بهگزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، خلاصهای از میزگرد تحلیل انتخابات با حضور عباس عبدی، احمد نقیبزاده و فاطمه صادقی را منتشر کرد که با هم از نظر میگذرانیم:
فاطمه صادقی، نویسنده و استاد سابق علوم سیاسی دانشگاه تهران:موج ردصلاحیتها و ثبت نامها تنور انتخابات را داغ کرد. اینکه در طرف مقابل تلاشهای زیادی صورت میگرفت برای اینکه مردم به مجموعه خاص و واحدی رای دهند قصه را پرشورتر کرد.
⏪ انتخابات در چند سال اخیر هم یک چیزی بیش از انتخابات و هم چیزی کمتر از آن است. بیشتر از انتخابات است زیرا شما میبینید که مردم در کمبود کانالهای مشارکت سیاسی دیگر - از آنجا که فضای سیاسی چندان باز نیست و جامعه میخواهد بگوید که همچنان سیاسی است و نسبت به مسائل سیاسی دغدغه دارد- میآیند و با انتخابات حرف خود را میزنند.
⏪ حالا چرا میگویم چیزی کمتر از انتخابات...؟ به خاطر اینکه under representative است و در واقع در حال رفتن از نمایندگی کم به سمت بدون نمایندگی شدن انتخابات است. دیدیم که در این انتخابات هیچ کس برنامهای به آن معنا ارایه نداد و ما نمیدانیم این نمایندههایی که به مجلس میروند قرار است چه کاری انجام دهند. مردم به لیستها رای دادند که این خود مزایا و معایبی دارد ولی انتخابات به سمت غیر نمایندگی بودن هر چه بیشتر میرود.
⏪ در واقع این حمایت به دولت روحانی این پیام را داد که ما پشت تو هستیم، برجام خیلی مهم بود؛ حالا ادامه بده.
احمد نقیبزاده، استاد جامعهشناسی سیاسی دانشگاه تهران با مقایسه انقلاب اسلامی ایران در سال ١٩٧٩ و انقلاب کبیر فرانسه در سال ١٧٨٩: در هر دوی این انقلابها طبقه متوسط نقش تعیینکنندهای داشته است. فرانسه انقلابهای متعددی را در فواصل مختلف تجربه کرد تا در نهایت به وضعیت تثبیت شده امروزیاش رسید در ایران هم کم و بیش شاهد چنین وضعیتی هستیم.در انقلاب ٥٧ طبقه متوسط نقش تعیینکنندهای داشت که البته با گذشت بیش از ٣٧ سال هنوز نتوانسته به خواستها و مطالبات خود برسد.
⏪ این طبقه از راههای مختلف که مهمترین آن انتخابات است خواستهای خود را پیگیری میکند و تا به تحقق آنها نرسد آرام و قرار نخواهد گرفت.
⏪ تمام کارهایی که اصولگرایان انجام میدهند نیز در خدمت همین طبقه است، یعنی در راستای تقویت همین طبقه متوسط است. در کنار این، یک سلسله ویژگیهای روحی روانی مردم ایران نیز وجود دارد که آنها را نیز باید در نظر بگیرید. به طور مثال دفاع از مظلوم یکی از این سلسله ویژگیهای مردم ایران است. بخشی از مردم ردصلاحیت گسترده اصلاحطلبان را نماد مظلومیت آنها تشخیص دادند و این هم بخشی از انگیزه آنها برای حضور در پای صندوقها و رای دادن افرادی بود که توسط این جریان معرفی شده بودند.
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی:بخش قابل توجهی از آرا به نفی طرف مقابل مربوط است. راهبردهای اصولگرایان، درک آنها از جامعه، حتی بستن لیست شان و شعارهای آنها و رفتارهایی که طی انتخابات بروز دادند نشان داد که از یک ایده راهبردی درستی تبعیت نمیکنند.
⏪ نداشتن نیروی فصلالخطاب در اصولگراهاچند دلیل دارد: یکی این است آنان مدعیاند فصلالخطاب جناح متبوعشان رهبری است و لذا عملا نقش خود را بلاموضوع میکنند. رهبری که نمیتوانند در این نوع قضایا وارد شوند بنابراین اصولگرایان عملا از خود سلب اختیار میکنند.
⏪ مشکل اصلیتر آنها این است که با بدنه جامعه خود ارتباطی ندارند. عدهای در اتاقی نشستهاند و با هم تصمیم میگیرند. اما در بدنه اصلاحطلبان قضیه به این شکل نبود.
⏪ نخستین چیزی که به نظرم نباید درباره آن اشتباه کنیم این بود که رای آنها در تهران سی به صفر نبوده است. فراموش نکنید که این اشکال مربوط به ساختار انتخاباتی ما است که این نتیجه را داده است. اگر ساخت وزنی بود بیست به ده یا نوزده به یازده باید میشد.
⏪ شما میتوانید ٩٩ نفر شرکتکننده داشته باشید پنجاه نفر به یک لیست 30 نفره رای دهند ٤٩ نفر به یک لیست 30 نفره دیگر، با اینکه هیچ تفاوت معناداری میان آنها نیست اما آن پنجاه نفر همه لیست را میبرد. این به معنای آن نیست که یکی خیلی قدرتمند است و دیگری صفر است. متوسط لیست آنها را با متوسط لیست اصلاحطلبان مقایسه کنید حدودا نسبت ٣٧ به ٢٣ میشود.
⏪ موج اصولگرایی در تهران بالاتر از همین میانگین آرایشان که حدود 700 هزار است، نیست ضمنا عدد کمی نیز نیست. مشکلی که از اکنون به بعد اصولگراها دارند حل این مساله است.در مورد اصولگراها دو اتفاق مهم رخ داده است یکی اینکه رایشان را از دست ندادهاند دوم اینکه رای کسی را نیز نمیتوانند به خود اضافه کنند و اصلاحطلبان نیز نمیتوانند آرای آنان را کسب کنند. بنابراین ما در حال حاضر با یک وضعیت بغرنج مواجه هستیم.
منبع:کانال تلگرامی "مرز واقعیت" به نقل از اعتماد
انتهای پیام/