هاشمی رفسنجانی و آزادی در دانشگاه‌ها؟

هاشمی رفسنجانی و آزادی در دانشگاه‌ها؟

خبرگزاری تسنیم: هاشمی رفسنجانی اخیراً گفته‌ است که افکار منحطی وجود دارد که "نمی‌توانند بفهمند آزادی در دانشگاه‌ یعنی چه"

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، ثمین هاشمی در یادداشتی راجع به صحبت‌های اخیر هاشمی رفسنجانی نوشته است:

صحبت‌های هاشمی رفسنجانی ٬ به خصوص آن‌ها که در مورد عملکرد 8 ساله وی در دوران ریاست جمهوری‌اش مطرح می‌شود ٬ همیشه جنجال زیادی به پا می‌کند. او که پیش از این در مورد میزان آزادی مطبوعات در دوران دولت کارگزاران صحبت کرده و جنجال زیادی در فضای رسانه ای کشور به پا کرده بود ٬ دو روز پیش(سوم شهریور) به سراغ آزادی در محیط دانشگاهی رفت. رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به استیضاح وزیر علوم گفت:‌ دکتر فرجی دانا با همان روحیه فعالیت خواهد کرد و ما از ایشان استفاده می‌کنیم اما افکار منحطی وجود دارند که نمی‌توانند بفهمند آزادی در دانشگاه یعنی چه. مگر می‌شود در فضای خفه و بسته و ارعاب دانشمندان ناب تربیت و استعدادهای جوانان را شکوفا کرد.


این صحبت‌ها در حالی بیان شده است که مدت زمان زیادی از زمان فعالیت دولت کارگزاران نگذشته و هنوز خاطرات آن دوران و همچنین فضای بسته نقد مطبوعاتی و دانشگاهی به دولت در یاد بسیاری از مردم کشور مانده است. ضرب المثل معروفی در دنیای سیاست جود دارد که می‌گوید : «معمولا مردم حافظه کوتاه مدت دارند و نه بلند مدت» این ضرب المثل شاید برای دورانهای پیشین تا حدودی درست از آب در آمده و مردم بسیاری از مسایل را به زودی فراموش کنند٬ اما از دوران روی کار بودن دولت حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی آنقدرها هم نگذشته که بگوییم مردم کشورمان دچار آلزایمر سیاسی شده‌اند و دوران 8 ساله کارگزاران و فضای سیاسی موجود در دانشگاه‌ها و یا رسانه‌ها در آن دوران را به یاد نمی‌آورند.

از سکوت دانشگاه تا فشار های سیاسی به منتقدان
برخی از همراهان و حامیان حجت الاسلام هاشمی بر این باورند که شرایط و مقتضیات دوران سازندگی باعث سکوت دانشجویان در برابر دولت شده بود اما نگاهی به تشکلهای دانشجویی و خاطرات دانشجویان در آن زمان و نوع فعالیت و آینده ای که این تشکل‌ها و افراد حاضر در آن‌ها داشتند می‌تواند عمق فضای اختناق آن زمان را نشان دهد.

برخی از تحلیلگران و نظریه پردازان سیاسی در آن زمان با تکیه بر نظریات اقتصادی و سیاسی غربی بر این باور بودند که دوران سازندگی باید همراه با دوران سکوت رسانه‌ها و منتقدان باشد به همین دلیل باید جلوی انتقدات و به قول آن‌ها «زیاده روی» منتقدان را گرفت.

این افراد همانهایی بودند که گروه‌ها و تشکلهای حاضر در دانشگاه را به باقی مانده جریانهای مارکسیستی و چپ گرا و یا گروههای تندرویی چون مجاهدین خلق و منافقین نسبت داده و اعلام می‌گردند که تعداد اندکی از دانشجویان هستند که واقعا انقلابی بوده و می‌توانند در زمینه مسایل سیاسی اظهار نظر کنند.

صادق زیبا کلام ٬از استادان دانشگاه تهران و از نزدیکان به جریان کارگزاران و شخص هاشمی هنوز هم بر این عقیده است و می‌گوید : «بعد از پیروزی انقلاب همواره از نظام و همه دولت‌ها با تمام وجود دفاع و حمایت کرده‌اند. پس دچار بحران می‌شوند؛ برای اینکه دولتی سر کار آمده که با تمام دولت‌های پیش از خود متفاوت است. حالا باید چه کنند؟ در مقابل او بایستند؟ نمی‌توانند، چه آنکه این دولت برآمده از انقلاب اسلامی است. پس در برابر اقتصاد آزاد که هاشمی مطرح کرده باید چه کنند؟ به نظر من دانشگاه در برابر آقای هاشمی‌رفسنجانی سکوت کرد. در چنین شرایطی که نه می‌توانید نسبت به یک نامزد مخالفت کنید و نه موافقت پس باید چه کنید. شما می‌روید به او رای ممتنع می‌دهید. دانشگاه هم به دولت هاشمی‌رفسنجانی رای ممتنع داد و ساکت شد. نه می‌توانست در برابر این دولت بایستد و نه اینکه مقاومت کند. نه می‌توانست رفتار غرب‌گرایانه دولت هاشمی را تایید کند چون این دولت ضدآمریکایی و ضدسرمایه‌داری نبود و نه می‌توانست مثل چریک‌های فدایی خلق مقابل دولت برآمده از انقلاب اعتراض کند. پس مهر سکوت بر لب زد، دلخور بود ولی علیه‌اش اقدامی نکرد.»

برخی دیگر چنین انتقاداتی به جنبش دانشجویی در آن زمان وارد کرده و سعی در حذف سیاست از چهره دانشگاه و دانشجویان داشتند : «اولین انتقاد وارد بر جنبش دانشجویی آن سال‌ها تک صدایی بودن و حذف صدای مخالف در عین ادعای آزادی اندیشه وبیان و زنده باد مخالف من بود. تحکیم وحدت آن سال‌ها خود را تنها نماینده دانشجویان می‌نامید در حالیکه پس از ارتحال ملکوتی حضرت امام اندک اندک اختلاف دانشجویان با این جریان سیاست زده التقاطی زیاد شد اما تنها بلندگوی دانشجویان، تحکیم بود. این‌ها نه بدان معناست که جریان دانشجویان ارزشی زنده نبود اما می‌شود به استناد اسناد گفت که جریان ارزشی در دانشگاه‌ها اعتماد به نفس ابراز وجود نداشت.»

محسن رضایی که در آن زمان فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود، در کتاب «رویارویی سوم و جهاد اقتصادی» در مورد فضای سیاسی حاکم در دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌نویسد: «در دوره آقای هاشمی رفسنجانی فضای سیاسی کشور بسته شد».

این فضای بسته نقد تنها در فضای سیاسی کشور محدود نماند و به صحن دانشگاه‌ها نیز کشانده شد تا دانشجویان نیز نتوانند انتقادی به رئیس‌جمهور سازندگی داشته باشند.

ورود رهبر انقلاب به بحث سیاست در دانشگاه

این موضوع در سالهای میانی دو دولت هاشمی رفسنجانی آنقدر پر رنگ شد که رهبر معظم انقلاب در سخنانی بی سابقه و صریح، ضمن اشاره به این مساله از لزوم سیاسی بودن دانشجویان و حتی دانش آموزان سخن گفته و دستهایی را که تلاش می‌کنند دانشجویان را غیر سیاسی کنند مورد لعنت قرار دادند. ایشان در 12 آبان 1372 و در دیدار با جمعی از نخبگان با اشاره به فضای دانشگاه‌ها تصریح کردند:
«بنده دلم می‌خواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتّی دانش‌آموزان مدارس- روی این ریزترین پدیده‌های سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد!»
"خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کرده‌اند و می‌کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمی‌فهمند، جریانهای سیاسی دنیا را نمی‌فهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشوری می‌تواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند!؟ بله؛ اگر حکومت استبدادی باشد، می‌شود. حکومتهای مستبد دنیا، صرفه‌شان به این است که مردم سیاسی نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسی نداشته باشند. اما حکومتی که می‌خواهد به دست مردم کارهای بزرگ را انجام دهد؛ نظام را می‌خواهد با قدرت بی‌پایان مردم به سر منزل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام می‌داند، مگر مردمش - به خصوص جوانان، و بالاخص جوانانِ دانشجویش - می‌توانند غیر سیاسی باشند!؟ مگر می‌شود!؟ عالم‌ترین عالم‌ها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن با یک آبنبات تُرش می‌تواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند، و در جهت اهداف خودش قرار دهد! این نکات ریز را، باید جوانان ما درک کنند."

سوء استفاده از تشکلهای دانشجویی
بعد از تلاش برای به قرار ساختن سکوت در دانشگاه‌ها ٬سیاست بعدی ٬ استفاده از گروه‌ها و تشکلهای دانشجویی برای تاثیر گذاری بر فضای انتخابات بود. دولت سازندگی برای تأثیرگذاری در انتخابات هفتم ریاست جمهوری به یکباره ظرفیت دانشگاه‌ها را در اختیار افرادی همچون عطاءالله مهاجرانی (از اعضای کارگزاران سازندگی)، جریان‌هایی مانند حلقه کیان به سرکردگی حسین حاج فرج دباغ (عبدالکریم سروش) و برخی از چهره های مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری مانند سعید حجاریان (معاون سیاسی مرکز)، عباس عبدی (معاون فرهنگی مرکز)، محسن کدیور (معاون اندیشه اسلامی مرکز) و موسوی خوئینی ها به عنوان مسئول این مرکز که همگی با انتصاب از سوی هاشمی رفسنجانی از سال 70 مشغول به فعالیت بودند٬ قرار داد و آن‌ها نیز به یکباره در درون دانشگاه‌ها به نقد دولت سازندگی رو آوردند. نتیجه آن شد که حضور این افراد با اقبال اکثریت انجمن‌های اسلامی دانشجویان که از منتقدان سیاست‌های دولت سازندگی بودند مواجه شد و محصول این رخدادها دولتی بود که براساس نقد سیاست‌های دولت سازندگی و با شعار توسعه سیاسی برسرکار آمد.

برخوردهای بسته دولت سازندگی با تشکل‌ها و علی الخصوص تحکیم، حذف جریان چپ از دولت، مجلس و قوه قضاییه و تصمیم آن جریان به خانه نشینی بعد انتخابات مجلس چهارم و برخوردهای امنیتی، زمینه ساز رکود تحکیم شد. از سویی تحکیم نیز چهارچوب فکری منسجمی نداشت. به همین دلیل تلاش برای از بین بردن فضای سیاسی در دانشگاه‌ها کم کم باعث شد تنها تشکلهای دانشجویی نیز رو به افراط رفته و در نهایت روند استحاله فکری و اخلاقی خود را به سرعت طی کنند. این نبود آزادی در بین تشکلهای سیاسی و جنبشهای دانشجویی بود که در نهایت باعث شد اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری دوره هشتم ٬ با شعار آزادی به سمت دانشگاه‌ها بروند و تشکلهای دانشجویی نیز به سرعت به این شعار واکنش نشان داده و جریان آزادیخواهی و فضای باز سیاسی را در دولت بعد خواستار شدند.

* ثمین هاشمی

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon