مدرنتیه مسئله امروز جامعه ما نیست/ مدرنیته داعیه فلاح و رستگاری ندارد

مدرنتیه مسئله امروز جامعه ما نیست/ مدرنیته داعیه فلاح و رستگاری ندارد

خبرگزاری تسنیم: صادق زیباکلام گفت: مدرنیته حاشا و کلا که دغدغه صعود و سعادت برای انسان داشته باشد. اساسا این تفکر که باید انسان را بالا ببریم او را رستگار کنیم یا پایین بیاوریم، یک تفکر مذهبی است و این نوع تفکر با مدرنیته قابل جمع نیست.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، در ادامه سلسله مناظرات و نشست‌های تخصصی علوم انسانی در مجله تصویری «زاویه» شبکه 4 سیما، این هفته صادق زیباکلام و شهریار زرشناس رودرروی یکدیگر نشستند تا موضوع «ما، غرب و مدرنیته» از دو منظر کاملا متفاوت را به تحلیل بکشند. زرشناس، روزنامه نگار و فعال فرهنگی است که به داشتن دیدگاه‌های عمیقا انتقادی در باب تجدد مشهور است و در این برنامه روبروی زیباکلامی نشسته بود که آرایی ملایم و دقیقا مخالف با نظرات زرشناس دارد.

صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و پژوهشگر مسائل سیاسی در آغاز سخنانش اظهار کرد: چندی پیش مرا به برنامه‌ای دعوت کرده بودند اما من به دلایلی در آن برنامه شرکت نکردم، اما امروز در این برنامه حاضر شدم. فقط می‌خواستم این موضوع را به مخاطبان بگویم که فکر نکنند حرف یا دیدگاه من دچار تعارض شده است. بنابراین برای عدم حضور یا حضورم در این دو برنامه دلایلی وجود داشته است. 

سنت و مدرنیته مسئله امروز جامعه ما نیست

زیباکلام بحث خود درباره مدرنیته را اینگونه آغاز کرد: در دوران اخیر یکی از کارهای صداو سیما این شده است که مانند سریال‌ها یا فیلم‌های هالیوودی که در پایان آنها قهرمان از راه می‌رسد و همه را نجات می‌دهد، صداوسیما هم آقای زرشناسی را می‌آورد تا بگوید مدرنیته بد است و زیباکلامی را هم می‌آورد تا بگوید نه مدرنیته بد نیست. من اساسا معتقدم باید این بحث را تمام کنیم. اساسا چه کسی گفته است که مساله امروز جامعه ما بحث سنت و مدرنیته است؟ شما سیری در دانشگاه‌ها و مطبوعات ما داشته باشیم مشکلات و دغدغه‌های جامعه را به خوبی حس می‌کنید. دغدغه جامعه اصلا بحث مدرنیته نیست که حالا بخواهیم درباره آن صحبت کنیم، با آن تعامل بکنی و یا آن را رد کنیم. 

این پژوهشگر افزود: اصلا نمی‌شود درباره چنین بحثی تصمیم‌گیری کرد و پیامدهای آن را مدیریت کرد.

انقلاب اسلامی به دنبال اخذ مدرنیته بود، نه پس زدن آن

زیباکلام گفت: چه‌طور می‌خواهید مدرنیته را پس بزنید یا با آن به مقابله برخیزید؛ در حالی که انقلاب اسلامی  از صدر تا ذیلش اخذ مدرنیته بوده و من نمی‌دانم که چرا آقای زرشناس می‌گویند انقلاب اسلامی به دنبال پس زدن مدرنیته بوده است.

وی ادامه داد: 34 سال از آغاز انقلاب اسلامی می‌گذرد؛ اگر شما پوسته، لعاب، رنگ و کاغذ دیواری جمهوری اسلامی را خراش بدهید، در زیر آن تماما مدرنیته را می‌بینید. شما اساسا اصل تفکیک قوا را از کجا آوردید؟ آیا از قال الصادق(ع) یا قال الباقر(ع) گرفته‌اید یا از مدرنیته؟ اینکه هر 4 سال رای می‌دهیم و رئیس‌جمهوری را انتخاب می‌کنیم از جایی غیر از مدرنیته گرفته‌ایم؟ دانشگاه و مطبوعات و اعتقادمان به پاسخگوی مسئولان و... از جایی غیر از غرب آورده‌ایم. اساسا چطور می‌توانیم از مدرنیته فرار کنیم یا آن را پس بزنیم. تازه اصلا چرا باید فرار کنیم و از چه و برای چه باید فرار کرد.

حرف حساب مدرنیته چیست؟

وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: باید ببینیم اصلا مدرنیته چه می‌خواهد بگوید و وقتی این را فهمیدیم باید فکر کنیم، چه چیزی را قرار است دفن کنیم. اساس مدرنیته این است که در بخشی از دنیا که ما امروز به آن غرب می‌گوییم بنابر یکسری دلایل تاریخی نگاه دیگر و اندیشه جدیدی به انسان و به جامعه متولد شد. از حدود سال‌های 1500 یا 1600 یا همان رنسانس این نگاه در غرب ایجاد شد و اساسا این نگاه آن است که انسان می‌تواند خیر و صلاح خودش را خودش تشخیص بدهد و هیچ‌کسی بهتر از او نمی‌تواند صلاح او را به او دیکته کند.

به گفته زیباکلام براساس نگاه مدرن، مذهب، کلیسا، علما، حکومت‌ها روشنفکرها، تاریک‌فکرها و هیچ نهاد دیگری نمی‌تواند داعیه راهنمایی انسان را داشته باشد؛ زیرا هر کس یا هر نهادی به فکر منافع خودش است.

زیباکلام گفت: مدرنیته نمی‌گوید گول حرف‌های این افراد یا این نهادها را نخورید بلکه می‌گوید اینها نمی‌توانند از خودت نسبت به خودت دلسوزتر باشد. تا قبل از آن دیگر نهادها و افراد از جمله اصحاب کلیسا، علمای مذهبی و حکومت‌ها صلاح بشر را تشخیص می‌دادند، اما پس از دوران مدرن انسان مخیر فرض شد و بهترین تشخیص‌دهنده خیر و صلاح برای خودش در نظر گرفته شد؛ این اساس مدرنیته است.

این پژوهشگر سیاسی اظهار کرد: حال اگر قرار باشد خود انسان خیر و صلاح‌اش را تشخیص بدهد این سوال پیش می‌آید که چگونه باید این کار را تشخیص داد؟ پاسخ روشن است از عقل و به طریق عقلانی. بنابراین در دوران مدرن عقل محور تصمیم‌گیری‌ها می‌شود. لیبرالیزم می‌گوید انسان صاحب عقل است، دارای تشخیص است و خودش توسط عقل امور خود را سامان می‌دهد. هرکسی هم بخواهد در برابر این عقل بایستد مدرنیته آن را پس می‌زند. اتفاقا مدرنیته هیچ دعوایی با مذهب ندارد، اصلا و ابداً نمی‌خواهد در مقابل مذهب و آرمان‌های دینی قرار بگیرد. بلکه می‌گوید: انتخاب و تشخیص خیر و صلاح با خود انسان است.

مدرنیته دغدغه صعود و سعادت برای انسان ندارد

وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: مدرنیته حاشا و کلا که دغدغه صعود و سعادت برای انسان داشته باشد. اساسا این تفکر که باید انسان را بالا ببریم او را رستگار کنیم یا نه پایین بیاوریم، یک تفکر مذهبی است و این نوع تفکر با مدرنیته قابل جمع نیست. مدرنیته اساسا این رویکرد را به رسمیت نمی‌شناسد. مدرنیته به دنبال این نیست که کسی را خوشبخت کند یا او را به اعلاعلیین برساند. فقط می‌گوید انسان می‌تواند در ساحت فردی خودش انتخاب کند و هیچ‌کس نباید جای او برای او انتخاب بکند. پس انتخاب فردی اولین رکن مدرنیته است.

3 ساحت مهم مرتبط با تمدن مدرن

زیباکلام بحث از جامعه را دومین موضوع قابل طرح در مدرنیته دانست و گفت: مدرنیته درباره جامعه هم قواعد و ملزومات خاص خود را دارد و همچنین  درباره ساختار قدرت و سیاست در جامعه مدرن بحث می‌کند. مرحله سوم اقتصاد است که یکی از ساحات مهم مرتبط با تمدن مدرن محسوب می‌شود؛ پس یک جامعه مدرن متشکل از انسان‌هایی هستند که خودشان انتخاب می‌کنند و تصمیم می‌گیرند، ساختار قدرت سیاسی خاصی دارد و در این جامعه قواعدی برای اقتصاد خاص مدرن وضع شده است. 

وی اظهار کرد: چنین جامعه‌ای که بر مبنای این پارادایم تعریف شده از حدود 1700 میلادی شکل گرفت، تا به امروز با n+1 مسئله و مشکل مواجه شده، مصیبت‌ها، دشواری‌ها، جنایت‌ها و مشکلات بسیاری بر سر راهش ایجاد شده است و اصلا این‌طور نبوده که فکر کنیم در یک سرازیری قرار گرفته و مشکلات یک‌به یک حل شده است. تنها مسئله‌ای که وجود دارد این است که مدرنیته می‌خواسته مشکلاتش را با اتکا به عقل و دانش بشری حل بکند و تا حدودی هم در این تلاش موفق بوده است. 

وی سپس به یکی از مسائل مطرح در جامعه امروز غرب اشاره کرد و گفت: اگر امروز به انگلستان بروید تعدادی از شهروندان این کشور به هلند می‌روند. آدم‌هایی که نه توریست هستند و نه تاجر هستند و نه به دنبال سیاحت هستند و... آنها تنها کسانی هستند که زندگی‌شان روبه پایان است. دلیل رفتن‌شان به هلند این است که در این کشور قانونی وضع شده که اگر کسی در حال مرگ است و تنها در زندگی‌اش رنج می‌کشد برطبق آن قانون این فرد در هلند حق دارد که توسط پزشکان به زندگی‌اش خاتمه دهد. انگلستان هنوز چنین قانونی را وضع نکرده و بزرگترین مخالف تصویب این قانون پزشکان هستند که می‌گویند وظیفه پزشک درمان و تضمین ادامه حیات بیماران است نه اینکه کسی را به قتل برساند.

وی ادامه داد: شاید این مساله برای ما خیلی ساده است، یک آقای زرشناسی می‌آید یک فتوا می‌دهد و همه کارها تمام می‌شود و طبق آن فتوا قانونی وضع می‌شود و هیچ بحثی هم درباره آن صورت نمی‌گیرد. اما در یک جامعه مدرن این مساله به یک موضوع قابل بحث چالش‌برانگیز تبدیل می‌شود. عده‌ای می‌گویند بشر می‌تواند خودش تصمیم بگیرد که زندگی کند یا بمیرد، اما عده‌ای هم این قانون را به یک چالش تبدیل می‌کنند چرا؟ زیرا پای پزشکان به این مساله باز شده است. آن پزشک هم خودش باید تصمیم بگیرد که به زندگی بیمارش خاتمه بدهد یا نه.

زیباکلام توضیح داد: بدین ترتیب مدرنیته یک خم رنگرزی نیست که نخ‌ها را در آن بزنیم و در بیاوریم و برای آن یک نسخه واحد و حکم کلی صادر کنیم. مدرنیته با انواع مسائل و موضوعات روبه‌رو است که هر کدام‌شان ساحت خواست خودشان را دارند.

زیباکلام در بخش دیگری در عکس‌العمل به سخنان شهریار زرشناس که گفته بود همه  تاریکی‌ها و مشکلات جامعه امروز حتی در شکل جهانی آن به مدرنیته برمی‌گردد گفت: اگر آقای زرشناس را رها می‌کردیم و نیم‌ساعت دیگر به ایشان فرصت سخن گفتن می‌دادیم، احتمالا می‌گفتند که زلزله و وبا و سیل و همه بلایای طبیعی به دلیل مدرنیته ایجاد شده است.

مدرنیته به هیچ وجه داعیه فلاح و رستگاری ندارد

وی گفت: مثال دیگری از یکی از مسائل مدرنیته ذکر می‌کنم، اگر امروز ما یک خرابکار، تروریسم را دستگیر کنیم و بدانیم که او بمبی را در جایی کار گذاشته و اگر آن را خنثی نکنیم صدها یا هزاران نفر کشته می‌شوند. آیا ما می‌توانیم این شخص را شکنجه کنیم تا مکان بمب را فاش کند. این موضوعی است که برای ما بسیار ساده است اما در یک جامعه مدرن درباره این بحث‌ها و جدل‌های بسیاری شکل می‌گیرد، چه کسی گفته که مدرنیته مشکلات بشر را حل کرده. مدرنیته به هیچ وجه داعیه فلاح و رستگاری ندارد بلکه تصمیمی می‌گیرد  و بعد از مدتی درمی‌یابد که مثلا تصمیمش اشتباه بوده و مشکلات زیادی را ایجاد کرده است. اما چون به بشر باور دارد تلاش می‌کند مشکلاتش را خودش حل کند.

زیباکلام در پایان گفت: ممکن است مدرنتیه، آمریکا و تمدن غرب در آینده از بین برود این اتفاقی است که ممکن است رخ دهد، اما مدرنتیه نشان داده که این قابلیت را دارد تا مشکلات خودش را به کمک عقل و تجربه‌ بشری حل کند.

انتهای پیام/

 

 

 

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران