جای خالی نظامیان آمریکایی پر می‌شود/جاده‌ ابریشم جدید استراتژی خروج آمریکا از افغانستان

جای خالی نظامیان آمریکایی پر می‌شود/جاده‌ ابریشم جدید استراتژی خروج آمریکا از افغانستان

خبرگزاری تسنیم: دولت اوباما برای پر کردن جای خالی نظامیان آمریکایی در افغانستان، ابتکار جاده‌ ابریشم جدید را از طریق پیوند آسیای مرکزی و جنوبی به واسطه تجارت به عنوان یک استراتژی تازه طراحی کرده است.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، کارشناسان نسبت به آینده‌ استراتژی خروج امریکا از افغانستان تردید دارند در حالی که قرار است بخشی از نظامیان آمریکایی و ناتو در پایان سالجاری میلادی این کشور را ترک کنند.

به نظر آن‌ها آینده‌ امنیت منطقه‌ای در آسیای مرکزی نیز با در نظرداشت خروج نظامیان خارجی از افغانستان هم‌چنان نامشخص است.

اطلاعات روز به نقل از «اریکا مارات» نویسنده مقاله‌ای در پایگاه «دیپلمات» در مورد جاده ابریشم جدید می‌نویسد: دولت باراک اوباما بمنظور پرکردن خالی‌گاه حضور نظامیانی که افغانستان را ترک می‌کنند، ابتکار جاده‌ی ابریشم جدید را به عنوان استراتژی خروج نظامیان آمریکایی طراحی کرده است. این ابتکار برای حفظ امنیت منطقه‌ای از طریق پیوند دادن آسیای مرکزی و جنوبی به واسطه‌ی تجارت ارائه شده است.

افغانستان و کشورهای همسایه‌‌اش در آسیای جنوبی، بطور کلی از ایجاد روابط تجاری در امتداد مرزها حمایت می‌کنند. با این حال، این کشورها در مورد تأثیر سیاست‌های ساخته‌ غرب در منطقه‌ دیدگاه‌های متفاوتی دارند.

حمایت کنندگان از این استراتژی آن را راه معقول ایجاد پیوند اقتصادی میان بازیگران عمده‌ منطقه‌ای می‌دانند و معتقدند که یک اقتصاد منطقه‌ای قوی، امنیت را پس از خرج نیروهای غربی از افغانستان بهبود می‌بخشد.

چندین طرح در ابتکار جاده‌ی ابریشم جدید تاکنون پشتوانه‌ پولی و استراتژیک یافته‌اند. بطور نمونه برای پروژه‌ انتقال برق از آسیای مرکزی به آسیای جنوبی، برای ایجاد خطوط شبکه‌ برق بین قاره‌ای، آمریکا 15 میلیون دلار اختصاص داده است. این پروژه برق رسانی از بازار پاکستان به قرقیزستان و تاجیکستان انتقال خواهد داد. هم‌چنین در مورد خط لوله‌ انتقال گاز از ترکمنستان از طریق افغانستان و پاکستان به هند (تاپی) نیز بحث‌هایی وجود دارد. بانک توسعه آسیایی و بانک جهانی، هر دو به حمایت از پروژه‌های یاد شده متعهد شده‌اند

بنابراین در نهایت، پیشنهاد شده که ایستگاه‌های بازرسی مرزی افغانستان، تجارت میان پاکستان و آسیای مرکزی از طریق افغانستان را بهتر تسهیل کنند.

با این حال، کارشناسان حوزه آسیای مرکزی، افغانستان، آمریکا و اروپا که در مورد چشم‌انداز ابتکار جاده‌ی ابریشم جدید در نظرسنجی گفته‌اند که با چند مورد استثنا‌، نسبت به آن تردید دارند. این نظرسنجی با حمایت «مرکز ‌هالینگز برای گفت‌وگوی بین‌المللی» انجام شده بود.

کارشناسان هنگام تجزیه و تحلیل این سیاست‌گذاری، روی عوامل مختلفی تمرکز می‌کنند که به کشور اصلی‌شان وابسته است همچنین منتقدان استدلال می‌کنند که جاده‌ی ابریشم جدید، چیزی را که باید یک سیاست تجاری معیاری باشد، بطور غیرضروری‌ «از نظر جغرافیا، سیاسی می‌کند».

این سیاستگذاری طراحی شده تا بطور عمدی روسیه، ایران و چین شوند.

الکساندر کولی، استاد علوم سیاسی در کالج برنارد می‌گوید: این نشان دهنده‌ آن است که آمریکا نوعی «طرح جامع» دارد تا پروژه‌هایی را که حتی قبل از معرفی جاده‌ ابریشم جدید وجود داشته نیز به حاشیه براند.

ولکر جکوبی، از مرکز بین‌المللی عملیات‌های صلح مستقر در برلین می‌گوید: دو مشکل اساسی در این موضع این است که ابتکار «از خارج می‌آید» و «هدایت دهنده‌ آن نیز کمک کننده‌ها است» بنابراین دیدگاه کشورهای آسیای مرکزی در مورد جاده‌ ابریشم جدید با دیدگاه غرب در این مورد، انطباق ندارد.

رهبران، بازرگانان و کارآفرینان آسیای مرکزی، افغانستان را از نظر فرهنگی بسیار متفاوت‌تر و از نظر ثبات بسیار ناپایدارتر از آن می‌دانند که یک شریک تجاری دوام‌دار باشد. این کشورها هراس دارند که با باز شدن دروازه‌ تجارت، مواد مخدر و شورش نیز از افغانستان به این کشورها سرازیر شوند.

فاریز ایرنازوروف، مدیر کشوری مؤسسه‌ توسعه‌ی آسیای مرکزی نیز می‌گوید: به افغانستان هنوز به عنوان «پاره‌ کوچکی از یک بیگانه» نگریسته می‌شود. حاکمان کنونی آسیای مرکزی تمایل دارند با چین و روسیه تجارت کنند.

وی در ادامه می‌گوید: «نمی‌توانید حکومت‌های آسیای مرکزی را متقاعد کنید که افغانستان بخشی از منطقه است».

از سوی دیگر، کارآفرینان در افغانستان، آسیای مرکزی را یک بازار اقتصادی نوید دهنده‌‌ می‌دانند.

محب مدثر، خبرنگار بخش افغانستان بی‌بی‌سی‌ می‌گوید که برای آن‌ها امکانات فراوان‌، از خرید کالاها از منابع ارزان و فروش آن در بازارهای داخلی گرفته تا همکاری‌ها در بخش انرژی، وجود دارد. منابع غنی طبیعی در آسیای مرکزی می‌تواند در اقتصاد رو به توسعه‌ افغانستان نقش مهمی را ایفا کند. با کاهش کمک‌های بین‌المللی پس از سال 2014، افغانستان امیدوار است به یک مرکز حمل و نقل میان آسیای مرکزی و آسیای جنوبی تبدیل شود.

این در حالی است که به گفته‌ی وی، کشورهای آسیای مرکزی «همسایه‌هایی با کم‌ترین دخالت در سیاست افغانستان هستند».

بسیاری از کارآفرینان افغانستان از عدم اعتماد کشورهای آسیای مرکزی‌ نسبت به آن‌ها، ناراحت اند.

پاول فیش اشتین، مدیر پیشین واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان در کابل در این زمینه می‌گوید: وقتی بازرگانان افغانستان از آسیای مرکزی کالا وارد می‌کنند، با آن‌ها مثل «دوستان و همسایگان» رفتار می‌شود؛ اما وقتی آن‌ها تلاش می‌کنند کالاها را از افغانستان به آسیای مرکزی صادر کنند، «به دشمن تبدیل می‌شوند».

جورج گاوریلیس، یک محقق مستقل می‌گوید: «یک عقب‌افتادگی مشخص دراستراتژی جاده‌ ابریشم جدید وجود دارد».

وی می‌افزادید که ساخت جاده‌های جدید و تأسیس ایستگاه‌های بازرسی مرزی بطور خودکار تجارت را گسترش نخواهد داد. در عوض، تجارت زمانی گسترش می‌یابد که مردم از فرصت‌های اقتصادی استفاده کنند و «به زیرساخت‌ها توجه شود».

کارشناسان توافق دارند که تهدیدهای عمده‌ سیاسی و امنیتی به آسیای مرکزی از سوی افغانستان نیستند بلکه دلیل داخلی دارند.

دولت‌های اقتدارگرای آسیای مرکزی که روی حفظ حاکمیت‌شان متمرکز شده‌اند، جامعه‌ مدنی و مخالفان سیاسی‌شان را سرکوب می‌کنند و با این کار بر مخالفان‌شان در میان شهروندان می‌افزایند. تجارت بین ایالتی توسط دولت‌های آسیای مرکزی که از بازکردن مرزهای‌شان به روی تجارت خارجی امتناع می‌ورزند، از حرکت بازمانده است.

با توجه به گفته‌ کولی، این ابتکار عمل نشان می‌دهد که فقدان کارآفرینی مانع توسعه‌ اقتصادی در آسیای مرکزی و افغانستان شده است.

وی می‌گوید: با این حال، «مانع شماره یک اقتصادی، دزدسالاری است که با فرار سرمایه همراه شده است». از تمام پروژه‌های اقتصادی که حمایت کمک کننده‌های بین‌المللی را با خود دارند، در درجه‌ی اول نخبگان مرکزی نفع خواهند برد، نه کارآفرینان عادی.

بنابراین دولت‌هایی از این قبیل، بیش‌تر به بنیادگرا ساختن فعالان سیاسی تمایل دارند، تا خواباندن بنیادگرایی و سرانجام، مخالفان برای به چالش کشیدن حاکمیت کنونی، راه دیگری جز خشونت ندارند.

شورش در دره‌ی رَشت تاجیکستان در سال 2012، شورش‌های مرگ‌بار در ماه د‌سامبر 2011 در قزاقستان و درگیری‌های قومی در ماه جون 2010 در قرقیزستان، نمونه‌هایی از دولت ضعیف است که به بی‌ثباتی‌ توأم با خشونت می‌انجامد.

دولت ضعیف همراه با یک بخش امنیتی فاسد، زمینه را برای ازدیاد مواد مخدر و گسترش گروه‌های بنیادگرا مساعد می‌کند. رژیم‌های مستبد معمولا از تجهیزات نظامی‌ که توسط غربی‌ها اهدا شده‌اند، برای افزایش ظرفیت محافظان شخصی‌شان استفاده می‌کنند تا برای حفظ نیروی پلیس.

با کاهش تدریجی حضور غربی‌ها در منطقه، نفوذ روسیه و چین در منطقه افزایش می‌یابد. روسیه تلاش دارد اتحادیه‌ گمرکی‌ روسیه–بلاروس–قزاقستان را به قرقیزستان و تاجیکستان گسترش دهد.

همچنین روسیه حضور نظامی‌اش در کشورهای آسیای مرکزی را گسترش می‌دهد. بطور نمونه کریملین بر حمایت نظامی‌از محافظان مرزی تاجیک افزوده است.

شیر جوراویف، یک کارشناس سیاسی قرقیزستان می‌گوید: در صورتی که تهدید امنیتی از سوی افغانستان وجود داشته باشد، کشورهای آسیای مرکزی برای کمک نظامی، به احتمال بیش‌تر به روسیه مراجعه خواهند کرد تا آمریکا.

نفوذ چین نیز در حال گسترش است. در سال 2013، تجارت چین با کشورهای آسیای مرکزی به 46 میلیارد دلار رسید و در مقایسه با زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق، این رقم صد برابر افزایش را نشان می‌دهد.

جاشورا کوسیرا، یک خبرنگار آزاد در این رابطه می‌گوید که چین «مسلما چشم‌انداز اقتصاد وتجارت در منطقه را تغییر خواهد داد» و روی توسعه پروژه‌های بزرگ زیربنایی، به منظور انتقال کالا از غرب این کشور و از طریق آسیای مرکزی تمرکز کرده است. با این حال، برخلاف مسکو، حضور اقتصادی پکن در آسیای مرکزی، به نفوذ سیاسی تعبیر نشده است.

با در نظرداشت انتقادها و انتظارات پایین از ابتکار جاده‌ ابریشم جدید آمریکا و تزلزل سیاسی‌ کنونی موجود، کارشناسان غربی، افغان و منطقه‌ای توصیه می‌کنند که آمریکا و اتحادیه‌ اروپا، کمک امنیتی را از بسته‌های توسعه‌‌ای جدا کنند. غرب باید در زمینه‌های حقوق بشر و دموکراسی‌سازی به شکل تخصصی بپرداز‌د و نسبت به منافع امنیتی به آن‌ها اولویت قائل شود؛ چون این‌ها عناصری هستند که سیاست‌های روسیه و چین آن را ندارند.

در ضمن، کمک امنیتی غرب باید به شکل آموزش و تبادل دانش نظامی باشد که مخالف اسلحه و تجهیزات هستند. این باعث می‌شو‌د که دولت‌های مستبد نتوانند تجهیزات نظامی پیچیده را‌ علیه مردم خود‌شان استفاده کنند.

علاوه بر آن، کمک کننده‌ها باید روی کمک به طبقه‌ی کارآفرین تمرکز کنند. مراکز مدنی کوچک و متوسط در آسیای مرکزی این قدرت را دارند تا از حکومت‌های‌شان پاسخ‌گویی بهتر بخواهند. این در حالی است که این مراکز کوچک و متوسط تا کنون کمک‌های پولی اندکی از کمک کننده‌های غربی دریافت کرده‌اند.

سرانجام، حتا منتقدان جاده‌ ابریشم جدید توافق دارند که این یک راه مناسب سیاسی برای پایان دادن به درگیری نظامی در افغانستان است؛ اما آن‌ها استدلال می‌کنند که اگر غرب به‌دنبال رقابت با نفوذ رو به رشد روسیه و چین است، نیازمند تعهدات مالی بیش‌تر هستند.

انتهای پیام/ع

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان