ناگفته‌هایی از حس و حال رزمندگان در دفاع مقدس/ رمز پیروزی ایران در مقابل ابرقدرت‌ها چه بود؟ + فیلم
در دوران حضورم در جبهه‌ها، حتی یک شهید را ندیدم که هنگام شهادت آخ گفته باشد؛ همه در آن لحظات آخر، خدا را شکر می‌کردند یا اسم اهل‌بیت را بر زبان می‌آوردند یا استغفار می‌کردند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، همه ساله آخر تابستان و هفته دفاع مقدس فرصتی می‌شود برای یادآوری حماسه‌های رزمندگان و سبک‌بالان عاشق در هشت سال جنگ تحمیلی که با عشق به الله، در مقابل کفر ایستادند و به خون خویش غلطیدند و شهادت را پسندیدند.
در هفته دفاع مقدس برنامه‌های مختلفی به منظور گرامیداشت یاد و خاطره شهدای اسلام و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت توسط نهادها و دستگاه‌های مختلف تدارک دیده می‌شود و در استان گیلان نیز بیش از 4 هزار برنامه و فعالیت در سطح استان اجرا خواهد شد.
نمایشگاه دفاع مقدس برای نمایش گوشه‌ای از دستاوردهای آن دوران پرافتخار یکی از برنامه‌هاست که در میدان شهدای ذهاب شهرداری رشت برپا شده تا مردم علاقه‌مند با حضور در این فضا، یاد آن روزگار سراسر گلوله، خاکریز و شقایق را درک و لمس کنند اما مگر می‌شود آن حجم از حماسه و صحنه‌های زیبای معنوی و شور و سرمستی دل‌ها که زیر رگبار باروت و خمپاره در جست‌وجوی معبود بود، را به‌خوبی وصف کرد و نمایش داد؟
سال‌ها از آن روزها گذشته و شاید باورش سخت باشد اما هنوز طنین «الله اکبر» رزمنده‌ها در دل مناطق عملیاتی به گوش می‌رسد و موج آرام کارون با نظاره‌‌گرها حرف‌ها دارد؛ هنوز زمین شلمچه، خرمشهر، فکه، سنگرها، نماز شب‌ها و بغض نیمه‌شب مردان خدا را می‌توان با گوش جان شنید.
این بزنگاه عاشقی، یادآور پیکار و مجاهدت دلاورمردانی است که تنها سلاحشان در برابر هجمه همه‌جانبه قدرت‌های جهان، ایمان، شجاعت و اشتیاق به شهادت بود.
بعد از فیلمبرداری از گوشه و کنار نمایشگاه دفاع مقدس، چشمانم دنبال کسی بود تا جلوی دوربینم قرار بگیرد و از آن روزهای سرشار از حماسه بگوید؛ چند دقیقه بعد، مردی که متوجه شده بود دنبال چه هستم، جلویم ظاهر شد و گفت «من برای شما تعریف می‌کنم»؛ فهمیده بود چه می‌خواهم. نشست و بعد از معرفی خودش، گفت از کجا شروع کنم؟
گفتم از اولین روزهای اعزام‌تان به جبهه‌ها شروع کنید، از اولین حس و شور و شوق‌ها، از اولین باری که چشمان‌تان به خط مقدم افتاد، اولین تجربیات تلخ و شیرین، اولین اشک‌ها، خنده‌ها، اصلاً چه شد که تصمیم گرفتید در این میعادگاه عشق و صحنه‌های حماسه‌ساز حضور پیدا کنید؟ چه شد که در جمع سبک‌بالان عاشق و مردان خدا قرار گرفتید؟
لبخندی زد و گفت بگذار خیالتان را راحت کنم، گفتن تمام تجربیاتی که داشته‌ام و ایثار و حماسه‌هایی که به چشم دیده‌ام و با قلبم درک کرده‌ام قابل وصف و توصیف نیست و در کلام نمی‌گنجد.
او معتقد است خاطرات و حماسه‌های جبهه را با هیچ قلم، ادبیات و دوربینی نمی‌توان به‌طور کامل و جامع انتقال داد؛ برهه‌ای از تاریخ و قطعه‌ای از زمینِ خدا که ایثارگری به معنای واقعی در آن جلوه‌گری می‌کرد و عشق و مجاهدت پیشتازی می‌کرد.
این پیشکسوت دوران دفاع مقدس که شاعر هم بود با یادآوری حال و هوای رزمندگان اسلام در شب‌های قبل از عملیات گفت: وقتی فرمان حمله صادر می‌شد، حال دل رزمندگان دیدنی بود؛ چنان با ذوق و شوق آماده عملیات می‌شدند، گویی قرار است به جشن عروسی بروند.
وی ادامه داد: شاید باورش برای نسل جدید سخت باشد اما به چشم دیدم صحنه‌ای که پر از گلوله و آرپی‌جی بود اما جوان 16 ساله و 22 ساله و پیرمرد 80 ساله با اشتیاقی وصف‌ناپذیر به سمت گلوله‌ها می‌رفتند تا دشمن را از پای در بیاورند؛ حتی عملیات بیت‌المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد حاصل زحمات و مجاهدت‌های جوانان 17 سال تا 20 سال بود.
این پیشکسوت دوران دفاع مقدس یادآور شد: در دوران حضورم در جبهه‌ها، حتی یک شهید را ندیدم که هنگام شهادت آخ گفته باشد؛ همه در آن لحظات آخر، خدا را شکر می‌کردند یا اسم اهل‌بیت را بر زبان می‌آوردند یا استغفار می‌کردند.
وی با یادآوری لحظه شهادت یکی از همرزمانش گفت: بعد از یکی از عملیات‌ها، در حال جمع‌‌آوری پیکرهای شهدا بودیم، شهید رحیمی نزدیکم بود که به‌یکباره تیری از سوی عراقی‌ها بر قلبش نشست؛ هنوز صلواتش به پایان نرسیده بود که نفسش ایستاد.
این پیشکسوت دوران دفاع مقدس با بیان اینکه معنای ایثار و شهادت امام حسین(ع) را در جبهه‌ها فهمیدیم تصریح کرد: در ابتدای عملیات بیت‌المقدس، در حال نزدیک شدن به خط مقدم بودیم که فرمانده بلند شد و گفت حدود 100 نفر رزمنده می‌خواهم که جلوی خط بایستند؛ در این لحظه خیلی‌ها از جوان کم‌سن و سال گرفته تا پیرمرد باتجربه همه داوطلب شدند.
حسین‌نیا در ادامه به نقش پدران و مادرانی اشاره کرد که در راه حفظ ارزش‌ها، جان و مال و فرزند بخشیدند و افزود: بهترین مشوق من برای اعزام به جبهه، پدر و مادرم بودند؛ پدر و مادری که ما را طوری تربیت و پرودش داده بودند که حاضر بودیم جان خود را فدای اسلام کنیم البته من خانواده شهیدی را می‌شناسم که 4 فرزندش را تقدیم راه خدا کرده است اما حتی در یک سخنرانی نگفته که من شهید دادم.
وی با تاکید بر لزوم سرمایه‌گذاری انسانی و توحیدی در عصر حاضر خاطرنشان کرد: خاطرات و اطلاعات رزمندگانی که در جبهه حضور داشتند و هنوز زنده‌اند در قالب آثار هنری خلاقانه از طریق صدا و سیما پخش شود؛ طوری‌که حتی برای آن بیننده‌ای که اعتقاد ندارد هم خسته‌کننده نباشد.
حسین‌نیا با بیان اینکه مدت‌هاست به خواسته شهدا از خودمان فکر می‌کنم و از این بابت در رنج هستم گفت: شهدا از ما می‌خواهند در راه آیه‌های قرآن کریم و گفتار پیامبراکرم(ص) گام برداریم و از این محدوده خارج نشویم.
انتهای پیام/612/.
