رئیس خبرگزاری صدای افغان: امریکا به دنبال داعش‌سازی افغانستان است

رئیس خبرگزاری صدای افغان: امریکا به دنبال داعش‌سازی افغانستان است

افغانستان با توجه به بی‌ثباتی‌هایی که به سبب حضور طالبان و وجود تروریسم تحت حمایت غربی‌ها در آن ایجاد شده، از شرایط مناسبی برای تبدیل شدن به پایگاه بعدی داعش برخوردار است.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، داعش با شکستی که در عراق و سوریه متحمل شده، برای ادامه حیات خود به دنبال پناهگاه‌های جدیدی می‌گردد و افغانستان با توجه به بی‌ثباتی‌هایی که به سبب حضور طالبان و وجود تروریسم تحت حمایت غربی‌ها در آن ایجاد شده، از شرایط مناسبی برای تبدیل شدن به پایگاه بعدی داعش برخوردار است.  داعش که به لطف فقدان ثبات سیاسی و امنیتی در افغانستان، این کشور را به یکی از پایگاه‌های مهم خود تبدیل کرده، با تشدید حملات خود و ایجاد ناامنی در افغانستان، زنگ خطر را برای کشورهای منطقه به صدا درآورده است. طی ماه‌های اخیر به‌رغم حملات نیروهای افغان که منجر به هلاکت تعدادی از تروریست‌های داعش شده و حضور این گروه را به مناطق کوچکی محدود ساخته، شاخه داعش در افغانستان تحت عنوان «ولایت خراسان» همچنان با عملیات انتحاری رعب و وحشت را در بین مردم افغانستان ایجاد کرده است. در این میان احتمال پیوستن تروریست‌های فراری از عراق و سوریه به داعش افغانستان نیز شرایط را پیچیده‌تر کرده است. به‌رغم ادعای مقامات امریکایی در خصوص عقب‌نشینی داعش در افغانستان، به نظر می‌رسد سطح تهدید این گروه همچنان روندی صعودی را طی می‌کند و عملیات تروریستی موفق این گروه در مکان‌های امنیتی و سیاسی و حتی حملات داعش در کابل، نگرانی‌ها را نسبت به قدرت‌گیری تروریست‌ها در افغانستان تشدید کرده است.سیدعیسی حسینی مزاری رئیس مرکز فعالیت‌های فرهنگی- اجتماعی «تبیان» و خبرگزاری صدای افغان (آوا) درباره روند قدرت‌گیری داعش گفت: «داعش به خودی خود سازمان و تشکیلات منسجمی ندارد و پشت تمام حملات تروریستی و تخریب زیرساخت‌های افغانستان، ایجاد ناامنی و بحران دست‌های پیدا و پنهان قدرت‌های خارجی وجود دارد و در سال‌های اخیر هم مشخصاً در مرکز این تحولات، امریکایی‌ها قرار دارند که در جهت داعش‌سازی افغانستان فعالیت می‌کنند و از این گروه حمایت همه‌جانبه‌ای دارند».  مزاری با بیان اینکه تنش‌ها بین امریکا و پاکستان نمایشی است و واقعیت ندارد، می‌گوید: «پاکستان همراه و نایب امریکایی‌ها در منطقه است تا سیاست‌های امریکا را به پیش ببرد. بنابراین، این تنش‌ها هیچ‌گونه تغییری در روند صلح افغانستان ایجاد نخواهد کرد و پاکستان همچنان‌که در گذشته در مسائل افغانستان دخالت داشت، این نقش را در آینده هم ادامه خواهد داد و جنجال‌های پوشالی امریکا هم برای تحت فشار قرار دادن پاکستان، هیچ تأثیری در تغییر سیاست‌های مداخله‌جویانه این کشور در امور افغانستان نخواهد داشت.»  با سیدعیسی حسینی مزاری به گفت‌وگو نشستیم تا پاسخ سؤالات درباره تحولات افغانستان را از ایشان جویا شویم.

 با شکست داعش در عراق و سوریه، برخی کارشناسان معتقدند افغانستان مقصد بعدی این گروه خواهد بود تا همچنان به حیات خود ادامه دهد. الان هم با توجه به تشدید حملات داعش در افغانستان به نظر می‌رسد این گروه تروریستی قدرت بیشتری یافته است و به‌رغم مقابله نیروهای افغان، همچنان به روند صعودی خود ادامه می‌دهد. به نظر شما آیا داعش ظرفیت‌های لازم را دارد که بتواند از افغانستان به عنوان جایگاهی برای بازیابی قدرت از دست رفته خود استفاده کند یا اینکه داعش تنها در حد عملیات انتحاری به فعالیت‌های خود ادامه خواهد داد؟
داعش اگر به خودی خود یک جریان تشکیلاتی باشد در افغانستان از زمینه و جایگاهی برخوردار نیست و به همین خاطر از سه سال گذشته که حضور داعش در افغانستان مطرح شده، این گروه نتوانسته موقعیت بهتری در این کشور پیدا کند. حتی در استان ننگرهار هم که کم و بیش قدرت گرفته بود نیز با مخالفت مردم روبه‌رو شد و خیزش‌های مردمی در برابر این گروه تشکیل شد و اهالی این منطقه با تروریست‌های داعش مقابله کردند و در سایر شهرهای افغانستان هم وضعیت همین‌گونه بود و داعشی‌ها نتوانسته‌اند جایگاهی را در بین مردم برای خود پیدا کنند. بنابراین چیزی به نام داعش که تشکیلات منسجم و اهداف و برنامه‌هایی داشته باشد نه در عراق و سوریه وجود داشت و نه در افغانستان چنین چیزی امکان دارد بلکه این کشورهای خارجی هستند که در پشت ماجرا قرار دارند و با نقاب داعش در این کشورها فعالیت می‌کنند و در افغانستان هم چنین چیزی ملموس و مشهود است.  در رابطه با تحولات افغانستان در سال‌های گذشته اگر یک مطالعه سطحی هم انجام دهیم، به این نتیجه می‌رسیم که پشت تمام حملات تروریستی و تخریب زیرساخت‌های افغانستان، ایجاد ناامنی و بحران‌سازی، دست‌های پیدا و پنهان قدرت‌های خارجی دیده می‌شود و در سال‌های اخیر هم مشخصاً در مرکز این تحولات، امریکایی‌ها قرار دارند که در جهت داعش‌سازی افغانستان فعالیت می‌کنند و از این گروه حمایت همه‌جانبه‌ای دارند.
امریکایی‌ها اگرچه در ظاهر شعار مبارزه با تروریست‌ها را سر می‌دهند و مدعی هستند که در سوریه و عراق با داعش مبارزه کرده و توانسته‌اند این گروه را تضعیف کنند، الان هم دولتمردان امریکایی ادعا می‌کنند به خاطر جنگ با داعش در افغانستان حضور دارند و به همین منظور هزاران نفر از نیروهای خود را به این کشور اعزام کرده‌اند اما این اظهارات، نمایشی بیش نیست و خود امریکایی‌ها همه تحولات افغانستان را مدیریت می‌کنند و در جهت بی‌ثبات‌سازی افغانستان به ویژه در مناطق شمالی و غربی که هم‌مرز با آسیای مرکزی و ایران است و همچنین در مناطق شرقی که هم‌مرز با چین است، گام برمی‌دارند و تلاش می‌کنند در این مناطق ناامنی ایجاد کنند و گروه‌های مزدور خودشان را تحت نام طالبان، شبکه حقانی یا داعش مستقر کرده‌اند تا به اهداف و منویات‌شان در این کشور دست پیدا کنند.
شما گفتید که امریکا پشت سر حمایت از داعش قرار دارد و این مسئله را مقامات روسی نیز گفته‌اند که بالگردهای ناشناس، تروریست‌های داعش را با مجهزترین سلاح و ابزارهای جنگی کشورهای غربی به افغانستان منتقل می‌کنند.  به نظر شما اهداف امریکا از تقویت داعش در افغانستان چیست؟
کاملاً مشخص است که امریکا با ناامن کردن و بی‌ثبات‌سازی افغانستان و فراهم کردن زمینه برای گروه‌های تحت حمایت خود، از یک طرف سعی دارد حضور همه‌جانبه خود در افغانستان را توجیه کند، زیرا اگر افغانستان باثبات و امن باشد دیگر دلیلی برای حضور امریکایی‌ها وجود ندارد. از طرف دیگر، امریکایی‌ها با حضور خود در افغانستان تلاش می‌کنند به عنوان چهارراه اطلاعاتی استفاده کنند و به عنوان سکوی مشرف بر آسیای مرکزی، روسیه، چین و ایران از آن بهره‌برداری کنند و طبق گفته برخی کارشناسان این یکی از اهداف واشنگتن است تا با رقبای خود در این منطقه مقابله کند. بنابراین، حضور امریکا در افغانستان از منظر ژئوپلتیک اهمیت جدی برای این کشور و دیگر اعضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) دارد. به همین خاطر یکی از بهره‌هایی که امریکایی‌ها از این چهارراه اطلاعاتی می‌‌برند، این است که می‌خواهند قدرت‌های اقتصادی منطقه مثل روسیه، چین و ایران را تضعیف کنند و اگر در این کار موفق نشوند حداقل بتوانند این کشورها را مهار کنند. طبق گزارش‌هایی که سازمان‌های اطلاعاتی امریکا در سال‌های گذشته منتشر کرده‌اند، در آینده قدرت اقتصادی از غرب به سمت شرق منتقل می‌شود و ستون‌ها و محورهای این قدرت اقتصادی هم چین، روسیه، هند و ایران هستند و امریکایی‌ها بر اساس این استراتژی در افغانستان حضور یافته‌اند تا از نزدیک تحولات رقبایشان را رصد کنند.
با توجه به استراتژی‌های امریکا برای مقابله با روسیه، چین و ایران، این مثلث منطقه‌ای چه ابتکارها و تمهیداتی را برای مقابله با سیاست‌های امریکا و تهدیدات تروریستی اتخاذ کرده‌اند؟
اگر تمهیدات و ابتکارهای روسیه و ایران در سوریه نبود، بدون شک دولت قانونی این کشور توسط گروه‌های تروریستی از بین می‌رفت و در اختیار امریکا و مزدورانش قرار می‌گرفت ولی همکاری قدرتمند ایران و روسیه مانع تحقق چنین پروژه‌ خطرناکی شد. همچنین همکاری چین با روسیه و ایران سبب شد تا دولت بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه، طومار گروه داعش در این کشور را برچیند و در برابر دیگر گروه‌های تروریستی هم موفقیت‌های زیادی را کسب کند.  در بحث افغانستان، داعش فعلاً قدرت چندانی ندارد تا تحرکاتی از طرف روسیه، چین و ایران در رابطه با مسائل داخلی افغانستان شاهد باشیم. چون به نظر من در مرحله اول، خود مردم افغانستان با جدیت با گروه داعش مقابله خواهند کرد و اگر الان سکوت کرده‌اند به این خاطر است که فعلاً با این گروه مدارا می‌کنند و منتظر اقدامات و تمهیدات دولت افغانستان برای مبارزه با تروریست‌ها هستند، اما مردم اگر احساس کنند که حکومت افغانستان توانایی مقابله با گروه‌های تروریستی را ندارد و نمی‌تواند با پروژه داعش‌سازی در این کشور مقابله کند، قطعاً خودشان وارد صحنه می‌شوند و در برابر این توطئه‌ها خواهند ایستاد. بنابراین با خیزش مردمی افغانستان، دیگر هیچ نیازی به ابتکارهای روسیه، چین و ایران نخواهد بود ولی در نهایت حضور روسیه، چین و ایران در رابطه با مسائل افغانستان و حضور در عرصه‌های برقراری صلح و تأمین امنیت در افغانستان ضروری است. در سال‌های گذشته با توجه به وجود سیاست‌های مسلط غربی در افغانستان زمینه همکاری و حضور ایران، روسیه و چین در عرصه افغانستان وجود نداشته است اما من فکر می‌کنم سازمان اطلاعاتی پاکستان (ای‌اس‌ای) و حکومت افغانستان و قدرت‌های خارجی به این یقین خواهند رسید که بدون همکاری قدرت‌های منطقه‌ای مثل روسیه، چین و ایران امکان ندارد صلح و ثبات دائمی در افغانستان برقرار شود.
از سه سال گذشته تاکنون که بحث پیدایش ولایت خراسان داعش در افغانستان مطرح شد، روسیه به صورت مداوم نسبت به این موضوع و گسترش آن ابراز نگرانی و احساس خطر می‌کند و حتی برای از بین بردن این تهدیدات تروریستی، به روند مذاکرات صلح افغانستان هم وارد شده است. با این وجود، آیا با حضور امریکا و روسیه در افغانستان احتمال برخورد منافع میان دو قدرت وجود دارد؟
الان هم افغانستان محل تصادم منافع قدرت‌های بزرگ است نه اینکه در آینده این شرایط به وجود خواهد آمد. الان این شرایط در افغانستان هست و تا زمانی که قدرت‌هایی مثل امریکا و ناتو با کشورهای روسیه، چین و ایران وارد تعامل نشوند، شرایط افغانستان از این هم بدتر خواهد شد و مشکلات جدی‌تری پیش روی حکومت و مردم افغانستان به وجود خواهد آمد.
اولویت و هدف اصلی داعش در عراق و سوریه بیشتر جنگ با نیروهای دولتی بود اما در افغانستان، داعش تغییر شیوه داده است و به جای مبارزه با ارتش، بیشتر غیرنظامیان را مورد هدف قرار می‌دهد. دلیل این تغییر رویه چیست؟
حملات داعش در افغانستان تنها علیه شیعیان نخواهد بود، بلکه علیه اشخاص، جریان‌ها، احزاب و سازمان‌های دیگر نیز که مخالف رشد و تقویت داعش در افغانستان باشند، اجرا خواهد شد. همان‌گونه که ژنرال عبدالرشید دوستم معاون اول سابق رئیس‌جمهور افغانستان که به دنبال مبارزه با گروه‌های تروریستی بود، قربانی همین سیاست داعش‌سازی در افغانستان شد. الان استاد عطا، استاندار ولایت بلخ که تحت فشار جدی است، قربانی همین سیاست است یا استاد محمد محقق، معاون دوم ریاست شورای اجرایی که مورد هجمه قرار گرفته، در همین راستا است. اخیراً دفتر مرکز تبلیغاتی تبیان و خبرگزاری صدای افغان مورد حمله تروریست‌های داعش قرار گرفت و 52 تن از افراد حاضر در این مؤسسه شهید و 90 تن دیگر زخمی شدند، و قربانی این سیاست‌ها شدند زیرا مرکز تبیان مشغول شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی در راستای سیاست داعش‌سازی در افغانستان بود. همچنین خیزش‌های مردمی علیه داعش در استان‌های ننگرهار، بدخشان، قندوز، بغلان، سرپل، جوزجان، فاریاب، قندهار و دیگر مناطق وجود دارد و اهالی این شهرها که مورد حمله داعشی‌ها قرار می‌گیرند، سعی در مقابله با تروریست‌ها دارند. یا اینکه شخصیتی مثل ظاهر قدیر، نماینده مردم ننگرهار در مجلس هم تحت فشار است، همچنین ژنرال عبدالرازق، فرمانده امنیتی استان قندهار چنین وضعیتی دارد و حتی امیر اسماعیل‌خان، وزیر سابق انرژی و آب تحت فشار قرار دارد. اینها شخصیت‌هایی هستند که با پروژه داعش‌سازی در افغانستان مقابله می‌کنند و در معرض مشکلات جدی قرار دارند. بنابراین، حملات داعش صرفاً علیه شیعیان نخواهد بود و دیگران نیز در معرض این تهدیدات خواهند بود و الان افرادی که مورد هجمه قرار نگرفته‌اند تا زمانی از این حملات در امان هستند که موضع خود را آشکار نکرده باشند و زمانی که در راستای پروژه داعش‌سازی موضع بگیرند، آنها نیز مورد هجمه قرار می‌گیرند.
در هفته‌های اخیر تنش‌ها  بین امریکا و پاکستان تشدید شده و برخی معتقدند با توجه به اینکه دو کشور در امور سیاسی افغانستان نقش اساسی ایفا می‌کنند، در روند تحولات افغانستان نیز تغییراتی ایجاد خواهد شد. به نظرتان تنش‌های امریکا و پاکستان تا چه اندازه می‌تواند بر تحولات افغانستان تأثیرگذار باشد؟
من فکر می‌کنم تنش‌ها بین امریکا و پاکستان حرکات نمایشی است و واقعیت ندارد، چراکه پاکستان همراه و نایب امریکایی‌ها در منطقه است تا سیاست‌های امریکا را به پیش ببرد. بنابراین، این تنش‌ها هیچ‌گونه تغییری در روند صلح افغانستان نخواهد داشت و پاکستان همچنان‌که در گذشته در مسائل افغانستان دخالت داشته است، در آینده نیز این نقش ادامه خواهد داشت و جنجال‌های پوشالی امریکا هم برای تحت فشار قرار دادن حکومت پاکستان، هیچ تأثیری در تغییر سیاست‌های مداخله‌جویانه این کشور در امور افغانستان ایجاد نخواهد کرد. همچنان‌که الان هم گروه‌های مرتبط با پاکستان در مناطق قندوز، بغلان و ننگرهار با فرماندهی اسلام‌آباد علیه حاکمیت افغانستان می‌جنگند.
برخی کارشناسان معتقدند این تنش‌های ظاهری که شما می‌گویید، تا حد زیادی به نزدیکی پاکستان به چین مربوط می‌شود. چین الان 50 میلیارد دلار در مناطق مختلف پاکستان سرمایه‌گذاری کرده و بسیاری معتقدند که امریکا از نزدیکی اسلام‌آباد به پکن نگران است و سعی دارد این کشور را تحت فشار قرار دهد. نظر شما در این باره چیست؟
ممکن است در بخش‌هایی از پاکستان به ویژه در بخش حاکمه غیرنظامی، برخی رویکردهای اقتصادی داشته باشند، اما ارتش و سازمان اطلاعاتی پاکستان و قدرت‌های عمل‌کننده این کشور هم‌راستا با منافع امریکا هستند.
باتوجه به اینکه چینی‌ها به دنبال ثبات در افغانستان هستند و به گفته شما پاکستان درصدد بی‌ثبات‌سازی در این کشور است، آیا باتوجه به روابط خوبی که بین پاکستان و چین وجود دارد، چینی‌ها حاضر می‌شوند مقامات اسلام‌آباد را به تغییر رویکرد در افغانستان مجاب کنند، یا مسائل دو کشور در افغانستان مجزا از روابط اقتصادی دو طرف است؟
متأسفانه چینی‌ها سیاست قاطعی در بازی در میادین منطقه و جهان نداشته‌اند و ما چنین سیاستی را از ناحیه چین در افغانستان مشاهده نمی‌کنیم. ممکن است چینی‌ها با یک کشور در یک عرصه همسو باشند اما در عرصه‌های دیگر با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند. بر این اساس، هر چند چین و پاکستان از نگاه اقتصادی با یکدیگر همکاری می‌کنند و پروژه‌های مشترکی را اجرا می‌کنند اما در افغانستان اگرچه چینی‌ها ادعا دارند که باید صلح و ثبات در این کشور برقرار شود اما به صورت جدی وارد روند صلح نشده‌اند.
از آنجا که داعش در سال‌های گذشته با تبلیغات گسترده توانسته هزاران نفر را از سراسر جهان به خود جذب کند و حتی در افغانستان هم در مدت زمان کوتاهی، توانست برخی عناصر طالبان را جذب کند، به نظر شما مشکلات فرهنگی و اقتصادی فعلی افغانستان تا چه حد می‌تواند شهروندان بومی این کشور را به سمت داعش سوق دهد؟ اصلاً فعالیت‌های داعش برای مردم افغانستان جذابیت دارد؟
از منظر فکری، داعش به هیچ وجه در بین اقشار مختلف افغانستان محبوبیتی ندارد و در آینده هم نخواهد داشت. به دلیل اینکه داعش تفکر سلفی و وهابی محض دارد و مردم افغانستان به شدت با افکار وهابیت مخالف هستند و حتی سنی‌های افغان هم از این مسئله استقبال نمی‌کنند. تفکرات وهابی در افغانستان تا جایی منفور است که اگر شما بخواهید در افغانستان به یک فرد اهل تسنن ناسزا بگویید باید به او بگویید «وهابی» و  این واژه مترادف با فحش دادن و ناسزا گفتن است. به غیر از برخی مناطق که وهابی‌ها در آنجا از گذشته فعالیت داشته‌اند، بسیاری از مناطق افغانستان با تفکرات داعشی مخالف هستند. هر چند ممکن است که داعش با توجه به هزینه‌های سرسام‌آوری که می‌کند، بتواند در بین افراد فقیر و بیکار عضوگیری کند، چراکه فقر و بیکاری از گذشته زمینه را برای رشد گروه‌های افراطی فراهم کرده است. به همین دلیل ما معتقدیم امریکایی‌ها برای مردم افغانستان کار نمی‌کنند وگرنه لازم نیست که نیروهای نظامی در مقابل گروه‌های تروریستی بجنگند و تنها کافی است که آنها در عرصه اقتصادی فعالیت کنند و وضعیت اقتصادی مردم را بهبود دهند و برای مردم اشتغال ایجاد کنند، در این صورت در افغانستان کسی حاضر نخواهد شد به خاطر فقر و بیکاری در گروه‌هایی مثل داعش عضو شود.
شما گفتید که داعش ممکن است تنها در بین افراد فقیر و بیکار بتواند عضوگیری کند اما به گفته برخی کارشناسان افغان، علاوه بر افراد بی‌سواد و بیکار تعدادی از افراد تحصیلکرده  نیز به این گروه تروریستی جذب می‌شوند. نفوذ داعش در بین اقشار تحصیلکرده افغان تا چه حد جدی است؟
من نمی‌گویم این مسئله واقعیت ندارد اما نفوذ داعش بین طبقات متوسط و تحصیلکرده محدود است. متأسفانه این افراد هم در برخی دانشگاه‌های افغانستان تحت تعلیم اساتید وهابی قرار دارند و متأثر از تفکرات این اساتید هستند و ممکن است برخی افراد باسواد افغانستان هم وارد گروه داعش یا دیگر گروه‌های سلفی بشوند. متأسفانه وهابی‌ها به خصوص از عربستان سعودی از دیرباز در سطح مسائل تعلیمی افغانستان از جمله حوزه‌های علمیه و تحقیقات دانشگاهی سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی کرده‌اند، و حتی یک دانشگاه بزرگ هم در استان ننگرهار در دست احداث دارند و دانشگاه دیگری هم در هرات تأسیس کرده‌اند و تفکرات خودشان را تبلیغ می‌کنند. بنابراین، طبیعی است که اینها برنامه‌هایشان تربیت و تعلیم نیروهای افغان است تا اینکه با تأثیرگذاری بر افراد تحصیلکرده، آنها را در گروه‌های تروریستی عضو کنند.
برخی‌ معتقدند در راهبرد جدید امریکا، مبارزه با داعش تا حد زیادی نامفهوم و مبهم است و همین موضوع روند مقابله دولت افغانستان با داعش را به آرامی پیش خواهد برد. به نظر شما برنامه دولت وحدت ملی افغانستان برای مبارزه سریع با داعش چیست؟
اگرچه ادعای دولت افغانستان این است که در برابر گروه‌های تروریستی عزمشان را جزم کرده‌اند اما در عمل چیز دیگری اتفاق افتاده و دولت قاطعانه با این گروه‌ها برخورد نمی‌کند و حتی شخصیت‌هایی مثل ژنرال دوستم و دیگران که محورهای مبارزه با تروریست‌ها هستند و می‌توانند با ناامنی‌ها مقابله کنند، تحت فشار حاکمیت قرار می‌گیرند و حتی سعی می‌کنند این افراد را تضعیف یا از بدنه دولت خارج کنند.
الان که دولت وحدت ملی بر روی صلح با طالبان متمرکز شده، قدرت‌گیری داعش و افزایش حملات این گروه چه تأثیری بر روند مذاکرات صلح افغانستان خواهد داشت؟
من اصلاً در افغانستان روند مذاکرات موفق صلح یا جریان آشتی نمی‌بینم که در این رابطه اظهارنظر کنم.
باتوجه به اینکه کشورهای آسیای مرکزی و منطقه سین‌کیانگ چین مستعد جذب افراط‌گرایی و رشد تروریسم هستند، به گفته کارشناسان احتمالاً داعش بتواند از این مناطق عضوگیری کند. در صورت جذب افراط‌گرایان آسیای مرکزی به داعش، چه تهدیداتی برای کشورهای منطقه به وجود خواهد آمد؟
این سیاست امریکاست که کشورهای منطقه را ناامن و بی‌ثبات کند و این ناهمسان‌سازی چه از طریق طالبان باشد یا داعش، از سوی امریکایی‌ها صورت خواهد گرفت ولی با توجه به اینکه امریکا در شرایط فعلی روی داعش سرمایه‌گذاری کرده قطعاً در قالب همین گروه سعی می‌کند بر نواحی شمالی افغانستان متمرکز شده و کشورهای آسیای مرکزی را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین در رابطه با چین نیز این تهدیدات وجود دارد و از سال‌های گذشته تهدیدات افراط‌گرایی در سین‌کیانگ رشد یافته و امریکایی‌ها صد در صد برای ناامن کردن مرزهای چین برنامه‌هایی دارند.
منبع: جوان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon