آمریکا و انگلیس موانع اصلی مطرح شدن اعتراضات بحرینیها در جامعه جهانی هستند
خبرگزاری تسنیم: مدیر سایت خبری قرن بیست و یکم و تحلیلگر سیاسی نشریه راشاتودی گفت که موضوع بحرین به دلیل تضاد با سیاستهای آمریکا و اروپا، بسیار بعید است که حتی به طور جدی در سازمان ملل اجازه طرح یابد.
«پاتریک هنینگسن» مدیر سایت خبری قرن بیست و یکم و معاون سردبیر خبرگزاری انفووارز در گفتگو با خبرنگار بینالملل خبرگزاری تسنیم، مدعی شد که رفتار تناقضآمیز آمریکا و غرب در مورد اوضاع بحرین جای تعجب ندارد چرا که این رفتار برای صیانت از منافع جبهه غرب در منطقه عادی است.
تسنیم: دو سال از آغاز قیام مردم بحرین میگذرد اما همچنین این مسئله در نهادهای بینالمللی همچون سازمان ملل و دیگر سازمانهای حافظ صلح، مطرح نشده است. آیا امکان دارد در مورد چرایی این ماجرا تحلیلی ارائه کنید؟
برای درک اینکه چرا جنبش اصلاحات سیاسی بحرینی هم از جانب سازمان ملل و هم از طرف صنعت رسانهای غرب مورد بیتوجهی قرار گرفته است، باید به هماهنگی بسیار دقیق سیاستهای خارجی واشنگتن و لندن توجه کنیم ـ و بالتبع رسانههای جریان اصلی در کل. هر موضوع یا مسئلهای که بخواهد در سطح جهانی مطرح شود، نیازمند پوشش رسانهای گسترده است. اما اگر آن موضوع برخلاف سیاست گذاریهای آمریکا و اروپا باشد، بعید به نظر میرسد که توجه کافی بدانها شود و در نتیجه بسیار بعید است که در سازمان ملل نیز اجازه طرح یابد. آمریکا نه تنها میزبان سازمان ملل در نیویورک است بلکه حجم انبوهی از هزینههای آن را تأمین میکند و در نتیجه نفوذ بسیار زیادی بر شورای امنیت سازمان ملل دارد. واشنگتن و لندن نمیخواهند مسئله بحرین به یک اولویت تبدیل شود چرا که بحرین در حال حاضر محل استقرار ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا است و یکی از مهمترین مهرههای ژئوپلیتیک محاصره نظامی ایران به شمار میرود. علاوه بر این، دولت انگلیس به تازگی اعلام کرده است که در نظر دارد پایگانهای نظامی دائمی در بحرین ایجاد کند. میلیاردها دلار برای امور نظامی هزینه شده است و میلیاردها دلار دیگر از طریق شرکتهای فراملیتی غربی طی قراردادهای خصوصی نفتی، در معرض خطر قرار دارد. دموکراسی تنها چیزی است که واشنگتن و لندن به هیچ وجه خواهان دیدن آن در بحرین نیستند، زیرا مردم شیعه این کشور میتوانند جریان غالب سیاسی را در دست گیرند و در نتیجه بر استیلای نظامی کنونی غرب بر کشور خود پایان دهند و در ادامه صنعت نفت کشور خود را ملی کنند. این معادله ژئوپلیتیک کنونی است که به راحتی میتوان آن را مشاهده کرد، اما متأسفانه در میان هیاهوی رسانهای غرب گم شده است.
تسنیم: اشغال بحرین به دست سعودیها را چگونه ارزیابی میکنید و به نظر شما آمریکا در این میان چه نقشی را ایفا میکند؟
بحرین به مثابه کشوری تحت الحمایه عربستان سعودی است از این روی با در نظر گرفتن اینکه عربستان سعودی قدرت برتر این منطقه به شمار میرود، چنین اشغالگری قابل درک است. همچنین ارتباط عربستان سعودی با آمریکا به خوبی شناخته شده و قابل درک است. این دو شرکای تجاری هستند و آمریکا به منظور صیانت از منافع مالی خود در بازارهای نفتی جهانی به شرکتهای سعودی وابسته است و همچنین از سرمایه گذاریهای سعودی در شرکتهای اقتصادی آمریکایی بهره میبرده، بنابراین سعودیها به دلیل ایجاد رعب و وحشت و سرکوب مردم در بحرین، از جانب آمریکا هرگز توبیخ نخواهند شد. اکر پلیس ضد شورش سعودی برای سرکوب قیام بحرینیها فراخوانده شود، البته آمریکا از آن حمایت خواهد کرد و نیروهای امنیتی سعودی و خانواده سلطنتی بحرینی را بر سر قدرت رها خواهد کرد و به آنها اجازه میدهد به هر طریقتی که میخواهند ناآرامیهای داخلی خود را فرونشانند که احتمالاً سرکوبگری و خشونت گزینه مورد انتخاب آنها بوده و خواهد بود. بار دیگر باید تأکید کنم که حفظ وضعیت موجود در بحرین برای آمریکا و انگلیس بسیار مهم است ـ به هر طریقت ممکن. غرب نمیتواند بحرین را که به مثابه جایگاهی استراتژیک در منطقه به شمار میرود، واگذار کند.
تسنیم: چرا دولتهای غربی توجهی به استفاده از گازهای سمی و شکنجه معترضین توسط پلیس بحرین نداشته و رسانههای غربی نیز چندان این مسائل را پوشش نمیدهند؟
خروجیهای رسانهای غربی توجیه شدهاند و مباحث مهم سیاسی خود را با جریان رسانهای دولتی غربی و آژانسهای خبری بینالمللی همچون رویترز و آسوشیتد پرس هماهنگ میکنند. شمار معدودی از این آژانسهای رسانهای غربی حقیقتاً به دنبال ارائه گزارشهای واقعی هستند. به پرونده امبر لایونز (Amber Lyons) سیانان نگاه کنید، که گزارشی محققانه در مورد قیام بحرین تولید کرد، چون به مزاج کارفرمایش یعنی سیانان خوش نیامد، کار او را دفن کرد و او را از سازمان اخراج نمود. لایونز مدعی شده است که دولت بحرین به سیانان پولی را داده است تا این گزارش حذف شده و از بین برود. بدون شک لایونز مقصر است زیرا این جرأت را به خود داده است تا در مورد موضوعی گزارش تهیه کند که در فهرست مورد تأیید واشنگتن قرار نداشت. نمیتوان هیچ توضیح دیگری برای آنچه که رخ داده است ارائه کرد، زیرا اگر به قیام بحرین نگاه کنید، آن را عمیقتر و معتبرتر از مابقی «بهار عربی» در دیگر کشورها در سال گذشته خواهید یافت. به عبارت دیگر بحرین باید بزرگترین داستان سیاسی خاورمیانه باشد، اما رسانههای غربی آن را کاملاً دفن کرده و هیچ خبری از آن تولید نمیکنند. این رسوایی کامل ثابت میکند که رسانههای غربی را بیش از این نمیتوان مطبوعاتی آزاد قلمداد کرد و این چرایی دور شدن روز افزون مردم از این شبکهها را توضیح میدهد؛ مردمی که خواهان منابع خبری هستند که صداقت و اعتبار بیشتری دارند.
تسنیم: چرا آمریکا و کشورهای غربی همچنان به بحرین تسلیحات میفروشند با اینکه به خوبی از زندانی شدن و شکنجه مردم بیگناه توسط رژیم این کشور آگاه هستند ـ دکترها و پرستاران، کودکان کم سن و سال؟
تولید کنندگان سلاح در آمریکا به هر کسی که در فهرست تحریمهای آمریکا قرار نمیگیرد، سلاح خواهند فروخت. بحرین، همانند دیگر پادشاهیهای نفت خیز خلیج فارس، صرفاً بازاری پر رونق برای تجارت اسلحه میباشد. جریان این فروش سلاح از این قرار است: واشنگتن و اروپا بر ایران فشار وارد میکنند که این قیمت نفت را بالا میبرد، این به معنای آن است که کشورهای خلیج فارس پول بیشتری در اختیار خواهند داشت که این به معنای آن است که فروشندگان سلاح آمریکا و انگلیس آماده هستند تا محصولات جدید خود را که ایشان برای «حفاظت از خود» بدان نیازمندند، بفروشند. حقوق بشر به هیچ وجه در معادلات سیاسی غربی جای نمیگیرد به خصوص در جایی که نقض حقوق بشر یک بازار پرمنفعت تسلیحاتی را در معرض تهدید قرار میگرفت. به تاریخ نگاه کنید، غرب به لحاظ سنتی به سراغ مواردی میرود که به نفع آن باشد و معمولاً مواردی را در آن سوی مرزهای خود انتخاب میکند که با منافع اقتصادی و ژئوپلیتیک آن هماهنگی داشته باشد. با گذشت زمان مردم بحرین شاید از طرف برخی گروههای حقوق بشری و خروجیهای رسانهای در غرب حمایت شوند، اما در نهایت ایجاد هرگونه اصلاحاتی بر عهده خود مردم بحرین است.
تسنیم: چرا ناوگان پنجم دریایی آمریکا در بحرین لنگر انداخته است؟
همانطور که پیش از این ذکر شد، بحرین منطقهای استراتژیک و کلیدی در خلیج فارس به شمار میرود هم برای آمریکا و هم برای شرکای نظامی وی در ناتو به خصوص با توجه به دستور کار بلند مدت ایشان مبنی بر محاصره کردن ایران. قدرت دریایی در قرن بیست و یکم بیشتر به منزله بروز و ظهور خارجی قدرت است و همچنین به مثابه به نمایش گذاشتن قدرت در داخل کشور، زیرا صنعت دریایی آمریکا همچنان بخش قابل توجهی از مجتمع صنعت نظامی آمریکا را تشکیل میدهد. قدرت عملی به لحاظ نظامی اجرایی میشود، از طریق نیروی هوایی. با توجه به آنکه آمریکا در شرق آفریقا، عربستان سعودی، عمان، عراق و افغانستان پایگاههای متعدد هوایی دارد، صدها حمله با استفاده از هواپیمای بدون سرنشین یا جنگنده میتوان ترتیب داد، در نتیجه ناوگان دریایی ایشان چیزی بیشتر از انعکاس یک تصویر خواهد بود و بیشتر به مثابه ابزاری است برای تحریک کردن ایران و وارد کردن آن به یک منازعه.
تسنیم: آیا میتوان رفتار تبعیضآمیز آمریکا و بسیاری از کشورهای غربی در مورد قیامهای مردم بحرین را توجیه کرد؟ با توجه به موارد متعدد نقض حقوق بشر و به رغم فروش تکنولوژی جاسوسی انگلستان به دولت بحرین برای کنترل ارتباطات اینترنتی، که همه این موارد در نشریه ایندیپندنت انگلیس نیز ذکر شده، به نظر میرسد که کشورهای غربی مصمم هستند که از یک رژیم سرکوبگر حمایت کنند. در این مورد چه تحلیلی دارید؟
این موارد نباید چندان جای تعجب باشد. کشورهایی مانند بحرین، عربستان سعودی، قطر و کویت، به منزله بازارهایی پرمنفعت برای شرکتهای نظامی و امنیتی هستند، شرکتهای که فقط به پول و منفعت اهمیت میدهند و نه اخلاق و انسانیت. بحرین، عربستان و قطر «جوامع بسیار بسته» هستند که آزادی بیان و اینترنت به شدت منکوب شده است و شهروندان آنها معمولاً به دلیل انتقاد از عملکرد دولت زندانی میشوند و در برخی موارد به علت بارگزاری اخبار روی توییتر، شکنجه میشوند، مانند آنچه که برای نبیل رجب اتفاق افتاد. حال آنچه که بسیار مضحک است سخنپراکنیهایی رهبران غربی همچون اوباما، کلینتون، هاگ و کامرون در مورد «بهار عربی» در مصر و تونس است و طرح این ادعا که لیبی و سوریه نیز بخشی از این «بهار عربی» هستند، در حالی که آمریکا و انگلیس همچنان با دولتهای سرکوبگری هم چون عربستان سعودی، قطر و بحرین، تجارت میکنند. به هر کدام از این موارد «بهار عربی» نگاه کنید و آنچه را که در حال رویداد است در نظر بگیرید. با توجه به قرار گرفتن دولتهای سکولار در جای گروههای سیاسی سنی راستگرا همه این کشورها در حال پسرفت و نه پیشرفت هستند؛ این گروهها هماکنون بسیار مورد توجه هستند چرا که غرب میخواهد با به بازی گرفتن آنها منطقه را در حالت ناآرامی نگاه دارد؛ استفاده از همان تکنیک قدیمی «تفرقه بیانداز و حکومت کن». آخرین چیزی که غرب میخواهد در خاورمیانه ببیند مجموعهای از دولتهای مترقی و سکولار است که آزادی دینی و همکاری فرامرزی در آنها جریان دارد. این به معنای رفاه برای مردم خاورمیانه و پایان یافتن منازعه نظامی بلند مدت در این منطقه است و همچنین به معنای آن است که خاورمیانه بیش از این نیازی به غرب ندارد تا امور آن را اداره کند. با این اوصاف جای تعجب ندارد که غرب از رژیم سرکوبگر بحرین حمایت کند.
تسنیم: شاهزاده سلمان بحرینی گفتگو با جناح مخالف را آغاز کرده است. آیا به نظر شما با توجه به دستگیریهای گستردهای که هر روز توسط پلیس انجام میشود این گفتگوها ارزشی دارد؟ شما چه راه حلی پیشنهاد میکنید؟ به نظر شما مخالفین به رغم سرکوبگری بیرحمانه نیروهای سلطنتی، آیا در تلاشهای خود موفق خواهد بود؟
میتوان گفت وارد مذاکره شدن خانواده سلطنتی با جناح مخالف بسیار نکته مثبتی است و این اقدام باید تشویق و ترویج شود. اینکه این مذاکرات به نتیجهای برسد یا خیر موضوع دیگری است. واقعیت این است که بحرین یک دولت پلیسی سرکوبگر است که توسط شمار معدودی نخبه ثروتمند اداره میشود و تا زمانی که این نخبگان تصمیم نگیرند که این محیط سیاسی گشایش یابد، همچنان بسته خواهد بود. با این حال در بلند مدت خانواده سلطنتی اگر بفهمد که انجام اصلاحاتی هرچند به صورت تدریجی در کشور به نفع آن است، عاقلانه عمل کرده است. اگر اجازه اصلاحات را ندهند، در برابر این تهدید قرار خواهند گرفت که در آینده به زور از کار بر کنار شوند. شما نمیتوانید یک کتری را برای همیشه در حالت جوش نگاه دارید بدون آنکه منفجر نشود. همچنین، در قرن بیست و یکم، به اعتقاد من به تدریج برخی حکومتها مانند بحرین به این نتیجه خواهند رسید که بهتر آن است که بر مردمی حکومت کنند که نگاه مثبتی به حکومت دارند و خود را مدیون جامعه خود بدانند نه اینکه حکومتی باشند که با ایجاد ترس حکمرانی میکند.
تسنیم: پیروزی جناح مخالف در بحرین چه تأثیری بر اوضاع ژئوپلیتیک منطقه دارد؟
به نظر من چنین پیروزی در آینده نزدیک محقق نخواهد شد چرا که دولت بحرین با حمایت عربستان سعودی و با استمداد از خشونت و زور اوضاع را تحت کنترل دارد. اگر جناح مخالف بتواند در آینده به قدرت برسد، بدون شک تعادل ژئوپلیتیکی منطقه بر هم خواهد خورد زیرا دولت اکثریت شیعه بر سر کار خواهد آمد آن هم در منطقهای منحصر به فرد میان عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر. چنین دولتی میتواند تعادل بهتری در منطقهای بر قرار کند که تحت سیطره منافع آنگلو امریکن قرار گرفته، چرا که یک بحرین دموکراتیک طبیعتاً روابط سالم سیاسی و فرهنگی با ایران برقرار خواهد کرد و میتواند از تنشها در منطقه بکاهد. با این حال از همه اینها مهمتر اگر بحرین به سمت یک تئوکراسی افراطی سوق پیدا نکند، میتواند اولین دموکراسی مترقی واقعی در منطقه حاشیه خلیج فارس باشد. بدون شک بحرین منافع کافی برای ایجاد یک زندگی مرفه برای ساکنین خود را در اختیار دارد که میتواند رفاهی بیسابقه را برای مردم خود فراهم کند. این به منزله یک امتیاز اقتصادی برای کل منطقه است.
انتهای پیام/