واقعیتهای انتخابات ۹۶
انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، به پایان رسید و با مشخص شدن نامزد پیروز، فصل رقابتها به دوره آمادهسازی برای شروع کار دولت آتی تبدیل شد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، به پایان رسید و با مشخص شدن نامزد پیروز، فصل رقابتها به دوره آمادهسازی برای شروع کار دولت آتی تبدیل شد. هرچند مدت زیادی از برگزاری انتخابات نگذشته و به دلیل فشردگی رقابت ها، جای تحلیل بسیاری در این باب هست، اما در ادامه تلاش خواهد شد به اجمال به چند نکته کلیدی در این موضوع اشاره شود:
1 ـ مطابق معمول، هر رقابت انتخاباتی دو سر «کسب رأی اکثریت» و «عدم کسب آن» دارد و هرنامزدی که وارد این عرصه میشود و تا انتها میماند با یکی از این دو حالت خارج میشود. از این رو خوشحالی مفرط از پیروزی یا اندوه فراوان از شکست به هیچ روی منطقی نیست. خوشبختانه جبهه رقیب آقای روحانی از ظرفیت بالایی برای مواجه شدن منطقی در این شرایط برخوردار است و تجربه چند دوره خصوصاً سال 92، جای هیچگونه نگرانی در این مورد نمیگذارد. در نقطه مقابل بخشی از کسانی که در طیف حامیان آقای روحانی هستند، در فتنه 88 کارنامه خوبی از خود به جای نگذاشته و ثابت کردند با الفبای مردمسالاری بیگانهاند. اکنون که شاد از یک حماسه 41 میلیونی عظیم ملت ایران هستیم، تصور کنید اگر نتیجه انتخابات 96 به گونهای دیگر رقم میخورد، چه آسیبهایی ناشی از رویه این طیف را شاهد بودیم؟
2 ـ آقای روحانی هرچند با رأی بالاتری از سال 92 انتخاب شده است، اما باید بداند نزدیک به نیمی از شرکتکنندگان در انتخابات و حدود 60 درصد کل واجدان شرایط به او رأی ندادهاند. این بدان معناست که نارضایتی جدی نسبت به وضع موجود به چشم میخورد. حتی میتوان ادعا کرد که بخش قابل توجهی از رأیدهندگان به آقای روحانی نیز در زمره ناراضیان از وضع موجود بودهاند و تنها مطابق روال دولتها، فرصتی چهار ساله دیگر برای حل مشکلات به وی دادهاند. پیمایشهای اجتماعی و بررسی وضعیت آرا به خوبی نشان از وجود نارضایتیهای اقتصادی و معیشتی در جامعه دارد که خیلی زود برای حل آنها اقدام کرد. به نظر میرسد جزو اولین اولویتهای دولت دوازدهم مسئله معیشت و خصوصاً حل بحران بیکاری است.
3 ـ جبهه انقلابی که در جایگاه نقد وضع موجود در انتخابات حضور یافت، هرچند نتوانست در نهایت رأی اکثریت را کسب کند، اما رهاوردهای مهمی در این عرصه داشت؛ از جمله ایجاد سازوکار جدید و مردمی رسیدن به نامزدهای انتخاباتی، همگرایی و بهرهگیری از خرد جمعی و نیز تأکید بیشتر بر مطالبات اجتماعی و اقتصادی. عقل تشکیلاتی و سیاسی ایجاب میکند به خاطر عدمالفتح این رهاوردهای مثبت این دوره به فراموشی سپرده نشود و با آسیبشناسی و بازاندیشی برای ادوار آتی بهینه گردد.
از سویی باید دانست که نخبگان جبهه انقلابی به خوبی بر ریسکهای عدم موفقیت در رقابت با رئیسجمهور مستقر آگاه بودند و تنها به مصلحت مردم و با هدف نجاتبخشی از مشکلات وسیع اقتصادی و اجتماعی موجود در این عرصه وارد شدند.
4 ـ در جریان برگزاری انتخابات، رویدادهای تلخی وجود داشت که اگر نمیبود چهره این نماد مردمسالاری دینی را زیباتر میکرد. گزارشهای اثبات نشده ولی قابل اتکایی از خرید و فروش رأی در نقاط مختلف کشور، استفاده از امکانات و اختیارات دولت به نفع رئیسجمهور مستقر، انجام برخی اقدامات در یک ماه منتهی به انتخابات که شائبه تبلیغاتی بودن یافت و نهایتاً سوءتدبیر و سوءمدیریت در توزیع تعرفه که به عدم شرکت بخش قابل توجهی از مردم کشورمان در انتخابات انجامید، مسائلی است که شاید در تعیین پیروز نهایی انتخابات تعیین کنندگی کامل نداشته باشد، اما رعایت حق، قانون و عدالت ایجاب میکند توسط نهادهای ذیربط و محاکم صالحه مورد ارزیابی و رسیدگی قرار گیرد.
5 ـ ناگفته پیداست که انتخابات 96 باید بیش از همه بر رئیسجمهور مستقر و کابینهاش تأثیرگذار باشد و رویکرد و رفتار آنها در دولت دوازدهم را اصلاح کند. بی توجهی به محرومین، مستضعفین، روستاییان و حاشیهنشینها که در قالب یک نه بزرگ به رئیسجمهور مستقر تبلور یافت، باید مدیران دولتی را به فکر وادار کرده و نوع مواجهه آنها را با ولی نعمتان انقلاب تغییر دهد. دولتمردان آینده باید بدانند مردم دچار آلزایمر نمیشوند و وعدههای نامزدها را فراموش نمیکنند. مدیران باید درک کنند که منتقدان وسیعی در جامعه داشته و یک رأی 16 میلیونی برای رقیب اصلی دولت به خوبی نشانگر واقعیت ماجراست. با این تفاصیل رئیسجمهور منتخب باید بداند که با «بی سواد» و «بی شناسنامه» خواندن منتقدان نمیتواند آنها را از راه به در کرده و امکانی برای یکهتازی در مدیریت کشور و سرنوشت مردم نیست.
6 ـ ممکن است اتاقهای فکر جریان دولت، تفسیرهای متعددی از دلیل اقبال مجدد جامعه به رئیسجمهور مستقر ارائه دهند یا تلاش کنند مطابق سلیقه خود این رأی 23 میلیونی را معنادهی کنند. اما یک واقعیت را نمیتوانند منکر شوند که وجه غالب رأیدهندگان به روحانی با استدلال قدیمی دادن فرصتی دوباره به رئیسجمهور برای به نتیجه رسیدن وعدههایش او را برای یک بار دیگر به پاستور فرستادند. از این رو نباید تصور شود که مردم خام این ادعا هستند که به وعدههای 92 عمل شده یا احیاناً فلان وعده اصلاً داده نشده است. همچنین در جریان رقابتهای انتخاباتی خصوصاً هفتههای آخر از سوی رئیسجمهور و معاون اولش وعدههای اقتصادی خاصی داده شد که به خوبی در حافظه مردم هست و نخبگان و رسانهها به نمایندگی از مردم وظیف مطالبه آنها را از مسئولان دارند.
7ـ در جریان مناظرات تلویزیونی، مسائلی مطرح شد که فارغ از آنکه در مورد رئیسجمهور منتخب یا رقبایش باشد باید مورد رسیدگی عادلانه و قضایی قرار گیرد. علاوه بر اینها در جریان رقابتها، اسنادی از قیبل عدم اصالت پایان نامه و ... مطرح شد که بر اساس قانون باید رسیدگی شود. همچنین رئیسجمهور منتخب صراحتاً در مناظره تأکید نمود که «با هیچ کس عقد اخوت ندارد» با توجه به مسائلی که در مورد برادر وی و برخی دیگر از حلقه پیرامونی مطرح است، خوب است ایشان به این نکته مورد تأکید خود جامه عمل پوشانده و دست قوه قضائیه را در رسیدگی عادلانه به اتهامات موجود باز کند.
انتهای پیام/