مقدمفر: وابستهسازی کشور به دشمن به اسم عقلگرایی «خیانت به مکتب امام(ره)» است
مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران گفت: وابستهسازی کشور به دشمن به اسم عقلگرایی«خیانت به مکتب امام(ره)» است.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، مراسم رونمایی از کتاب منظومه فکری امام خمینی (ره) عصر دیروز 28 آذر 1395 با حضور آیتالله علیاکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حمیدرضا مقدمفر، مشاور عالی فرهنگی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، محمود صلاحی، رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، مولف کتاب و جمعی از پژوهشگران در فرهنگسرای گلستان برگزار شد. این کتاب به همت عبدالحسین خسروپناه و جمعی ازمحققان در 950 صفحه با فهرستی دقیق تهیه و تنظیم شده است.
حمیدرضا مقدمفر مشاور رسانهای فرمانده کل سپاه پاسداران در سخنانی با موضوع مکتب امام خمینی(ره) و دشمنانش، امام خمینی(ره) را تاثیرگذارترین فرد در تاریخ معاصر و از برجستهترین احیاگران مجد و عظمت اسلام دانست و گفت: حقیقتاً امام خمینی آغازگر دوران جدیدی شد که از آن باید به بعثتی دوباره یاد کرد.
وی با اشاره به تاثیرات فرامرزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره)، این انقلاب را مایه عزت و سربلندی ایرانیان و مسلمانان دنیا دانست و گفت: تبری که ملت ایران به رهبری امام خمینی بر ریشه دیکتاتور دستنشانده آمریکا در کشور زد امروز در دست پر قدرت ملتها در تونس، مصر، لیبی، لبنان، غزه، افغانستان، بحرین، یمن و سوریه دیده میشود که بیامان بر ریشههای استکبار جهانی، رژیم منحوس صهیونیستی و دیکتاتورهای دستنشانده آنها فرود آمده و میآید و نوید بخش فرداهای بهتر برای امت اسلامی و همه آزادیخواهان عالم است.
این کارشناس مسائل سیاسی و فرهنگی با این بیان که "دشمن به خوبی دریافته است که راه شکست انقلاب اسلامی از رهگذر شکست مکتب فکری امام خمینی(ره) میسر است و تا این مکتب زنده است و راهنمای عمل انقلابیون است، شکست انقلاب ناممکن خواهد بود"، به مروری بر روشها و تکنیکهای دشمن برای مقابله با مکتب فکری امام(ره) پرداخت و گفت: "برخورد گزینشی با مکتب امام و ناهمگون و ناسازوار نشان دادن"، "تشکیک در مبانی و مؤلفههای این مکتب"، "تخریب اصول و مبانی مکتب"، "تحریف"، "انکار برخی مبانی و اصول" و "کتمان" آنها از جمله روشهای اصلی دشمن در این زمینه است.
مقدمفر تحریف را مهمترین روش دشمن برای ضربه زدن به مکتب امام(ره) توصیف کرد و گفت: رهبر معظم انقلاب چندی پیش هشدار دادند که تحریف شخصیت امام، تحریف راه امام، گم کردن و یا فراموش کردن راه امام باعث سیلی خوردن ملت میشود، اگر شخصیت امام تحریف شد، بد معرفی شد و غلط معرفی شد، همه این خطرات متوجه ایران خواهد بود.
وی تاکید کرد: "عدم موضعگیری صریح در برابر انحرافات از خط امام خمینی(ره) به بهانههای مختلف از جمله منافع جناحی و رعایت خوشامد دیگران و یا کسب منافع مادی و خوش رقصی در برابر دشمنان" و "فراموشسازی برخی از مواضع امام خمینی(ره) با عدم طرح آنها خصوصاً پایبندی حکیمانه و متعصبانه امام به اسلام، مواضع ضد استکباری امام، موضوع جنگ فقر و غنا، مستضعفگرایی در اندیشه و عمل امام، عدالتطلبی امام، ایجاد هستههای مقاومت در جهان و..."، راه دشمن را برای حمله به مکتب امام(ره) تسهیل میکند.
مشاور رسانهای فرمانده کل سپاه در ادامه با اشاره به مصادیقی از تحریف مکتب امام(ره)، گفت: اگر کسی یا جریانی بخواهد به نام عقل گرائی، از ارزشهای اسلامی و انقلابی عدول کند، این انحراف است.اگر کسی بخواهد به وسیلهی عقل گرائی، در مقابل دشمن بیتقوائی به خرج بدهد، وابستگی به وجود بیاورد، این انحراف و خیانت است.
مقدمفر در پایان سخنرانی خود ضمن تمجید اقدام حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه در تدوین کتاب منظومه فکری امام خمینی(ره)،گفت: جا دارد از برادر عزیز و پژوهشگر انقلابی جناب حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه و جمعی از نویسندگان محترم که توانستهاند تا حد قابل قبولی سیمای منظومهای از مکتب امام خمینی را ارائه دهند که در نوع خود سعی بلیغ و قابل تحسینی است، قدردانی کنم؛ مطمئناً این کار میتواند آغازگر پژوهشهای نوینی در این عرصه باشد.
وی خاطرنشان کرد: شایسته است نهادهای مسئول با ترجمه این اثر ارزشمند عطش متفکران و انقلابیون و آزدیخواهان جهان و جوانان جویای حقیقت را در سایر کشورها برای آشنایی بیشتر با اندیشههای آن بزرگوار فرو بنشانند.
متن کامل سخنرانی
متن کامل سخنرانی حمیدرضا مقدمفر در این سخنرانی که با عنوان "مکتب امام خمینی(ره) و دشمنانش" ایراد شده، به شرح ذیل است:
بدون تردید امام خمینی (ره) را باید تأثیرگذارترین فرد در تاریخ معاصر و یکی از برجستهترین احیاگران مجد و عظمت اسلام در عصر و زمانهای دانست که دین در جولان مکتب مادی شرقی و غربی در انزوا و دینداران در مهجوریت قرار داشتند.
او آغازگر دوران جدیدی شد که از آن باید به بعثتی دوباره یاد کرد.
او با سلاح دین و با شعار اللّه اکبر، انقلاب اسلامی را در ایران به ثمر نشاند و هنرمندانه دامنه آن را به مرزهای جغرافیایی عقیدتی اسلام و بلکه دلهای تمامی آزادیخواهان عالم کشاند و طومار مکاتب مادی مدعی مبارزه و انقلابیگری را در هم پیچید و نشان داد دین نه تنها تخدیر کننده جامعه نیست بلکه بیدارگر مردم و بنیانکن ریشههای ظلم و ستم است.
حرکتی که او آغاز کرد به همان اندازه که مایه عزت و سربلندی ایرانیان مسلمان و انقلابی و بلکه همه مسلمانان در تمام نقاط جهان شد، مایه سرافکندگی و خذلان مستکبران و طواغیت دست پروده و تحت حمایت آنان نیز شد.
دشمنی مستکبران و طواغیت با امام خمینی(ره) نه فقط به دلیل بتشکنی ابراهیموار او در ایران اسلامی بود بلکه به این دلیل است که او با بنیان نهادن مکتب جهاد و مقاومت، ملهم از آموزههای اسلام ناب، تبرهایی در دست انقلابیون مسلمان و آزادیخواهان عالم قرار داد که ریشه طواغیت ومستکبران را در تمامی نقاط عالم برکنند.
تبری که ملت ایران بر ریشه دیکتاتور دست نشانده آمریکا در ایران زد، امروز در دست پرقدرت ملتها در تونس، در مصر، در لیبی، در لبنان و غزه، در افغانستان، در بحرین، در یمن، در سوریه دیده میشود که بیامان بر ریشههای استکبار جهانی، رژیم منحوس صهیونیستی و دیکتاتورهای دست نشانده آنها فرود آمده و میآید و نویدبخش فرداهای بهتر برای امت اسلامی و همه آزادیخواهان عالم است.
بدین لحاظ امام خمینی(ره) چه در زمان حایت و چه در هنگامهای که نقاب بر چهره خاک فروکشیده است در کانون تهاجم و دشمنی دشمنان قراداشته و دارد. در هنگامهای که مردم از سویدای دل در پیشگاه حضرت حق ناله سرمیدادندکه:«از عمر ما بکاه و برعمر او بیفزا» دشمنان خواب شکست انقلاب را در نبود او میدیدند و با بغض و کینه غروب آن خورشید تابناک فجرآفرین را انتظار میکشیدند.
گرچه آنان در زمان حیات آن دُرّ یگانه نتوانستند ذرهای تردید و خلل در حرکت پرشتاب انقلاب اسلامی به رهبری آن بزرگمرد تکرارناشدنی ایجاد کنند لیکن امیدوار بودند در فقد او پایان انقلاب را به نظار بنشینند.
"یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ "(صف 8)
اما خداوند اراده کرده بود این انقلاب با رهبری خلف شایسته او و وفادارترین فرد به مکتب، راه، خط و مرام او زنده بماند و عمق استراتژیک خود را تا مرزهای رژیم صهیونیستی و منافع استکبار جهانی در تمامی نقاط عالم گسترش دهد.
گرچه امام خمینی(ره) از میان ما رخت بربست و بیتردید همراه با تربیتیافتگان مکتب عاشوراییاش بر خوان نعمت بیمنتهای ربالعالمین میهمان شد اما راه و مرام و مکتب حیاتبخش و عزتآفرین او زنده است. نشان این زنده بودن را میتوان از تلاشهایی که برای مقابله با مکتب او و به حاشیه راندن خط و راهی که فرا راه ملت ایران و همه ملل مسلمان و آزادیخواه گشود، مشاهده کرد.
دشمن به خوبی دریافته است راه شکست انقلاب اسلامی از رهگذر شکست مکتب فکری امام خمینی(ره) میسر است. تا این مکتب زنده است و راهنمای عمل انقلابیون است، شکست انقلاب ناممکن است.
بدین لحاظ مشاهده میشود بخش عمدهای از دشمنی دشمنان بر شکست مکتب امام خمینی(ره) متمرکز شده است.
دشمن طرح شکست مکتب امام خمینی(ره) را از چند راه دنبال کرده و میکند. شناخت این راهها و مسدود کردن آنها و ناکام گذاردن دشمن از اهدافی که از این مسیر برای شکست انقلاب تعقیب مینماید وظیفه همه وفاداران به راه و مرام امام و فرزندان انقلاب او و یاران صدیق رهبر معظم انقلاب اسلامی است که امروز با صلابت و اقتدار در این میدان فریادگر مبانی، اصول، شعارها و آرمانهای مکتب امام خمینی(ره) است.
برخی از راههای دشمن برای مقابله با مکتب امام خمینی (ره):
1. برخورد گزینشی با مکتب امام (و ناهمگون و ناسازوار نشان دادن)
- طرح موردی و تک بعدی مکتب امام خمینی(ره) و عدم اتصال مبانی عناصر و مؤلفههای آن با یکدیگر
- طرح اسلام رحمانی به جای اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و اله و سلم
- ارائه قرائت لیبرال از مکتب امام خمینی(ره)
- برجستهسازی یکی از دو بعد «جمهوریت» و «اسلامیت» در نگرش و مواضع امام خمینی(ره)
- برجستهسازی تقابل و ستیز امام با تحجر و بیتوجهی به ستیز ایشان با التقاط
2. تشکیک در مبانی و مؤلفههای مکتب امام خمینی(ره)
- تردیدآفرینی درصحت و درستی عناصر و مولفههای مکتب امام خمینی(ره)
- تردید در انتساب برخی مواضع به حضرت امام خمینی(ره)
- القای دخل و تصرف و عاملیت غیر در صدور و انتشار آنها
- القای تأثیرپذیری امام خمینی(ره) از نزدیکان خود
- القای قدرت تأثیرگذاری برخی از مسئولان در رأی و نظر امام خمینی(ره)
-القای ناممکن بودن «جمهوری اسلامی» و پیوند «جمهوریت» و «اسلامیت» و تحقق دموکراسی
- برجستهسازی اذعان امام خمینی (ره) به اشتباهات به عنوان اعتراف و بسط آنها به موارد بیشتر در صورت ادامه حیات امام خمینی(ره)
- بینتیجه بودن برخی از مواضع امام خمینی(ره) (از جمله درباره صدام و فهد که منجر به پذیرش قطعنامه و برقراری روابط مجدد با عربستان شد)
3.تخریب اصول و مبانی کمتب امام(ره)
- القای پرهزینه بودن پایبندی به مواضع و بیانات و مبانی و اصول مکتب امام خمینی(ره)
- القای ناکارآمدی مکتب امام خمینی(ره) دررفع نایزهای دنیوی مردم(امنیت، رفاه، شادی و ...)
- القای استبداری بودن نگرش امام خمینی(ره) به حکومت و زیرسوال بردن ولایت مطلقه فقیه
- برجستهسازی و اعتباربخشی به مخالفتها و مخالفین و مطرودین امام خمینی(ره)
- القای به روز نبودن مکتب امام خمینی(ره)
- القای ناممکن بودن تحقق آن(غیرقابل تحقق درعرصه عمل)
- برجستهسازی برخورد امام خمینی(ره) با مخالفان و معاندان با ارائه چهرهای مظلوم و تحت ستم از آنان
- القای برجستگی بعد آرمانخواهی در مکتب امام خمینی(ره) و عدم واقع بینی در اتخاذ و بیان مواضع
4. تحریف مکتب امام (ره) (به عنوان مهمترین اقدام دشمن برای مقابله با مکتب امام (ره))
حضرت آقا در هشداری در این رابطه فرمودند:«تحریف شخصیت امام، تحریف راه امام-گم کردن یا فراموش کردن راه امام باعث سیلی خوردن ملت می شود/ اگر شخصیت امام تحریف شد، بد معرفی شد، غلط معرفی شد، همه اینها خطرات متوجه ملت ایران خواهد بود.»
- انتساب برخی مواضع ناصحیح به امام خمینی(ره)
- تفسیر و تعبیر ناصحیح و ناهنگون با شخصیت، خط و راه امام خمینی(ره) از مواضع و بیانات ایشان
- طرح اجتهاد در اندیشه و مکتب امام خمینی(ره) بدون شرایط، لوازم و صلاحیتهایی که در ابعاد نظری و عملی برای چنین امر مهمی لازم است.
- تعریف امام خمینی(ره) و مبانی و اصول مکتب او برای یک دوره خاص زمانی(که برای سایر دورهها نامعتبر و غیرقابل تکرار است)
- طرح مسائل زندگی شخصی امام خمینی(ره) و بسط آن به ممشای سیاسی و اجتماعی امام خمینی(ره)
- بیاعتبارکردن مواضع امام خمینی(ره) درباره محکومیت هرگونه اظهار و اقدام که مایه سوء استفاده دشمنان و بهرهبرداری آنان برای مقابله با انقلاب اسلامی میشود.
- تلاش برای سازگار نشان دادن مکتب امام خمینی(ره) با برخی تئوریها و نظریههای موجود.
5.انکار
- انکار عامدانه برخی از عناصر و مؤلفههای مکتب امام خمینی(ره)
- انکار انتساب برخی از مواضع به حضرت امام خمینی(ره)
- انکار برخی از واقعیتهای دوران امام خمینی(ره) که منجر به واکنشهای حضرت امام خمینی(ره) شده است.
- انکار دشمنی برخی از دشمنیها علیه امام خمینی(ره) و بزک کردن چهره دشمنان امام خمینی(ره)
6. کتمان
- عدم تبیین کامل و دقیق نظریه ولایت مطلقه فقیه و اختیارات ولیءفقیه آنچنان که امام خمینی(ره) به آن اعتقاد داشتند و آن را بیان و در عرصه عمل محقق ساختند.
- عدم موضعگیری صریح در برابر انحرافات از خط امام خمینی(ره) به بهانههای مختلف از جمله منافع جناحی و رعایت خوشامد دیگران و یا کسب منافع مادی و خوش رقصی در برابر دشمنان
- فراموشسازی برخی از مواضع امام خمینی(ره) با عدم طرح آنها(خصوصاً پایبندی حکیمانه و متعصبانه امام به اسلام، مواضع ضد استکباری امام، موضوع جنگ فقر و غنا، مستضعفگرایی در اندیشه و عمل امام، عدالتطلبی امام، ایجاد هستههای مقاومت در جهان و...)
- عدم پاسخگویی به هنگام و متعهدانه به شبهات و ابهاماتی که درباره مواضع، اصول، مبانی و خط و راه امام خمینی(ره) مطرح میشود.
- پرهیز از معرفی و افشای جنایات مخالفان و شخصیتهای خائن و درستی مواضع امام خمینی(ره) در برخورد با آنها
درباره کتاب
در این کتاب برادر متعهد و پژوهشگر انقلابی جنا حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه و جمعی از نویسندگام محترم توانستهاند تاحدقابل قبولی سیمای منظومهای، از مکتب امام خمینی(ره) را ارائه دهند که در نوع خود سعی بلیغ و قابل تحسینی است که میتواند آغازگر پژوهشهای نوینی در این عرصه باشد.
ضرورت شناخت و شناساندن اسلام واقعی
از آنجا که شاکله اصلی شخصیت و مکتب امام خمینی(ره)، اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله است و توحید و خدامحوری بر شخصیت علمی و عملی آن بزرگمرد سایه افکنده است و به دلیل آن که یکی از عرصههای درگیری او در زمان حیاتش با اسلامهای سکولار، متحجر و التقاطی و در یک کلام اسلام آمریکایی بوده است، فهم اسلام در منظومه فکری امام خمینی(ره) اهمیت بسزایی دارد. امروز شاهدیم که دشمن در پوشش اسلامهای وارونه به جنگ اسلام ناب محمدی(ص) که امام فریادگر و پیامآور آن در عصر حاضر بود، آمده است. اسلام آمریکایی امروز در لباس اسلام تکفیری به جنگ اسلام واقعی آمده است. تشیع انگلسی چهره دیگری از اسلام آمریکایی است که با همراهی تسنن آمریکایی زمینهساز اسلام ستیزی و مهار موج اسلامگرایی در غرب و امنیت رژیم اشغالگر قدس از خشم بیامان مسلمانان انقلابی شده است.
بحمدالله فصل اول این پژوهش به درستی به این امر اختصاص یافته است و جا دارد که محققان رسالتمدار دیگری با تمرکز بیشتر بر این بحث مرز اسلامی که امام خمینی(ره) به آن اعتقاد داشت و آن را با عنوان اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله معرفی کرد با وجوه مختلف اسلام آمریکایی مشخص کنند. این نیاز نه فقط نیاز داخلی و برای نسل نوی انقلاب بلکه نیازی است که در دنیای غرب نیز احساس میشود.
به یاد داریم در اول بهمن 93 و آذر 94 که مقام معظم رهبری با مخاطب قرار دادن جوانان غربی آنان را به شناخت اسلام انقلابی را با به زیرافکندن تشت رسوایی اسلام تکفیریها در آنان به جوشش درآوردند. بنابراین باید که محققین با امعان نظر به این بخش از منظومه فکری امام خمینی(ره) و با اتکا به تفسیر نظری و عملی این اسلام در بیان و بنان و سیره عملی مقام معظم رهبری آن را به جوانان غربی بشناسانند.
در اینجا اجازه دهید چند تذکر عرض کنم:
وسعت و عمق مکتب امام خمینی(ره) به حدی است که نمیتوان از یک پژوهش با همه ویژگیهای مثبت انتظار معرفی کامل و بینقص آن را داشت.
همچنان نمیتوان انتظار داشت برجستگیهای این مکتب آنچنان که وقتی به شکل مستقل به آنها نگریسته میشود در یک اثر پژوهشی که قرار است همه ابعاد این منظومه مورد بررسی قرار گیرد، مطرح شود.
نقد و بررسی این اثر ارزشمند نیاز به فراغت بال و فرصت و مجال بیشتری است، چه بسا برخی موارد که انتظار میرود به آن پرداخته شود با تأمل بیشتری در محتوای این اثر جامع وبلیغ دیده و مشاهده شود.
با این ملاحظات اجازه بفرمائید چند موردی را که به نظر این حقیر آمده به عرض برسانم:
1- باید مراقب بود شخصیت و مکتب امام خمینی(ره) در حصار تنگ نظریههای موجود گرفتار نشود. شاید نتوان بسیاری از مؤلفههای این مکتب را با اتکا به نظریات موجود، توجیه و تفسیر کرد. بنابراین بهتر بود با غوری که در اندیشه امام خمینی(ره) صورت پذیرفته است از مفاهیمی که به طور مشترک به کار برده میشود تعریفی مبتنی بر رأی و نظر امام ارائه میشد و سپس ابعاد دیگر آنها مورد واکاوی قرار میگرفت. مثلاً تعریف امام از فرهنگ، سیاست، اقتصاد، اخلاق و ... چیست؟
البته این انتظار با اینکه بدانیم اهمیت فرهنگ، تحول فرهنگی، انواع فرهنگ از نظر امام چیست برآورده نمیشود. ساختن تعریف فرهنگ از دیدگاه امام مبتنی بر هر آنچ درباره فرهنگ فرمودهاند مورد نظر است.به همین ترتیب درباره اخلاق و سیاست و ...
2- در تبیین منظومه فکری امام خمینی(ره) باید به سیر تطور اندیشه امام خمینی(ره) نسبت به مقولات مختلف توجه کرد و برای علت آن دلایل روشنی عرضه کرد. از آنجا که یکی از ابعاد و شاخصههای مکتب امام خمینی(ره) به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب روزآمدی است، هیچ مانعی ندارد اختلاف نظر امام در برخی مقولات در بستر زمان را در قالب اجتهاد پویایی که خود مبلغ و مروج آن بود تفسیر و تعبیر کرد. براین اساس تفکیک نظرات امام(ره) با توجیهاتی از قبیل این که برخی از آنها ناشی از شأن فقهی و برخی ناشی از شأن تربیتی ایشان است چندان مناسب به نظر نمیرسد.
3- شکل و قالب طراحی شده برای پژوهش باعث شده است برخی از برجستگیهای مکتب فکری امام خمینی(ره) پنهان و یا آنطور کخه باید، شاید در معرض نگاه خوانندگان قرار نگیرد. برخی از این موضوعات که انتظار میرود بنا به اهیمت آنها در مکتب فکری امام (ره) بیشتر و برجستهتر مطرح شود عبارتند از:
روحیه انقلابیگری و مجاهدت در حضرت امام خمینی(ره)
مقام معظم رهبری در این خصوص میفرمایند:«شخصیت اصلی امام در تحقّق مضمون آیهی «وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ» [بود]؛ امام بزرگوار با داشتن آن زمینههای برجستهی علمی، وارد میدان مجاهدت فیسبیلالله شد و این مجاهدت را تا آخر عمر خود ادامه داد و حرکت عظیمی را بهوجود آورد؛ نه فقط در کشور خود بلکه در همهی منطقهی ما و در همهی دنیای اسلام و به یک اعتبار در همهی جهان. 1394.03.14»
با نگاهی به نمایه کتاب متوجه میشویم واژه جهاد و مشتقات آن با این رویکرد اصلا وجود ندارد و این بعد از شخصیت حضرت امام (ره) مورد بررسی قرار نگرفته است. همچنین موضوعاتی چون استکبارستیزی، دشمنی با آمریکا، موضوع زن از نگاه امام خمینی(ره)، تکلیفگرایی در سیره عملی حضرت امام خمینی(ره)، مبارزه و مقاومت و تشکیل هستههای مقاومت در جهان، بعد جهانی انقلاب اسلامی و مسئولیتپذیری به سرنوشت مسلمانان و آزدیخواهان در تمام نقاط عالم، صدور انقلاب، مستضعفگرایی، خدمت به مردم، وجوب حفظ نظام اسلامی، هنر و ... که برخی از آنان وجوه متمایز کننده امام خمینی(ره) به عنوان احیاگر اسلام ناب که موفق به تشکیل حکومت و تحقق احکام اسلام در عرصه عمل شد نسبت به سایر فقها در این اثر به شکلی که انتظار خواننده را تأمین کند مورد توجه قرار نگرفته است.
در پایان مایلم بار دیگر مراتب خرسندی و امتنا خود را از این اقدام ارزشمند اعلام نمایم و تلاش جهادگونه برادر عزیزم حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه و یارانشان در پاسخگویی به این نیاز که خلأ آن در زمان حیات آن بزرگوار و پس از رحمت آن یگانه دوران در سپهر فکر و اندیشه انقلاب اسلامی احساس میشد، ارج نهم. شایسته است نهادهای مسئول با ترجمه این اثر ارزشمند عطش متفکران و انقلابیون و آزادیخواهان جهان و جوانان جویای حقیقت را در سایر کشورها برای آشنایی بیشتر با اندیشههای آن بزرگوار فروبنشانند.
مصادیق انحراف از مکتب امام خمینی(ره)
1. اگر کسی یا جریانی بخواهد به نام عقل گرائی، از رزشهای اسلامی و انقلابی عدول کند، این انحراف است.
2. اگر کسی بخواهد به وسیلهی عقل گرائی، در مقابل دشمن بیتقوائی به خرج بدهد، وابستگی به وجود بیاورد، این انحراف است، این خیانت است.
3. آن عقلانیتی که در مکتب امام بزرگوار ما است، اقتضاء نمیکند که ما از خدعهی دشمن غافل شویم، از کید او غافل شویم، از نقشهی عمیق او غافل شویم، به او اعتماد کنیم، در مقابل او کوتاه بیائیم.
4. اگر به نام عدالتخواهی و به نام انقلابیگری، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر کردهایم، از خط امام منحرف شدهایم.
5. اگر به نام انقلابیگری، به نام عدالتخواهی، به برادران خودمان، به مردم مومن، به کسانی که از لحاظ فکری با ما مخالفند، اما میدانیم که به اصل نظام اعتقاد دارند، به اسلام اعتقاد دارند، اهانت کردیم، آنها را مورد ایذاء و آزار قرار دادیم، از خط امام منحرف شدهایم.
6. اگر بخواهیم به نام انقلابیگری و رفتار انقلابی، امنیت را از بخشی از مردم جامعه و کشورمان سلب کنیم، از خط امام منحرف شدهایم.... مبادا خیال کنید تقوا این است که انسان مخالف خودش را زیر پا له کند؛ نه، عدالت ورزیدن با تقوا موافق است.
7. هم جبهگی با معارضان امام و اسلام
8. تبیین غلط، پنهان کردن شاخصها و اعمال سلیقه در تفسیر خط امام
9. سکولاریزه کردن نظام
10. آخرتی معرفی کردن راه امام
انتهای پیام/