هنوز نسبت قرآن با علوم انسانی و تحول در این علوم را مشخص نکردهایم
خبرگزاری تسنیم: رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی حکمت و فلسفه ایران گفت: اسلامیسازی علوم انسانی هنوز در جامعه ما حداقلی بوده و جدی گرفته نشده است و یکی از علل این امر آن است که هنوز نسبت قرآن با علوم انسانی در جامعه پژوهشی ما مشخص نشده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست «آسیبشناسی نقش حداقلی قرآن در فرآیند اسلامسازی علوم انسانی» از سلسله نشستهای تخصصی بخش دانشهای قرآنبنیان بیست و یکمین نمایشگاه بینالمللی قرآن، عصر دیروز 31 تیرماه، با حضور حجتالاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.
خسروپناه با اشاره به انجام فعالیتهای پراکنده مؤسسات و پژوهشگاههای مختلف گفت: این کارها در جای خود ارزشمند است و اگر میخواهیم حداقلی بودن نقش قرآن را در تحول علوم انسانی و اسلامیسازی آن آسیبشناسی کنیم، باید توجه داشته باشیم که اساساً هنوز در کشور ما تحول علوم انسانی و اسلامیسازی آن جدی گرفته نشده و کارهای پراکنده و جزیرهای صورت گرفته و طبیعی است که درباره نقش قرآن در علوم انسانی هم کمکاری صورت گرفته باشد. یکی از علل این امر فقدان تعریفی روشن از نقش قرآن در علوم انسانی است.
وی ادامه داد: علوم انسانی در معنای عام خود شامل تمام علوم دانشگاهی غیر از علوم طبیعی، علوم پزشکی و علوم فنی و مهندسی است. حال در میان این علومی که ذیل علوم انسانی دستهبندی میشوند، برخی مانند علوم قرآن، تفسیر، کلام، عقاید، فقه، حقوق و اخلاق یا اسلامیاند و یا تا حد زیادی اسلامیاند و چندان مسئله ما این علوم نیستند. بلکه " عمده دغدغه مربوط به علوم رفتاری و اجتماعی مانند روانشناسی، جامعهشناسی، مدیریت، علوم سیاسی و ... است که تحول در این علوم و اسلامیسازی و قرآنیسازی این علوم بحثی کاملاً جدی است که به جرأت میتوان گفت که هیچ کاری در این زمینه نشده است و یا اگر شده بسیار اندک بوده است.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی حکمت و فلسفه ایران درباره نقش علوم رفتاری و اجتماعی و علوم انسانی عنوان کرد: وقتی ما انسان مطلوب را از یک سو و انسان محقق را از سوی دیگر بشناسیم، بعد از آن نوبت به تغییر انسان محقق به انسان مطلوب میرسد و در این جا مسئله بایدها و نبایدها مطرح میشود. نقش قرآن در توصیف انسان ممکن و مطلوب نقشی حداکثری است و باید به شدت از قرآن کمک بگیریم و محققان و پژوهشگران باید انسان اقتصادی قرآنی، انسان سیاسی قرآنی، سازمان مطلوب قرآنی، انسان تربیتی مطلوب قرآنی را مورد بررسی قرار دهند.
وی اضافه کرد: توصیف انسان محقق باید به وسیله کار میدانی انجام شود و نیازمند تحقیق تجربی و آزمایشی و پیمایشی متناسب با پدیده مورد پژوهش است. اما در این گونه پژوهشها در طرح پرسش از مخاطب میتوان از قرآن استفاده کرد، بدین صورت که برخی از پرسشها را از قرآن هم میگیریم، اما پاسخ پرسشها را باید با مطالعه میدانی به دست آوریم. در ساحت تغییر انسان محقق به انسان مطلوب نیز نقش قرآن حداکثری است و باید در ساحت علوم رفتاری و اجتماعی نیز نقش قرآن به شکل جدی مورد توجه قرار گیرد.
حجتالاسلام خسروپناه در جمعبندی سخنان خود اظهار کرد: در پاسخ به این که چرا نقش قرآن در اسلامیسازی علوم انسانی حداقلی است، باید گفت که یک علت این امر این است که اسلامیسازی علوم انسانی هنوز در جامعه ما حداقلی است و جدی گرفته نشده است و علت دیگر هم این است که نسبت قرآن با علوم انسانی در جامعه پژوهشی ما مشخص نشده و علوم رفتاری و اجتماعی را از بقیه علوم انسانی تفکیک نکرده و نشان ندادهایم که قرآن در کدام ساحت نقش حداکثری دارد و باید در هر یک از رشتههای علوم انسانی و مخصوصاً علوم رفتاری و اجتماعی، مباحث مربوط به انسان نگاشته شده و به عنوان کتاب درسی در مقاطع تحصیلی این رشتهها تدریس شود.
انتهای پیام/