به گزارش گروه بین¬الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری بانوراما الشرق الاوسط، تعدادی از نویسندگان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با قلم فرسایی در مورد خطرات ناشی از قدرت اتمی ایران برای منطقه، بر لزوم اقدام جدی به منظور مقابله با این خطر تاکید دارند، اما نگاهی منطقی به مقالات و نوشتههای آنان نشان میدهد که این مطالب چیزی جز سخنان بیهوده و برگرفته از خیالبافی های بچهگانه نیست.
از بین این نویسندگان برخی تاکید دارند که نظام ایران، چارچوب و قالب ثابت و غیر قابل تغییری دارد تا جایی که روی کار آمدن رئیس جمهوری جدید نیز تغییری در ماهیت و و ساختار نظام حاکم ایران ایجاد نخواهد کرد، اما عجیب اینکه این گروه بر این دیدگاه خود پافشاری داشته و برای تایید آن به این نکته استناد دارند که کسی که عملا حکومت و زمام امور را در ایران در دست دارد، رهبر این کشور است نه رئیس جمهور.
یکی از این نویسندگان حلیمه مظفر است که در مقاله ای تحت عنوان «سیاست ایران» مینویسد: گرم شدن روابط آمریکا با حسن روحانی رئیس جمهور ایران چیز عجیبی نیست، زیرا واشنگتن به خوبی میداند که روحانی و احمدی نژاد دو روی یک سکه هستند به این معنی که هر چند رئیس جمهور ایران عوض شده است، اما رهبر آن که تا پیش از این خط مشی احمدی نژاد را تعیین می کرد اکنون همان کار را در زمان ریاست جمهوری حسن روحانی انجام میدهد.
به عقیده مظفر،رئیس جمهور ایران به هر اندازه که اصلاح طلب باشد، قدرت سرپیچی از دستورات رهبر را ندارد.
این نویسنده عرب، با ا شاره به برنامه هسته ای ایران مدعی خطرات فعالیت اتمی این کشور برای منطقه خاورمیانه به ویژه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس شده و میافزاید باید کشورهای این منطقه به ویژه عربستان به طور جدی به چگونگی مقابله با تهدیدات اتمی ایران فکر کرده و آن را از دیدگاه موضوعی که با مسائل منطقه خلیج فارس و کشورهای عربی حاشیه آن مرتبط است، مورد بررسی قرار داده و در این راه احساسات و موانع ناشی از تعهدات بین-المللی را نیز کنار بگذارند، حتی اگر نتیجه این بحث و بررسیها به این منتهی شود که ما نیز باید سلاح اتمی در اختیار داشته باشیم، باز باید این موضوع را به طور جدی پیگیری کرد.
در واکنش به دیدگاه این نویسنده عرب باید گفت که فکر مقابله با این تهدیدات و اقدام عملی در برابر آن، دو موضوع مختلف است.
به هر حال بین دیدگاههای ناپخته و اشتباه با واقعیت و نیز شعارهای فریبنده و ایجاد راهبردی شفاف برای مقابله، تفاوت زیادی وجود دارد.
اما برای پی بردن به اینکه سخنان این نویسنده عرب چقدر بیمحتوا است، باید یادآور شد که سالها از آغاز انقلاب اسلامی در ایران گذشته است و سالها پیش تهران تحقیقات اتمی را آغاز کرد و عربستان و کشورهای همسو با آن نیز سالها ست که شعار مقابله با توسعه تفکر شیعه در منطقه خلیج فارس را سر داده اند؛ شعاری که به راستی از شعار فراتر نرفته است. در مقابل جمهوری اسلامی به قدرت منطقهای تبدیل شده که آسایش دشمن صهیونیستی را سلب کرده است بنابراین آمریکا و متحدان غربی آن نیز باید پیش از رویارویی با ایران، بار دیگر محاسبات سیاسی خود را به دقت مورد بررسی قرار دهند.
در این شرایط این سوال مطرح است که عربستان و کشورهای عضو به اصطلاح شورای همکاری خلیج فارس برای مقابله با ایران چه میتوانند بکنند؟ قطعا هیچ چیز زیرا زراد خانه تسلیحاتی کشورهای عربی خلیج فارس و نیروی نظامی تمام این کشورها در کنار هم نیز نخواهند توانست در برابرقدرت نظامی ایران چند ساعت بیشتر دوام بیاورد به ویژه اینکه نیروهای ایران از زمان جنگ تحمیلی عراق مهارت زیادی به دست آورده و کارکشته شده اند.
به عبارت دیگر کشورهای عربی خلیج فارس همگی در کنار هم، نمیتوانند از فکر مقابله با ایران فراتر بروند زیرا در واقع این کشورها چیزی جز مناطق حفاظت شده آمریکا نیستند و گمان نمیرود که آمریکا نیز برای ورود به جنگی جدید آمادگی داشته باشد و یا بخواهد به پشتوانه ارزیابیهای بچه گانه با یک قدرت منطقهای وارد جنگ شود آن هم در شرایطی که اسرائیل به عنوان سومین قدرت نظامی برتر جهان و منطقه، پیش از چنین اقدامی هزار بار فکر میکند زیرا حمله به ایران و اقدام نظامی علیه آن تمام معادلات خاورمیانه را دگرگون خواهد کرد، از همین رو بهتر است برخی کسانی که قلم به دست دارند و عادت کردهاند مقالاتی بر اساس توهم بنویسند، برای حفظ احترام و عزت نفس خود از نوشتن مطالب بی محتوا و خیالاپردازی دست بردارند.
به هر حال رویارویی با ایران را نباید تفریح و سرگرمی نظامی دانست به ویژه اینکه بر خلاف برخی کشورهای عربی خلیج فارس که گویی به بیماری عشق به دشمن صهیونیستی و پشت کردن به منافع خود عادت کرده اند، ایران به فکر توسل به گزینه نظامی نیست.
انتهای پیام/ر