شاکری: اصل مهم در ادبیات دفاع مقدس واقع‌گرایی است

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، بیست و پنجمین نشست نظری ادبیات داستانی دفاع مقدس با موضوع هستی و چیستی واقع‌گرایی، در ادبیات دفاع مقدس با نگاهی به داستان گوساله سرگردان مجید قیصری امروز ساعت 15 در ساختمان راهیان نور برگزار شد.

در ابتدای جلسه احمد شاکری توضیحاتی راجع به این نشست و موضوعات قابل ارائه در این جلسه داد و گفت: این جلسات برای سوال‌های عمیق‌تر و ورود به نگاه رویکردمدار این حوزه طراحی شده است. همچنین تحلیل مبانی آثار ادبی دفاع مقدس و توسعه مباحث نظری در این حوزه مباحثی است که قابل بررسی می‌باشد.

وی افزود: جلسه ما شامل دو بخش است، بخش اول مباحث نظری حوزه دفاع مقدس در زمینه واقع‌گرایی است و بخش دوم نگاه تطبیقی بر این مبانی و مفاهیم بر گوساله سرگردان نوشته مجید قیصری است.

شاکری توضیحاتی در مورد فعالیت‌های مجید قیصری داد و گفت: قیصری از نویسندگانی است که در حوزه دفاع مقدس پژوهش دارد. و دیگر میهمانان این جلسه بلقیس سلیمانی صاحب مجموعه‌ی نقد و پژوهشی و دارای سابقه چند سال نقد آثار داستانی و رمان و حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی جهان از اساتید حوزه و دانشگاه، که گرایش اصلی‌اش فلسفه است به نقد این مباحث می‌پردازند.

احمد شاکری افزود: دلیل انتخاب این موضوع اینست که اگر نگاهی به ادبیات داستانی دفاع مقدس و انقلاب داشته باشیم، می‌فهمیم که پررنگترین وجه آن واقع‌گرایی می‌باشد. حتی قبل از انقلاب هم پرمحتواترین موضوع برای داستان‌نویسی، در حوزه واقع‌گرایی تولید شده است.

وی افزود: ادبیات داستانی دفاع مقدس و انقلاب، دو موضوعی است که نویسندگان، مهمترین هدف خودشان را  بازتاب واقعیت قرار داده‌اند.

شاکری با اشاره به اینکه جهان‌بینی اسلامی یک جهان‌بینی واقع‌گرا و حقیقت‌گرا است افزود: بحث واقع‌گرایی به خصوص در ادبیات داستانی دفاع مقدس، بسیار مهم و قابل بررسی است. گرایش‌ها و نگاه‌های متفاوتی که در دفاع مقدس شکل گرفته تقریبا همگی نوعی نگاه و تحلیل راجع به واقعیت را سعی کرده نشان دهد. کسانی که آثار حماسی نوشته‌اند همگی با ادعای واقع‌گرایی این کار را انجام داده‌اند حتی آن دسته از کسانی که اصطلاح ادبیات ضد جنگ را برایشان به کار می‌بریم. در تحلیل این نویسندگان هم نوعی دغدغه واقع‌گرایی وجود دارد. در واقع هر دو گروه نویسنده، نگاهی به واقعیت دارند و دست به انتخاب‌ها و گزینش‌هایی در این زمینه می‌زنند.

شاکری در مورد بخش دوم جلسه به داستان گوساله سرگردان اشاره کرد و گفت: این داستان کوتاه، هفتمین و آخرین داستان مجموعه قیصری است. اینکه چرا داستان گوساله سرگردان انتخاب شده‌ است، هم به موضوعیت داستان برمی‌گردد و هم به نگرش نویسنده. زیرا نیاز بود نویسنده جزو نسل نویسندگان انقلاب باشد. مجید قیصری بخشی از دوران سربازی‌اش را در جنگ گذرانده و فضای جنگ و جبهه را به خوبی تجربه کرده است. او غیر از دو اثر بلندش، مابقی آثار و کتاب‌هایش در حوزه جنگ است.

بعد از شاکری، بلقیس سلیمانی در مورد مباحث نظری واقع‌گرایی در ادبیات توضیحاتی داد و گفت: رئالیسم از حوزه فلسفه وارد ادبیات و نقد ادبی شده است. این بحثی است که اوایل رنسانس مطرح شده بود در مورد کلیات؛ که آیا کلیات وجود خارجی دارند یا خیر؟ برخی موافق آن بودند و برخی مخالف. از همین جا رئالیسم یعنی واقع‌گرایی در مقابل ایده‌آلیسم یعنی امور مربوط به ذهن شکل گرفت.

وی افزود: چیزی که برای ما اهمیت دارد این است که رئالیسم به چه اموری توجه می‌کند. در رئالیسم توجه به علیت اهمیت زیادی دارد و در این علیت بر علت مادی بیش از هر چیز توجه می‌شود.

سلیمانی در ادامه سخنانش افزود: برایم جالب بود که چرا رئالیسم سوسیالیستی که در اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفته در نزد بچه‌های دفاع مقدس که اعتقاد به امور روحانی دارند اینقدر رایج شده است.

وی افزود: نویسندگان ادبیات دفاع مقدس بیش از هر چیز می‌توانند از این شیوه استفاده کنند که تجربه‌گرایی بیشتر از هر چیز در دفاع مقدس معنا پیدا می‌کند. در ادبیات دفاع مقدس چیزی که قالب است این است که در بسیار از آثار توجه به محیط اجتماعی دیده نمی‌شود. مگر اینکه محیط اجتماعی را همان جبهه و جنگ در نظر بگیریم. اما فضایی از پشت جبهه نادیده گرفته شده است. مثلا آزادسازی خرمشهر را داستانی می‌کنیم اما شرایط منطقه را در داستانی کردن دخیل نمی‌دانیم. این توجه نکردن به محیط اجتماعی یکی از نقطه ضعف‌های ادبیات دفاع مقدس است.

سلیمانی که یکی از المان‌های اساسی رئالیست را توجه به محیط اطراف می‌داند گفت: امروز به نظر می‌رسد که محیط گسترده‌تر از طبقه اجتماعی و حوادث ملی شده است. مسئله بر سر این است که نویسنده رئالیست تاریخ و اجتماع را در نظر نمی‌گیرد.

وی افزود: رئالیست‌ها بیش از هر چیزی به محتوای اثر اهمیت می‌دهند؛ مخصوصا در رویایی با شکل آنها؛ نویسندگان رئالیست محتواگرا هستند نه شکل‌گرا؛ و معتقدند ما پیش از هر چیزی باید شکلی را انتخاب کنیم که در خدمت محتوای مورد نظرمان باشد.

سلیمانی افزود: در دفاع مقدس ما، در سال‌های آغازین بیش از هر چیزی محتوا قابل ارائه بود و نویسندگان تجربه کافی برای فرم‌دهی را نداشتند.

وی افزود: در این آثار بیش از هر چیزی محتوا بر شکل غلبه دارد و در جاهایی دیده شده است که این امر ضعف کار به شمار می‌رود زیرا توازن لازم بین محتوا و شکل رعایت نشده است.

سلیمانی در مورد معنای واقعیت، به ارائه توضیحاتی پرداخت و گفت: به یک معنا ما اصلا چیزی غیرواقعی نداریم. برای اینکه وقتی می‌خواهید اثری هنری خلق کنید مواد اولیه واقعیت است. منتها این مواد دستکاری شده و تحلیل انسانی را وارد آن کرده‌ایم. علتش این است قرار است اثر هنری تاثیرگذار باشد. حتی به وسیله باورهای متافیزیکی.

وی افزود: رئالیست یک گستره وسیعی از جهان را دربر می‌گیرد که درون ما هم جزیی از رئالیست است واقعیت انواع و  اقسام دارد تا جایی که به آن واقعیت جادویی هم اطلاق شود.

سلیمانی توجه به تضادهای و کاستی‌های نظام اجتماعی را از دیدگاه رئالیست جزو ویژگی‌های آن برشمرد و گفت: همین نگاه، رئالیست انتقادی را به وجود آورده است.

بلقیس سلیمانی در مورد داستان گوساله سرگردان گفت: ما 4 رویکرد اساسی رئالیسم را حتما باید در نظر بگیریم. بعضی از مذهبی‌ها مقابل واژه جادویی، اعجازی را گذاشته‌اند تا بدین طریق، از المان‌های مذهبی و دینی استفاده شود. این نکته جالبی بود اگر می‌توانست تبدیل به یک جریان و مکتب شود.

وی  افزود: این داستان در رئالیست اعجازی می‌گنجد؛ زیرا داستان اشاره دارد به ناقه حضرت صالح، این داستان در واقع پیش متن است و اتکا دارد بر داستان قرآنی ناقه صالح که دشمنان او را دنبال می‌کنند. در اینجا المان‌های داستانی به خوبی چیده شده است.

سلیمانی با اشاره به خلاصه‌ای از داستان گوساله سرگردان گفت: این داستان جریان یادداشت‌های فردی به نام ذبیح است که در روستای کوچکی زندگی می‌کند و با گروهی می‌خواهد عملیاتی علیه یک پایگاه شیمیایی انجام دهد و یادداشت‌هایش را در اتاقک موتورخانه جا می‌گذارد. همچنین به گاو و گوساله سرگردانی اشاره می‌کند که صاحب آن مرده است.

سلیمانی در مورد ویژگی‌های داستان می‌گوید: مواد داستان و فرم آن واقعی است. زمان‌ها و مکان‌ها واقعی‌اند و مبتنی بر تجربه شخص هستند. هم تجربه راوی داستان و هم تجربه نویسنده‌ای به اسم قیصری.

وی افزود: داستان جزئیات را می‌گوید با دقیقه‌نگاری امروز و فردا و مرتب جزیی‌نگاری شده است و همه‌ی این‌ها تاکیدی بر این است که داستان رئالیستی است.

سلیمانی در ادامه افزود: با وجود اینکه داستان رئالیستی است، پایی در متافیزیک هم دارد. زیرا مفاهیم قرآنی در آن گنجانده شده است.
وی راجع به قیصری و دیگر نویسندگان ادبیات داستانی افزود: داستان مال ما آدم‌هاست به همین دلی مبتنی بر خطا و شک و تردید است.

وی با اشاره به داستان سه کاهن قیصری که 24 ساعت از زندگی حضرت رسول را تصویر کرده افزود: اگر قیصری قرار بود داستانی راجع به خود حضرت رسول بنویسد نمی‌توانست. زیرا داستان مبتنی بر تردید است. این تردیدها باید باشد. وگرنه داستان شکل نمی‌گیرد.

وی افزود: مساله بر سر این است که اگر ژانری را به اسم ژانر ادبیات داستان بپذیریم باید خطای آن را هم بپذیریم.

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی جهان درباره مفهوم رئال و تقابل رئالیست با رومانتیسیسم گفت: مسئله از آغاز کار هنری شروع می‌شود. متاسفانه تعریفات فلسفی مربوط به برخی نحله‌های عجیب و قریب است که در داخل، برای ما کاربردی ندارد. مفهوم رئالیست برگرفته از بینش‌های اساسی است. بینش‌انسانی؛ چه در ابتدای خلقت و چه در زمان انسان عصر حجر؛ این بینش‌ها، رویکردهای مختلفی را به وجود آورده  است.

جهان افزود: هنر روایت عالم حقیقت است؛ یعنی نمایش؛ در کنار هر عنصری، ذات و خلاقیت هم وجود دارد. برداشت ذهن از موضوعات مختلف خلاقیت را به وجود می‌آورد و ذات آن را تجلی می‌دهد. این تجلی، گاهی خطاطی می‌شود و گاهی سینما که شکل خاصی از هنر را پدید می‌آورد.

وی در مورد دیدگاه‌ ایده‌آلیست‌ها و رئالیست‌ها گفت: ایده‌آلیست معتقد است که در خود هنر را ایجاد می‌کند اما یک رئال نمی‌گوید من خلق کردم بلکه معتقد است گزارشی از واقعیت را ارائه می‌کند.

حجت‌الاسلام جهان شکل ادبیاتی کشورهای غربی را با نگاه اسلامی ما مقایسه کرد و گفت: علت پدید‌آمدن ایدة‌آلیسم همین بود که دیدند حالت‌های معنوی قابل بیان نیست و یک رئال نمی‌تواند حالت‌های معنوی یک اثر را بیان کند.  به همین دلیل سبکی را در رئالیسم به نام رئالیسم جادویی به وجود آوردند اما ما نیازی به این دیدگاه نداریم، چون در عالم واقع مفاهیمی مثل عالم ملائک داریم که قابل دیدن و درک کردن است.

حجت‌الاسلام جهان با اشاره به اینکه در قسمتی از داستان گوساله سرگردان تردید وارد داستان می‌شود، گفت: وقتی ذبیح به داخل قبرستان می‌رود تردید دارد و دنبال جایگاه اصلی خودش در جهان هستی می‌گردد.

وی افزود: حرف من این است که قیصری در این داستان دفاع مقدس، جنگ را بیان نکرد بلکه سیاهی جنگ را بیان کرد.

انتهای پیام/