گودرزی: اصلیترین هنر کرمیار؛ راوی«نامیرا» به مقام قضاوت نمینشیند
خبرگزاری تسنیم: محمدرضا گودرزی منتقد در نقد و بررسی رمان «نامیرا» که در تسنیم برگزار شد، گفت:راوی دانای کل در این رمان به مقام قضاوت نمینشیند و این یکی از ویژگیهای مثبت داستان است، همچنین شخصیتهای زن بسیار تأثیرگذار و پخته به عمل آمدهاند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست نقد و بررسی کتاب «نامیرا» صبح امروز چهارشنبه هشتم آبان با حضور محمدرضا گودرزی منتقد، سیدمظفر شجاعی قائم مقام انتشارات نیستان و صادق کرمیار نویسنده کتاب در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
سیدمظفر شجاعی قائم مقام انتشارات نیستان در سخنانی با اشاره به فرمت این کتاب گفت: فرمت چاپ شده برای کتاب نامیرا و برخی دیگر از کتابهای این انتشارات که با طرح جلد مشکی و تصویر نویسنده منتشر میشود، تحت رده متون فاخر قرار دارد که تاکنون 40 عنوان کتاب در این رده به همین شکل منتشر شده است. البته برخی از نویسندگانی که کارهای متعددی در حوزه متون فاخر از آنها منتشر کردهایم را اخیراً با طرح جلد جدید آثارشان چاپ میشود.
وی ادامه داد: تعریف ما از متون فاخر این است که متن اثر چه رمان، چه فیلمنامه و چه نمایشنامه از سنگینی و وزانتی برخوردار باشد تا مخاطب با کار متفاوتی روبرو باشد با این تعریف خواننده و مخاطب در بازار کثیر نشر میتواند انتخاب بهتری برای مطالعه داشته باشد.
قائم مقام انتشارات کتاب نیستان گفت: پس از رده متون فاخر ادبیات برتر را داریم که ساختار آن نیز به همین شکل و در قالب رمان، فیلمنامه و نمایشنامه است اما تفاوت آن با متون فاخر این است که در عین فاخر بودن اثر ممکن است نویسنده شناخته شده و مشهور آنچنان که در متون فاخر با آن آشنا هستیم نباشد.
شجاعی گفت: نامیرا که اکنون به چاپ یازدهم رسیده است ششمین رمان از متون فاخر انتشارات کتاب نیستان است که در سال 1387 منتشر شده است.
پس از سخنان مقدماتی شجاعی، محمدرضا گودرزی منتقد در سخنانی بر ضرورت ارائه بحثهای نظری برای ورود به نقد کتاب تاکید کرد و افزود: زمانی که با یک رمان یا داستان کوتاه روبرو هستیم دو وجه مورد توجه خواننده قرار میگیرد یک وجه بوطیقایی و دیگری وجه تأویلی. در بخش توطیقایی به عناصر فنی جایگاه عناصر داستانی، شخصیتپردازی، تعلیق و ... توجه میشود و در بخش تأویلی به محتوا و پیامی که اثر منتقل میکند. در بخش بوطیقایی توافق بر سر عناصر لازم و امکانپذیر است چرا که بخش بوطیقایی از عناصر حاضر در متن است، اما در تاویل تفاوت آراء وجود دارد. البته در نظریات جدید مطرح در ادبیات همواره مطرح میشود که امکانات معنایی یکسان نیست و متفاوت است. خواننده بنا به مطالعات، موقعیت، روانشناسی و تسلطی که بر بحث ادبی و مطالعات بین رشتهای دارد معنای متفاوتی از هر متن برداشت میکند.
وی ادامه داد: زمانی که بر بحث بوطیقایی متمرکز میشویم؛ میتوانیم تواناییهای نویسنده را بر بحثهای ادبی بررسی کنیم. البته اصالت خواننده نیز اینجا مطرح است.
گودرزی تصریح کرد: اگر ما بخواهیم درباره یکی از ائمه رمان بنویسیم امکانپذیر نیست چرا که در قالب رمان نمیتوان شخصیت ائمه را مطرح و آن را پردازش کرد، در واقع نوشتن از ائمه یک متن مقدس است و در آن از شیوههای دیگری استفاده میشود که در گروه رمان قرار نمیگیرد، اما در رمان نامیرا شخصیت اصلی و امری که دنبال میشود شخصیت معصوم نیست به همین دلیل ما میتوانیم از امکانات روایی رمان استفاده کنیم. آقای کرمیار در رمان نامیرا مرکز را ائمه قرار داده و اطراف محور آن مرکز توانسته یک رمان خوب خلق کند.
وی با اشاره به انواع رمان از رمان واقعگرا و رمان تاریخی نام برد و گفت: در رمان میتوان یک واقعه کلی را که استناد تاریخی نیز دارد روایت کرد اما از تخیل نیز برای پردازش وقایع پیرامونی استفاده کرد. درباره رمان نامیرا نیز باید گفت، یک رمان تاریخی است زمان رمان قبل از واقعه عاشورا و مکان آن کوفه است همچنین در رمان تاریخی غیر از شخصیت اصلی میتوان از شخصیتهای خیالی نیز استفاده کرد. البته در روایت تاریخی باید مستند بود. شخصیت در این رمانها رابطه تنگاتنگی با جهان دارند، همانگونه رفتار میکنند که موقعیت تاریخیشان ایجاب میکند. شخصیت تاریخی در یک نقطه میتواند هماهنگ با آن حرکت تاریخی باشد و حتی میتواند خلاف آن حرکت تاریخی قرار گیرد. گاهی شخصیتها به دلیل اینکه جنبههای مادی و دنیوی برایشان اهمیت بیشتری دارد خلاف حرکت تاریخی هستند.
گودرزی همچنین درباره راوی رمان نامیرا گفت: در این رمان راوی سوم شخص اتخاذ شده است تنها تفاوتی که راوی کرمیار با راویهای دانای کل در آثار کلاسیک دارد این است که راوی دانای کل در آثار کلاسیک تفسیر کرده و به مقام قضاوت مینشیند، اما راوی کرمیار این تفسیر و قضاوت را برعهده خواننده گذاشته است و من تصور میکنم هنر نویسنده نامیرا در همین نکته نهفته است. در برخی رمانها از صفتهای بسیاری از شخصیتهای منفی استفاده میشود که شعارگونه است اما کرمیار شخصیتها را چه مثبت و چه منفی به گونهای روایت کرده که در یک برهه زمانی و یک شرایط خاص روایت میشود بدون آنکه قضاوتی در مورد آنها صورت گیرد.
وی ادامه داد: رمان نامیرا در هفت فصل روایت شده و کرمیار به نوعی اشاره به ارزش اسطورهای عدد هفت کرده است، چرا که شخصیتها در فصل هفتم به سرانجام و فرجام خود میرسند. این نشاندهنده این است که نویسنده نوعی ساختار منطقی نسبت به متن به دلیل انتخاب فصول انجام داده است. همچنین از شیوههای روایی نویسنده این است که رمان با رخداد آغاز میشود و این یکی از تفاوتهای رمان کرمیار است. شیوه آغاز در رمان او متفاوت است با کارهای دیگر. امروزه بر خلاف گذشته که برای روایت یک واقعه مقدمات فراوان چیده میشد خواننده به یک باره به فضای رخداد پرتاب میشود و این شیوه بسیار خوبی است که کرمیار به خوبی از عهده آن برآمده است.
این منتقد گفت: بحث دیگر در بوطیقای اثر تناسب روایت با توصیف است روایت در اینجا به معنای کنش و عمل شخصیتهاست که در رمان نامیرا شخصیتها مدام میان کنش و عمل رفت و آمد داشته و در میان این دو عامل کنشها بر توصیف میچربند، رفت و آمد میان کنش و توصیف در این رمان نشاندهنده ذکاوت و حرفهای بودن کرمیار است. کرمیار قصهگوی ماهری است و تعلیق را خوب میشناسد. کرمیار میداند چه انجام دهد تا خواننده در هر زمان از داستان باز هم با جذابیت "بعد چه شد؟" روبرو باشد.
این منتقد با بیان این مطلب چاشنی روابط میان شخصیتها بر جذابیت رمان افزوده است گفت: زمان واقعه و دردناکی آن یک طرف و ماجرای عاشقانه ربیع و سلیمه در کنار آن موجب شده تا جذابیت رمان دوچندان شود. همچنین نویسنده مدام از عنصر تعلیق استفاده کرده و از وجه شگفت دینی نیز به خوبی بهره گرفته است. همان ابتدای رمان از زبان عیسی ابن حارث آینده واقعه و شهید شدن امام حسین(ع) پیشگویی میشود که این عنصر داستانی در وجه شگفت دینی قرار میگیرد. همچنین موضعگیری عبدالله در برابر وقایع و انتخاب راه دیگر عنصر تعلیقی است که بر جذابیت اثر افزوده و خواننده را در 300 صفحه کتاب با خود همراه میکند.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه خواننده فرجام و وقایع را از نظر تاریخی میداند و به موضعگیری شخصیتها آگاه است کار نویسنده اثر بسیار دشوار بوده چرا که باید علاقه خواننده را ایجاد میکرده و آن را تا پایان داستان ادامه دهد، اما کرمیار در این رمان به خوبی توانسته به این مهم نائل شده چرا که در بسیاری از نقاط داستانی وقایع غیر قابل پیشبینی شدهاند. شخصیتهایی مانند یزید و امام حسین (ع) تاثیرشان در رخداد واقعه بیش از شخصیتهای حاضر در رمان است، اما در رمان حضور ندارند. در رمانهای دینی نویسنده ناچار است شخصیت را به دو گروه خیر و شر تقسیم کند. انتخاب و پردازش شخصیتهای خیر و شر از دیگر نقاط قوت رمان کرمیار است. همچنین شخصیتهای زن در این رمان به خوبی پردازش شده و گاهی از مردها تاثیرگذارتر نشان داده شده است. شخصیتهایی مانند ام وهب، سلیمه و ... بسیار تاثیرگذار بوده و رفتارهای پختهای دارند.
گودرزی همچنین از نثر این رمان تقدیر کرد و آن را عالی و خوشخوان نامید و گفت: البته رمان کرمیار نقاط ضعفی هم دارد. به نظر من چرخش عمر ابن حجاج در داستان باورناپذیر است و نویسنده احتیاج به پردازش بیشتری در این داستان داشته است چرخش بسیار سریع صورت میگیرد و زمانی که به سمت ابن زیاد گرایش پیدا میکند منطقی و باورپذیر نیست بنابراین میتوان گفت کرمیار در چرخش این شخصیت شتابزده عمل کرده است.
انتهای پیام/