روزنامه جوان: اصلاحطلب با تنفس مصنوعی زنده میمانند
خبرگزاری تسنیم : اصلاحطلبان خواهان حضور در عرصه سیاسی جامعه هستند.از هر موجی استفاده میکنند تا فضا شلوغ شود و در میانه شلوغی بتوانند بیهیچ جلب توجهی، به سیاست بازگردند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، کم نبوده وقتهایی که دانشآموز مغضوب همکلاسیها و معلم، بیرون کلاس مانده و روی بازگشت به کلاس را نداشته باشد و نخواهد هم که تاوان دسته گل به آب داده را بپردازد و حداقل عذرخواهیای کند و در نتیجه، دست به ایجاد شلوغی تصنعیای بزند و درست وسط شلوغی، سرش را بیندازد پایین و بی سر و صدا به کلاس بازگردد؛ آنقدر بی سر و صدا که اهالی کلاس ناگاه نگاه میکنند و میبینند که او هم سر کلاس نشسته و حتی در مباحث هم حضور دارد و انگار نه انگار دسته گلی به آب داده و حتی خبر از اتفاقی دارد! شاید حتی با این ژست که اصلاً مگر اتفاقی افتاده است؟!
حال و روز این روزهای اصلاحطلبان هم کم بیشباهت به دانشآموز مثالی که زدهایم، نیست. هم دسته گل به آب دادهاند؛ هم مغضوب عام شدهاند؛ هم میخواهند باز به صحنه برگردند؛ هم میخواهند طوری به صحنه باز گردند که تاوان کار کرده را نپردازند و. . . فقط مشکل آنجاست که اصلاحطلبان و اعوان و انصار رسانهایشان، صداقت و سادگی دانشآموزی را ندارند!
*تنفس مصنوعی اصلاحطلبان به خود!
شکی نیست که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، اصلاحطلبان خواهان حضور در عرصه سیاسی جامعه هستند. آنها برای اثبات حیات خویش و حل بحران موجودیتی که با آن دست به گریبان هستند، راهی جز حضور در انتخابات ندارند. این حضور اگر نباشد، انگار که دیگر اصلاحاتی نیست و این جریان با باختن پشت سر هم هفت انتخابات به رقبای اصولگرایش (دو انتخابات شوراها، دو ریاست جمهوری و سه مجلس) عملاً از چرخه سیاسی کشور حذف میشود و باید به جای نقشهریختن برای ستادهای انتخاباتی، به فکر مراسم تدفین خویش باشد!
بنابراین اصلاحطلبان، نه برای به دست گرفتن کرسی ریاست جمهوری نظام که خود میدانند در شرایط کنونی و با سابقه سؤال برانگیزشان، خیال خامی است، بلکه برای دادن تنفس مصنوعی به خویش، نیازمند چنین حضوری هستند. اوج تجلی چنین نیازی را میتوان در شرکت بی سر و صدای محمد خاتمی در انتخابات مجلس، پس از ماهها کوفتن بر طبل تحریم انتخابات به عیان مشاهده کرد.
قصه بسیار ساده است؛ آنها نمیخواهند یک جریان مرده سیاسی باشند؛ پس باید در انتخابات شرکت کنند. اما آنها در کارنامه خود، فتنه 88 را هم دارند که هر قدر معتقد باشیم از خارج کشور هدایت میشد (که معتقدیم میشد) باز هم ننگ زمینهچینی و همراهی و میدان دادن به فتنه بر دامان جریان اصلاحات خودنمایی میکند. ننگی که هیچ وقت از آن برائت نجستند و هیچ وقت بابت آن عذرخواهی نکردند و میخواهند بی سر و صدا و بدون دادن تاوان عملکرد منفی شان به عرصه سیاسی بازگردند.
*غوغازیستی اصلاحطلبان
تحریم انتخابات، گرچه شاید در نگاه اول، ژست سیاسی سودمندی برای کسانی باشد که شانس برد ندارند؛ اما برای اصلاحطلبان که حنایشان پیش ملت رنگی ندارد، بازی تکراری و نخ نما شدهای است که بیشتر آنان را به قهقرا میبرد. دلخواه آنان نیز این است که بی سر و صدا به سیاست بازگردند.
شاید برای همین است که از هر موجی استفاده میکنند تا فضا شلوغ شود و در میانه شلوغی بتوانند بیهیچ جلب توجهی، به سیاست بازگردند. موج هدفمندی، موج مرتضوی، موج اختلافات سران قوا، موج مباحث عادی طرح شده بین دولت و مجلس، موج مواضع جدید عسگراولادی و. . . به هر چیزی دست میاندازند و در آن میدمند تا پررنگتر شود و اوضاع را شلوغ کند و ناگاه که نگاه کنی، ببینی که اصلاحطلبانی که قدر انتخابات شوراها هم پایگاه اجتماعی ندارند، در وسط بحث نشستهاند و دارند از جایگاه ملت ایران نظر هم میدهند!
اصلاحطلبان در این جایگاه، شکاف و تفرقه میان اصولگرایان را مدیریت میکنند و میکوشند فضا را به گونهای پیش ببرند که با یک تیر چند هدفشان تأمین شوند.
در این مسیر گرچه هدف اصلی بروز و ظهور در عرصه سیاسی است؛ اما این ابراز با حضوری که شکاف میان اصلاحطلبان را رقم زند، پیگیری میشود. یعنی هم میان اصولگرایان را بهم زده یا حداقل وجود اختلاف میان اصولگرایان را القا میکنند و هم میگویند ما هم هستیم! حضور داریم! خیلی قبلتر و زمان دولت اصلاحات بود که رهبری از کسانی در سخنرانی شان گفتند که «غوغازیست» هستند. . .
*تناقضهای سؤال برانگیز اصلاحطلبان
اصلاحطلبان اما نمیتوانند بیسر و صدا به عرصه سیاست بازگردند؛ آنها در باب عملکرد متناقض و فتنه آلودشان مورد سؤال هستند. آنچه از عملکرد آنان بروز یافت، صرفاً یک دسته گل به آب دادن ساده نبود که حالا بتوانند سر به زیر بیندازند و بی سر و صدا به جایگاه سابق خویش بازگردند. مردم به همین سادگی، آنها را نخواهند پذیرفت و مجدداً اعتمادشان را خرج اصلاحطلبان نخواهند کرد. فتنه 88 و دمیدنهای بیسند و واهی بر رمز آشوب «تقلب» و امیدوار کردن دشمنان ناامید شده و باز کردن دهان آنان به روی ملت ایران و خونهای ریخته شده و مالها و آبروهای بر باد رفته و. . . چیزی نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت و ملت ایران هم با جهتگیری خویش در انتخابات مجلس نهم (اولین انتخابات پس از فتنه 88) به سوی رقبای اصلاحطلبان، نشان داد که از آن نگذشته است.
اصلاحطلبان برای بازگشت با سؤالات بسیاری مواجهند که عدم پاسخگویی شان به آنها، بازگشت به عرصه سیاسی را به جای برد، به شکست سیاسی دیگری برای آنان تبدیل خواهد کرد.
چه آنکه چنین حضوری تناقضات آنها را عیانتر به پیش چشم خواهد آورد. اولین تناقض حل نشده هم همین است که چطور شمایی که انتخابات گذشته را قبول نداشتید و آن را کودتای حکومت علیه مردم دانستید، باز آهنگ شرکت در آن را دارید؟! روند برگزاری انتخابات که تغییری نکرده است! از همین رو است که اصلاحطلبان راهی جز فرافکنی ندارند؛ این فرافکنی را میبرند سمت آنکه ما از فتنه حمایت نکردیم، اصلش هم فتنه تقصیر ما نبود؛ شما مردم (مردم؟!) را عصبانی و ناراضی کردید که در خیابان بریزند؛ باب اهانت را هم شما در مناظرات گشودید!
اصلاحطلبان و پیاده نظام رسانهای شان زمانی متوجه خواهند شد که چنین فرافکنیهایی هم تأثیری بر وجهه خراب شدهشان نزد مردم نخواهند داشت که دیگر راهی برای جبران نخواهند داشت؛ زمانی به اندازه صبح روز پس از انتخابات، دیر و غیرقابل جبران! آیا بهتر نیست همین حالا که هنوز پنج ماه تا انتخابات مانده، از راه گذشته بازگشته و با برائت از فتنه و عذرخواهی از آنچه کردهاند، به آغوش ملت بازگردند؟!
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم : انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.