بخشی از فرهنگ و تمدن اصفهان به استاد پرورش مدیون است

بخشی از فرهنگ و تمدن اصفهان به استاد پرورش مدیون است

خبرگزاری تسنیم: معاون فرهنگی شهرداری اصفهان گفت: بخشی از فرهنگ و تمدن اصفهان به استاد پرورش مدیون بوده و همه باید نقش استاد پرورش را در این فرهنگ و جایگاه شهر اصفهان، بدانند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، زنده‌یاد استاد سید علی‌اکبر پرورش از مبارزان صف نخست انقلاب و چهره‌ای تاثیرگذار در جامعه معاصر ایرانی و به‌ ویژه ایران پس از انقلاب بود. وی نماینده 3 دوره مجلس شورای اسلامی و وزیر آموزش و پرورش 2 دولت در ابتدای پیروزی انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی بود و نه تنها در عرصه سیاسی که در همه حوزه‌ها اعم از فرهنگی و اجتماعی نقشی بی‌بدیل داشت.

وی به‌ گونه‌ای پدر معنوی و فرهنگی اصفهان نوین محسوب می‌شود و به زعم بسیاری از مسئولان و شخصیت‌ها، اصفهان بخش بزرگی از پیشتازی فرهنگی امروز خود را مدیون وجود استاد پرورش است.

علی قاسم‌زاده، معاون فرهنگی شهردار اصفهان که سال‌های زیادی در کنار استاد پرورش بوده و از شاگردان وی نیز به‌شمار می‌آید، در آستانه سالگرد ارتحال استاد پرورش با ما به گفت‌وگو نشست.

قاسم‌زاده از استاد پرورش به نیکی یاد می‌کند و ایشان را یک عارف تمام عیار می‌خواند. وی استاد پرورش را دارای شخصیتی چندبعدی و همه‌جانبه می‌داند و ایشان را پدر معنوی بسیاری از مردم قلم‌داد می‌کند.

تسنیم: باب آشنایی شما با استاد پرورش چگونه و از کجا بود؟

علی قاسم‌‌زاده: آشنایی دورادور من با استاد، از دوران انقلاب بود زیرا من دانش‌آموز بودم و در خانه مرتب ذکرخیر حاج‌آقا بود. اخوی بنده که در جریان مبارزات انقلاب بودند، تعریف می‌کردند که در تحصن منزل آیت‌الله خادمی، آقایی به نام پرورش سخنرانی می‌کنند و فوق‌العاده شجاع و جسور و با سواد هستند و نخستین بار، اسم آقای پرورش را آنجا شنیدم.

بعد از آن در بحث راهپیمایی‌های دانش‌آموزی مدارس بود که خبر رسید پرورش دستگیر شده و یادم هست بچه‌ها وقتی راهپیمایی می‌کردند، شعارشان این بود که "شرط کلاس رفتن، آزادی پرورش". آقای پرورش دبیر بودند در دبیرستان حکیم صناعی آن موقع و دستگیر شدند و از آنجا این بهانه شد برای راهپیمایی. من آن موقع دبیرستان هراتی در مقطع دوم درس می‌خواندم و آن سال دیگر این اخبار ردوبدل می‌شد و بچه‌ها قرار می‌گذاشتند، مدارس مختلف باهم ارتباط برقرار می‌کردند و یادم هست نخستین راهپیمایی‌های دانش‌آموزی با همین که یکی از دبیران را گرفتند و آقای پرورش دستگیر شدند و دیگر راهپیمایی‌ها و تحصن‌ها و کلاس نرفتن‌ها شروع شد و استاد آن موقع دینی و ادبیات تدریس می‌کردند.

من هم در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کردم و معمولا از مدارس دانش‌آموزان حرکت می‌کردند، به هم می‌پیوستند و مدارس را به تعطیلی می‌کشاندند. دبیرستان هراتی، صارمیه،ادب و حکیم صناعی نیز بودند و این راهپیمایی‌ها به راهپیمایی‌های عمومی و مردمی پیوست و انقلاب شتاب گرفت و حاج‌آقا هم آزاد شدند.

تسنیم: به صورت رودررو چطور؟ آیا با استاد به صورت رودر رو نیز ارتباطی داشتید؟

قاسم‌زاده: آشنایی رودروی ما بعد از انقلاب بود که حزب جمهوری اسلامی تشکیل شد و البته قبل از حزب ما با یکی از شاگردان استاد جلسه داشتیم و در جلسه تفسیر قرآن و اصول عقاید شرکت می‌کردیم و یکی از کسانی که جزء شاگردان مستقیم استاد پرورش بود حاج احمد کاویانی بودند که می‌گفتند که من این مطالب را نزد استاد پرورش کار کردم و یاد گرفتم. بحث‌های جدید و نوعی روی قرآن داشتند و شیوه‌های جدید را در استنباط از قرآن مطرح می‌کردند که برای خیلی جاذبه داشت. بعد از طریق همان جلسات گاهی نیمه شب‌های جمعه در مسجد الرحمان خیابان خیام محله الیادران استاد پرورش دعا کمیل می‌خواندند و نخستین بار آقای پرورش را در مسجد دیدم و حضوری با ایشان مواجه شدم.

بعد از طریق همان جلسات ما جذب حزب جمهوری اسلامی شدیم. کاویانی که در واقع استاد ما بود، ما را به عضویت در حزب و دعوت کرده و این عضویت در حزب سبب شد که بیشتر با حاج‌آقا آشنا بشویم. آن موقع من 16 ساله بودم در آن حزب عضو شاخه دانش‌آموزی بودیم و آقای پرورش هم دبیر حزب اصفهان بودند. شورای مرکزی را تشکیل داده بودند و مقطعی دبیر بودند و بعد هم که به تهران رفته و مستقر شدند، عضو شورای مرکزی حزب در تهران بودند و بعد هم وزیر آموزش و پرورش شدند.

استاد در حزب رفت و آمد داشتند و جلساتی در شاخه دانش آموزی می‌گذاشتند و از آن موقع که ما در مسجد الیادران با حاج‌آقا آشنا شدیم، هرکجا ایشان سخنرانی داشتند، می‌رفتیم. معمولا حاج‌آقا در اصفهان سخنرانی داشتند یا دعا کمیل‌هایی که شب‌های جمعه می‌خواندند را می‌رفتیم.

گاهی اوقات هم اردویی‌هایی می‌رفتیم که استاد هم می‌آمدند و جالب بود که حاج‌آقا در آن اردوها با وجود مرتبه علمی و موقعیت سیاسی که داشت، کاملا با ما دانش‌آموزان صمیمی می‌شد و این برای ما عجیب بود. با بچه‌ها بازی می‌کردند، شوخی می‌کردند و برای اینکه دست بچه‌ها بگیرند و رشدشان بدهند، خودشان را در حد صمیمی شدن با بچه‌ها پایین می‌آوردند. از آنجا دیگر ارتباطات با استاد بیشتر شد و انس عاطفی بچه‌ها نسبت به استاد خیلی قوی‌تر و شدیدتر ش.

تسنیم: این اردوها و جلسات چه نکات و ویژگی‌هایی داشت؟

علی قاسم‌زاده: نکته جالب این بود که استاد شخصیت چند بعدی داشتند، یعنی وقتی پای بحث و درس و مباحث علمی بود، فوق‌العاده مسلط بودند و وقتی بچه‌ها دور استاد می‌نشستند،هر سئوالی که می‌کردند استاد جواب می‌داندند. جواب‌هایشان هم کاملا مستند به آیات قرآن و روایات بود و خود من مدت‌ها شبهه‌ای در ذهنم بود و زمانی که آن را مطرح کردم، دیدم چقدر استاد آن را مسلط تشریح کرده و استنادات قرآنی آن را بیان می‌کنند.

زمان مطرح شدن سیاسی که می‌شد، حاج‌آقا خیلی تیزبین و بصیر تحلیل سیاسی می‌کردند و از آن طرف، زمان نیایش و دعا و عرفان ایشان فوق‌العاده روحیه عجیبی داشتند. دعا کمیلی که می‌خواندند، بیش از همه گریه و بی‌تابی می‌کرد و ما دعا خیلی رفته بودیم اما این سبک دعا ندیده بودیم که فردی این‌قدر خودش با شروع دعا بی‌قرار شود و گریه کند.

از آن طرف موقع شوخی و بازی و فعالیت‌های اردویی می‌دیدیم دست همه بچه‌ها را از پشت می‌بندند در زرنگی و هوشمندی و در واقع اداره جمع فوق‌العاده بود و یعنی شخصیتی واقعا چند بعدی بود. و به نظر من استاد پرورش یک علامه بودند در علوم مختلف مثل ادبیات، عرفان، تفسیر، سیاست، تاریخ و بر همه این‌ها تسلط داشتند.

تسنیم: خاطره خاصی از استاد در ذهن شما مانده که بخواهید برای ما بیان کنید؟

علی قاسم‌زاده: یادم می‌آید ایشان خیلی به مثنوی علاقه داشتند و شاید ساعت‌ها با آن هیبت عرفانی خودشان، عبا بر دوش می‌کشیدند، در یک حالت خاصی روی تخته سنگی مشغول خواندن مثنوی می‌شدند. گاهی در حس و حال می‌رفتند، صدای خوبی هم داشتند و مثنوی را با آواز می‌خواندند، این حال و هوای حاج‌آقا را همه دوستان بودند و می‌دانند.

تسنیم: بحث جلسات شما با استاد پیرامون چه موضوعاتی بود؟

علی قاسم‌زاده: عموما مباحث قرآنی بود. موضوعاتی که استاد روی آن‌ها تاکیید می‌کردند، مبانی و مباحث قرآنی بود و از این مباحث قرآنی هم مطالب عرفانی استخراج کرد و هم مسائل سیاسی و اتفاقات سیاسی را با آن مبانی قرآنی تفسیر و تحلیل می‌کردند. یعنی تسلط حاج‌آقا طوری بود که در واقع با استفاده از مبانی دینی، هم مسائل اخلاقی و عرفانی را خیلی خوب و کاربردی مطرح می‌کردند،هم مسائل سیاسی را در واقع تحلیل می‌کردند.

فرض کنید مثلا در مسائل سیاسی یک موقعی برای ما سئوال بود که چرا امام خمینی(ره)، با وجود اینکه می‌دانند شرایط بنی صدر چطور بوده، سخت گیری نکرده و با وی برخورد نمی‌کنند. در این رابطه استاد با استناد به نهج‌البلاغه مسئله را برای ما تحلیل می‌کردند که چرا امام(ره) تحمل و صبر می‌کنند.

تسنیم: لطفا در صورت امکان این تحلیل را بازگو کنید.

علی قاسم‌زاده: ایشان فرازی از نهج‌البلاغه را برای ما گفتند که مضمونش این بود که حضرت امیر(ع) می‌فرمایند اگر میوه‌ای را قبل از این‌که برسد، بخواهی از درخت بکنی، همراه آن میوه شاخ و برگ هم کنده می‌شود ولی اگر بگذاری برسد، خود آن میوه می‌افتد.

بعد گفتند ببینید امام اگر اکنون بخواهد بنی صدر را برکنار کند، چون مشکلات او هنوز برای عده‌ای روشن نیست، بخشی از جامعه مثل آن شاخ و برگ از تنه انقلاب کنده می‌شوند. امام گذاشتند که این خوب برسد، وقتی رسید خودش می‌افتد و امام شرایط را طوری مدیریت می‌کنند که بنی صدر به‌ گونه‌ای از انقلاب و نظام جدا بشود که همراهش شاخه و برگی از انقلاب کنده نشود و ما واقعا دیدیم همین اتفاق افتاد.

همه دیدند که وقتی بنی صدر رفت با برخی طیف‌های فاسدی مثل سازمان مجاهدین خلق رفت. بسیاری از کسانی که زمانی پشت بنی صدر بودند، وقتی مدیریت امام(ره) را دیدند، متوجه شدند هیچکس در این قصه آسیب ندید و انقلاب تلفاتی از این ناحیه نداد. خب خیلی آن تبیین آن موقع برای ما مفهوم و دلچسب بود.

تسنیم: تا چه زمان با استاد در ارتباط بودید؟

علی قاسم‌زاده: ما تا همین اواخر و آخرین عیادت‌ها در واقع وقتی بود که در دوران بیماری دوبار منزل ایشان رفتیم و تا این اواخر ارادت برقرار بود. حاج‌آقا برای ما نقش پدر معنوی را داشتند. یعنی آشنایی ما مبانی دین به واسطه ایشان بود که ابتدا به واسطه آقای کاویانی و بعد از طریق آقای کاویانی با خود استاد آشنا شدیم و جلسات و مباحث ایشان را استفاده می‌کردیم.

تسنیم: در زمانی که استاد وزیر آموزش و پرورش بودند چگونه با ایشان در ارتباط بودید؟

علی قاسم‌زاده: بله آن موقع هم ما گاهی می‌رفتیم تهران زیارتشان می‌کردیم. ایشان کنار دفتر کاریشان در وزارتخانه،اتاق مطالعه و کتابخانه کوچک داشتند که بعد از ساعت اداری مثل یک طلبه عبا به دوش می‌گرفتند و در این اتاق معمولا مشغول مطالعه می‌شدند. یکی دوبار که گذرمان به تهران افتاد و با ایشان قرار گذاشتیم، در همان اتاق کتابخانه خدمتشان بودیم و از مباحثشان بهره‌مند می‌شدیم.

تسنیم: به نظر شما افرادی نظیر استاد پرورش، چقدر در اینکه انقلاب امروز به دست ما رسیده، نقش داشتند؟

علی قاسم‌زاده: من با استدلال و تحقیق معتقدم اگر اصفهان امروز در حوزه فرهنگی و دینی به ویژه در مساجد و مراکز فرهنگی نسبت به شهرهای دیگر پیشتاز بوده و این تعداد مرکز فرهنگی و پایگاه‌های فرهنگی در سطح شهر داریم، اگر به صورت خوشه‌ای به عقب برگردیم و از ساقه به تنه و شجره گسترده‌ای که در شهر هست و هر کدام از ما مانند یک ساقه‌اش می‌مانیم،اگر این‌ها را برگردیم به طرف تنه و به ریشه برسیم، می‌بینیم که ریشه آن، استاد پرورش است.

رسالت ما که می‌دانیم این است که به نسل جوان این ریشه را نشان بدهیم و اگر ما ریشه‌ها را نبینیم و نگاهمان به ریشه‌ها نباشد، ممکن است روزی دچار بحران هویت بشویم. استاد واقعا حق گردن همه عناصر فرهنگی – اجتماعی این شهر دارند و این را باید بچه‌ها بدانند که اگر حیات معنوی و فرهنگی در این شهر دارند، مدیون نقش بی‌بدیل استاد پرورش هستند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon