعفا دادند و رفتند. مهندس یک مسلمان متعهد، متدین و مبارز ست ولی با انقلاب خیلی فاصله دارد. حرف آقای سحابی که از قول امام می‌گوید من می‌دانم خودم چه کار بکنم، آن حرف درست است. اصلاً امام با این روش‌های مشروطه‌ای و بده و بستانی موافق نبودند والا 15 خرداد بوجود نمی آمد.

* تسنیم: در خاطرات آقای مهدوی‌کنی آمده که نهضت آزادی و آقای بازرگان قبل از سال 42 با آقای شریعتمداری ارتباطاتی داشته‌اند..

- غرضی: خب! بالاخره آقای بازرگان ترک است و شریعتمداری هم ترک است. با هم ارتباط داشتند و می‌رفتند و می‌آمدند.

* تسنیم: آقای بشارتی هم در کتاب خاطرات خود از جلسات مخفی جبهه ملی و نهضت آزادی با آقای شریعتمداری برای پشتیبانی از دولت بختیار  گفته و آورده که بازرگان در کتاب «انقلاب ایران در دو حرکت» نوشته که توافق ضمنی بین بختیار و رهبران مذهبی و شریعتمداری و چند عالم دیگر وجود داشت. او با ابراز تاسف از عدم ملاقات بختیار و امام می‌نویسد که اگر بختیار با امام ملاقات می‌کرد و از ایشان برای خود تائید می‌گرفت که نخست وزیر بماند، از اتلاف نیروها و...جلوگیری می‌شد.

- غرضی: بله! درست است. بین شریعتمداری و عده‌ای از روحانیون من جمله حائری (پسر آقای حائری) که سلطنت‌طلب بودند، ارتباط بود ولی امام همه این‌ها را بر هم زدند.

* تسنیم: بعد از انقلاب این ارتباط با آقای شریعتمداری و نهضت و آقای بازرگان برقرار بود؟

- غرضی: والا به نظرم نمی‌آید که ارتباطی برقرار بوده باشد. من بعداً به سپاه و کردستان و خوزستان رفتم و دچار آن مسائل متعدد شدم و گرفتاری‌هایی را دنبال کردم. ممکن است اطرافیانشان مانند قطب‌زاده، یزدی یا بنی‌صدر ارتباطاتی می‌داشتند ولی ارتباط بازرگان را مطلع نیستم.

بخش دوم این مصاحبه طی روزهای آتی منتشر خواهد شد.

***گفت‌و‌گو از صادق امامی

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon