۱۳ سال پس از یازده سپتامبر؛ «طالبان»، «انتخابات» و افول آمریکا در افغانستان

13 سال پس از یازده سپتامبر؛ «طالبان»، «انتخابات» و افول آمریکا در افغانستان

خبرگزاری تسنیم: اکنون و پس از ۱۳ سال حضور در خاک افغانستان، آمریکا نتوانسته است به خواسته‌های خود از جمله شکست گروه طالبان و برگزاری پیروز و موفق انتخابات برای پیاده‌سازی دموکراسی غربی در افغانستان نائل آید.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، عده‌ای 11 سپتامبر 2001 را نقطه عطفی در تاریخ افغانستان می‌دانند؛ روزی که برج‌های دوقلوی تجارت جهانی در آمریکا هدف حمله قرار گرفت تا «بوش» پسر به بهانه مبارزه با تروریسم لشکرکشی خود به «قلب زمین» را آغاز کند.

افغانستان کشوری بود که واشنگتن سال‌های سال برای دست یازیدن به آن تقلا می‌کرد تا راه روسیه به آب‌های گرم، چین به خاورمیانه و صدور انقلاب اسلامی ایران به شرق را مسدود سازد.

حضور طالبان و جنگ‌های داخلی میان برخی فرماندهان جهادی افغان، ذهن دولتمردان جمهوری‌خواه آمریکا را به خود مشغول کرده بود تا رویای چند 10 ساله خود برای حضور در افغانستان را تحقق بخشند.

بالاخره 11 سپتامبر اتفاق افتاد و ترور «احمدشاه مسعود» به دست «القاعده»، رویای تهاجم به افغانستان را برای واشنگتن به حقیقت تبدیل کرد.

آمریکا با شعار مبارزه با تروریسم و برقراری امنیت پایدار به افغانستان آمد

به گزارش آژانس بازسازی افغانستان (سیگار) در طول 13 سال جنگ در افغانستان، آمریکا بیشتر از طرح «مارشال» که در آن اروپا رونق اقتصادی و جان تازه‌ای گرفت، در افغانستان هزینه کرد.

امروز نیز شاهد آن هستیم که وزارت دفاع آمریکا اعلام می‌کند تا همین 11 سپتامبر 2014 بیش از 2203 سرباز و افسر درجه‌دار آمریکایی در افغانستان کشته شده‌اند که البته به گفته منابع داخلی افغانستان آمار تلفات آمریکا بیش از این حرف‌هاست.

در آستانه نشست سران ناتو در «ولز» نیز که هفته گذشته برگزار شد، این رسانه‌های غربی بودند که لب به اعتراض گشودند و گفتند با این هزینه گزاف که آمریکا برای افغانستان کرده است هنوز نتوانسته پس از 13 سال حضور و نبرد در افغانستان امنیت این کشور را تأمین کند که در سال جاری میلادی شاهد افزایش ناامنی در افغانستان هستیم.

حال به 2014 رسیده‌ایم، سالی که پایان آن به معنای آغاز خروج نظامیان خارجی به ویژه آمریکا از افغانستان است. سالی که باید نتیجه 13 سال حضور، نبرد و تقلای آمریکا برای گسترش نظام سیاسی و فرهنگی لیبرال غرب در افغانستان به نتیجه می‌رسید و در انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور نمود پیدا می‌کرد. سالی که به گفته مقامات آمریکایی افغانستان باید امن‌ترین روزهای خود را تجربه می‌کرد و دیگر از ناامنی خبری نبود. سالی که .........

اگر خواسته باشیم به ناکامی‌های آمریکا در افغانستان اشاره کنیم ساعت‌ها بلکه روزها زمان لازم است اما نگاهی به کارنامه 13 ساله حضور آمریکا که چندی پیش توسط «خبرگزاری تسنیم» منتشر شد خود گویای این ناکامی‌هاست.

«نگاهی به کارنامه 13 ساله آمریکا در افغانستان»

حال ذکر 2 نکته در 11 سپتامبر 2014 در مورد افغانستان باقی می‌ماند که یکی افزایش توان حضور طالبان و دیگری انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان است که خود گویای تحقیر رویای آمریکایی حضور در افغانستان است.

افزایش تحرکات و نفوذ طالبان در سراسر افغانستان

سال 2001 و با حمله هوایی آمریکا به افغانستان حکومت طالبان سقوط کرد. بسیاری از رهبران این گروه یا کشته شدند و  یا دستگیر، آن‌هایی هم که از شورای رهبری طالبان باقی ماندند با پناه بردن به «تورابورا» خود را از حملات آمریکایی‌ها نجات دادند.

با نگاهی به آمار حملات طالبان علیه نیروهای خارجی این موضوع روشن می‌شود که تا سال 2006 طالبان تحرک چندانی نداشته که به باور کارشناسان در این 5 سال گروه طالبان به بازپیرایی خود مشغول بوده است.

از سال 2006 به بعد حملات طالبان در افغانستان با افزایش حملات انتحاری، استفاده از بمب‌های کنار جاده‌ای و حتی یورش به کمپ‌های مهم نیروهای خارجی از جمله کمپ «باستیون» و پایگاه «بگرام»، فصلی جدید را در عرصه نبرد افغانستان برای آمریکایی‌ها باز کرد.

این حملات و درگیری‌ها میان طالبان و نیروهای خارجی در سال 2014 شکلی نو به خود گرفت.

در بهار 2014 بود که گروه طالبان آغاز عملیات «خیبر» را کلید زد و از افزایش گستره منطقه عملیاتی حملات خود علیه نیروهای خارجی در افغانستان خبر داد.

در ابتدا برخی کارشناسان غربی این موضعوع را تنها ادعایی از سوی طالبان عنوان داشتند تا هفته گذشته که رسانه‌های غربی ادعا کردند اکنون جنگ با طالبان در 95درصد ولایات افغانستان ادامه دارد.

از سوی دیگر اخبار رسانه‌های داخلی افغانستان حاکی از آن است که برخی ولایات این کشور مانند هلمند، نورستان، بدخشان، فاریاب و ... در آستانه سقوط به دست طالبان قرار دارند.

اکنون طالبان دامنه حملات و عملیات‌های خود را علاوه بر جنوب به ولایات شمالی افغانستان افزایش داده‌اند که این خود نشان از افزایش قوا ونیروی این گروه دارد.

از افزایش حملات طالبان که بگذریم بحث خروج نظامیان خارجی از افغانستان مطرح می‌شود. آمریکایی‌ها برای خروج زمینی از افغانستان، نیاز به عبور از ولایات جنوبی این کشور و رسیدن به پاکستان دارند.
حضور گسترده گروه طالبان در جنوب افغانستان، خروج امن آمریکا از افغانستان را نیز تحت‌الشعاع قرار داده است که عدم خروج امن، خروج آبرومندانه را نیز با مشکل مواجه می‌کند.

پس به خوبی می‌توان دریافت که آمریکایی‌ها در آستانه 11 سپتامبر 2014 به این نتیجه رسیده‌اند که در تحقق شعار اول خود که مبارزه با طالبان بود شکست خورده و چاره‌ای جز ترک افغانستان ندارند.

انتخابات افغانستان؛ ناکامی طرح گسترش لیبرال دموکراسی غربی

دومین موضوعی که می‌توان در این مجال به آن اشاره کرد انتخابات افغانستان است.

آمریکایی‌ها یکی از بهانه‌هایشان برای تهاجم و تجاوز به کشورهای دیگر را بسط آزادی و دموکراسی البته از نوع غربی آن است.

برای حمله به افغانستان نیز آمریکایی‌ها دست از این شعار برنداشتند و به زعم خودشان برگزاری انتخابات را نشانه برقراری دموکراسی حقیقی پنداشته و سعی داشتند با برگزاری انتخابات این بار در افغانستان، از حجم هجمه‌های جامعه جهانی علیه خود بکاهند.

همانطور که اشاره شد آمریکایی‌ها در تحقق شعار نخست خود یعنی مبارزه با طالبان شکست خورده بودند حال تمام آبروی خود را در برگزاری انتخابات در افغانستان جستجو می‌کردند.

اما انتخابات افغانستان یک بازی دو سر باخت برای واشنگتن بود:

عده بسیاری از کارشناسان به ویژه غرب‌گرایان بر این باورند که روند دموکراسی با برگزاری سه دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در افغانستان تکمیل شده و اکنون این کشور پای در مسیری دموکراتیک گذاشته است. البته منشأ این چنین تصوری همانا آمریکا و متحدین غربی واشنگتن است زیرا واشنگتن به شدت سعی دارد اینگونه به افکار عمومی جامعه جهانی القا کند که پس از 13 سال حضور نظامی در افغانستان توانسته با تروریسم مبارزه  و مسیر دموکراسی را در افغانستان ریل‌گذاری کند.

اما با نگاهی به جامعه افغانستان نکات دیگری روشن می‌شود که حکایت از آن دارد که افغانستان هنوز آماده پذیرش دموکراسی مورد نظر غرب نیست و آمریکا برای این کار سال‌ها هزینه و توان نیاز دارد.

جامعه افغانستان یک جامعه سنتی است که ارزش‌های قومی در درجه اول و ارزش‌های دینی در وهله بعد از اهمیت بالایی برای مردم این کشور برخوردار است. همانطور که در این دوره از انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان نیز مشاهده شد، کاندیداهای ریاست‌جمهوری و هوادران آن‌ها شعارها و نسبت‌های قومی را در دستور کار تبلیغات انتخاباتی قرار داده بودند که همین موضوع باعث نگرانی در میان غربی‌ها شد. آن‌ها فهمیدند هرچند حضور 13 ساله‌شان در افغانستان توانسته در ظاهر نوعی اقبال به فرهنگ غربی را در بخش محدودی از مردم افغانستان ایجاد کند اما در هنگامه عمل تقابل میان سنت و مدرنیته غربی در افغانستان به سمت سنت میل می‌کند.

از سوی دیگر کارشناسان مسائل بین‌الملل براین عقیده‌اند که در سایه امنیت است که می‌توان به دموکراسی دست یافت.

پبه اذعان اغلب کارشناسان، آمریکا اگر می‌توانست مشکل طالبان را حل کند به پیروزی چشمگیری در افغانستان دست یافته بود. طالبان بزرگترین معضل امنیتی بر سر راه امیال آمریکا و متحدانش در افغانستان هستند. واشنگتن نیز این موضوع را درک کرده و پس از ناتوانی از تقابل نظامی با این گروه سعی کرد از طریق سیاسی و مذاکره، طالبان را رام خواسته‌‌های خود کند که تاکنون موفق به این کار نشده است.

طالبان نیز اعلام کرده‌اند تا زمان حضور حتی یک سرباز خارجی در خاک افغانستان دست از مبارزه بر نخواهند داشت و امنیت در افغانستان تا زمان حضور آمریکایی‌ها به سرانجام نخواهد رسید. با توجه به مطالب گفته شده مشخص می‌شود که طالبان روز به روز قدرتمندتر شده و حضور آمریکا در افغانستان مانعی برای برقراری امنیت خواهد بود. با توجه به این مسئله اینگونه درک می‌شود که پارادوکسی از حضور آمریکا، دموکراسی و تأمین امنیت در افغانستان وجود خواهد داشت.

می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که نتیجه انتخابات افغانستان هرچه باشد نو عی زایمان زودرس برای روند دموکراسی‌سازی آمریکایی در این کشور بوده و بازخوردی جز شکست در اهداف آمریکا نخواهد داشت.

سکوت معنادار آمریکا در ابتدای راه انتخابات افغانستان

آنچه از ظاهر انتخابات در افغانستان بر‌می‌آید این است که آمریکا از هیچ‌یک از کاندیدای ریاست‌جمهوری این کشور حمایت نکرده و موضعی برابر در مقابل این افراد اتخاذ کرده است. اما باور این موضوع که آمریکا به عنوان مهم‌ترین بازیگر در عرصه سیاسی افغانستان در هنگامه انتخابات سکوت کرده و انزوا طلبیده باشد و دخالتی در این مورد نکند، بسیار سخت است. در این مطلب سعی بر این است تا علت این سکوت آمریکا را بررسی کرده و تاحدودی این سوال پاسخ داده شود:

در پاسخ به این سوال چند سناریو مورد بررسی قرار می‌گیرد:
سناریو اول: ناتوانی آمریکا در پیش‌بینی آینده افغانستان

«سیتا ماس» و «توماس روتینگ» در مقاله‌ای به بررسی آینده سیاسی افغانستان پس از 2014 پرداخته‌اند. از این مقاله اینگونه برداشت می‌شود که غربی‌ها با شناخت افغانستان آن هم پس از 13 حضور در این کشور به این نتیجه رسیده‌اند که در افغانستان به نوعی با الیگارشی قدرت کانون‌های مختلف قدرت روبرو خواهند بود.

از یک سو کرزی هنوز در قدرت است و منابع آگاه خبر از این می‌دهند که وی در ارتباط با مقامات روسیه و چین به نوعی اعتراف کرده است که تمایل دارد همچنان در قدرت باقی بماند اما اگر بخواهد نظر خود را اعمال کند به نوعی به دیکتاتوری و استبداد متهم شده و از جامعه سیاسی افغانستان حذف خواهد شد.  اما نباید به سادگی از کنار این موضوع گذشت.

برگزاری انتخابات در افغانستان نیز گروه‌های دیگر در قالب حامیان کاندیداهای ریاست‌جمهوری را وارد عرصه قدرت کرده است که اکنون هریک از آن‌ها نیز مدعی به دست گرفت قدرت هستند.

از یک سو عبدالله عبدالله و حامیان جهادی وی و از طرف دیگر اشرف غنی احمدزی و حامیان ازبک و پشتوی وی اکنون در مرحله‌ای قرار گرفته‌اند که هریک ادعای به دست‌گیری قدرت در افغانستان را دارند و در صورت عدم پیروزی احتمال نوعی درگیری داخلی مانند درگیری‌های داخلی 1992-1995 به وجود خواهد آمد.که این موضوع در سطور بعد به تفصیل بررسی می‌شود.

طالبان و سایر شبه‌نظامیان افغانستان مانند حزب اسلامی حکمتیار نیز داعیه استقرار حکومت اسلامی در افغانستان را دارند و در این راه مبارزه مسلحانه را آغاز کرده‌اند. به نظر می‌رسد مهم‌ترین مانع در سر راه آمریکایی‌ها برای اجرای خواسته‌های خود در آینده سیاسی افغانستان همین دسته باشند که در نوشته تحلیل‌گران آمریکایی ترس از طالبان و قدرت گرفتن مجدد آن‌ها در افغانستان به شدت مشهود است.

همه این موضوعات در کنار هم باعث شده است تا آمریکایی‌ها به نوعی با سردرگمی در رابطه با آینده سیاسی و دولت در افغانستان روبرو بوده و نسبت به برنامه‌ریزی در این رابطه تردید داشته باشند.

سناریو دوم: انتخابات مانعی برای خروج امن و آبرومندانه

عده‌ای اینگونه تحلیل می‌کنند که هریک از2 کاندیدای راه‌یافته به دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان به پیروزی رسند، آمریکا به هدف خود یعنی امضای پیمان امنیتی کابل – واشنگتن می‌رسد زیرا هم عبدالله و هم احمدزی اعلام کرده‌اند که در صورت پیروزی اقدام به این عمل خواهند کرد. اما این یک روی سکه است روی دیگر سکه رفتار مجموعه عوامل داخلی و خارجی پس از برگزاری دور دوم انتخابات خواهد بود.

پیروزی عبدالله و رفتار بازیگران دخلی و خارجی:

اگر عبدالله عبدالله به پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان دست یابد، اینگونه به نظر می‌رسد که افغانستان با دورانی نوین از جنگ داخلی روبرو خواهد شد.

عبدالله دارای سابقه طولانی جهاد و مبارزه با طالبان است که این موضوع باعث خشم طالبان از حضور وی در ارگ ریاست‌جمهوری کابل می‌شود.

از سوی دیگر وی امضای پیمان امنیتی کابل -  واشنگتن را یک ضرورت می‌داند که امضای این پیمان یعنی عبور از خط قرمز ویژه طالبان. این دو موضوع در کنار هم عبدالله را به دشمن ردیف اول طالبان در صورت پیروزی تبدیل خواهد کرد و معنای آن یعنی برافروخته شدن آتش جنگ میان نیروهای حامی عبدالله و گروه‌های شبه‌نظامی از جمله طالبان.

از سوی دیگر عبدالله از سوی پاکستان متهم به ارتباط نزدیک با هند است. پاکستان نیز از این موضوع بسیار نگران بوده و سعی در عدم پیروزی عبدالله دارد. اگر عبدالله به پیروزی رسد، گروه‌های شبه‌نظامی تحریک شده از سوی پاکستان نیز وارد میدان جنگ علیه عبدالله شده و افغانستان را با چالش جدی امنیتی روبرو خواهند ساخت.

پیروزی احمدزی و رفتار بازیگران داخلی و خارجی:

اشرف غنی احمدزی به شدت گرایشات غرب‌گرایانه دارد و در جامعه سنتی افغانستان به فردی سکولار معروف است. وی نیز به مانند عبدالله اعلام کرده است که در صورت پیروزی در انتخابات، پیمان امنیتی کابل – واشنگتن را امضا خواهد کرد. شخصیت به دور از دین و اسلام و نزدیکی به آمریکا باعث شده است تا طالبان از هم‌اکنون مخالفت‌های شدید خود با اشرف غنی را اعلام دارند که در صورت حضور وی در کاخ ریاست‌جمهوری کابل، نزاع  و درگیری میان اشرف غنی رادیکال با طالبان به شدت بالا خواهد گرفت.

از سوی دیگر عبدالله و حامیان وی از ماه‌ها پیش همواره اعلام کرده‌اند که پیروز انتخابات خواهند بود و عدم پیروزی به معنای تقلب در انتخابات است. حال اگر احمدزی به پیروزی رسد به یقین عبدالله و حامیان سرسخت وی از جمله استادعطا، گل‌آقا شیرزی و محقق ساکت نخواهند نشست و احتمال درگیری نظامی میان این دو گروه وجود خواهد داشت.

نتیجه:

اکنون شاهد آن هستیم که با گذشت 6 ماه هنوز نتیجه انتخابات افغانستان مشخص نشده و هر روز دامنه اختلافت پیرامون ان روند پررنگ‌تر می‌شود.

از سوی دیگر هنوز پیمان امنیتی میان کابل و واشنگتن به امضا نرسیده و همانطور که گفته شد طالبان حملات خود را به شدت افزایش داده‌اند.

این 2 موضوع در کنار هم باعث شده است تا کاخ سفید به تکاپو بیافتد، اعزام چندباره جان کری به کابل و تماس‌های مکرر اوباما با کاندیدهای افغان و درخواست رسیدن به توافق نشان از استیصال آمریکا در برابر افغانستان دارد.

اکنون کاخ سفید با دنیایی از مشکلات سیاسی و امنیتی در افغانستان روبرو است که در بالا به آن‌ها اشاره شد. حال باید نشست و نظاره‌گر بود که واشنگتن چه تصمیمی برای آینده حضور در افغانستان و سرپوش گذاشتن بر  ناکامی‌های خود می‌گیرد.

انتهای پیام/ع

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان