فرحبخش:پول کپرنشینان را خرج سینمای دولتی کردند/خبر دارم که ایوبی از انتخاب‌هایش پشیمان شده

فرحبخش:پول کپرنشینان را خرج سینمای دولتی کردند/خبر دارم که ایوبی از انتخاب‌هایش پشیمان شده

خبرگزاری تسنیم: فرحبخش همیشگی یک غافلگیری است. چیزی به نام محافظه‌کاری را به رسمت نمی‌شناسد و بی‌مهابا آدم‌ها و جریان‌ها را نقد می‌کند. فرحبخش به همراه علیخانی، یار دیرینه‌اش و حسین انصاریان و مهدی گلستانه نویسنده و کارگردان «نازنین» میهمان ما بودند.

در بخش ابتدایی گفتگو با عوامل ساخت فیلم «نازنین»، فرحبخش و علی‌خانی انتقادات تندی به برخی از بخش‌های سینما وارد کردند. در این قسمت علاوه بر اینکه ادامه بحث قبل دنبال می‌شود در مورد فیلم «نازنین» هم بحث می‌شود. عیلخانی و فرحبخش همچنان معتقدند که دولت باید دست از سر سینما بردارد.

تسنیم:اینکه می گویید اگر بساط تله فیلم ها و آثار سریالی شبکه نمایش خانگی جمع شود، یک سری مسائل، خود به خود به نفع سینما می شود نیازمند یک فرهنگ سازی ابتدایی است و به شکل ناگهانی قابل دفع نیست مثلا در بحث افزایش دستمزد بازیگران، اگر این آثار نباشند، بالطبع بازیگر نمی خواهد یا نمی تواند در فیلم سینمایی بخش خصوصی که کمتراز آن سریال ها و فیلم های دولتی به وی دستمزد می دهد بازی کند.اتفاقی که از قضا این روزها به دستمزد نیم میلیاردی یک بازیگر هم ربط داده شده.البته این اتفاق حتی در مورد فیلمنامه ها هم قابل تعمیم است.

فرحبخش:به فیلمنامه نویس کسی پول نمی دهد نه قبل و نه بعد از انقلاب؛ از همه کمتر می گیرد.با اینکه فیلم بدون کارگردان ساخته می شود اما بدون فیلمنامه ساخته نمی شود و فیلمنامه نویس، حتی از تهیه کننده مهم تر است.اولین خیانت کار این مساله، دولت است چرا که دولت باید فعالیت های فیلمسازی خود را کنار بگذارد تا کسی نیم میلیارد دستمزد نگیرد.سال 50 تا 57، بازیگری که 30 هزار تومان دستمزدش بود در تمام این 7 سال، همواره 30 هزار تومان دستمزد می گرفته با اینکه تورم هم در آن سال ها وجود داشته به طوری که وقتی در سال 50، هزینه ساخت فیلم 300 هزار تومان بوده در سال 57، این رقم به 500 هزار تومان رسید یعنی 200 هزار تومان در طول 7 سال اما الان سال به سال، 100 درصد روی هزینه ها می افتد و از آن طرف، 100 درصد فروش می آید پائین تر.

علیخانی: دولت دارد سینما را تعطیل می کند؛ هم فیلمسازی بخش خصوصی را و هم سینمای بخش خصوصی را.آنها وقتی به پروژه ای پول ترزیق می کنند دیگر دنبال برگشت آن نیستند، دولت فقط پول را تزریق می کند که این تزریق، قطعا دستمزدها را سرسام آور بالا می برد و بخش خصوصی چون پولی به آن تزریق نمی شود روی تمام اینها حساب باز می کند تا بتواند هزینه فیلم بعدی اش را تامین کند بنابراین بخش دولتی با این قبیل کارها، نظم کار را به هم می زند و کم کم کار بخش خصوصی را به تعطیلی می کشاند درست مانند الان که از 5 فیلم اکران، 4 فیلم متعلق به سینمای دولتی است.شما تولیدات دفاتر خصوصی را در 3 سال قبل بکشید بیرون و با 15 سال قبل همان دفاتر مقایسه کنید و ببینید که تا چه میزان تنزل پیدا کرده است و بخش دولتی چقدر تولیدات بیشتری داشته است.سینمادار بخش خصوصی مثل کارمند می ماند.کارمند از کجا متوجه گرانی می شود؟ او سر برج حقوق می گیرد و دهم برج جیبش را نگاه می کند و می بیند که اوضاع به نسبت ماه قبل تا چه اندازه فرق کرده است ولی تاجر، گرانی را بدین شکل متوجه نمی شود سینمای بخش خصوصی هم به همین ترتیب است.در 3 ماه گذشته، تا جایی که من اطلاع دارم، 3 سینما تعطیل شده است: سینما پیوند، سینما آستارا تجریش و سینما آزادی لنگرود.وقتی بخش دولتی، 200،300 میلیون به بازیگر می دهد بخش خصوصی این توان را ندارد وقتی آن بازیگر چنین پولی گرفت شما دیگر نمی توانی با او کار کنی.

فرحبخش: سال 51، 110 فیلم ایرانی تولید شد و 250 فیلم فرنگی وارد شد.سال 56، تنها 12 فیلم ایرانی تولید شد و در مقابل، 750 فیلم ایرانی تولید شد بنابراین فیلم فرنگی در قبل انقلاب، بساط سینمای ایران را تعطیل کرد.سینمای پیش از انقلاب را انقلاب تعطیل نکرد بلکه خودش زمینه های تعطیلی خودش را فراهم آورد.بعد از انقلاب آمدند فیلم فرنگی را ممنوع کردند و همین، سبب راه اندازی سینما شد.قبل از انقلاب، سینمای فرنگی رقیب سینمای ایران بود و بعد انقلاب، از سال 74 تاکنون، دولت وارد رقابت شده.دولت بودجه دارد و اصلا دنبال بازگشت سرمایه نیست به طوری که 90 درصد فیلم هایی که دولت در این سال ها ساخته، بد بوده.

همه آنهایی که پول دادند و پول گرفتند، اگر اعتقاد به قیامت داشته باشند باید جواب پس دهند؛ تو با کدام مجوز، 5 میلیارد دادی که فلانی فیلم بسازد؟اینجا شاید کسی جلویت را نگیرد اما بچه های پابرهنه اهواز و سیستان و آن کپرنشینان مناطق محروم، روز قیامت می گویند تو پول نفت مان را دادی فلانی فیلم ساخت بنابراین در حال حاضر دولت نقش فیلم فرنگی پیش از انقلاب را بازی می کند به طوری که خیلی ها در سال 51، تولید فیلم را رها کردند و شدند کمپانی وارد کننده فیلم.اصلا ما نیاز نداریم که دولت بیاید برای ما فرهنگ سازی کند بلکه دولت باید مزاحمتش را از سر سینما کم کند.من سال 61، "ریشه در خون" را ساختم با موضوع انقلاب با هزینه 2 میلیون تومان که با همین پول در آن سال می توانستم 4 آپارتمان در میدان ونک بخرم یا آقای علیخانی در سال 65، "تشکیلات" را ساخت که درباره انقلاب بود اما آیا دولت بابت ساخت این فیلم ها به ما پول داد؟

اتفاقا تا توانستند چوب لای چرخ ما گذاشتند که همان ها الان شده اند مدعی انقلاب.دولت باید به طور مطلق برود کنار و رانتخوارها نیز کنار بروند تا فیلمسازی، شکل طبیعی اش را ببیند و در این روال، بازیگر نیم میلیاردی، 5 میلیون هم نمی گیرد.

تسنیم:مگر سینمای ما چند بازیگر شاخص در هر رنج سنی دارد که با تحریم آن بازیگران، فلج نشود؟بالاخره باید بپذیریم که سینمای ایران تا حدودی در عرصه بازیگری با قحط الرجال مواجه است و این شرایطی که شما عنوان می کنید نمی تواند چندان واقع بینانه باشد.

فرحبخش: نمی توانند بازی نکنند. قبل از سال 76، تنها آقایان هاشم پور و عرب نیا استار بودند و عبدی هم تک و توک، کارهایی انجام می داد اما بعد از سال 76، سینمای ایران 20 تا استار به خود دید چون این سینما موقعیت پیدا کرد اینها ریختند جلو.در دنیا هم روزگاری استیو مک کوئین، مارلون براندو، آنتونی کوئین، رابرت رد فورد و سوفیا لورن بودند که اصلا بدون اینها فیلم مهمی ساخته نمی شد اما امروز بهترین فیلم ها، هنرپیشه هایی سرشناس ندارند مگر "آواز قو" ستاره داشت یا "زندگی خصوصی" ستاره داشت؟خانم توسلی که دیگر کنار رفته بود ماشالا امروز وقت سر خاراندن ندارد چرا که فیلم، فیلم بود که اینها ستاره شدند.

تسنیم: به کارنامه سینمایی 100 روزه دولت نمره قبولی می دهید؟

فرحبخش:نمره صفر می‌دهم.به دلیل انتخاب های آقای ایوبی، به کارنامه 100 روزه ایشان نمره قبولی نمی دهم من این نارضایتی را حتی به طریقی به گوش آقای روحانی هم رسانده ام و گفتم الان مردم در مملکت، خود به خود خوشحالند اما در سینما، آقای ایوبی که فرد بسیار محترمی هم هست اوضاع خوبی را مدیریت نمی کند.البته اطلاعاتی دارم که بر اساس آن متوجه شدم ایشان از یک سری انتخاب های خودشان پشیمان شده اما یک مهلتی داده.امیدوارم در جشنواره امسال برخوردی پیش نیاید البته این را هم باید در نظر داشت که 100 روز، حقیقتا زمان زیادی نیست که بخواهی قضاوت کنی اما اگر آقای ایوبی با همین فرم به جلو برود من مطمئنم که مدیریت ایشان به 4 سال نخواهد کشید مگر اینکه ایشان بعد از جشنواره امسال، تغییر و تحولاتی را انجام دهد.

تسنیم: اخیرا انتقادات تندی علیه شورای صنفی نمایش شده که شخص شما و آقای علیخانی هم عضو این صنف هستید که نمونه بارزش به مناظره آقای علم الهدی با آقای هاشمی مربوط می شود.این انتقادات و آمارهای ارائه شده تا چه میزان درست و قابل اتکاست؟

فرحبخش: من سوالم این است که آدمی که هیچ سابقه ای ندارد چگونه کارشناس شده؟این آقا هیچ سابقه کارشناسی ندارد.من 30 سال در همین سینما هستم و ایشان را ندیدم. آمار و ارقامی که می دهد تمامش دروغ است مثلا می گوید قرارداد فیلم "نازنین"، قبل از تعطیلات محرم بوده در حالی که قرارداد این فیلم، طبق قانون انجام شده است یا ایشان در مورد 3 میلیارد هزینه خرید ساختمان اظهارنظر می کند، خوب بیا و این گفته ات که ما از دولت پول گرفتیم را ثابت کن.چون بنده به همراه آقای هاشمی با هم رفتیم و این پول را تهیه کردیم.اینکه ایشان در یک روزنامه زرد سینمایی مطالبی می نویسد و کسی به ایشان پاسخی نمی دهد به خاطر این است که کسی ایشان را داخل سینما نمی داند که بخواهد جوابش را بدهد اصلا خود آقای هاشمی چند بار گفت که ایشان در اندازه ای نیست که بخواهم روبرویش بنشینم و اصلا موقعیتی در سینما ندارد که بخواهد اظهارنظر کند.من 30 سال سابقه کار در این سینما را دارم و آقای علیخانی 45 سال؛ خوب این 30 سال و 45 سال که از لای جرز نیامده وقتی می گوئیم ما ایشان را اصلا کارشناس نمی دانیم بر مبنای تجربیاتمان این حرف را می زنیم حتی شورای کانون پخش کنندگان و خود آقای سرتیپی اصلا آقای علم الهدی را قبول ندارند.

ایشان در مناظره تلویزیون مدام می گوید شورای صنفی چه دستاوردی داشته و همین سوال نشان می دهد که ایشان اصلا کارشناس نیست چون شورای صنفی که نباید دست آوردی داشته باشد مثل اینکه از یک محضردار بپرسیم دست آورد یک ساله شما چیست؟! محضر چه دست آوردی می تواند داشته باشد؟می گوید من تقلب نکردم در این 1 سال.ایشان هنوز وظیفه شورای صنفی را نمی داند.شورای صنفی وظیفه اش این است که بنده به عنوان تهیه کننده "نازنین" به آقای علیخانی به عنوان رئیس سینمای عصر جدید می گویم فیلم من را می زنی که ایشان می گوید می زنم، قرارداد می بندیم که آن به خودمان مربوط است و به هیچ کسی ربطی ندارد بعد برای اینکه احیانا کسی از ما این وسط تقلب نکند، می رویم شورای صنفی و قرارداد را ثبت می کنیم.اصلا نمی داند که شورای صنفی، فیلم اکران نمی کند؛ من می توانستم فیلمم را نگه دارم در عید نوروز نمایش دهم یا تابستان آینده اکرانش کنم اما  مصلحتم را در این دیدم که در این زمان اکران کنم.

آنها چون 90 سینمای کشور در دستانشان است در سال 91 توطئه ای کردند و سینما را به نابودی کشاندند؛ امام خمینی (ره) در صحیفه نور فرمودند که سرپیچی از مقررات دولت جمهوری اسلامی، حرام است.دولت به این فیلم هایی که شما توقیف کردید پروانه نمایش داده اما شما چه کاره بودید که جلوی اکران آن را گرفتید؟پآشما حق نداشتید این کار را انجام دهید.دولت آقای احمدی نژاد خیلی بی عرضه بود که جلوی اینها نایستاد حتی خود آقای حسینی و شمقدری هم انسان های بی عرضه ای بودند که من این حرف را به خودشان هم گفته ام.

تسنیم: خوب کمی به فیلم بپردازیم.آقای انصاریان توضیح می دهید سوژه "نازنین" چگونه دستمایه کار قرار گرفت و آیا ما به ازای خارجی داشت؟

انصاریان:این قصه، مابه ازای خارجی نداشت.من این قصه را قبلا نوشته بودم و تصمیم گرفته شد ساخته شود بالاخره در هر جای تهران که راه بروی، یک سوژه ای پیدا می کنی حالا یا شانس می آوری و ساخته می شود و یا کم شانسی و اتفاقی برایش نمی افتد.ما روی قصه کار کردیم و بعد از 3،4 ماه وقتی مورد پسند تیم قرار گرفت آن را جلوی دوربین بردیم.

تسنیم: بالاخره سینمای اجتماعی در طی سال های اخیر با رشدی چشمگیری مواجه بوده که فیلمنامه نویسان، سهم قابل توجهی در این رشد داشته اند و البته جشنواره ها هم توجه ویژه ای به این گونه نشان داده اند.

انصاریان: کاملا درست است اما وقتی فیلمی با هزینه دولتی ساخته می شود، آن فیلم در جشنواره سهمیه می گیرد؛ کارگردان، فیلمنامه نویس و . . . در جشنواره سهیمه دارند تا حالا دیده اید که فیلمنامه نویسی از بخش خصوصی برود آن بالا و جایزه بگیرد؟ نهادهایی مانند حوزه، ادعای سهمیه دارند و همین الان هم برای جشنواره امسال تقسیم جایزه شده بنابراین این جایزه ها چندان اهمیتی برایم ندارد چون چیزی به من اضافه نمی کند.اصولا فیلمنامه های جشنواره پسند دو گونه است: یکی که تبدیل به بیزینس شده که طرف می نویسد تا در جشنواره های خارجی جایزه بگیرد ولو فیلمنامه اش سیاه نمایی بوده و علیه منافع کشورش عمل کند چون تنها پول برای این آدم ها اهمیت دارد و دوم،  کاراکتر خود فیلم است که سبب می شود آن اثر از مرز خارج شود مانند رقابتی که میان "گذشته" و "دربند" بود؛ "گذشته" فیلمی ایرانی نبود برعکس "دربند" که بر اساس شاخصه های انسانی دختر جوان ساخته شده بود.

البته این پول های بادآورده دولت است که چنین وضعیتی را به وجود آورده؛ سینمای مولف در ایران به مانند خیلی چیزهای دیگری که غلط تعریف می شود، نادرست تعریف شده.به کارگردانی که فیلمنامه کارش را بنویسد، سینماگر مولف گفته نمی شود که این تعریف، حاصل نگاهی سطحی است در حالی که فیلمساز مولف مانند "کیشلوفسکی"، کسی است که صاحب تفکر و نگاه خاصی است و فیلمنامه اش را خودش می نویسد چون می خواهد آن نگاهش را ترویج کند.در سینمای ما بخشی از آن متعلق به فقر است که حالا که فیلم بودجه ای گرفته، حالا فیلمنامه کار را هم خودم می نویسم، طراحی صحنه و لباسش را هم خودم انجام می دهم و دستمزد 200 میلیونی را در برآورد، برای خودم رد می کنم تا سال آینده که بیکار هستم مخارجم را بگذرانم و شما به عنوان کارگردان در بخش غلط که تعریف شده، فیلمنامه را هم خودتان می نویسید. من نزدیک 25 سال برای کارگردانانی فیلمنامه نوشتم که فیلمنامه نویس نیستند و در تیتراژ، اسم آنها را می زنند و نه من.چرا باید سطح سینمای ایران به جایی برسد که بازیگری که هنوز دیالوگش  را حفظ نیست و می رود جلوی دوربین، 60 میلیون دستمزد می گیرد؟بعد بازیگری چون "کریستین بیل" برای نقشی، 35 کیلو کم می کند؛ آن وقت او بازیگر است یا این؟!

تسنیم: آقای گلستانه، فیلمتان برای نمایش اصلاحیه نخورد؟

گلستانه:آقای انصاریان نفس به نفس پروژه می آید و آن جور نیست که فیلمنامه را تحویل دهند و بگویند خداحافظ من درگیر کار جدیدم هستم.من هیچ مورد اصلاحیه ای در پروانه نمایش نداشتیم.خود آقای فرحبخش از تمام شوراهای نظارتی سخت گیرتر است و جزو معدود دفاتری هستند که مساله حجاب را صد در صد رعایت می کنند به طوری که عین یک پروژه تلویزیونی کار می کنند و وقتی یک تار موی بازیگر زن معلوم باشد آن را تکرار می کنیم اعتقادمان هم این است که فیلم اگر می خواهد برای این یک تار مو بفروشد اصلا نمی خواهیم که بفروشد بنابراین همه صفر تا صد مساله را خودمان از ابتدا در نظر می گیریم.

تسنیم: چطور با "پویافیلم" آشنا شدید؟

گلستانه: سال 87، من در دفتر آقای جودی، تله فیلم کار می کردم که آقای جیرانی مشغول پیش تولید سریال جدیدشان بودند و ایشان من را معرفی کردند دفتر پویافیلم برای ساخت اولین فیلمم که منجر شد به ساخت "دردسر بزرگ".

تسنیم: و از آن سال تا امسال، فیلم جدیدی نساختی.دلیل بیکاری سینمایی ات چه بود؟

گلستانه: ما یک مجموعه تهیه کننده داریم که ضمن احترام به تمامی شان،  معمولا دوست ندارند ریسک کنند و خودشان گام اول را بردارند بنابراین می ایستند ببینند پویافیلم با چه کسی کار می کند بعد می روند سراغش .این اتفاق بعد از "دردسر بزرگ" برای من هم رخ داد و خیلی از دوستان تهیه کننده درخواست کار دادند و فیلمنامه فرستادند ولی تاکید داشتم که اولا فیلم بعدی ام ملودرام اجتماعی باشد چون ژانر خودم است و دوما اینکه در مجموعه ای فیلمم را بسازم که خیالم راحت باشد که حداقل نسبت به کار اولم، یک گام جلو هستم.

تسنیم: پس چرا فیلم اول شما کمدی بود چون عموما بسیاری از کارگردانان در فیلم اول خود، یکی از بهترین آرمان های سینمایی خود را در وفاداری به ژانر مورد علاقه شان به تصویر می کشند.

گلستانه: من اولویت بندی می کنم.بله، ژانر مورد علاقه من، ملودرام اجتماعی است اما فرصت ورود به سینما را نمی توانستم از دست بدهم به این بهانه که آن ژانر، ژانر من نیست.من اگر نگویم آخرین نفر اما جزو آخرین نفراتی بودم که در مقطعی پروانه ساخت گرفتم که نمره کارگردانی ما را کانون کارگردانان باید می داد و برای فیلم اولی ها سهمیه تعیین شده بود. آن بخش جزو افتخاراتم است ولی از یک فیلترینگ خیلی سختی باید می گذشتی تا برسیم به اینکه آیا پروانه صادر بشود یا نشود.در "دردسر بزرگ" ما 8 ماه درگیر پروانه ساخت بودیم یعنی عین 8 ماه، دوشنبه که می شد، ضربان قلبم می رفت بالا تا بعدازظهر.من یادم است در فرم پروانه ساخت فیلم اولی ها، دو تا کارگردان باید آن را تائید می کردند که من برای اینکه اتفاق بهترین بیفتد رفتم 9 نفر شورای مرکزی کانون کارگردانان، همه آن را امضاء کردند چون من تقریبا دستیار همه آنها بودم و این پروسه، 8 ماه طول کشید.من خودم تعجب می کردم از صبوری آقایان علیخانی و فرحبخش که چرا دارند به پای من می ایستند.هنوزم اگر فیلمنامه کمدی خیلی خوبی به دستم برسد قطعا ورود پیدا می کنم اما خودم را متعلق به سینمای بدنه می دانم و مخاطب برایم خیلی مهم است.

تسنیم: البته میزانسن های "نازنین" به دلیل حضور بی امان دوربین در اجتماع، بسیار سخت تر از "دردسر بزرگ" در نظر گرفته شده بود.

گلستانه: دقیقا و بسیار هم سخت بود چون ادبیات این فیلم، با "دردسر بزرگ" متفاوت است.من بارها فیلم را نفس به نفس با مخاطب دیدم و موردی که خیلی برایم مهم آمد این بود که  همه می گفتند این فیلم چقدر سخت ساخته شده.ما چیزی حدود 58 لوکیشن داشتیم و فیلمبرداری مان نیز مصادف شده بود با ماه مبارک رمضان که فصل بسار گرمی بود.ما مجبور بودیم ظهر به بعد کار کنیم چون عوامل، روزه می گرفتند و سخت بود از صبح تا غروب کار کردن.سکانس های کف خیابانی فیلم سخت بود.یکی از شاه سکانس های فیلم، سکانس بهشت زهرا بود که ما رفتیم دقیقا در شعاع 10 متری خانواده ای که عزیزش را داشت دفن می کرد، فیلمبرداری کردیم.بازیگرانمان آمادگی جسمانی خوبی داشتند.کلا در این فیلم، به هیچ وجه نمایشی، درگیری ایجاد نکردیم و تاکید کردیم همه، هم را بزنند به همین دلیل، بازغی این فیلم متفاوت از بازغی دیگر فیلم هاست؛ مجید صالحی، سحر قریشی و دیگر بازیگران فیلم، تماما بازی های درخور توجهی انجام دادند که اعتبار فیلم را بالا بردند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران