شهرکرد| دستان کوچک، آرزوهای بزرگ; کودکان کار مردانه پای زندگی ایستادهاند
فرقی نمیکند خانواده از چه آسیبی رنج ببرد، فقر، اعتیاد، طلاق، بیماری یا مجموعی از این دسته موارد اما نکتهای که حائز اهمیت است کودکانیاند که باید آرزوهای کوچک و شیرینشان را پشت خروار مشکلات تحمیلی دفن کنند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شهرکرد، امسال هم مثل چند سال گذشته رمضان با روزهای بلند و گرمای زیاد همراه شده و اگر ضرورت ایجاد نمیکرد کمتر کسی حاضر میشد با زبان روزه خانه را ترک کند با این حال، حلاوت افطار سختی روز را بر روزه داران آسانتر میکند.
ساعت حوالی 2بعدظهر است انگار آفتاب با آخرین جان خود بر زمین میتابد. چراغ قرمز میشود، کولر ماشین را تا آخرین درجه میگذارم و زیر لب غُر و لُند میکنم که این چه وقت قرمز شدن بود در این گرمای بیامان!
چند تقه به شیشه میخورد از لابهلای دسته گل بزرگی پسر بچهای را میبینم، خانم گل میخرید! آتش به جانم میافتد، این وقت و گرما، کودک الان باید در منزل مشغول استراحت و یا انجام تکالیفش باشد! پول یک شاخه گل را در دستش میگذارم، چراغ سبز میشود بدون گرفتن گل راه میافتم. به راستی سهم این کودکان از دوران کودکی چیست؟ بچههایی که زیر فشار زندگی زود بزرگ میشوند و بچگی نمیکنند.
عمده مشکلات این کودکان که با عنوان کودک کار یاد میشوند به کانون خانواده برمیگردد، جایی که باید بستری مناسب برای رشد فرزند فراهم شود اما این کودکان که رنج سنی آنها از 5تا18 سال است به نوبهای قسمتی از بار زندگی را بر دوش میکشند، شاید فقط برای زنده ماندن!
فرقی نمیکند خانواده از چه آسیبی رنج ببرد، فقر، اعتیاد، طلاق، بیماری یا مجموعی از این دسته موارد، اما نکتهای که حائز اهمیت است کودکانیاند که باید آرزوهای کوچک و شیرینشان را پشت خروار مشکلات تحمیلی دفن کنند.
اگر دقت کنیم گوشه و کنار شهر بزرگ مردان کوچکی را میبینیم که سر چهار راهها یا کنار خیابانها دست فروشی میکنند تا سهم کوچکی از روزی خانواده را تامین نمایند. کافی است پشت چراغ قرمز خیابانهای کاشانی و شریعتی یا در معابر شلوغ شهر نگاهی بیندازیم تا به اصل ماجرا پی ببریم.اما چه مشکلاتی این کودکان را تهدید میکند و چه آیندهای در انتظارشان است؟
مهسان عسگریt کارشناس ارشد روانشناسی و مشاور مباحث روانشناختی استان در این باره در گفت وگو با تسنیم میگوید: حکایت کودکان کار پدیده اجتماعی بغرنجی است که همواره با مشکلات جسمی و روانی دراز مدتی همراه بوده است.
وی افزود: خطرات جسمی مانند تب و لرز در سه ماهه پایان سال و عرق ریزان در گرمای تابستان کودکانی که علاوه بر مشکلات جسمی در آینده اسیر بیماریها و مشکلات روانی همچون اعتیاد، ایدز، هپاتیت میشوند.
کارشناس ارشد روانشناسی و مشاور مباحث روانشناختی استان گفت: این کودکان علاوه بر آسیبهای جسمی همواره در خطر باندهای بزرگ تبهکاری و قاچاق اعضای بدن قرار گرفته و در معرض بیماریها و مشکلات روانی چون اختلالات شخصیت، اختلالات یادگیری و اختلالات رفتاری و افسردگی و خودکشی و کودک آزاریt برچسب خوردن، خشونت رفتاری و اختلال هویت قرار دارند.
همچنین وضعیت کودکان کار استان را ازمعاون امور اجتماعی اداره کل بهزیستی چهارمحال و بختیاری جویا شدیم.
جواد نجفی در خصوص تعداد کودکان کار شناسایی شده در استان گفت: در حال حاضر93 کودک تحت حمایت مرکز بهزیستیاند که دارای پرونده میباشند و 75 نفرآنها پسر و18 نفرآنها دختر است.
وی با اشاره به اینکه کار کودکان در خیابان معلول مشکلات خانواده است، تصریح کرد: کودک کار ابتدا در قالب خانواده بررسی میشود، مددکار پرونده و روانشناس مربوطه با بررسی مسائل و مشکلات موجود در خانواده بر اساس آن طرح و برنامهریزی کرده و بعد به دستگاههای عضو شورای ساماندهی کودکان که مرتبط با آن مشکل باشد ارجاع داده میشوند.
نجفی از جمله اقدامات بهزیستی استان در راستای حمایت از کودکان کار را چنین برشمرد: ارائه خدمات مددکاری، مشاوره حقوقی، برگزاری کارگاههایی نظیر پیشگیری از سوءرفتار با کودک، برگزاری کلاسهای تقویتی درسی و هنری با استفاده از مربیان مجرب، معرفی به فنی و حرفهای و موسسات کاریابی و تمام برنامهریزی به گونه است که خانواده توانمند شود و مشکلات تا حد امکان کاهش یابد و کودک به خیابان نیاید.
در حال حاضر پدیده کودکان کار یکی از معضلات اجتماعی است که متاسفانه از شهرهای بزرگ به شهرهای کوچک سرایت پیدا کرده و روز به روز شاهد افزایش تعداد آنها هستیم، بنابراین با توجه به پیامدهای ناگواری که این پدیده میتواند برای اجتماع داشته باشد باید تلاش شود تا شناختی بهتر از وضعیت آنان کسب گردد.
این کودکان سختی به جانشان رسوخ کرده، گرما و سرما و فصل نمیشناسند، باید از پس مخارج زندگی برآیند و البته قدر عافیت را بیشتر میدانند.
کودکان کار مردانه پای زندگی ایستادهاند و چیزی نباید مانع رشد و سرخودگیشان شود و دستیابی به آرزوهایشان را محال کند، باید تدبیری برای بهتر زیستن این دسته افراد اندیشیده شود که همت والای دستگاههای متولی امر را میطلبد. به امید روزی که گل در دست کودکان برای قدردانی از عزیزانشان باشد نه برای فروش.
انتهای پیام/ ع