بهره‌گیری از باد در توسعه و پیشرفت سیستان

بهره‌گیری از باد در توسعه و پیشرفت سیستان

خبرگزاری تسنیم: باد در سیستان یاور همیشه همراه مردم بوده که پیوندشان از همزبانی به همدلی رسیده و از سر همین همزبانی و همدلی بوده که با همراهی و بکارگیری باد گندم خویش آرد کرده‌اند و با ساخت آسیاهای بادی درمیراث فرهنگی بشر اثری ماندگار بجا گذاشته‌اند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از زابل، باد در سیستان همیشه به عنوان یک نیروی نیک در باور مردمان و باشندگان سیستان جای داشته و هیچ‌گاه برای ایستادن آن دعا و یا رسم و سنتی وجود نداشته است.

اما برای وزش و وزیدن آن، شلوار پسر بزرگ خانواده را یا به درخت آویزان می‌کرده‌اند و یا بر سر چوب بلندی می‌بستند و در ضمن حرکت دادن آن ترانه‌هایی می‌خواندند که/ باد سیک و باد پیک و باد پّخّلِ نازوک (کاه نازک) از بهر خدا کلّرِ (حرکت با سر و صدا) بده.

نکته با ارزش در این سنت کهن، ایجاد پیوند مستقیم و خواست مستقیم از باد به عنوان یک موجود زنده و با شعور است تا وزیدن آغاز کند.

باد در سیستان یاور همیشه همراه مردم بوده که پیوندشان از همزبانی به همدلی رسیده و از سر همین همزبانی و همدلی بوده که با همراهی و بکارگیری باد، گندم خویش آرد کرده‌اند و با ساخت آسیاهای بادی در میراث فرهنگی بشر اثری ماندگار بجا گذاشته‌اند و به همین شیوه آب را از چاه‌ها بالا می‌آورده‌اند.

تل ماسه‌های دست پاگیر را از نقطه‌ای به نقطه دیگری می‌پراکندند، با ساخت خارخانه‌ها منازل را سرد می‌کرده‌اند و برای احترام بادها و راحتی ورودشان به خانه‌ها، گونه‌های گوناگون بادگیر را ساخته‌اند.

کولّک، دورچه (دریچه)، سورّک نام واژه‌های آشنا در سیستان برای بادگیرهاست. افزون بر اینها بنایان و رازیگران سیستانی برای مشکل نم‌زدگی پی خانه‌ها از شبکه‌های گربه‌رو نیز بهره می‌جسته‌اند.

بادهای سیستان در پوشش، گویش و کردار مردم هم تاثیرگذار بوده است. این پیشگفتار برای رسیدن به یگ گفتار و یک پرسش بنیادین در زندگی امروز مردم سیستان است که گسست‌های تاریخی با میراث فرهنگی و سنت‌های زندگی ساز از کی و چگونه وارد شد؟

چرا در بیش از هزار سال گذشته این مردم نوآوری‌ها و تعامل سازنده با پیرامون و طبیعت خویش داشته‌اند و بنیاد بکارگیری باد و یک انرژی طبیعی را به بشریت عرضه کرده‌اند تا جایی که برمبنای پژوهش‌های انجام شده در کتاب " راهنمای صنایع کهن ایران که توسط هانس.ای.ولف به درستی نشان داده شده که چگونه و کی دانش ساخت آسیاهای بادی سیستان به اروپا و چین رفته است.

چگونه است که با وجود همین بادها امروزه هیچ بهره‌ای برنامه‌ریزی شده از باد در زندگی این مردم به چشم نمی‌خورد؟

البته در بیان عوامل تاریخی سرهم کننده مناسبات موجود باید به عناصر و عوامل گوناگونی اشاره کرد اما آنچه که از دید نگارنده این نوشته مهم‌تر است همان نکته‌ای است که در فرازی از کتاب تاریخ سیستان (تصحیح ملک‌الشعرای بهار) آمده است و اشاره‌ای زیبا به یک انحراف بزرگ می‌کتد.

نویسنده دانای کتاب می‌نویسد: و محنت سیستان ازآن روز آغاز شد که بر منبر خلیفه به نام ...بیگانگان خطبه خواندند.....
نویسنده تاریخ سیستان حاکمیت مدیریت و رهبری بیگانه در سیستان را که به هیچ‌کدام از مناسبات جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی و سرزمینی سیستان آشنایی نداشته است را آغاز محنت سیستان دانسته است.

محنتی که همچنان ادامه دارد و در شکل یک مدیریت بی برنامه، بدون شناخت و بیگانه، فاقد توان تصمیم و عمل، ناآشنا و باری به هر جهت در حوزه سیستان نهادینه شده است.

نگاهی واقعی به ساختارهای اداری موجود در سیستان به درستی نشان می‌دهند که به جز دانشگاه‌ها و تا حدودی اداره‌کل شیلات سیستان که دارای توان تصمیم‌گیری در سیستان هستند تمامی نهادهای اداری دیگر هیچ‌کدام از عناصر مدیریتی لازم برای اثرگذاری مثبت در منطقه را دارا نیستند و در واقع روسای ادارت زابل در قد و قواره یک کارپرداز و مجری دستورات گاه و بیگاه و مدیران استانی در یک سیستم مستبد، بدون چون چرا، و از بالا به پایین، بدون پرس و پاس و غیره دیده می‌شوند و عمل می‌کنند.

و این همان محنت تاریخی است که گربیانگیر سیستان شده و همچنان به گریبان نجیب‌ترین و فرهنگی‌ترین و فداکارترین مردم ایران زمین چسبیده است.

راه، البته روشن و ساده است. بازخوانی مدیریت یعقوب لیت صفاری در همین جغرافیا خواندنی است مدیریتی که او را از سیستان به بام بلند ایران رسانید.

این ویژگی‌ها را می‌توان این‌گونه نوشت: وجود انجمن کاردانان و بخردان وردان در مدیریت جامعه. (از ایران و از زابل و نیمروز همان کاردانان گیتی فروز)، شناخت از اهداف توسعه و تعریف سه هدف و سه راهبرد.

اما سه هدف بلند مدت کتاب تاریخ سیستان شامل؛  تدوین برنامه کاربردی برای کنترل و بهره‌گیری مناسب از آب (بند آب)، برنامه و اندیشه برای باد و بهره‌گیری از آن (بند خاک) و برنامه تعریف شده برای توسعه اقتصادی و اجتماعی (بند مفسدان) است.

و سه راهبرد یعقوب برای رسیدن به اهداف از این قرار به ثبت رسیده است؛ معاملت یعنی همکاری و تعامل خوب و مثبت کارگزاران دولت با مردم، عمارت تعریف مدیریت درست میان آب و زمین و نیروهای کشاورزی و موانست، که نگاه فرهنگ‌مدارانه به فرق و اندیشه‌های گوناگون روزگارش  و نیز مراقبت از ثبات اقتصادی و اجتماعی روزگارش، بوده است.

راهکار او برای ایجاد پایداری و ثبات در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی ایجاد سازمانی به نام معارفان و چشم بینشان بوده که مراقب مدیران و کارگزاران بوده‌اند و هرگونه تغییر و دگرگونی را در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی شناسایی و مدیریت می‌کردند.

با عنایت به نگاه دادگرایانه و انسانی یعقوب و شناخت و باور عمیق و ریشه‌دار از نابسامانی و از هم گیسختگی اقتصادی بوده که در حکومتش هر خانواده‌ای که درآمدش از شاخص زندگی روزگارش پایین‌تر می‌آمد، شناسایی و از بیت‌المال به او یاری رسانده می‌شد، هر بازرگانی اگر گرفتار راهزنان و کشتی شکستگی می‌شده مورد حمایت جدی قرار می‌گرفته و در شهر سیستان هیچ کس با پوشش نامناسب حق آمد و شد نداشته است.

و شاعران و دانشمندان و پزشکان و عالمان، دین جایگاه بلندی داشته‌اند و به یاد بیاوریم فراز سیزدهم وصیت‌نامه امام علی(ع) به امام حسن (ع) برای یافتن همین نگاه ریشه‌دار خواندن تاریخ بوده است.

اینک بریدن نوار ریشه‌دار محنت سیستان بسیار ساده و شدنی است؛ الف-ساماندهی، تقویت و یکپارچه‌سازی مدیریت موجود و حاضر در سیستان به صورت یک گروه راهبردی توسعه، ب- تفویض اختیار و ارتقای توان مدیریت اجرایی از جایگاه کارپردازی و فروخورده فعلی  به منزلت آفرینش اندیشه‌های توسعه گرا و پ- تدوین برنامه زمان‌بندی شده و روشن سازی راهبردها و راهکارهای واقعی برای توسعه منطقه  همسو  با برنامه‌های کلان ملی.

علیرضا خسروی-معاون میراث فرهنگی سیستان

انتهای پیام/ ب

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon