عاطفه در برابر عقل: نقدی بر تفسیر لیبرالیستی از یک حکم دینی

عاطفه در برابر عقل: نقدی بر تفسیر لیبرالیستی از یک حکم دینی

خبرگزاری تسنیم: مطابق صریح قرآن، قصاص حیات است و تنها «اولی الالباب» یا صاحبان عقل و خرد می‌توانند این مطلب را دریابند و طبعاً غلبه نگاه عاطفی و هیجانی در مواجهه با قصاص، منجر به برداشت‌های ناصحیح و افراطی و تفریطی از این مسئله خواهد شد.

خبرگزاری تسنیم:

قصاص یکی از احکام کیفری اسلام است که در قرآن بدان تصریح شده و مایه حیات جامعه معرفی شده است. علمای اسلام در فلسفه تشریع این حکم موارد متعددی مطرح کرده‌اند که از جمله آنها جلوگیری از انتقام‌های کور و دور از عدالت، و نیز جلوگیری از جرأت یافتن جنایت‌کاران در قتل یا ضرب و جرح شهروندان است. اصل قصاص و حتی بسیاری از جزئیات آن مورد اجماع کامل فقهای شیعه و سنّی است و هدف از آن نه اعدام، بلکه بازگرداندن فرد و جامعه به وضعیت عادی است.

چندی پیش در یکی از نشریات کشور حکم قرآنی قصاص از زبان شخصی «غیرانسانی» توصیف شده بود. غیرانسانی و نامعقول خواندن احکام و آموزه‌های اسلامی مسئله‌ تازه‌ای نیست و از همان دروان اولین مواجهه غربیان با جهان اسلام، نسل نخست غربگرایان و روشنفکرزده‌های فرنگ‌رفته و لیبرال، مقالاتی در غیرانسانی و نامعقول خواندن احکام و آموزه‌های اسلامی داشتند که البته همیشه با واکنش‌های صریح و سریع علما و مراجع و نیز توده متدینان مواجه می‌شد. این جریان حتی بعد از وقوع انقلاب اسلامی نیز به نوعی سعی در اظهار وجود داشت و البته انگیزه‌های سیاسی نقش بسیار بارزتر و برجسته‌تری نسبت به مسائل علمی و معرفتی در طرح این مسائل از سوی این جریانات داشت.

فارغ از انگیزه‌ها و اهداف سیاسی که البته نقش بسیار تعیین کننده‌ای در طرح این شبهات دارد، علما و محققان حوزه فلسفه تشریع احکام اسلام از دیربار تاکنون وجوه متعددی بررسی پشتوانه‌های شرعی و عقلی آموزه مهم قصاص و نقش آن در حفظ حیات و امنیت جامعه مطرح کرده‌اند. به فرض آنکه تشکیک کنندگان در آیه قصاص، فارغ از انگیزه‌های سیاسی مبادرت به فهم و تفسیر آیه کرده باشند، با نگاهی ساده حتی به ظواهر آیه کوتاه قصاص «و لکم فی القصاص حیاة یا اولی الالباب» میزان بی‌دقتی فاحش‌شان در فهم آیه روشن می‌شود.

در این آیه قصاص حیات و زندگی شمرده شده و در انتهای آن صراحتا گفته شده که تنها  «اولی الالباب» یا صاحبان عقل و خرد می‌توانند این مطلب را دریابند. این بدان معناست که مواجهه با قصاص باید کاملا عقلی و به دور از مسائل عاطفی و هیجانی باشد. به صاحبان عقل و خرد گفته شده که درباره این حکم اندیشه کنند، بنابراین تنها عقل می‌تواند با حسابگری این مسئله را بفهمد و افرادی که با نگاه عاطفی و هیجانی با قصاص مواجه شوند، به چنین نتایج غریبی هم خواهند رسید، چون عاطفه و هیجان نزدیک‌بین است و زود و زودگذرها را می‌بیند.

همان کسانی که بر مبنای هیجان و عاطفه حکم به غیرانسانی بودن قصاص داده‌اند، اگر یکی از عزیزانشان در جریان نزاع یا فتنه‌ای کشته شوند، خود التزام عملی به حرف خودشان ندارند و ای‌بسا بر مبنای حکم همان عواطف خود حاضر باشند برای انتقام خودن او چندین نفر را بکشند و اینجا نیزدر واقع حکم قصاص از یک افراط و تعدی بزرگ پیشگیری می‌کند. قصاص حرمت نگه داشتن انسان است و ضامن حیات و امنیت اجتماعی، و فقدانش یا عدم اجرای صحیحش، زمینه گسترش انواع جنایت‌ها و تجاوزات را در جوامع فراهم می‌کند و در واقع در آن، در واقع حیات فردی، فدای حیات اجتماعی می‌شود.

جالب آن است که احکامی مانند قصاص و حجاب از جانب بلندگوهایی غیرانسانی خوانده می‌شود که دولت‌هاشان بیش از 4 قرن است که به قتل و غارت کشورهای اسلامی و تجاوز به اموال و ثروتها و نوامیس می‌پردازند و هنوز این داستان غم‌انگیز از پاکستان و افغانستان و عراق گرفته تا شمال افریقا ادامه دارد. همانان هستند که امروز رأفت و رحمت‌شان گل کرده و دلشان به حال انسانیت می‌سوزد و به نام حقوق بشر حتی طاقت کشته شدن یک انسان جنایتکار آدمکش را ندارند.

البته این مسئله مهم نیز قابل ذکر است که اسلام، دین ایمان و تعبد به پیشگاه پرودگار جهان است و یک مسلمان حتی اگر دلیل عقلی احکام را نداند یا بدان نرسد، آن را به عنوان یکی از تعبدیات شرع می‌پذیرد. بنابراین با همه دلایل عقلی و حکمت‌هایی که برای قصاص بیان شده، یک مسلمان حتی اگر حکمت حکم قصاص را نداند، آن را تعبداً به عنوان یکی از مسلمات فقهی و قرآنی خود می‌پذیرد، چون قطعاً مطمئن است و باور دارد که خداوند مصلحتی برای آن در نظر گرفته است.

روشن است که هدف جریان‌های داخلی و خارجی در حمله به احکام ضروری اسلام و غیرعقلانی و غیرانسانی خواندن آن، زیر سؤال بردن دین خصوصاً در عرصه‌های اجتماعی است و این کوشش‌های نافرجام با روش‌های تبلیغی و نه تحقیقی برای زیر سوال بردن ضروریات دین، تلاش مذبوحانه‌ای برای مقابله با اسلام سیاسی است که در سال‌های گذشته بارها تجربه شده است. جریانی که در سال‌های گذشته نیز شاهکارهایی چون انکار وحیانی بودن قرآن و توهین‌های مختلف به ساحت قدسی بزرگان دین داشت.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران