مطالعات قرآنی غربیان به شکل اصیل به فضای علمی ما نرسیده است
خبرگزاری تسنیم: کریمینیا، محقق و قرآنپژوه گفت: مطالعات قرآنی غربیان نه به شکل اصیل، بلکه همیشه از دریچه و زاویه ذهن اهل سنت به ما رسیدهاند که متاسفانه بخش زیادی از این گزارشها کهنه، غیردقیق و مغرضانه است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست نقد و بررسی کتاب «زبان قرآن، تفسیر قرآن» (مجموعه مقالات قرآنپژوهی غربیان) عصر روز گذشته 29 خردادماه، با حضور مرتضی کریمینیا، مترجم کتاب و بخشعلی قنبری، مدرس ادیان و عرفان و استاد دانشگاه تهران در سرای اهل قلم برگزار شد.
بخشعلی قنبری در ابتدای سخنان خود با اشاره به لزوم داشتن نگاه بیرونی به مطالعات قرآنی داخلی، گفت: این کتاب نشان میدهد که غربیها تا چه اندازه در این زمینه کار کردهاند و این نکته مغتنمی برای ماست. روش این کتاب بر اساس نگاه از بیرون به پژوهشهای قرآنی است و چهبسا حاوی مطالبی باشد که برای ما از لحاظ علمی و اعتقادی قابل قبول نباشد، ولی دستکم ما را ملزم میکند که از روشهای جدید مطالعات قرآنی در مطالعات عمیقتر و دقیقتر بهره بگیریم.
وی اضافه کرد: ما نباید به نگرشهای دروندینی خود قناعت کنیم، بلکه با عوض کردن دیدگاه و زاویه دید، حتی همین نگرشهای دروندینی ما هم میتواند غنیتر شود. متن کتاب «زبان قرآن، تفسیر قرآن» در عین تخصصی بودن، خستهکننده نیست و بسیار روان تدوین شده است. البته در برخی بخشها، سؤالات و ایراداتی از نظر ترجمه و پاورقینویسی بر کتاب وارد شده که در برابر محاسن کتاب بسیار ناچیز است.
در ادامه این نشست مرتضی کریمینیا، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات به ارائه سخن پرداخت و در ابتدای سخنان خود با اشاره به تفکیک بین قرآنپژوهی عام و خاص اظهار کرد: مطالعات قرآنی در جامعه ما به هر نوع فعالیت و دانشافزایی قرآنی اطلاق میشود؛ اما باید بین فعالیتهایی که برای مخاطب عام صورت میگیرد و آنچه که در جامعه آکادمیک باید مطرح شود، فرق بگذاریم.
این محقق و قرآنپژوه افزود: مطالعه آکادمیک، علمی و روشمند است و کاری به تبلیغ و ترویج ندارد؛ تبلیغ و ترویج مربوط به حوزه عموم است و گرچه امر بسیار مهمی است، اما چه در فرهنگ اسلامی و چه در فرهنگهای، دیگر متولیان خاص خود را دارد و از حوزه فعالیت ها و مطالعات دانشگاهی کاملاً جداست.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات در ادامه سخنان خود با اشاره به سیر مطالعات قرآنی در دنیای غرب تصریح کرد: غربیان از همان نخستین سدههای آشنایی خود با اسلام و قرآن، یعنی از حدود 800 سال قبل، آثاری درباره اسلام و قرآن پدید آورده اند؛ این آثار عمدتاً با رویکرد جدلی و غرض ورزانه و با هدف ردیهنویسی علیه اسلام و اثبات مسیحیت نگاشته شده است.
وی با بیان این که رویکرد مطالعات اسلامی و قرآنی غربیان کم کم شکل جدیدی به خود گرفته و از نیمه دوم قرن بیستم دچار تحولات جدی شده است، تصریح کرد: مطالعات قرآنی در دنیای غرب متحول و طبیعتاً نسبت به گذشته بسیار متفاوت شده و غرض ورزی اولیه در آن ـ دستکم در ظاهر ـ وجود ندارد. بعلاوه، تولید آثار اسلام شناسی و قرآن پژوهی منحصر در غربیان نیست و مسلمانان ساکن آنجا نیز سهم بسیار بزرگی در تولید چنین آثاری داشته اند.
کریمینیا مخاطب کتاب را متخصصان حوزه مطالعات قرآنی دانست و اظهار کرد: این اثر پرسشها و نیازهای خوانندگان عمومی را در این حوزه برآورده نمیکند. برخی از زمینههای مطالعات قرآنی، تخصصی و تحقیقیاند و پرسشهای مهمی در این حوزهها مطرح شدهاند و نظریههای معقول و مقبولیو در عین حال پیچیده و فنیای از سوی صاحبنظران ارائه شده است.
وی با اشاره به این که مطالعات قرآنی غربیان (مستشرقان) از یک دریچه تنگ و نادرست وارد فضای علمی ما شده و از اینرو با افزایش کمی آن، هیچگونه تحرک جدی به فضای علمی ما وارد نکرده، افزود: مسئله اصلی من در این کتاب آن بوده که مطالعات قرآنی غربیان هیچگاه بهطور مستقیم یا به شکل اصیل به دست ما نرسیده و همیشه از دریچه و زاویه ذهن اهل سنت به ما رسیدهاند که متاسفانه بخش زیادی از این گزارشها کهنه، غیردقیق و مغرضانه است.
کریمینیا تصریح کرد: ما نه به طور مستقیم، بلکه از طریق زبان عربی و عربها به شرقشناسان غربی و آثارشان دسترسی داشتهایم و نکته تاسفبارتر آن که اغلب کسانی که مطالعات غربی را نقد و به ما منتقل کردهاند، همان کسانیاند که در نقد دیدگاه شیعیان کتابها و مطالب مغرضانه زیادی را نوشتهاند.
وی گفت: در تنظیم این اثر دو محور را مد نظر قرار دادهام: یکی اینکه بدون واسطه و منبع واسطهای مستقیم به سراغ آثار خاورشناسان رفتهام و دیگر اینکه سعی کردهام به سراغ آثار جدیتر و اصلیتر بروم، زیرا بسیاری از آثار شرقشناسان غربی هم آثار عمومیاند. در این کتاب مهمترین مطالعات جدی و مطرح آکادمیک و دانشگاهی و متون و کتابهایی که دارای منابع معتبر و اصیل بودهاند، مورد مطالعه قرار گرفتهاند.
این محقق و قرآنپژوه ادامه داد: این کتاب میکوشد در فضای بینالملل به ما نشان دهد که مهمترین پرسشهای متداول و دایر در حوزه مطالعات قرآنی و تفسیر کدامند. متاسفانه پژوهش در رشته مطالعات قرآنی و شاخه قرآن و حدیث بر خلاف دیگر شاخههای علوم اسلامی، همچنان منطقهای و جزیرهای باقی مانده است. این کتاب درصدد است این فضا را بشکافد و پل رابط میان مطالعات درون جامعه و بیرونی شود.
کریمینیا در بخش دیگری از سخنان خود در تشریح بخشهای مختلف این کتاب اظهار کرد: بخش نخست کتاب به موضوع تفسیر قرآن و مطالعات تفسیری میپردازد که پژوهش درباره فهم متن قرآن است. بخش دوم به بررسی مطالعات قرآنی «جان ونزبرو»، قرآنپژوه انگلیسی اختصاص دارد و بخش پایانی به زبان قرآن و تفاوت تلقی ما از زبان قرآن با تلقی غربیها از زبان قرآن مربوط میشود. زبان قرآن از نگاه ما نگاهی غالبا کلامی، فلسفی و عرفانی است، اما از دید غربیها منظور از زبان قرآن، جنس زبان عربی قرآن است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود در باب چگونگی مشخص شدن مرز مطالعات قرآنی و تفسیر در کتاب خود با عنوان «زبان قرآن، تفسیر قرآن» عنوان کرد: «جان ونز برو» محقق انگلیسی کتابی با نام مطالعات قرآنی نگاشته و در آن به موضوعاتی چون متن قرآن، تاریخ قرآن، نسبت قرآن با کتابهای مقدس پیش از خود و ... پرداخته است و شبیه چنین موضوعاتی را در فرهنگ خودمان «علوم قرآنی» می نامیم که بر دانشهای کلی تطبیق شونده بر اجزای قرآن گفته می شود و مطالعات قرآنی در دنیای غرب تقریباً مشابه همین علوم قرآنی است.
وی درباره برخی از ویژگیهای مطالعات قرآنی در دنیای غرب تصریح کرد: مطالعات قرآنی (Quranic Studies) در دنیای غرب برون دینی بوده و لزوماً مؤمنانه نیست و محقق غربی در مطالعه خود، ایمان خود را دخیل نمی کند و صرفاً به طور تاریخی به بررسی تحولات موضوعات قرآنی میپردازد. هرمتنی وقتی مورد علاقه جمعی از یک فرهنگ قرار می گیرد، با توجه به برداشتهای مختلف از آن نیازمند تفسیر میشود. از همین روی باید گفت که در دنیای غرب، علیالاصول مفسر قرآن نداریم تا دغدغه او کشف معنای قرآن به شکل مؤمنانه باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات با بیان این که در دنیای غرب نه تفسیر، بلکه تفسیرپژوهی وجود دارد، افزود: محققان غربی می کوشند تا دریابند که برای مثال چرا در تفاسیر نخستین به فقه و آیات و الاحکام و قصه پردازی، و سپس مباحث ادبی و لغوی و صرفی و نحوی، بیشتر پرداخته می شود و چرا در آن تفاسیر اثری از تمثیل و فلسفه و ... به چشم نمی خورد؛ به عبارت دیگر مهمترین دغدغه محققین غربی پیدا کردن ژانرهای مختلف تفسیری است.
کریمینیا در پایان سخنان خود به ارائه توضیحاتی درباره نسخه مکشوف نفیس قرآن در صنعای یمن و تأثیر مهم تحقیقات ناشی از آن بر مطالعات قرآنی اخیر پرداخت.
نخستین چاپ کتاب «زبان قرآن، تفسیر قرآن» با شمارگان یکهزار و 500 نسخه، در 425 صفحه و به بهای 120 هزار ریال در سال 91 از سوی انتشارات هرمس چاپ و منتشر شده است.
انتهای پیام/