«خیابان ۴۲»؛روایت خبرنگار ایرانی از روزهای نیویورک
خبرگزاری تسنیم: کتاب «خیابان ۴۲»، خاطرات خودنوشته مرتضی غرقی از چند سال حضور خود در کشور آمریکا و شهر نیویورک است که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، خاطرهنویسی از نظر بسیاری یک فن شریف و با ارزش است. نویسنده از این طریق می تواند احساسات خود را به مخاطب انتقال دهد و او را در جریان رویدادی که واقع شده قراردهد. امروزه خاطره نویسی یک نوع مهم ادبی محسوب می گردد. قواعد خاصی دارد و نیازمند توانایی لازم می باشد. هرکسی نمی تواند خاطره بنویسد. تنها کسانی می توانند به نوشتن خاطره دست بزنند که از قدرت بیان کافی برخوردارباشند و فن نویسندگی را به خوبی بلد باشند.
خاطره می تواند جلوی تحریف تحولات تاریخی را بگیرد؛ چراکه ممکن است تاریخ نویس به دلیل گرایش های خاص ایدئولوژیک، به تحلیل نادرست وقایع بپردازد؛ اما خاطره؛ چون نقل مو به موی حوادث می باشد و تا حدودی گرایش های ایدیولوژیک در آن دخالت ندارد، می تواند نتیجه درستی از یک تحول ارائه دهد.
حال تصور کنید نویسنده این خاطرات خود یک خبرنگار باشد، خبرنگاری که در بطن ماجراهایی حساس، سیاسی و حتیشگفتانگیز قرار گرفته است. برخی از اتفاقات و خاطراتی که یک خبرنگار آنها را مشاهده میکند در همان زمان، یا امکان انتشار ندارد و یا اینکه ارزش خبری آن پس از گذشت زمان بیشتر میشود. اگر این ارزش افزوده منتشر نشود، قطعا آن اتفاقات نیز به فراموشی سپرده میشود.
خاطره نویس همواره باید سعی کند که سادگی، صمیمیت، پرهیز از خیالپردازی، برجستهسازی، حذف زوائد، زیبایی در نوشتار و تاثیر گذاری را در نوشتار خاطرات خود رعایت کند تا بتواند که مخاطب خود را به اقناع برساند.
مرتضی غرقی خبرنگار کنونی صدا و سیما که به گفته خودش به بیش از هفتاد کشور دنیا سفر کرده است یکی از خبرنگارانی است که هیچگاه ارائه خاطرات خود به مخاطبین را فراموش نکرده است. وی در جدیدترین کتاب خود با نام «خیابان 42» به ارائه خاطرات چند سال حضور خود در کشور آمریکا و شهر نیویورک پرداخته است.
به گفته مرتضی غرقی، مطالب این کتاب بر خاطرات سیاسی وی در سازمان ملل متحد و رفتارهای مقامات آمریکایی با خبرنگار صدا و سیما در نیویورک متمرکز شده است.
خیابان چهل و دوم، محل دفتر صدا و سیما در نیویورک، یکی از خیابانهای اصلی منهتن است که یک سوی آن به سازمان ملل متحد و سوی دیگر آن به میدان تایمز منتهی میشود. در هر دو طرف این خیابان بازیگران حرفهای و بینالمللی افکار مردم جهان را به بازی گرفتهاند. در سازمان ملل سیاستمداران و در میدان تایمز هنرپیشگان، ایفای نقش میکنند.
این کتاب 270 صفحهای تعداد زیادی از خاطرات این خبرنگار را در خود جای داده است که نمایانگر وضعیتهای مختلفی است که غرقی در کشور آمریکا با آنها برخورد کرده است.
وی در یکی از خاطرات خود از نیویورک آورده است: روزها یکی پس از دیگری سپری میشد و من در اواخر اسفند 84 هنوز نتوانسته بودم مصاحبهای جدی انجام دهم. درخواستهای من از دبیرکل سازمان ملل متحد و مقامات آمریکایی هنوز بیپاسخ مانده بود. در حالی که دفتر دبیرکل سازمان ملل هر روز به بهانههای مختلف از وقت دادن برای مصاحبه با دبیرکل طفره میرفت، میدیدم که او هر روز در یکی از شبکههای غربی با خبرنگاران گفتگو میکند. چنین رفتاری مبین میزان رعایت عدالت و بیطرفی رئیس مهمترین نهاد بینالمللی جهان بود.
در بیست و چهارم اسفند 84 با یکی از خبرنگاران روزنامههای عرب زبان دوستانه گفتگو کردم و نظر او را در مورد سازمان ملل پرسیدم. او با خندههای تمسخرآمیز گفت، آنهایی که فکر میکنند سازمان ملل برای احقاق حقوق ملتها کار میکند، افرادی ساده لوح هستند. همه مردم جهان امروز دریافتهاند که سازمان ملل به علت رعایت منافع اقتصادی و سیاسی پنج عضو دائم، کارایی خود را از دست داده و از مسیر اصلی خود منحرف شده است. اما متأسفانه به علت وابستگی حکومتها به ابرقدرتها و ضعفهای سیاسی و اقتصادی کسی جرئت نفس کشیدن ندارد، تا چه رسد به تغییر و اصلاح ساختار سازمان ملل. شما در تاریخ سازمان ملل هیچ حرکتی را مشاهده نمیکنید که بدون در نظر گرفتن منافع یکی از اعضای دائم شورای امنیت شکل گرفته باشد، اگرچه در آن میلیونها نفر قتل عام شوند یا از گرسنگی بمیرند.
وی همچنین در خاطرهای دیگر به حضور غیر عادی پلیس در اطراف منزل و فراخواندن بیژن نوباوه از سوی اف.بی.آی اشاره میکند و میگوید: در حالی که هیئت ایرانی نیویورک را ترک کرده بود، بیژن از هتل به منزل شخصی ما آمد. احساس خوبی داشتم زیرا نخستین روزهای ورودم به نیویورک تکرار میشد. صبح فردای آن روز که از من خارج شدم، اوضاع غیر عادی بود. بیش از ده پلیس و دو خودروی پلیس در خیابان اصلی منزل ما پارک کرده بودند. بیتوجه از کنار آن گذشتیم. بیژن به من گفت: «چرا این قدر نیروهای پلیس اینجا تجمع کردهاند؟» برای او هم این مسئله غیر عادی بود. به نظر میرسید که برای پلیس حضور بیژن در منزل ما ابهام آمیز بود. البته این عادت پلیس آمریکاست که با کوچکترین اتفاق، تعداد زیادی از نیروهای پلیس در محل حضور مییابند و جنجال تبلیغاتی درست میکنند. یادم است یک بار من بدون راهنما زدن در خیابان پیچیدم، چند متری نرفته بودم که یک خودروی پلیس آژیرکشان دنبال من آمد. متوقف شدم. طبق مقررات پلیس آمریکا باید دستها روی فرمان باید و هیچ واکنشی نشان ندهی. من هم این کار را کردم و متوقف شدم.
در حالی که برای پلیس توضیح میدادم که راهنمای من خراب است، یک خودروی پلیس دیگر آمد و جلوی من ترمز کرد و دو پلیس دیگر پایین آمدند و از چند و چون ماجرا سوال کردند. خلاصه موضوع به آرامی حل شد. این عادت پلیس نیویورک است که وقتی اتفاقی میافتد، تعداد چشمگیری از آنان در محل حادثه حاضر میشوند. گویا این موضوع که بیژن از هیئت جدا شده و با هیئت ایرانی بازنگشته است برای آنها سوال شده است.
کتاب «خیابان 42» چندی پیش به قیمت 7200 تومان توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است. خواندن این کتاب را به همه خبرنگاران و فعالان فرهنگی توصیه میکنیم.
انتهای پیام/