کسانی که با نام «آثار شرک» بقاع بقیع را تخریب کردند، برای رهبر خود بارگاه ساختهاند
خبرگزاری تسنیم: پژوهشگر تاریخ اسلام گفت: پیروان احمدبن حنبل پس از مرگش برای او بارگاه ساختند. جالب است همان کسانی که به بهانه «آثار شرک» بر ساختن بقعه و بارگاه ایراد وارد میکنند، برای پیشوای خود بارگاه میسازند و بعدها به بقاع بقیع جسارت میکنند.
قوت گرفتن فرقه وهابیت در عربستان، از ناگوارترین حوادث تاریخ اسلام در قرن چهاردهم هجری است. امروز 8 شوال، سالروز تخریب بقاع متبرکه ائمه بقیع(ع) در مدینه منوره توسط وهابیون سعودی در سال 1344 است. در آن سال با تسلط یافتن وهابیون بر مدینه، قبور ائمه شیعه و بسیاری از بزرگان اسلام توسط این فرقه منحرف ویران شد و مسلمانان را از فیض زیارت بارگاه آن بزرگواران محروم شدند. از جمله قبوری که در جریان این واقعه ویران شد، مقبره امام حسن مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام محمدباقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) بود.
حجتالاسلام والمسلمین محمدهادی یوسفی غروی، پژوهشگر تاریخ اسلام و عضو کمیته علمی مدارج عالی حوزه معارف، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم با اشاره به مبانی فکری فرقه وهابیت و تناقضات موجود در اندیشه و عمل آنان گفت: یکی از اشکالاتی که از سوی وهابیان بر فرقههای دیگر مطرح میشود، ساخت بنا روی قبور است؛ در حالی که در همین رابطه خود به گونهای دیگر عمل کردهاند و تاریخ گواهی بر این امر است.
وی با اشاره به هشتم شوال سالروز تخریب بقیع گفت: یک اشتباه لفظی در رابطه با این روز صورت گرفته و آن این که هشت شوال را روز تخریب قبور ائمه بقیع(ع) میگویند، در حالی که این تعبیری غیردقیق است و باید از تخریب گنبد و بارگاه بقیع و بنای روی قبور سخن گفت. اکنون نیز اگر کسی به بقیع برود، بقایای این تخریب را میبیند؛ یعنی پایه دیواری که قبلا گنبد بوده، حدود یکونیم متر از آن باقی مانده است. برای بسیاری این سوال مطرح است که سابقه این تخریب بنا و گنبد به کجا بر میگردد؟ علی بن حسین مسعودی که در نیمه قرن چهارم میزیسته و از شافعیان بوده، در مکتوبات خود اشاره دارد که اولین ساختمان بر روی این قبور بعد از سقوط بنیامیه و آغاز خلافت بنیالعباس ساخته شده است، چراکه آنها میخواستند روی قبر جدشان عباس این بارگاه را بسازند.
این محقق افزود: البته مقصود اصلی بنیعباس ساختن بارگاه روی قبر جدشان بود، اما به علت آنکه قبر عباس نزدیک محل دفن فاطمه بنت اسد(س) بود، آنها نمیتوانستند که صرفا گنبدی را به قبر جدشان اختصاص دهند، چون چنین کاری در چشم مسلمانان کار نکوهیده و زشتی بود. زمانی که امام صادق(ع) در مدینه بودند، فقهای اهل سنت پا گرفته بودند و امام مالک و ابوحنیفه نیز در مدینه بودند و بعدها نیز احمد بن حنبل در آنجا زندگی میکرد. با این حال از آن میان حتی احدی یک کلمه اعتراض به بنیالعباس درباره ساخت بنا روی قبور نداشت و چین چیزی دستکم تا سال 200 هجری جاری بود.
این محقق ادامه داد: زمانی که هارونالرشید در خراسان فوت کرد، مأمون وی را به یکی از اتاقهای خانه یا باغ فردی به نام حمید بن قحطبه طایی که از سران لشکریان بنیالعباس بود برده و دفن کرد و بعدها نیز امام رضا(ع) را بر خلاف میلاش بالای سر هارون دفن کرد، اما احدی از علمای اهل سنت وقت، به او اعتراضی نکرد. علاوه بر این موضوع، باید توجه داشت که متوکل عباسی نیز خود را مقلد احمد بن حنبل میدانست و دوبار او را از سامرا به بغداد فراخواند، قرائتهای تاریخی دلالت میکند که هر دوباری که متوکل او را به پایتخت فراخواند مصادف با همان دوباری است که قبر امام حسین(ع) را تحریف کرده و نسبت به مرقد ایشان جسارت کرد. لذا این تخریب قبور را میتوانیم به متوکل عباسی نسبت دهیم، ضمن آنکه قراین تاریخی نیز نشان میدهد که این احمدبن حنبل بود که متوکل را به این کار وادار کرده است.
این استاد حوزه با بیان اینکه وهابیها نیز ادعای پیروی از احمد بن حنبل را دارند، تصریح کرد: زمانی که احمد بن حنبل در بغداد فوت کرد، پیرواناش برای او گنبد ساختند. اما زمانی که بغداد را سیل گرفت بسیاری از قبور از جمله قبر احمد بن حنبل مفقود شد که این مسأله به تنهایی عبرتآموز است و اکنون دیگر قبری منسوب به او وجود ندارد. هرچند که جایی در بازار بغداد است که گفته میشود به او تعلق دارد، ولی کسی این موضوع را تایید نکرده است. حال سؤال آن است که کسانی که خود بر ساختن بارگاه ایراد وارد میکنند، چهطور است که بر فرض مثال پیروان احمد بن حنبل برای او بارگاه میسازند و بعدها به بارگاههای بقیع جسارت میکنند.
حجتالاسلام یوسفی غروی گفت: اکنون اگر کسی به پیروان احمد بن حنبل بگوید شما وهابی هستید، آنان استنکاف میکنند و میگویند محمد بن عبدالوهاب مؤسس مذهب وهابی بود و آنها مذهبشان را حنبلی میگویند. امروز وظیفه شعیان آن است که در قبال تهدیدهای وهابیون مبنی بر آسیب رساندن به بقاع متبرکه عراق و سوریه، حرف خودشان را با دلیلی متقن بیان کنند و در بیانات شفاهی و کتبی خود این مسائل را عنوان کنند، ضمن آنکه از سوی مسئولان نیز این مهم باید پیگیری شود. باید با استفاده از تبلیغهای قوی مبانی و آموزههای شیعی را گسترش دهیم تا نشر این عقاید مردم جهان اسلام را بیدار کند.
انتهای پیام/