نویسندگان برای نوشتن از عاشورا نیاز به طهارت روح دارند

نویسندگان برای نوشتن از عاشورا نیاز به طهارت روح دارند

ما نیاز به طهارتی در نویسندگان داریم که آیینه کربلا در آنها تبلور پیدا کند؛ مثل شعرهای قیصر امین پور درباره کربلا، مثل شعرهای سیدحسن حسینی یا بعضی از متن‌های دکتر شریعتی یا فتح خون شهید آوینی که حالت آیینگی دارند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، کتاب «بینایی» نوشته امین بابازاده یکی از کتاب‌های خوبی است که در حوزه کربلا و واقعه عاشورا، سال گذشته توسط نشر شهید کاظمی منتشر شد. این کتاب بسیار خوشخوان است و با زبانی گیرا به روایت و معرفی اصحاب غیر بنی‌هاشم امام حسین (ع) می‌پردازد که هر کدام چه قصه‌ای داشتند و چه کردند که در نهایت خونشان در کنار خون خدا در سرزمین کربلا بر زمین ریخت. با این نویسنده درباره بینایی گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

تسنیم: آقای بابازاده! در ابتدا خودتان درباره کتاب بینایی توضیح می‌فرمایید که در این کتاب چه کرده‌اید؟

این کتاب روایت‌هایی از اصحاب حضرت اباعبدالله الحسین است منتها اصحابی که از قبیله بنی هاشم نبودند. کتاب روایت می‌کند که اینها چه کاره بودند و قبل از کربلا چه می‌کردند؟ کتاب می‌نوشتند؟ سخنرانی می‌کردند؟ قاری قرآن بودند؟ سنشان چه قدر بود؟ چه ویژگی‌هایی داشتند؟ ما درباره اصحاب بنی هاشم خیلی شنیدیم یا از بعضی چهره‌های معروف مثل حر و حبیب و مسلم بن عوسجه چیزهایی شندیدم اما تعدادی از یاران هستند که با امام حسین همراه شدند ولی ما چیزی از آنها نمی‌دانیم. نه اینکه از آنها مطلبی نباشد، در کتاب‌ها هست و ما باید آنها را دوباره برای جوان‌ها باز نویسی کنیم که من وظیفه باز نویسی آن را داشتم.

تسنیم: چرا افرا غیر بنی هاشم را انتخاب کردید؟ دانستن ما از این افراد چه ضرورتی دارد؟

سوالی که ممکن به ذهن عده‌ای بیاید این است که بالاخره حضرت علی اکبر همراه پدرش آمده. حضرت عباس همراه برادرش آمده است. اما حضرت حبیب برای چه آمده؟ مسلم بن عوسجه برای چه آمده؟ این سؤالات برای کسانی که از کربلا می‌خوانند پیش می‌آید و اینکه چرا یک عده نیامدند؟ و چرا ما می گوییم این 72 نفر گل تاریخ بودند و امام حسین می‌گوید برترین اصحاب در طول تاریخ بشر هستند؟ به خاطر اینکه این ویژگی‌ها را بفهمیم اصحاب غیر بنی هاشم مهم هستند. از طرف دیگر معتقد هستم ما خیلی نمی‌توانیم به ساحت قدسی اباعبدالله نزدیک شویم از نظر عرفانی شاید نزدیک شویم، اما نوع سلوک و فهم اهل بیت از تاریخ خیلی متفاوت است با تاریخ اصحاب. وقتی تاریخ اصحاب را می‌خوانیم یک همذات پنداری با خودمان اتفاق می‌افتد ولی وقتی از زاویه دید اباعبدالله نگاه کنید، برای ما قابل فهم نیست. به خاطر همین اصحاب را انتخاب کردم که نوجوان و جوان ما بتواند با آنها همذات پنداری کند.

اصحاب اهل بیت می‌توانند برای ما الگو شوند

تسنیم: یکی از سؤالات من دقیقاً این بود که دانستن اینکه اصحاب غیر بنی هاشم چه کردند و که بودند به چه درد جوان امروزی ما می‌خورد که شما می‌فرمایید همذات پنداری جوان با آنها. آیا این دانستن سود دیگری هم دارد؟

ما در تاریخ ما زندگی اسکندر و هخامنشایان را هم می‌خوانیم. تاریخ خودش عبرت دارد اما بعضی از آدم‌ها می‌توانند الگو شوند. من احساس می‌کنم اصحاب آن الگویی هستند که می‌توانند برای ما اسوه حسنه باشند. از این منظر باید به آنها نگاه کرد، نه یک نگاه صرف تاریخی. زندگی یک کسی که با امام همراه شود، توجه به اینکه کشاورز بوده یا قاری قرآن بوده مهم نیست توجه به این نکته مهم است که سر بزنگاه چه انتخابی کرده که او را تا اعلی علیین برده است. تفاوتی که در داستان اهل بیت یا داستان اصحاب اهل بیت با داستان‌های تاریخی داریم این است. ما اینها را نباید صرف تاریخ ببینیم اینها اتفاق‌هایی در زندگی‌شان افتاده و انتخاب‌هایی کرده‌اند که می‌توانند الگوی ما باشند.

تسنیم: شما در کتاب به این سؤال هم پاسخ دادید که چرا عده‌ای نیامدند؟

نه. شاید در کتاب دومم چنین کاری را انجام دهم. یک کتابی را آقای جوان آراسته نوشته است درباره بعضی‌‌ها که نیامدند. یک کتاب هم دکتر سنگری دارد به اسم «دریغ» درباره عده‌ای که امام دعوتشان کرد و نیامدند.

تسنیم: مشکلی که الان وجود دارد این است که هنوز عموم مردم تحلیل درستی از واقعه عاشورا و اینکه چرا ایشان شهید شد ندارند، وجود این کتاب‌ها از این بابت که تاریخ صرف نیست و به الان ما هم می‌تواند ربط پیدا کند، چه قدر می‌تواند به تحلیل عمومی جامعه کمک کند؟

در ماجرای عاشورا ما به تحلیل صرف نیاز نداریم ما به حضور نیاز داریم. همان حرفی که شهید آوینی می‌زند. چرا محرم همه گریه می‌کنند در حالی که خیلی از آنها تحلیل هم ندارند؟ این به خاطر حضور دائمی در تفکر اباعبدالله است. شخص هیئت می‌رود یا در زندگی‌اش حسین (ع) جاری است. ما به کتاب‌هایی که مخاطب را به حضور در کربلا برساند نیاز مبرم داریم.

مثلاً شعرهای عمان سامانی تحلیل نیست، دست مخاطب را می‌گیرد و کنار ابا عبدالله می‌رود و جلوه‌ای از جلوات اباعبدالله را به او نشان می‌دهد. این حضور است. ما خیلی نیاز داریم کتاب‌هایی بنویسیم که مخاطب را به کربلا ببرد و نویسندگان درباره‌اش بنویسند البته این نوشتن به یک طهارت نیاز دارد.

نه اینکه بگویم من چون موفق به نوشتن این کار شدم، طهارتی داشته‌ام اما ما نیاز به طهارتی در نویسندگان داریم که آیینه کربلا در آنها تبلور پیدا کند. مثل شعرهای قیصر امین پور درباره کربلا، مثل شعرهای سیدحسن حسینی یا بعضی ازمتن‌های دکتر شریعتی یا فتح خون شهید آوینی که حالت آیینگی دارند. این کتاب‌هایی که دست مخاطب را می‌گیرند و به کربلا می‌برند و جلوه‌ای از کربلا را به آنها نشان می‌دهند، خیلی مهم هستند. جوانان خیلی به کتاب‌هایی درباره تحریفات عاشورا اقبال ندارند چون کتاب نمی‌خوانند و همه‌اش درگیر فضای مجازی هستند. اما کتاب‌هایی که درباره عاشورا می‌نوسیم هم باید زبان هنری داشته باشند و هم طهارت روح نویسنده خیلی شرط است.

تسنیم: درباره این طهارت روح نویسنده بیشتر توضیح می‌دهید؟ احساس می‌کنم نوشتن از عاشورا رزقی است که نصیب هر کسی نمی‌شود. درست است؟

عاشورا تجلی حق بر روی زمین است. اگر حق بخواهد در زمین متجلی شود عاشورا نمونه‌اش است. ما که نمی‌توانیم به ساحت اباعبدالله خیلی نزدیک شویم ما فقط تحلیل تاریخی می‌توانیم داشته باشیم که این تحلیل‌ها هم نیاز است و ضرورت دارد منتها جوان خیلی سراغ این تحلیل‌ها نمی‌رود وقتی یک نویسنده می‌خواهد مثل شاعر کربلا را تصویر کند باید یک روح طاهر داشته باشد و اباعبدالله در زندگی‌اش جاری باشد تا بتواند ذره‌ای از کربلا را درک کند و به دیگران بچشاند. من معتقدم کسانی مثل شهید آوینی و قیصر طهارت روح داشتند که اینقدر خوب توانستند از عاشورا بنویسند.

حر مظهر همه انسان‌های غیر معصوم است

تسنیم: وقتی شما درباره اصحاب غیر بنی هاشم می‌نوشتید، به نظر خودتان کدام یک از این اصحاب، شرایط و ویژگی‌هایی که داشته می‌تواند برای زندگی امروز ما پندآموزتر باشد؟ یا اینکه معتقد هستید هر شخص ممکن است خودش را به یکی از این اصحاب نزدیک ببیند و از او الگو بگیرد؟

دقیقاً همین طور است. ممکن است بعضی‌ها با جناب حبیب ارتباط بگیرند بعضی‌ها با جناب حر. بالاخره حر مظهر همه انسان‌های غیر معصوم است که با یک اتفاق در صبح عاشورا می‌تواند تغییر کند اغلب ماها با جناب حر ارتباط برقرار می‌کنیم چون سر بزنگاه برگشته است. اما برای من یکی از یاران شخصیت عجیب‌تری داشت؛ شخصی که امام حسین وقتی بر سر پیکرش می‌رسد، با صدا برایش گریه می‌کند و خیلی برایم عجیب است این شخص. این شخص غلام ترک ایشان است نه غلام دیگرش جون. جون یک غلام سیاه پوست بوده که شهید می‌شود و امام دعا می‌کند که در بهشت هم نشینش باشد اما این فرد یک غلام دیگر حضرت است، احساس می‌کنم همان غلامی است که به ایران نسبتش می‌دهند و امام سر پیکرش های های گریه می‌کند. مثل گریه‌ای که برای علی اکبر می‌کند. بعضی‌ها می‌گویند ایشان حافظ قرآن بوده و برای بچه‌های حضرت قرآن می‌خوانده و سرشان را گرم می‌کرده و می‌گویند 30-40 سالی با امام محشور بوده است. آیت الله سعادت پرور در کتاب فروغ شهادت می‌پرسد این غلام چه کار کرده که امام حسین برایش این طور گریه می‌کند؟ من به عنوان کسی که مطالعاتی در عرفان دارم، این شخص خیلی برایم جالب بود.

تسنیم: برای نوشتن این کتاب سراغ چه منابعی رفتید؟

7-8 کتاب اما اصل کار ابصار العین دکتر سماوی است. ایشان عراقی هستند. دکتر سماوی سراغ قبایل عراق رفته و آنها را از نزدیک دیده و کتابی نوشته با عنوان ابصار العین. کتاب بینایی تقریباً بازنویسی ابصار العین است اما مطالب عیناً مال آن کتاب نیست از آیینه داران دکتر سنگری، فروغ شهادت، نامه‌ها و ملاقات‌های امام و دیگر کتاب‌ها استفاده کرده‌ام.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران