مصدق: پادشاه مخلوق سیاست خارجی نمی‌توانست از اوامر تخلف کند

مصدق: پادشاه مخلوق سیاست خارجی نمی‌توانست از اوامر تخلف کند

خبرگزاری تسنیم: در دهه اول سلطنت پهلوی دوم علاوه بر چپاول نفت به‌صورت رسمی، مقادیر غیرقابل محاسبه‌ای نفت نیز از طریق احداث لوله‌های مخفی از طریق عراق توسط انگلیسی‌ها به سرقت می‌رفت و هیچ‌گونه واکنشی از جانب محمدرضا پهلوی در این زمینه را شاهد نیستیم.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، عباس سلیمی نمین به‌درخواست خبرگزاری تسنیم ،در سلسله مقالاتی که به‌مناسبت ایام الله دهه فجر منعکس می‌شود، از زبان دست اندرکاران رژیم شاه به دلایل و یا زمینه های سرنگونی این رژیم پرداخته است. وی در این شماره به موضوع «بررسی علل سقوط از زبان رجال عصر پهلوی» پرداخت.
یکی از تجربیات مهم و مؤثر در همصدا شدن آحاد ملت ایران برای پایان دادن به عمر سلسله پهلوی و رفع سلطه بیگانگان بر کشور به طور همزمان، دستاوردهای نهضت ملی شدن صنعت نفت بود. بعد از شهریور 1320 و باز شدن نسبی فضای سیاسی کشور، به تدریج افکار عمومی اطلاعاتی درباره چگونگی بهره‌برداری انگلیس از نفت ایران به دست آورد. این آگاهی مبنای گسترش مطالعات ملت برای ملی شدن صنعت نفت گردید. اما در این میان هرگز کسی تصور نمی‌کرد دربار پهلوی بجای همراهی با ملت ایران در امری بسیار منطقی یعنی پایان دادن به غارت منابع نفتی، با دشمنانش همداستان شود.
مشارکت فعال پهلوی‌ها در کودتای آمریکایی – انگلیسی 28 مرداد 32 در حالی بود که نخست‌وزیر دولت نهضت ملی کتباً پایبندی خود را به سلطنت پهلوی ابراز داشته بود و عملاً نیز از این تعهد خود کمترین تخطی‌ای نکرد تا بهانه‌ای برای توسل شاه به بیگانه به منظور حفظ تاج و تخت خود در میان نباشد. بنابراین ملت ایران در این برهه از مبارزات استقلال‌طلبانه خود به ارتباط تنگاتنگ استبداد و سلطه بیگانه پی برد و به وضوح دریافت تا اسبتداد برقرار باشد رفع سلطه خارجی ممکن نخواهد بود و متقابلاً با وجود تسلط بیگانگان بر شئون مختلف نظام سیاسی ایران، مهار استبداد امری دست نیافتنی است. از جمله اسنادی که کسب این تجربه در آن به روشنی دریافت می‌شود خاطرات دکتر محمد مصدق است. وی تا قبل از کودتایی که منجر به سقوط دولتش شد، بر این اعتقاد بود که می‌توان استبداد را مهار کرد و با سیاست گام به گام منشاء تحولاتی در کشور شد اما یادداشت‌های وی در زندان حکایت از تجدیدنظر جدی در این مشی سیاسی دارد: «همه می‌دانند که سلسله پهلوی مخلوق سیاست انگلیس است، چونکه تا سوم اسفند 1299 غیر از عده‌ای محدود کسی حتی نام رضاخان را هم نشنیده بود... بدیهی است شخصی که با وسایل غیر ملی وارد کار شود نمی‌تواند از ملت انتظار پشتیبانی داشته باشد. به همین جهات هم اعلیحضرت شاه فقید و سپس اعلیحضرت محمدرضاشاه هر کدام بین دو محظور قرار گرفتند. چنانچه می‌خواستند با یک عده وطنپرست مدارا کنند از انجام وظیفه در مقابل استثمار باز می‌ماندند و چنانچه با این عده بسختی و خشونت عمل می‌کردند دیگر برای این سلسله حیثیتی باقی نمی‌ماند تا بتوانند بکار ادامه دهند.» (خاطرات و تالمات مصدق، انتشارات علمی، ص344)
در ادامه دکتر مصدق به یکی از خدمات پرهزینه پهلوی اول به انگلیس‌ها می‌پردازد؛ خدمتی که آرزوی دیرینه آنان را عملی ساخت. گفتنی است تا قبل از کودتای 1299، لندن تلاش داشت به هر طریق ممکن زمینه احداث خط‌آهنی را - که دسترسی‌اش از خلیج‌فارس به مرزهای اتحاد جماهیر شوروی را ممکن می‌ساخت - فراهم سازد. از جمله در قرارداد رویتر تاسیس راه‌آهن شمالی- جنوبی گنجانیده شده بود. البته این قرارداد از جانب ملت ایران ننگین تشخیص داده شد و به دلیل مقاومت مردم لغو گردید. اما برکشیده کودتای بیگانه به بهترین وجه ممکن یعنی تماماً با سرمایه ملت ایران آرزوی دیرینه لندن را در این زمینه محقق ساخت: «در خصوص راه‌آهن- مدت سه سال یعنی از سال 1304 تا 1306 هر وقت راجع به این راه در مجلس صحبتی میشد و یا لایحه‌ای جزء دستور قرار میگرفت من با آن مخالفت کرده‌ام. چونکه خط خرمشهر- بندرشاه خطی است کاملاً سوق‌الجیشی و در یکی از جلسات حتی خود را برای هر پیش‌آمدی حاضر کرده گفتم هرکس به این لایحه رأی بدهد خیانتی است که بوطن خود نموه است که این بیان در وکلای فرمایشی تأثیر ننمود، شاه فقید را هم عصبانی کرد و مجلس لایحه دولت را تصویب نمود... در جلسه‌ی 2 اسفند 1305 مجلس شورای گفتم برای ایجاد راه دو خط بیشتر نیست: آنکه ترانزیت بین‌المللی دارد ما را به بهشت میبرد و راهی که بمنظور سوق‌الجیشی ساخته شود ما را بجهنم و علت بدبختیهای ما هم در جنگ بین‌الملل دوم همین راهی بود که اعلیحضرت شاه فقید ساخته بودند. ساختن راه‌آهن در این خط هیچ دلیل نداشت جز اینکه میخواستند از آن استفاده‌ای سوق‌الجیشی کنند و دولت انگلیس هم در هر سال مقدار زیادی آهن به ایران بفروشد و از این راه پولی که دولت از معادن نفت میبرد وارد انگلیس کند... چنانچه در ظرف این مدت عوائد نفت بمصرف کار [خانة] قند رسیده بود رفع احتیاج از یک قلم بزرگ واردات گردیده بود و از عواید کارخانه‌های قند هم میتوانستند خط راه‌آهن بین‌المللی را احداث کنند که باز عرض می‌کنم هرچه کرده‌اند خیانت است و خیانت. (همان، صص352-349)
از جمله دیگر خدمات پهلوی اول به انگلیس، تمدید قرارداد ننگین دارسی برای مدت سی و دو سال و با شرائط سهلتر بود. دکتر مصدق در این زمینه می‌نویسد: «من در آن سال‌ها (دوران دیکتاتوری رضاخانی) در ده زندگی می‌کردم و برای این‌که گرفتار نشوم با کسی معاشرت نمی‌کردم. با این حال یکی از روزها که به شهر آمده بودم دل به دریا زدم و خدمت ایشان (شادروان حسن پیرنیا مشیرالدوله) رسیدم... سپس شروع به مذاکرات شد و نظریات خود را بدین طریق بیان نمودند. 1- از نظر سیاسی- تمدید مدت سبب شد که باز تا شصت سال دیگر یعنی از سال 1933 تا 1992 ایران نتواند قدمی در راه آزادی و استقلال خود بردارد. 2- از نظر اقتصادی- سال 1960 که قرارداد منقضی می‌شد تاسیسات نفت به دولت ایران تعلق می‌گرفت (این بند در تمدید قرارداد حذف شد) و سپس تمام عواید نفت متعلق به ایران بودند 16٪ که شرکت نفت می‌پرداخت و اکنون باز همین مبلغ را به صورت دیگر خواهد پرداخت بنابراین 84٪ از عایدات ما برای مدت سی و دو سال به جیب خارجی رفته است. گفتم این‌ها همه صحیح پس چرا برای چنین قراردادی جشن گرفتند و چراغانی کردند؟ گفتند از بی‌اطلاعی و اختناق مردم سؤاستفاده نمودند و آن عده هم که می‌دانستند، در سایه‌ی امنیت و تسلط دولت بر اوضاع نتوانستند حرفی بزنند و اعتراضی کنند و این بزرگترین استفاده‌ای بود که دولت انگلیس از تشکیل دولت دیکتاتوری و امنیت سطحی کرد.» (همان، صص3-292)
آن‌چه حائز اهمیت است این که در دهه اول سلطنت پهلوی دوم علاوه بر چپاول نفت به صورت رسمی، مقادیر غیرقابل محاسبه‌ای نفت نیز از طریق احداث لوله‌های مخفی از طریق عراق، توسط انگلیسی‌ها به سرقت می‌رفت و هیچ‌گونه واکنشی از جانب محمدرضا پهلوی در این زمینه را شاهد نیستیم تا شکل‌گیری نهضت ملی شدن صنعت نفت و به نخست‌وزیری رسیدن دکتر محمد مصدق. در این دوران دزدی انگلیسی‌ها بیش از هر زمان دیگری بر مردم ایران آشکار می‌شود. دکتر مصدق در این زمینه می‌نویسد: «مقدار مهمی نفت بوسیله‌ی لوله از زیر آب بخارج می‌رفت که از آن کسی اطلاع نداشت و نامه‌ی آقای دربار شاهین که عیناً نقل می‌شود دلیل صحت این معناست:
جناب آقای امیر علایی نماینده فوق‌العاده دولت و استاندار استان ششم، محترماً باستحضار می‌رساند در اجرای تحقیقاتی که استعلام فرموده‌اند اینک گزارش شده است که طبق اطلاعات و تحقیقات معموله دو لوله یکی برای نفت سفید یا بنزین و دیگری نفت سیاه از کنار جاده آبادان و خرمشهر عبور و در مجاور مزرعه نمونه موسوم به «مدیری فارم» از شط‌العرب به خاک عراق می‌رود- دریادار شاهین» (همان، ص269)
با توجه به استمرار غارت اموال ملت ایران توسط بیگانگان در دوران پهلوی دوم- در حالی‌که مردم حتی در شهرها از ابتدایی‌ترین خدمات (همچون آب، برق، بهداشت، حمل و نقل و ...) محروم بودند دکتر مصدق تاسف خود را از همراهی محمدرضا پهلوی با بیگانگان در کودتا علیه نهضت ملی شدن صنعت نفت این‌گونه ابراز می‌دارد: «از اعلیحضرت شاه فقید کسی غیر از این انتظار نداشت چونکه آن پادشاه مخلوق سیاست خارجی بود و قادر نبود از آن‌چه امر می‌شد تخلف کند ولی از اعلیحضرت محمدرضا شاه... هیچکس انتظار نداشت همان رویه سابق را تعقیب کند.» (همان، ص201) بنابراین پیوند ناگسستنی پهلوی‌ها با بیگانه راهی را برای ملت ایران جز پایان دادن به عمر این دودمان وابسته باقی نگذاشت. 
انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار ویژه نامه‌ها
اخبار روز ویژه نامه‌ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی