بررسى مقایسه‏اى پیشرفت‏ها در قالب پرسش و پاسخ‏


پیروزی انقلاب

خبرگزاری تسنیم : جمهورى اسلامى به‌رغم تحریم‏هاى شدید آمریکا و فشار به کشورهاى دیگر براى نداشتن همکارى‏ در طرح هسته‏اى ایران، توانست چرخه سوخت هسته‏اى را با دستان دانشمندان داخلى به‌صورت چشمگیرى افزایش دهد.

 

به گزارش خبرگزاری تسنیم ، جمهورى اسلامى به‌رغم تحریم‏هاى شدید آمریکا و فشار به کشورهاى دیگر براى نداشتن همکارى‏ در طرح هسته‏اى ایران، توانست چرخه سوخت هسته‏اى را با دستان دانشمندان داخلى به‌صورت چشمگیرى افزایش دهد تا جایى که تعجب جهانیان را برانگیزد.

 

 سؤال: شاید شما هم این جملات را در برخى مجالس عمومى یا فامیلى و خانوادگى شنیده باشید که «اگر انقلاب نمى‌شد وضعیت اقتصادى مردم بهتر از حالا بود و مردم در یک رفاه عمومى به‌سر مى‏برند. شاه در حال پى‌ریزى یک اقتصاد قوى در کشور بود که اگر فرصت پیدا مى‏کرد، پس از 33 سال ما الان وضع بهترى داشتیم.»

پاسخ: لوازم برخوردارى از یک اقتصاد سالم و قوى مبتنى بر عوامل مختلفى همچون روحیه خودباورى و اعتماد به نفس، صنعت، کشاورزى، مهندسى، فناورى و آموزش، دورى از اقتصاد تک‌محورى، مقابله با فساد دولتمردان و خواص و میدان‌دادن به مردم در مشارکت براى ساخت کشور است که باید دید آیا این اتفاق در رژیم پهلوى افتاده بود یا خیر؟
الف- فقدان اعتماد به نفس و روحیه خودباورى: در سران رژیم پهلوى هیچ‌گونه روحیه اعتماد به نفس و خودباورى‏ براى ساخت ایران مشاهده نمى‏شد.
برخى از کارشناسان خارجى، از دولت ایران حق توحش مى‏گرفتند. پس از مدتى قانون حق کاپیتولاسیون را هم براى آمریکایى‏ها به تصویب رساندند که به تعبیر حضرت امام(ره) اگر یک آشپز آمریکایى یک مرجع تقلید را با ماشین زیر مى‏گرفت، دادگاه‏هاى ایران حق محاکمه وى را نداشتند و باید به آمریکا منتقل و آنجا به اتهام وى رسیدگى‏ مى‌شد.
ب-صنعت مونتاژ و کاملا وابسته: به‌دلیل صادرات بیش از /55 میلیون بشکه نفت به خارج و درآمد هنگفت رژیم پهلوى از این محل، سران رژیم پهلوى انگیزه چندانى براى سرمایه‏گذارى روى صنعت و کشاورزى نداشتند و بیشتر به‌دنبال واردات کالاهاى خارجى بودند.
در این مورد هم‏چنین مى‏توان به خبر یکى از روزنامه‏هاى آن زمان (رستاخیز) در تاریخ تیرماه 1357 اشاره کرد. در این خبر آمده است که «متأسفانه در وضع کنونى باید مرغ را با قیمت گزاف براى تولید تخم‏مرغ جوجه‏کشى از خارج وارد کنیم. مرغ مادر گوشتى را در شرایط کنونى نمى‏توانیم در ایران تولید کنیم. براى تغذیه این مرغ‏ها هفتاد درصد غذاى طیور را باید از خارج از کشور وارد کنیم. البته، با این همه وارد‌کردن‏ها، براى اداره این صنعت، تکنولوژى‏لازم و نیروى انسانى نداریم. یعنى، طبق استاندارد معمولاً براى هر 2000 واحد دامى به یک دامپزشک نیازمندیم، ولى، در ایران متأسفانه براى هر 43196 واحد دامى یک دامپزشک وجود دارد». این خبر یک نمونه بارز از وابستگى تکنولوژیکى به تولید خارجى است.
ج- فساد شدید و گسترده در دربار و دولتمردان و میدان‌ندادن به بخش خصوصى: خانواده سلطنتى که جمعا از 63 شاهپور و شاهدخت... تشکیل شده بود، بخش عظیمى از ثروت را به خود اختصاص مى‏داد، جمع ثروت این خانواده به بیش از بیست میلیارد دلار مى‏رسید.
هم‏چنین عمده مقاطعه‌کارى‏هاى پر سود و طرح‏هاى پرمنفعت دولتى توسط مقامات حکومتى منعقد مى‏شد. بر اساس یک برآورد، تنها در فاصله 1355-1352 حق کمیسیون مقام‏هاى دولتى از یک میلیارد دلار فراتر رفت. این نوع توزیع ثروت به بخشى از جامعه ایرانى که شالوده حکومت شاه را تشکیل مى‏دادند (اعضاى دربار، ارتش، ساواک، و بلندپایگان دیوان‌سالارى) و مورد اعتماد شخص شاه بودند، تعلق مى‏گرفت.
د- عدم اهتمام رژیم پهلوى به طبقه محروم و فقر‌ستیزى: همین مسأله یکى از ریشه‏هاى اصلى دور‌شدن مردم از دولت بود، دولتى که نه ثروت آن نه فرهنگ آن و نه سیاست آن، هیچ‌کدام براى مردم نبود و هر روز که مى‏گذشت، از مردم دورتر مى‏شد و در قدرت خیالى نفت، ارتش، ساواک و ژاندارمى منطقه فرو مى‏رفت. چنین وضعیتى در کنار مبارزه روز‌افزون شاه براى تغییر هویت و فرهنگ اسلامى‏ جامعه، سبب نارضایتى گسترده مردم در تمام نقاط کشور شد و با رهبرى حضرت امام(ره) زمینه‏هاى ایجاد و پیروزى‏ انقلاب اسلامى و سرنگونى رژیم ستم‌شاهى پهلوى را فراهم آورد.
به اعتراف ثریا، «محلات جنوب شهر]تهران[ با جویهاى سر باز که آب کثیف آن پس از عبور رختشوى‌خانه‏ها و آلوده‌شدن به کثافات ولگردان و سگها به مصرف خوراک مردم مى‏رسد، بچه‏هاى مفلوج، زنان و پیرمردان گرسنه، گل‌ولاى کوچه‏ها که خانه‏هایشان شباهتى به خانه ندارد، محلاتى که فقر کامل بر آن‏ها حکم‌فرماست و توان شکایت نیز ندارند.»
هـ- اولویت نظامى‌گرى بر آبادانى کشور: حدود چهل درصد از بودجه کشور به ارتش اختصاص داده مى‏شد که تعداد نیروها و پرسنل آن هر روز بیشتر و بیشتر مى‏شد و در سال‏هاى آخر به 413 هزار نفر رسیده بود. حدود 40 هزار مستشار نظامى آمریکا (به ازاء هر صد سرباز یک مستشار نظامى) فعالیت مى‏کرد و تعداد اعضاى ساواک غیر‌قابل شمارش بود. بر اساس برآورد یک دیپلمات غربى در تهران، از هر هشت نفر افراد بالغ یک نفر جاسوس ساواک هستند.
و- ریخت‌و‌پاش سرمایه ملى و عدم سرمایه‏گذارى در بخش‏هاى اساسى: جشن‏هاى 2500ساله شاهنشاهى که بیش از سیصد میلیون دلار هزینه در بر داشت و با ولخرجى‏ها و اتلاف بى‏حد‌و‌حصر سرمایه‏هاى ملى کشورمان انجام شد، درحالى بود که متجاوز از نیمى از جمعیت کشور در روستاها و حومه شهرهاى بزرگ در فقر و فلاکت و تنگدستى‏ به‌سر مى‏بردند و در اکثر شهرها و روستاهاى کشور، اثرى از وسایل اولیه و مقدماتى رفاه عمومى و حداقل امتیازات زندگى ساده براى عامه مردم وجود نداشت.
در پاییز سال 1350 محمد رضا شاه، سالگرد 2500 ساله شاهنشاهى ایران را با ریخت‌و‌پاش بسیارى در محل پرسپولیس (تخت جمشید) جشن گرفت. در این جشن بیست پادشاه و امیر عرب، پنج ملکه، بیست و یک شاهزاده، شانزده رئیس جمهورى، سه نخست وزیر، چهار معاون رئیس جمهورى و دو وزیر خارجه از 69 کشور شرکت کردند. از جمله مدعوین، نیکلا پادگورنى، رئیس جمهورى اتحاد جماهیر شوروى، مارشال تیتو از یوگوسلاوى، یحیى خان از پاکستان، و.و.گیرى از هندوستان، ملک حسین پادشاه اردن و امپراتور هیلاسلاسى از اتیوپى بودند. اسپیرو آگنیو معاون ریچارد نیکسون به نمایندگى ایالات متحده در مراسم شرکت داشت.
گذشته از مقامات مزبور، دهها تن از شخصیتهاى علمى، هنرى، صنعتى، فرهنگى و نمایندگان رسانه‏هاى خبرى جهان و نیز نخبگان ایرانى، در جشنى که یک هفته طول کشید حضور یافته بودند. مدعوین در 3 چادر عظیم و 50 چادر بزرگ که در خارج تهیه شده بود، پذیرایى شدند.
براى تأمین روشنایى محل از تهران و شیراز 6000 مایل کابل‌کشى شامل 130هزارلامپ چراغ مصرف شده بود. در میهمانى‏هاى رسمى، 500 تن میهمان حضور داشتند. غذا شامل تخم بلدرچین با خاویار، خوراک خرچنگ، کباب بره با قارچ، طاووس بریان انباشته از جگر غاز و دسر شامل تمشک تازه محصول فرانسه با لعاب انجیر و تمشک مخصوص بود. ماکس بلوئه فرانسوى که با 259 سر‌آشپز، آشپز و پیشخدمت، از ده روز پیش از برگزارى مراسم جشن از فرانسه آماده بود، سرپرستى پذیراییها را به‌عهده داشت. رستوران ماکزیم پاریس، غذا و مشروب، از جمله 25هزار بطرى شراب مخصوص تهیه دیده بود.
در مراسم جشن پرسپولیس 600 روزنامه نگار، عکاس و فیلمبردار از اکناف جهان به تخت جمشید آمده بودند.

سؤال: چرا کالاها قبل از انقلاب ارزان‏تر بود و بعد از انقلاب شاهد گرانى کالاها هستیم؟
پاسخ: این مسأله از دو جهت باید مورد توجه قرار گیرد.
الف: از جهت سیاست‏هاى اقتصادى توسعه‏اى کشور؛ بررسى‌ها نشان مى‏دهد یکى از عمده‏ترین دلایل این امر، اعمال تعرفه‏هاى گمرکى پایین از سوى دولت نسبت به کالاهاى وارداتى خارجى در قبل از انقلاب و افزایش این تعرفه‏ها بعد از انقلاب بوده است. به‌عبارت دیگر در نتیجه اعمال تعرفه‏هاى گمرکى پایین، کالاهاى خارجى به‌وفور و با قیمت بسیار نازل در بازار قبل از انقلاب یافت مى‏شد. این سیاست اقتصادى نامناسب، در جهت تضعیف تولیدات داخلى، افزایش وابستگى اقتصادى کشور به قدرت‌هاى‏ صنعتى و تأمین بازار براى آنان بوده است. ارزانى غیر معقول، موجب تضعیف موقعیت تولیدکننده و در نهایت، تضعیف تولیدات داخلى مى‏شود. از همین‌رو در اکثر کشورهاى پیشرفته اقتصادى، گرانى‏ وجود دارد.
ب: این مسأله از جهت قدرت خرید اکثریت افراد جامعه نیز قابل تأمل و توجه است. بسیار مى‏شنویم که گفته مى‏شود در گذشته مثلا قیمت گوشت فلان مقدار بوده یا قیمت تخم‌مرغ چنان بود و درمقایسه با قیمت‏هاى کنونى که بسیار افزایش یافته، این‌گونه نتیجه‏گیرى مى‏شود که چون قدرت خرید مردم کاهش یافته، وضعیت معیشت مردم بدتر شده است.
در پاسخ باید توجه کرد که هم مشاهده عینى وضعیت جامعه و هم آمارها، نشان از بهتر‌شدن نسبى وضعیت معیشت اکثریت افراد جامعه دارد. به‌عبارت دیگر، درست است که در گذشته قیمتها پایین بوده ولى قدرت خرید مردم بسیار پایین‌تر از آن بوده است. آمارها و بررسى‏هاى رسمى و غیر‌رسمى گویاى آن است که به‌غیر برخى اقشار جامعه؛ اکثر مردم به‌خصوص صاحبان مشاغل آزاد از وضعیت معیشتى مناسب‌ترى نسبت به قبل از انقلاب برخودار مى‏باشند. لکن به‌دلایل متعددى همچون تغییر الگوى زندگى (الگوى مسکن، خوراک، پوشاک و لوازم منزل) و به تبع آن، افزایش سطح انتظار آن‏ها از زندگى، ابراز نارضایتى و احساس محرومیت در آنان افزایش یافته است.
به‌عنوان مثال امروزه الگوى مسکن عموم مردم نسبت به قبل از انقلاب و سال‏هاى اول انقلاب تغییر یافته است. در گذشته اکثر خانواده‏ها گسترده بودند، اما اکنون هسته‏اى شده‏اند. مثلا در گذشته اگر عروس یا دامادى به خانواده اضافه مى‏شد، در یکى از اتاقهاى همان خانه جاى می‌گرفت؛ اما اکنون عموما زوجهاى جوان به زندگى در مسکن مستقل روى مى‏آورند.
در خصوص الگوى خوراک نیز شاهد تغییرات اساسى در جامعه خودمان در سال‏هاى اخیر هستیم. در حدود 30 سال پیش، قوت غالب خانواده‏هاى ایرانى نان بود و برنج غذاى اعیانى محسوب مى‏شد در حالى‌که امروز الگوى خوراک اکثریت جامعه تغییر یافته و عموما برنج در غذاى روزانه آنان جایگاه خاصى پیدا کرده است.
هم‏چنین گوشت که پیش از انقلاب در مناطق روستایى و شهرهاى کوچک فقط در مناسبت‏هاى خاص بر سفره مردم مى‌نشست، امروز در نوبت هفتگى اکثر مردم حضور دارد. آمارها نشان مى‏دهد مصرف میوه نیز به چهار برابر قبل از انقلاب رسیده است.
آمارهاى جهانى نیز گویاى بهتر‌شدن وضعیت رفاه مردم ما در سالهاى پس از انقلاب است. بر اساس آمار بانک جهانى، 46 درصد مردم ایران در سال 1356 زیر خط فقر بودند؛ اما این رقم در سال 1378 به 16 درصد کاهش یافته، یعنى ‏بیش از 8/2 برابر وضعیت رفاه جامعه بهتر شده و در سال 1390 این رقم به 8 درصد کاهش یافته است.

شاید این سؤال را بارها شنیده‏ایم که مى‏گویند قبل از انقلاب وضع اقتصادى مردم بهتر بود و الان مردم فقیرتر شده‌اند. آیا واقعا این جمله واقعیت دارد؟
پاسخ: براى آن‏که به این شبهه پاسخ بگوییم، باید نخست نگاهى اجمالى به سرانه درآمد مردم ایران از فروش نفت در سال‌هاى ‏منتهى به پیروزى انقلاب و هم‏چنین شرایط کنونى کشور داشته باشیم.
1- در سال 1356 میزان صادرات نفت ایران به 5/5 میلیون بشکه رسید در حالى‌که در حال حاضر صادرات نفت کشورمان به دلیل 1-بالا رفتن مصرف داخلى 2-نگاه صیانتى به نفت به‌عنوان یک سرمایه ملى براى آیندگان و 3- تحریم‏هاى بین‏المللى علیه خرید نفت از ایران، به حدود 3/1 میلیون بشکه رسیده است. به‌عبارتى صادرات نفت ایران در زمان رژیم پهلوى بیش از 4 برابر زمان کنونى بوده است.
2- جمعیت کشور در سال 1357، حدود 35 میلیون نفر بود در حالى که در حال حاضر از مرز 75 میلیون نفر گذشته است و این به‌معناى بیش از دو برابر‌شدن نیازهاى یک کشور به غذا، بهداشت، درمان، مسکن، آموزش و... مى‏باشد.
3- ارزش دلار حاصل از فروش نفت در سال 1357 در بازارهاى بین‏المللى حدود دو برابر ارزهاى دیگر بود در حالى‏که در سال 1390 به‌دلیل ضعف اقتصاد آمریکا و جهش‏هاى اقتصادى چین و ژاپن و اتحادیه اروپا و برخى‏کشورهاى توسعه‌یافته این ارزش به نصف در معاملات بین‏المللى رسیده است.
4- مصرف کشور در سال 1390 در مواد غذایى شامل غلات، مواد پروتئینى، لبنیات، میوه و سبزیجات، پوشاک، لوازم خانگى، لوازم بهداشتى و... نسبت به سال 1357 بیش از چهار برابر شده است.
با چنین مقدمه‏اى معلوم مى‏شود که سرانه مردم ایران در حال حاضر نسبت به درآمدهاى حاصل از فروش نفت، بیش از 16 برابر کاهش یافته است.
اما با وجود چنین کاهش درآمد سرانه‌اى، با آمار و ارقام اثبات خواهیم کرد که وضعیت اقتصادى و رفاهى و آموزشى و بهداشتى مردم ایران به‌صورت شگرفى بهبود یافته است. در گام نخست و در ابتدا تنها به چند نما از شرایط اقتصادى- رفاهى مردم در دوران رژیم پهلوى اشاره مى‏کنیم.
- در زمان رژیم پهلوى 40 درصد جمعیت شهرى و 65 درصد جمعیت روستایى کشور زیر خط فقر زندگى مى‏کردند.
- 35 درصد مردم ایران دچار سوء تغذیه بودند.
- تنها 45 درصد مردم ایران با سواد بودند.
- بیش از 90 درصد روستاها، فاقد روشنایى برق بودند.
- 83 درصد روستاها فاقد آب آشامیدنى لوله‌کشى بودند.
- هیچ روستایى در دوران پهلوى از نعمت گاز برخوردار نبود.
- تنها 5 شهر کشور از نعمت گاز به‌صورت پراکنده برخوردار بودند.
- تعداد خانواده‏هایى که فقط در یک اطاق زندگى مى‏کردند، طى ده سال (1346 تا 1356) افزایش یافته بود و از 36 درصد به 43 درصد رسیده بود.
- تولیدات کشاورزى ایران تنها مصرف 33 روز مردم را تأمین مى‏کرد.
- 75 درصد کودکان واجب التعلیم به مدارس مى‏رفتند.
- تنها ده درصد از درآمد سرشار نفت و کمتر از 15 درصد از کل واردات به امر توسعه اختصاص مى‏یافت.
- واردات کالا از 561 میلیون دلار در سال 1341 به 4/18 میلیارد دلار در سال 1356 (نزدیک به پانزده برابر) رسید، درحالى‏که صادرات غیرنفتى ایران فقط 520 میلیون دلار بود؛ یعنى اگر ایران فقط بر تولید و صدور کالاهاى ‏خود، یعنى بدون بهره‏گیرى از درآمد نفت، متکى بود، جامعه فقط مى‏توانست کمتر از 3 درصد کالاهایى را که مى‏خرید به‏دست آورد.
- در سال 1356 بیش از 42 درصد ساکنان شهر تهران، محل سکونت مناسب نداشتند.
- 35هزار متخصص خارجى در صنایع نفت، مخابرات، پزشکى، خودروسازى، برنامه و بودجه و... در کشور حضور داشتند.
- از کشورهاى هند و پاکستان و بنگلادش و سریلانکا پزشک وارد مى‏کردیم.
- 30درصد جمعیت کشور را خانوارهاى ثروتمند تشکیل مى‏دادند که معادل 90 درصد کل درآمد کشور را به خود اختصاص داده بودند و 70 درصد بقیه تنها 10 درصد درآمد کشور را در اختیار داشتند.
- در نیمه سال 1356 کشور با یک اقتصاد بیمار که با تورم بیش از 45 درصدى، استقراض خارجى، کسرى بودجه و کاهش تولید ناخالص ملى روبه‌رو بود.
نیم نگاهى به وضعیت اقتصادى دوران پهلوى بیانگر این واقعیت است که على‌رغم این‏که رژیم پهلوى به پشتوانه دلارهاى نفتى و حمایت‏هاى گسترده بیگانگان سیل کالاهاى مصرفى و تجملاتى از خارج به داخل ایران توانسته بود وضعیت اقتصادى بخش‏هایى از کشور خصوصا گروههاى وابسته به قدرت و یا مناطق مرفه‌نشین و شهرى را خوب جلوه داده و اما نگاهى دقیق‏تر به ساختارها و برنامه‏هاى اقتصادى و نحوه عملکرد مدیریت کلان کشور در این زمینه و وضعیت اکثر طبقات زیرین جامعه همگى حکایت از اوضاع رو به وخامت و منفى اقتصاد کشور در آن دوران دارد.
- درآمد نفتى رژیم شاه از سه میلیارد دلار در سال 1332 به 53 میلیارد دلار در سال 1356 رسید و درآمد سرانه 11514 دلار. با این وجود در جامعه ایرانى در بخش‏هاى فقیر جامعه، فقر هر روز بیشتر و شکاف طبقاتى عمیق‏تر مى‏شد.

تفاوت رویکرد انقلاب اسلامى با رژیم پهلوى چیست؟
رویکرد انقلاب اسلامى بر این محورهاى بوده است:
1- عدالت اقتصادى ورفع تبعیض از آحاد ملت‏
2- توجه به عمران و آبادانى و نوسازى روستاها و نقاط محروم
3- استقلال اقتصادى و بیرون‌آمدن از یوغ وابستگى به غرب و شرق‏
4- توزیع عادلانه ثروت عمومى به‌ویژه درآمدهاى ملى‏
5- توصیه به قناعت و ساده‌زیستى‏
6- تأمین رفاه و عزت انسانى‏
7- اصالت خودکفایى و تولید ملى در سرمایه‏گذارى‏هاى اقتصادى‏
8- خلع ید خاندان پهلوى و هزار فامیل اشرافیت کهن از اقتصاد کشور
9- خلع ید ایادى ملک‏هاى استعمارى از اقتصاد کشور
10- تصویب قانون کار و تلاش در جهت ارتقاى منزلت و جایگاه کارگران‏
11- لغو حاکمیت شرکت‏هاى چند ملیتى بر اقتصاد کشور
12- ملى‌شدن بانکها، صنایع مادر و زیر‌بناهاى اقتصاد کشور
13- اجراى طرح‏هاى بزرگ صنعتى مادر و تلاش در جهت تغییر نظام تک‌محصولى و در نتیجه افزایش سهم صادرات غیر‌نفتى‏
14-شکوفایى استعدادها و نبوغ مردم در زمینه‏هاى صنعتى و علمى‏
15-مبارزه با مصرف‌گرایى بى‏منطق‏
16- کاهش سطح ضربه‌پذیرى اقتصاد کشور با عبور از دشوارترین تنگناهاى اقتصادى‏
17- خلع ید از صهیونیستها در اقتصاد کشور

سؤال: گاهى برخى از افراد در بازگشت از زیارت مکه مکرمه با اشاره به سفرى که سالها قبل نیز داشتند، عنوان مى‏کنند که درآن زمان هر نوشابه یک ریال سعودى بود و اینک نیز همان یک ریال است، حال آن‏که قیمت نوشابه در ایران (به ریال ایران) افزایش چشمگیرى داشته است.
پاسخ: در این راستا باید توجه داشت که عربستان با جمعیتى 24 میلیون نفرى یعنى حدود یک سوم جمعیت ایران، تقریبا هشت برابر ایران نفت صادر مى‏کنند و به‌عبارتى، سهم هر تبعه عربستان از نفت صادراتى، حدود 24برابر سهم هر ایرانى است و به اتکاء از خالى‌شدن زیر پایشان از این ثروت عظیم، قیمت نوشابه را یک ریال سعودى نگاه داشته‌اند. ضمن این‏که در ایران با وجود افزایش ظاهرى قیمت نوشابه، دسترسى مردم به انواع نوشابه‏ها بیشتر شده و وضعیت به‌گونه‏اى است که مردم بسیار فراتر از قبل از انقلاب به مصرف نوشابه-با همه ضررهایى که براى آن ذکر مى‏شود- مى‏پردازند، که به معنى افزایش قدرت خرید مردم است.
هم‏چنین عده زیادى در ایران بارها به امارات متحده عربى سفر کرده و شاهد پیشرفت ساختمان‏سازى و تجارت در این کشور بوده‏اند و در مقایسه با ایران به‌ویژه شهرهاى حاشیه خلیج فارس دچار توهم مى‏شوند.
در حالى که وسعت ایران 20 برابر امارات و جمعیت ایران حدود 70برابر امارات متحده عربى است. میزان صادرات نفت آن کشور حدود 5/2 میلیون بشکه در روز یعنى بیشتر از دو برابر ایران مى‏باشد. در حقیقت سهم هر اماراتى از میزان صادرات نفت خام حدود 160 برابر سهم هر ایرانى است. به‌عبارت دیگر سهم هر اماراتى از نفت صادراتى در هر سال معادل دو برابر سهم هر ایرانى در طول 80 سال عمر خود است. باید در ارزیابى پیشرفت‏هاى حاصله در ایران این نکته را مورد توجه قرار داد تا بتوان به قضاوتى منصفانه و واقع‌بینانه دست یافت.
برخى دیگر از مردم مى‏گویند کشور آلمان از تأمین اجتماعى وسیعى برخوردار است مثلاً حقوق بیکارى وضع‌شده به‌نحوى است که این مقدار حقوق از حقوق بسیارى از کارمندان و حتى مدیران ایران بیشتر است. در انگلستان سیستم درمانى آن پیشرفته است و همه مردم تحت پوشش درمان رایگان در بسیارى از موارد قرار دارند.
مقایسه وضع این کشورها با ایران و عملکرد ضعیف‏تر ایران در این زمینه‏ها، مى‏تواند نزد برخى از افراد، ملاک ارزیابى‏ عملکردها و دستاوردها در ایران واقع گردد.
براى یک مقایسه معقول باید این نکته را توجه داشت که اولاً انگلستان قرن‏ها مستعمرات زیادى در جهان داشته و از جمله در مقاطعى یک سوم خشکى‏هاى عالم، مستعمرات رسمى انگلستان بوده و این کشور با سوء استفاده و غارت منابع کشورها، تمام زیربناهاى کشورخود را ساخته است. آلمان نیز براى به‌دست‌آوردن چنین موقعیتى تلاش ناموفقى ‏را در دو جنگ جهانى تجربه کرد. انگلستان هنوز هم مستعمراتى دارد و با نفوذى که در بسیارى از کشورها دارد، درآمدهاى نامشروعى را نصیب کشور خود مى‏سازد. ثانیاً انگلستان و آلمان مالیات بسیار سنگینى را از مردم خود مى گیرند به‌نحوى که گاه به 42 درصد تولید ناخالص داخلى آن‏ها مى‏رسد. میزان مالیات دریافتى در آلمان حدود 400 میلیارد دلار است که این مقدار 10 برابر اوج در‌آمد نفتى ایران در سال (1384) است. طبیعى است که وقتى 400 میلیارد دلار مالیات دریافت مى‏نماید، سهم هر بخش از کشور از جمله سهم تأمین اجتماعى آن بزرگ خواهد بود.
کل تولید ناخالص داخلى ایران 200 الى 300 میلیارد دلار ارزیابى مى‏شود که از میزان مالیات‏هاى دریافتى از مردم در آلمان کمتر و در خوشبینانه‏ترین حالت با آن مساوى است. توجه به این آمارها بستر قضاوت صحیح در مقایسه بین کشورها را فراهم مى‏آورد.

چرا با وجود دستاوردها و تلاشهاى غیرقابل انکارى که از سوى کارگزاران نظام جمهورى اسلامى کشیده مى‏شود، عده‌اى از مردم و حتى نخبگان از وضعیت موجود اظهار نارضایتى مى‏کنند؟
در پاسخ باید گفت که عوامل متعددى در این قضاوت منفى دخیل بوده است. از جمله:
1. تغییر الگوى مصرف جامعه و بهتر‌شدن نسبى سطح زندگى مردم، به‌خصوص از دهه دوم انقلاب به بعد که به‌تدریج باعث افزایش سطح انتظارات آنان از زندگى شده است.
2. افزایش چشمگیر سطح آگاهى‏هاى اجتماعى و اقتصادى افراد جامعه پس از انقلاب و در نتیجه، آرمانگرایى و توجه بیشتر آنان به نقاط ضعف و نارسایى‏هاى وضع موجود به‌جاى توجه به نقاط قوت آن.
3. ترویج و حاکمیت فرهنگ نادرست اجتماعى در جامعه در سالهاى اخیر به‌صورتى که افراد، رفع تمامى مشکلات را تنها از حکومت و دولت- آن هم در کوتاه‌مدت- انتظار دارند.
4. انعکاس‌نیافتن مناسب دستاوردها و عدم ارائه آمارهاى دقیق، شفاف و تطبیقى از ابعاد اقدامات و تلاشهاى صورت‌پذیرفته از سوى کارگزاران نظام جمهورى اسلامى، به‌خصوص در مقایسه با قبل از انقلاب و کشورهاى منطقه.
5. عدم اطلاع‏رسانى مناسب به مردم در خصوص مشکلات موجود از جمله کاهش شدید درآمد سرانه نفتى کشور و ورود خسارتهاى هنگفت به‌دلیل جنگ تحمیلى که در کاهش توان و عملکرد کارگزاران نظام و کارآمدى آنان بسیار موثر بوده است.
6. توجیه‌نکردن مردم در خصوص سیاستهاى اقتصادى دولت (همچون واقعى‌کردن قیمتها) که در نگاه آنان، بی‌توجهى دولت به مشکلات مردم، تداعى شده است. (که البته این سه عامل اخیر به‌تنهایى بیانگر ابعادى از ناکارآمدى کارگزاران نظام - در تبیین عملکرد و توجیه وضعیت فراروى نظام- مى‏باشد.)
7. فضاسازى و فعالیت گسترده تبلیغاتى مخالفان داخلى و خارجى نظام در سیاه‌نمایى وضع موجود و بزرگ‌نمایى‏ مشکلات.
8. افزایش سطح توقعات و مطالبات جمعیت روستایى کشور تحت تاثیر رسانه‏ها و برنامه‏هاى تلویزیونى و بالا‌رفتن سطح معلومات و ارتباطات فراگیر آنان با شهرها.
9. جوان‌بودن جمعیت کشور- 65 درصد جمعیت زیر 30 سال- که ایجاد نیاز روزافزون جهت تخصیص بودجه و امکانات در حوزههاى آموزشى و تحصیلى- تفریحى و رفاهى، مسکن و به‌ویژه اشتغال و ازدواج را به‌دنبال دارد.
آنچه باعث تاسف می‌شود این است که امروزه به‌هنگام اظهارنظر درباره وضع موجود کشور، جدا از برخى تحلیل‌هاى ‏مغرضانه و جهت‌دار دشمنان، بخشى از تحلیل‏ها و قضاوت‏هاى دوستان نیز منصفانه و واقع‌بینانه ارائه نمی‌شود. موارد منفى، بزرگنمایى‌شده و بسیارى از اقدامات و دستاوردهاى مثبت نادیده گرفته می‌شود؛ حتى تلاش جهت‌دار و معنى‌دارى در خصوص القاى این نکته به مردم و بخش بزرگى از فرهیختگان و خواص جامعه صورت مى‏گیرد تا وضعیت اقتصادى و درجه توسعه‌یافتگى کشور حتى در مقایسه با قبل از انقلاب نیز بدتر نشان داده شود ولى تامل واقع‌بینانه و تحلیل علمى تحولات پس از انقلاب، به‌وضوح نشان مى‏دهد که با توجه به شرایط و محدودیت‌هاى‏ موجود، جمهورى اسلامى در مدت عمر خود توانسته ضمن مقاومت در برابر فشارها و تجاوزات بیگانگان، در اصلاح و بهبود وضعیت معیشتى و اجتماعى مردم خود نیز توفیقات فراوانى به‌دست آورد.
البته پرداختن به اقدامات مثبت نظام، به معنى نفى یا نادیده‌گرفتن معضلات و نواقص موجود نیز نمى‏باشد. مشکلات موجود، اکثرا محسوس و مشهود براى عموم مردم است اما ممکن است نگاه و ذهنیت آن‏ها تنها از زاویه کمبودها و نواقص شکل گرفته باشد، بنابراین، در این بحث سعى گردید به‌منظور تعدیل و تصحیح نگرش افراد نسبت به وضع موجود، تلاش‏ها و اقدامات انجام‌گرفته، مدنظر قرار گیرد و مواردى که لازم است جهت قضاوت منصفانه لحاظ گردد، بیان شود.
در عین حال باید اذعان کرد که اگر مقصود و تعریف ما از کارآمدى، «تخصیص بهینه امکانات در جهت دستیابى به اهداف تعیین‌شده از سوى انقلاب و نظام جمهورى اسلامى براى تحقق الگوى مطلوب از یک جامعه دینى، انقلابى و انسانى برخوردار از حداکثر مواهب مادى و معنوى» باشد، در این صورت، قطعا تا تحقق آن آرمان مطلوب و مدینه فاضله، فاصله‏اى بسیار داریم و ضرورى است براى رسیدن به آن وضعیت، ضمن نقد وضع موجود، به علت‌یابى‏ مشکلات و بررسى دلایل عدم تحقق برخى از اهداف و آرمانها بپردازیم و با ارائه راهکارها و پیشنهادها جهت رفع آن‏ها اقدام کنیم.

افزایش شاخص‏هاى توسعه انسانى پس از پیروزى انقلاب اسلامى‏
- امید به زندگى: بعد از انقلاب اسلامى، امید به زندگى در ایران 15 سال افزایش یافته است. هم‌اکنون این شاخص در مردم کشور ما 74 سال است. در حال حاضر بیش از 97 درصد جمعیت روستایى و حدود 100 درصد جمعیت شهرى ایران، به مراقبت‏هاى بهداشتى دسترسى دارند و شاخص‏هاى سلامت، بهبود چشمگیرى یافته است.
- مرگ و میر اطفال: امروزه نرخ مرگ و میر اطفال زیر 5 سال از 200 مورد در هر هزار تولد در قبل از انقلاب، به حدود 23 مورد در هر هزار تولد رسیده است. کاهش چشمگیر مرگ و میر اطفال طى سال‏هاى اخیر، ناشى از عواملى چون گسترش شبکه بهداشتى- درمانى کشور، افزایش دسترسى به خدمات و مراقبت‏هاى اولیه بهداشتى است.
- واکسیناسیون: شاخص پوشش واکسیناسیون اطفال زیر 5 سال در ایران از حدود 13 درصد در سال 1357 به بیش از 99 درصد در سال 1390 رسیده است. به‌همین دلیل، بسیارى از بیماریهاى عفونى و مسرى، از طریق اجراى‏ واکسیناسیون در اطفال کاهش یا ریشه‌کن شده و ایران را در سطح استانداردهاى جهانى قرار داده است.
بهداشت و درمان: در سال 90 میزان دسترسى جمعیت ساکن در مناطق روستایى به آب آشامیدنى سالم به 96 درصد رسیده است.
تعداد بیمارستان‏ها در سال 90 به 830 بیمارستان افزایش یافته است.
بیش از 65 میلیون نفر از جمعیت کشور تحت پوشش بیمه‏هاى درمانى قرار گرفته‏اند.
از نظر شاخص‏هاى سلامت زنان به ارقام افتخارآمیزى پس از انقلاب از جمله کاهش 90 درصدى مرگ و میز زنان باردار و کاهش زایمان توسط افراد دوره‌ندیده به کمتر از 2 درصد رسیده‏ایم.
تعداد تخت‏هاى بیمارستانى از 57 هزار تخت در سال 57 به 210797 تخت در سال 1390 رسیده است. هم‏چنین تعداد خانه‏هاى بهداشت از 2500 به 20561 باب، مراکز بهداشتى، درمانى و روستایى از 1500 به 9345 مرکز،مراکز بهداشتى درمانى شهرى از 800 به 3770 مرکز افزایش یافته است.
تعداد دانشجویان گروه پزشکى در سا ل 1390 به 42591 رسید. در حالى که این رقم در سال 57، 23000 نفر بود. تعداد پزشکان متخصص از 7000 نفر در سال 57 به 90792 نفر در سال 90 افزایش یافته است.
افزایش تعداد زنان عضو هیئت علمى دانشگاهها که اکنون با نزدیک به 6 هزار نفر یک سوم کل اعضاى هیئت علمى ‏دانشگاههاى علوم پزشکى را تشکیل مى‏دهند، افزایش دانشجویان خانم تا مرز دو سوم کل دانشجویان کشور، همه از دستاوردهاى پس از انقلاب اسلامى ایران در 33 سال گذشته است.
این جزء افتخارات ماست که مجلس پنجم 50 درصد ظرفیت رشته‏هاى تخصصى پزشکى را به زنان اختصاص داد. بر این اساس اکنون در بسیارى از رشته‏هاى تخصصى و فوق تخصصى، دانشمندان و افراد با تجربه زن داریم که مشغول خدمت‏رسانى به مردم هستند.
تعلیم و تربیت: ایران تا قبل از پیرزى انقلاب اسلامى داراى پائین‏ترین شاخص توسعه انسانى بود. نرخ باسوادى ‏بزرگسالان از 8/41 درصد در اوایل انقلاب اسلامى (1359) به 1/57 درصد در سال 67 و سپس 85 درصد در سال 90 رسیده است. در حالى که در سالهاى پایانى رژیم شاه کمتر از نیمى از جمعیت لازم‏التعلیم تحت پوشش آموزش‏هاى لازم بودند.

جهش‏هاى علمى ایران پس از پیروزى انقلاب اسلامى‏
ایران اسلامى هم‌اکنون در بسیارى از عرصه‏هاى علمى به‌ویژه در زمینه طب، انرژى هسته‌اى، نانو تکنولوژى، بیو تکنولوژى، سلولهاى بنیادى و دیگر فناورى‏هاى نوین، صاحب رتبه‏هاى برتر جهانى است که به‌صورت اجمال به برخى از این دستاوردها اشاراتى خواهیم داشت.
- ایران بالاترین رشد مقالات علمى را در سال 2012 در جهان داشته است.
- ایران رتبه نخست تولید علم را در منطقه خاورمیانه به خود اختصاص داده است.
- بر اساس تازه‏ترین آمار مؤسسه بین‏المللى اطلاعات علمى (ISI)، محققان ایرانى با ارائه بیش از 17 هزار مقاله علمى، از لحاظ تعداد کل تولیدات علمى نمایه شده، در جایگاه هفدهم جهان قرار گرفته‌اند.
- تعداد مراکز آموزش عالى کشور از 223 مرکز (در قبل از انقلاب) به بیش از 2500 مرکز رسیده است، یعنى‏حدوداً دوازده برابر شده است.
- تعداد دانشجویان در سطح دکترا از حدود 17 هزار تن در اوایل انقلاب، به بیش از 300 هزار تن افزایش یافته است. امروزه آمار دانشجویان در مجموعه دانشگاههاى ایران به حدود 3 میلیون و سیصد هزار نفر رسیده است که در مقایسه با قبل از انقلاب 27 برابر شده است.
هفته‌نامه «نیوزویک» در یکى از شماره‏هاى اخیر خود اعلام کرد که یکى از بهترین مؤسسات علمى جهان در ایران است. در این گزارش از موفقیتهاى دانشجویان و دانش‌آموختگان دانشگاه‌هاى ایران به‌ویژه دانشگاه صنعتى شریف در عرصه‏هاى بین‏المللى، اشاره شده است.
- هر سال میزان تولید علم در کشور به دو برابر مى‏رسد. در سال 1390 ایران مقام پنجم آسیا و اول منطقه در تولید علم و فنّاورى به‏ویژه در رشته‏هاى ریاضى، مکانیک، پلیمر، شیمى، مهندسى شیمى، فنّاورى نانو و پزشکى و رتبه دوازدهم ریاضى، سیزدهم کامپیوتر، هفدهم مکانیک، هیجدهم شیمى، پانزدهم نانو در جهان بوده است.
- دستیابى به دانش فنّى استفاده از پلیمرهاى گیاهى در صنایع بسته‏بندى، در جایگاه پنجمین کشور پس از آمریکا، آلمان، انگلیس و ایتالیا، تنها بخش ناچیزى از افتخارات کسب‏شده در این زمینه است.
- ایران در تولید داروهاى بیوتکنولوژى جزو 12 کشور اول دنیاست.
- هم‌اکنون 85 درصد زنان ایرانى باسواد هستند، درحالى که نرخ باسوادى زنان قبل از انقلاب اسلامى حدود 35 درصد بوده است. در حال حاضر حدود 67 درصد از پذیرفته‌شدگان دانشگاهها از میان دختران و زنان هستند.
- ایران درمجموع در ردیف 10 کشور برتر جهان در المپیادهاى علمى قرار گرفته است. در المپیادهاى ریاضى، شیمى، فیزیک، کامپیوتر و نجوم در دنیا چند بار حائز رتبه اول شده‌ایم.
پیوند اعضا: هم‌اکنون ایران جزء ده کشور اول دنیا در زمینه پیوند اعضاى بدن است. امروزه بیش از 80 مرکز پیوند اعضاء چون قلب، کلیه، کبد، مغز استخوان، ریه و غیره در ایران فعال هستند. مطابق آمار در 25 سال اخیر، حدود 25 هزار پیوند کلیه، در ایران انجام شده که از این لحاظ، ایران در ردیف کشورهاى پیشرفته محسوب مى‏شود. ایران در زمینه جراحى لاپاروسکوپى، مقام سوم جهان را کسب کرده است. در حال حاضر، جراحى پیوند کلیه بدون ایجاد برش در ایران انجام مى‏شود.
ایران در زمینه جراحى و پیوند قلب و ریه، پیشرفت‏هاى قابل ملاحظه‏اى داشته است. سالانه 18000 عمل قلب در ایران انجام مى‏شود که ایران را در این خصوص، جزو 10 کشور برتر جهان قرار داده است. ایران در زمینه جراحى و پیوند سرخ‌رگ زیر قفسه سینه و عمل قلب باز، موفقیت‏هاى مهمى را ثبت کرده است.
- تولید دارو: هم‌اکنون 98 درصد داروهاى مورد نیاز در داخل کشور تولید مى‏شود و طبق نظر کارشناسان، ایران هر سال 50 داروى جدید وارد بازار مى‏کند. به‌عنوان نمونه داروى «سینووکس» براى درمان بیماران ام.اس که تولید آن در جهان انحصارى بود، حدود دو سال است در ایران تولید مى‏شود. در این زمینه ایران به‌عنوان دومین تولیدکننده این دارو در جهان شناخته شده است. تولید داروى «آیمود» (IMOD) در پیشگیرى و بهبود بیمارى ایدز نیز حاصل تلاشهاى محققان ایرانى است.طبق گفته کارشناسان، این دارو سیستم دفاعى بدن فرد مبتلا را در برابر عوارض عفونى بیمارى ایدز تقویت مى‏کند. در حال حاضر داروى «آنژى پارس» (Angipars) براى بهبود زخم پاى ‏بیماران دیابتى، «داروى اینترفرون پگیله» براى درمان بیمارى هپاتیت c و داروهایى براى درمان بیماریهاى ریوى‏و عفونى جانبازان کیمیاوى در ایران تولید مى‏شود.
سلول‏هاى بنیادى: در دنیاى امروز، طب ترمیمى با استفاده از روش سلول‌درمانى به مدد دکتران طب آمده تا با بافت از بین رفته بدن، جایگزین شود. اینک در ایران اسلامى 100 مرکز تحقیقاتى در تولید سلول‏هاى بنیادى، سلول هاى‏کبدى، تولید غضروف، تداوى سرطان و درمان ناهنجاریهاى استخوان فعال هستند. پژوهشکده رویان نیز به‌عنوان مرکزى علمى و شناخته‌شده در جهان، در تولید علم و تکنولوژى‏هاى کمک‏کننده بارورى، سلولهاى بنیادى‏ جنینى، ترمیم چشم، تولید ناى مصنوعى و... دستاوردهاى مهمى را به‌دست آورده است. تلاشهاى خستگى‏ناپذیر محققان رویان، ایران را در ردیف 10 کشور برتر دنیا در زمینه سلولهاى بنیادى قرار داده است. سالانه هزاران بیمار خارجى براى تداوى بیماریهایى نظیر نابارورى، جراحى پلاستیک و زیبایى، بیماریهاى دهان و دندان و انواع جراحى‏ها به ایران سفر مى‏کنند.
پژوهشکدة رویان: پژوهشکده علوم سلولى و نابارورى رویان، یکى از مراکز تحقیقاتى وابسته به جهاد دانشگاهى‏کشور است که در زمینة بهداشت بارورى و نابارورى و علوم تولید مثل فعالیت مى‏کند. این مرکز در کنار فعالیت‏هاى درمانى و سرویس‏دهى به زوج‏هاى نابارور، بخش اصلى فعالیت‏هاى خود را در حوزة امور پژوهشى و آموزشى متمرکز کرده و در قالب چندین گروه تخصصى در زمینة علوم بارورى و تولیدمثل تحقیق مى‏کند. محققان این پژوهشکده در کنار موفقیت‏هایى، نظیر تولد اولین مورد نوزاد با استفاده از جنین منجمد در ایران (سال 1375) و تولد اولین نوزاد حاصل از روش ICSI با استفاده از اسپرم منجمدشدة یک فرد بیضه‏بردارى‏شده (سال 1378)، اخیراً توانستند با کشت و تکثیر نخستین رده از سلول‏هاى بنیادى جنینى انسان (بن‏یاخته‏هاى جنینى) در ایران (سال 1382) به فنّاورى تولید سلول‏هاى بنیادى جنین انسان دست پیدا کنند.
نانو تکنولوژى: نانو تکنولوژى از تکنولوژى‏هاى کلیدى قرن 21 است. ایران در تکنولوژى نانو در خاورمیانه رتبه اول و در میان کشورهاى اسلامى، رتبه دوم و در جهان در رده هفدهم قرار گرفته است.
نانو تکنولوژى یک فرایند تولید مولکولى است و از تکنولوژى سطح بالایى در دنیا برخوردار است. تکنولوژى نانو واژه‌اى است که به تکنولوژى‏هاى پیشرفته در عرصه کار با مقیاس نانو که یک میلیاردم متر است، اطلاق مى‏شود. به گفته کارشناسان در حال حاضر 120 موسسه پژوهشى و 60 آزمایشگاه در حوزه نانو در ایران فعال هستند. اکنون ایران به مدد متخصصین و جوانان فعال، توانسته به تولید چند نوع نانو پودر، تولید چند نوع نانو کامپوزیت و نانو پوشش‏ها دست یابد. پژوهشگران ایرانى موفق به نوعى نانو کامپوزیت شدند که در صنایع داروسازى، غذایى، کاغذسازى، آرایشى، بهداشتى و ساخت پروتزها در صنایع طبى مورد استفاده قرار مى‏گیرد. هم‏چنین ایران توانسته با ساخت یک میکروسکوپ در ابعاد نانو متر، از نانو ساختارها، انتى بادى‏ها، پروتئین‏ها و مولکولهاى DNA تصویربردارى کند. قدرت تصویر‌بردارى این میکروسکوپ، منحصر به فرد است. با ساخت این دستگاه، ایران به جمع چند کشور صاحب تکنولوژى ساخت این نوع میکروسکوپ پیوسته است.
فناورى هسته‌اى: جمهورى اسلامى به‌رغم تحریم‏هاى شدید آمریکا و فشار به کشورهاى دیگر براى نداشتن همکارى‏ در طرح هسته‏اى ایران، توانست چرخه سوخت هسته‏اى را با دستان دانشمندان داخلى به‌صورت چشمگیرى افزایش دهد تا جایى که تعجب جهانیان را برانگیزد.

تکنولوژى فضایى
1- رونمایى از ماهواره امید: امید اولین ماهواره بومى ایران است که به‌منظور مصارف تحقیقاتى و مخابراتى به‌دست متخصصان ایرانى طراحى و ساخته شده است.
2- ایستگاه هدایت و کنترل ماهواره: این ایستگاه وظیفه تعیین موقعیت ماهواره را برعهده داشته و ارتباط رادیویى با ماهواره را برقرار مى‏کند و فرمان‏هاى کنترل لازم را به ماهواره ارسال نموده و پاسخ ماهواره را دریافت مى‏کند.
3- افتتاح پایگاه پرتاب فضایى ایران: این پایگاه به منظور پرتاب ماهواره‏هاى ایرانى در داخل کشور طراحى و ساخته شده است.
4- پرتاب موشک ماهواره‏بر ایرانى با نام «سفیر»: این موشک، یک راکت کاوشى است که از جمله مقدمات اولیه پرتاب ماهواره به مدار است و وظیفه شناسایى محیط پروازى ماهواره‏ها قبل از پرتاب را انجام مى‏دهد. راکت پرتابگر کاوش یک شامل بیش از 10هزار تنوع قطعه در اجزاى مختلف اعم از موتور، بدنه، هدایت و کنترل است که کارشناسان رشته‏هاى مختلف دانشگاهى طى 10سال گذشته ساخت تمامى اجزاى آن را بومى نموده و اینک صنایع هوافضاى جمهورى اسلامى قادر به ساخت کامل آن است. با رونمایى از ماهواره امید و پرتاب کاوشگر فضایى، جمهورى اسلامى ایران جزء چند کشور نخست جهان شد که مرکز آزمایش ماهواره در شرایط فضا را ایجاد کرده است.
صنایع نظامى: ایران که قبل از انقلاب تقریبا تمام تسلیحات نظامى خود را از خارج وارد می‌کرده در زمره یکى از کشورهاى تولیدکننده تسلیحات پیشرفته نظامى در جهان قرار گرفته و در کنار کشورهایى چون هند، برزیل و یوگسلاوى مطرح شده است و تولیدات خود را به بیش از 30 کشور جهان صادر مى‏کند.
تولید محصولات الکترونیکى و رادارى، ادوات و تجهیزات خاص از این جمله است. اکنون ایران در زمینه صنایع زرهى و ساخت انواع نفربر در بین ده کشور برتر دنیا قرار گرفته است. به برخى از اقدامات انجام‌شده در صنایع نظامى ‏اشاره می‌کنیم:
ساخت ناو جماران، هواپیماى جنگنده آذرخش، طراحى و ساخت لانچر (پرتابکننده) چهار موشکى با قابلیت شلیک همزمان و تک تک، ساخت چرخبال آموزشى و چرخبال دو موتوره، طراحى و ساخت تانک پیشرفته ذوالفقار و راه‌اندازى خط تولید انبوه آن، ساخت تانک مدرن، طراحى و ساخت خودرو تانک‌بر (ببر 400)، ساخت انواع شناورها و یدک‌کش‌ها، ساخت زیردریایى و اسکله شناور، ساخت موشک فاتح 110 (از موفقترین موشکهاى زمین به زمین در جهان) و موشکهاى دوربرد شهاب (با سرعتى سه برابر موشک اسراییلى)، راه‌اندازى خطوط تعمیرات اساسى و بازسازى هواپیماى نظامى و خودکفایى در زمینه‏هاى ساخت و یا تعمیر بسیارى از تجهیزات و قطعات نظامى که در جنگ الکترونیکى کاربرد دارد.
ساخت هواپیماى جنگنده صاعقه، هواپیماهاى آموزشى، بالگرد و هواپیماهاى بدون سرنشین از هواپیماهاى 4 نفره «فجر-3» از دیگر عملکردهاى سازمان صنایع هواپیمایى است.

معرفى برخى از تولیدات صنایع موشکى
1. موشک شهاب ‌3: (برد 2500 کیلومتر / درصد خطا 2 در 10000)
2. موشک فاتح 110: (یکى از دقیق‏ترین موشکهاى موجود در داخل کشور با سوخت جامد)
3. موشک توفان: (یکى از پیشرفته‏ترین موشکهاى ضد زره با عمق نفوذ 760 میلیمتر و برد 3850 متر و داراى ‏سیستم  ضد جمینگ  تا دشمن نتواند آن‌را منحرف سازد و و مجهز به سیستم دید در شب و قابل شلیک از بالگردهاى کبرا)
4. موشک تندر: (طراحى‌شده جهت مقابله با زره‏هاى واکنشگر)
5. راکت صاعقه: (طراحى‌شده جهت نابودى نفرات دشمن و داراى 40 میلیمتر طول مى‏باشد و اهمیت آن به‌جهت برد، مقدار ترکشها و قدرت انفجارى آن مى‏باشد و پرواز آن در هوا بدون صدا مى‏باشد)
6. موشک صیاد1و2: (که جهت نابودى بمب‌افکن‌ها و هواپیماهاى شناسایى دشمن طراحى شده و زمین به هوا مى‌باشد که به تولید انبوه رسیده است)
7. موشک شهاب ثاقب: (موشک سطح به هواى شهاب ثاقب موشکى کوتاه‌برد جهت دفاع ضد‌هوایى در ارتفاع پایین و بسیار پایین است و داراى ردیاب و سیستم هدایت فرماندهى و کنترل بیسیمى است و داراى سرجنگى 14 کیلوگرمى و داراى ماسوره زمانى «ایر» مى‏باشد که درصد خطاى آن 4 درصد مى‏باشد.)
8. موشک میثاق‏1و2: (این موشک نمونه مدرنیزه شده استینگر مى‏باشد که از روى شانه پرتاب مى‏شود که داراى ‏سیستم هومینگ غیر عامل مادون قرمز با قابلیت تهاجمى در تمامى جهات است)
9. موشک کروز: (طراحى‌شده جهت استفاده در هواپیما و شناور که بر روى شناورهاى ذوالفقار 1400 و ذوالجناح نصب شده و این شناورها با سرعت 90 کیلومتر حرکت کرده و همزمان اقدام به شلیک این موشک مى‏کنند.)
10- موشک سجیل با برد بیش از 2500 کیلومتر

دستاوردهاى انقلاب اسلامى در بخش کشاورزى‏
سرزمین ایران داراى مساحتى بالغ بر 164 میلیون هکتار است که بیش از 51 میلیون هکتار آن از اراضى خوب و با استعداد براى تولید محصولات کشاورزى است تا پیش از پیروزى انقلاب اسلامى به‌دلیل سیاستهاى نادرست رژیم پهلوى، کشاورزى کشور با ورشکستگى روبه‌رو بود بسیارى از محصولات استراتژیک کشاورزى نظیر گندم و برنج از خارج وارد مى‏شد و کسرى فزاینده مواد غذایى به تورم قیمت این مواد در داخل کشور منجر شده بود.
بخش کشاورزى از مهمترین و استراتژیک‏ترین بخشهاى اقتصادى کشور است. در حیطه کشاورزى و دامدارى، طبق آمار رسمى دولت در سال 1356، رژیم پهلوى فقط توانایى تأمین مواد غذایى مردم خود براى 33 روز در سال را داشت و مجبور بود باقى مواد غذایى را از خارج وارد کند. براى مثال مرغ را از فرانسه، تخم‌مرغ را از اسرائیل، سیب را از لبنان، پنیر را از دانمارک و... وارد مى‏کرد.
هم‌اکنون کشورمان به‌رغم دو برابر شدن جمعیت، به مرز خودکفایى رسیده است به‌گونه‏اى‌که با توجه به این‏که تولید گندم در سال 1356، 5/1میلیون تن بوده و کشور ما سال‏ها از بزرگترین واردکننده‏هاى گندم در دنیا محسوب مى‏شده، در سال 83 با تولید بیش از 14 میلیون تن- بعد از چهل و اندى سال- توانست به خودکفایى در عرصه این محصول استراتژیک دست یابد.
در عین حال به‌دلیل افزایش جمعیت، خشکسالى، صادرات آرد و گندم به عراق و افغانستان و استفاده از گندم در خوراک دام و طیور، در سال‏هاى اخیر شاهد واردات گندم به کشور بوده ایم.
تولید برنج، دومین محصول استراتژیک و پرمصرف کشور (پس از گندم)، رشدى بالغ بر 52 درصد نسبت به قبل از انقلاب اسلامى داشته است که تا حد بسیار قابل توجهى از واردات آن کاسته شده است.
طى سالهاى پس از انقلاب اسلامى، علی‌رغم دو برابر شدن جمعیت ایران و افزایش مصرف سرانه، با خودکفایى‏ کشور در بخش دام و تأمین مواد غذایى، واردات اقلامى نظیر گوشت قرمز، مرغ، تخم‌مرغ و شیر قطع شده است.
یکى از دستاوردهاى مهم انقلاب اسلامى در بخش کشاورزى خودکفایى در تولید محصولات باغى بوده است. امروزه مرکبات، انار، کیوى، انبه، خرمالو و یا محصولاتى همانند پسته، زعفران، کشمش، هم‏چنین میوه‏هایى ‏همچون هلو، شلیل، زردآلو و سیب و انواع سبزیجات از ایران به کشورهاى مختلف صادر مى‏شود. شایان ذکر است ایران نخستین تولیدکننده محصولاتى نظیر پسته، زعفران و انار در جهان است.
در سالهاى اخیر نیز با توجه به توانمندیهاى بالقوه ایران براى تولید ارزان قیمت و نزدیکى به بسیارى از بازارهاى‏ مصرف، صنعت گل و گیاه مورد توجه بخش دولتى و خصوصى کشور قرار گرفته است در این راستا مسؤولین کشور برآن هستند با استفاده از فن‌آورى جدید، تولیدکنندگان این بخش را یارى دهند.
امروزه دولتمردان جمهورى اسلامى ایران با در پیش گرفتن سیاستهاى حمایتى ازجمله تأمین به‌موقع تسهیلات، خریدهاى تضمینى، حمایت از خسارت‌دیدگان خشکسالى و گسترش بیمه محصولات کشاورزى و دامى، سعى در حمایت هرچه بیشتر از تولید‌کنندگان بخش کشاورزى دارند.
بر اساس گزارش سازمان خواروبار کشاورزى سازمان ملل متحد- فائو- ایران در سال‏هاى اخیر رتبه نخست صادرات کشاورزى را در میان کشورهاى خاورمیانه کسب کرده است.
سازمان جهانى خوار و بار و کشاورزى (فائو) در گزارشى در مورد وضعیت کشاورزى کشورمان در سالهاى پس از انقلاب اسلامى با اعلام این که مجموع تولید حدود 100 رقم محصول کشاورزى ایران در سال 1978 بیش از 28 میلیون و 800 هزار تن بوده است، این رقم را در پایان سال 90 بیش از 100 میلیون تن اعلام کرده است که بیش از 70 میلیون تن رشد نشان مى‏دهد.
بر اساس این گزارش، تولید انواع میوه در کشور ما در سال 1978 حدود 2 میلیون و 883 هزار تن بوده است که این رقم در سال جارى با افزایش 15 میلیون تنى به 18 میلیون و 847 هزار تن رسیده است.
سازمان جهانى خوار و بار و کشاورزى (فائو) در این گزارش اعلام کرد: حجم تولید محصولات تولید شکر یعنى ‏نیشکر و چغندر قند در سال 1978 میلادى بیش از 4 میلیون و 557 هزار تن بوده است که این رقم در حال حاضر به بیش از 13 میلیون و 530 هزار تن رسیده است. تولید نیشکر و چغندر قند طى سى سال گذشته بیش از 7 میلیون تن و به‌عبارتى 161 درصد رشد داشته است.
حجم تولید انواع سبزى‌جات و صیفى‌جات در سال 1978 بیش از 4 میلیون و 621 هزار تن بوده است که این رقم در سال جارى به بیش از 19 میلیون و 760 هزار تن افزایش یافته است.
سازمان جهانى خواروبار و کشاورزى اذعان می‌کند که ایران با تولید 25 میلیون تنى، نهمین تولیدکننده بزرگ غلات در قاره آسیا است.
بر اساس این گزارش ایران نهمین تولیدکننده بزرگ غلات در قاره آسیا شناخته شده است. چین با تولید 445 میلیون تن غلات در سال 2006 بزرگترین تولیدکننده غلات در آسیا طى این سال بوده است.
هم‏چنین گرسنگى و سوء تغذیه در ایران از 30 درصد جمعیت کشور در سال 1970 به کمتر از 4 درصد جمعیت در سالهاى اخیر رسید.
حضور جهادگران متخصص و متعهد در صحنه توسعه عمران و آبادانى روستاها و کشاورزى، تأمین نهاده‏هاى مورد نیاز کشاورزان، اجراى طرح‏هاى عمرانى مختلف، توسعه صنایع تبدیلى و تکمیلى کشاورزى و انتقال دانش فنى به کشاورزان و توسعه تکنولوژى‏هاى جدید سبب شد که چهرة کشاورزى در روستاهاى ایران به‌تدریج تغییر یافته و امروزه به نقطه‏اى رسیده‏ایم که حداقل 96 درصد محصولات مورد نیاز کشور در داخل تولید شده و کشور از وابستگى‏ به اجانب رهایى نسبى پیدا کرده است.
در این سالها صادرات محصولات کشاورزى به نحو بى‏سابقه‏اى رشد یافته و از 25 میلیون دلار در سال 1355 به رقم 5میلیارد دلار در سال 1390 افزایش یافته است.
پیشرفت‏هاى بخش راه و ترابرى: به اعتقاد کارشناسان، پیشرفت در صنعت حمل و نقل کشور، انقلابى در این بخش محسوب مى‏شود؛ زیرا در 25 سال پیش از پیروزى انقلاب 90 هزار کیلومتر راه آسفالتى و شوسه روستایى و 76 هزار کیلومتر جاده و راه اصلى و فرعى در شهرهاى گوناگون احداث شد؛ در حالى که در سال 57 مجموع راههاى اصلى و فرعى کشور حدود 36 هزار کیلومتر بود. حال آن‏که در پایان سال 1385 مجموع راههاى اصلى و فرعى کشور حدود 1007198 کیلومتر بوده است.
در شبکه ریلى کشور نیز در حال حاضر 6100 کیلومتر شبکه اصلى و بیش از 2000 کیلومتر شبکه فرعى راه‌آهن وجود دارد و در واقع به همت متخصصان داخلى سالانه 600 کیلومتر راه‌آهن احداث مى‏شود که در آینده نزدیک به 1000 کیلومتر امکان افزایش دارد.
دستیابى متخصصان داخلى به توانایى پیشرفته‏ترین سطح تعمیر اساسى (اورهال) هواپیماهاى پهن پیکر یکى ‏از موارد پیشرفت در صنعت هواپیمایى است. ساخت هواپیماهاى ایران 140 با هزینه هر فروند 5/8 میلیون دلار و توانایى ساخت 12 فروند در هر سال، نمونه چشمگیرى از پیشرفت‏هایى است که پس از پیروزى انقلاب اسلامى صورت گرفته است. تأسیس فرودگاهها در مناطق دورافتاده و محروم کشور از امتیازهاى کشور پس از پیروزى انقلاب است.
رشد 80 برابرى تلفن پس از انقلاب: از ابتداى پیروزى انقلاب اسلامى تاکنون، دایرى تلفن همراه و ثابت در سطح کشور، 62 برابر رشد داشته است.
ابتداى پیروزى انقلاب اسلامى، 850 هزار و 800 شماره تلفن در سطح کشور دایر بود که با تلاش‏هاى صورت‌گرفته، این تعداد تاکنون به حدود 75 میلیون و 681 هزار شماره تلفن ثابت و همراه رسیده است.
توسعه بخش مخابرات در روستاها که قبل از انقلاب در حد صفر بوده است، پس از پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى رشد قابل توجه به خود دیده است به‌طورى‌که تعداد روستاهاى داراى ارتباط مخابراتى که در سال 57 تنها 312 روستا بوده است، در پایان آذر 90 به 89 هزار روستا افزایش یافته و رشد بیش از 300 برابرى را نشان مى‏دهد.
حوزه نفت و گاز و پتروشیمى: بعد از پیروزى انقلاب، تحول مهمى در صنایع نفت و گاز و پتروشیمى ایران ایجاد شد. پیش از انقلاب ذخیره قابل تولید نفت 41 میلیارد بشکه بود که با کشف میدان‏هاى نفتى جدید، این میزان به 138 میلیارد بشکه نفت رسیده است.
هم‌اکنون از نظر میزان ذخایر گازى، ایران دومین کشور جهان است. پروژه پارس جنوبى از جمله میدان‏هاى بزرگى ‏است که 8 درصد ذخیره گازى جهان و 50 درصد ذخیره گازى ایران در آن قرار دارد.
در زمینه صنعت پتروشیمى نیز ایران رشد چشمگیرى داشته است. امروزه 45 واحد پتروشیمى در ایران احداث شده ، در حالی‌که پیش از انقلاب فقط 6 واحد پتروشیمى در ایران وجود داشت. با احداث مجتمع‏هاى صنعتى پتروشیمى‏ در مرودشت، خارک، شیراز، آبادان و چند شهر دیگر، ایران در بخش‏هایى چون تولید کود کیمیاوى، گوگرد ، آمونیاک، اوره، اسید فسفریک، فسفات آمونیوم، مواد پلیمرى و مواد کیمیاوى و انواع و اقسام اسیدها و مواد شوینده به خودکفایى رسیده و بسیارى از این محصولات را به کشورهاى دیگر صادر مى‏کند. تا پایان امسال، محصولات پتروشیمى ایران به 65 میلیون تن خواهد رسید. در این راستا 25 درصد تولید پتروشیمى خاورمیانه توسط ایران تهیه مى‏شود.
رکوردها در سدسازى: امروز نزدیک به 190 سد بزرگ و کوچک در کشور داریم که نسبت به پیش از انقلاب 10 برابر شده است. ایران در حال حاضر به‌لحاظ کیفیت طراحى و اجراى طراحى سدسازى رتبه اول را در منطقه دارد و با توجه به چشمگیر‌بودن حضور کارشناسان و متخصصان ایرانى در مجامع بین‏المللى سدسازى نظیر کمیسیون بین‏المللى سدهاى بزرگ (Icold)، ایران جزء تولیدکننده‏هاى درجه یک دانش سدسازى در جهان است. بنا بر آمارهاى منتشر شده، در حال حاضر ایران پس از چین و ترکیه، رتبه سوم سدسازى را در دنیا دارد.
ایران به‌لحاظ کیفیت طراحى و اجراى سدسازى، رتبه سوم را در دنیا دارد و بنا به اظهارات متخصصان بین‏المللى، ایران رتبه اول را از نظر مطالعات جامع منابع آب دارد.
ساخت سدهاى پیش از انقلاب عمدتاً توسط شرکت‏هاى آمریکایى، ایتالیایى، اتریشى، آلمانى و برخى دیگر از کشورهاى اروپایى صورت مى‏گرفته است. قبل از انقلاب 13 سد مخزنى و 6 سد تنظیمى در کشور ساخته شده بود که سر جمع تمام سدهاى کشور 19 سد بود.
هم‌اکنون متخصصان ایرانى در کشورهاى سریلانکا، کنیا، تاجیکستان و تعداد دیگرى از کشورهاى آفریقاى و آمریکاى‏لاتین به ساخت سد و نیروگاه مشغول هستند. سد و نیروگاه سنگ توده و تونل انزاب در کشور تاجیکستان از مهمترین نمونه‏ها هستند.
حوزه صنعت: ایران در تولید موتور ماشین مقام اول را در خاورمیانه به‌دست آورده است. تولیدات صنایع موتور ایران در سال 1373 کمتر از 100 هزار دستگاه بود. این میزان در سال 1386 به حدود یک میلیون دستگاه رسید و در حال حاضر به مرز 5/1 میلیون دستگاه رسیده است. هم‌اینک کارخانه‏هاى بزرگ موتورسازى نظیر ایران خودرو، پارس خودرو و سایپا، تولیدات متنوع خود را به بازارهاى داخلى و خارجى عرضه مى‏کنند و حجم قابل ملاحظه‏اى از موتورهاى تولید‌شده، صادر مى‏شود.
ایران در زمینه تولید فولاد نیز رشد چشمگیرى داشته است. بنا به نظر کارشناسان، تولید فولاد خام در سال 1357، 370 هزار تن بوده که در سال 1390 به بیش از چهارده میلیون تن رسیده است.
- هم‌اکنون ایران به‌عنوان بزرگترین تولیدکننده سیمان در منطقه خاورمیانه، ظرفیت تولید سالانه سیمان خود را به 65 میلیون تن رسانده است. پیش‌بینى مى‏شود تا پایان سال جارى، ظرفیت تولید سیمان به 70 میلیون تن برسد.
-ایران در زمینه ساخت بناهاى عظیم، گامهاى مهمى برداشته است. گردشگرانى که از ایران بازدید مى‏کنند، با دیدن برجهاى مرتفع در ایران، شگفت‌زده مى‏شوند. از جمله برجهاى بزرگ ایران و جهان، برج میلاد است. این برج به‌عنوان چهارمین برج مخابراتى و تلویزیونى جهان، توسط طراحان و مهندسان ایرانى ساخته شده است. ارتفاع این برج زیبا 435 متر است و در شمال غرب تهران واقع شده است.

سه نکته پایانى بحث
نکته اول این‏که پیشرفت‏هاى علمى و تکنولوژیکى کشور و موفقیت‏هاى آن در عرصه‌های مختلف پس از انقلاب اسلامى ‏از یک‌سو شاهدى بر بالندگى و پویایى نظام و کارآمدى آن است و از سوى دیگر گویاى عزم و اراده جدى نظام براى دست‌یابى به توسعه و پیشرفت همه‌جانبه است و اهداف ترسیم‌شده براى دولت جمهورى اسلامى در اصل سوم قانون اساسى به‌نحوى بیانگر این امر است.
از این‌رو پیشرفت‏ها و موفقیت‏هاى کشور در عرصه‏هاى مختلف مى‏تواند ملاک و معیار ارزیابى جهت‏گیرى‏هاى‏کلى نظام و عزم آن براى حرکت در مسیر پیشرفت و توسعه باشد و از این لحاظ مى‏توان کشورهاى مختلف را بر اساس امکانات، منابع و... با یکدیگر مقایسه نمود و آنچه ارزش پیشرفت‏هاى به‌دست‌آمده از سوى نظام جمهورى ‏اسلامى را دو چندان مى‏کند، توجه به این نکته است که این پیشرفت‏ها و موفقیت‏ها در کشور با وجود مشکلات و موانع بزرگى همچون تحریم‏ها و فشارهاى قدرتهاى بزرگ و جنگ تحمیلى و خسارتهاى ناشى از آن و محدودیت‏هاى زیادى صورت گرفته است. مشکلات و موانعى که مى‏تواند حرکت هر کشورى را در این راستا متوقف نماید.
نکته دوم این‏که ساختار رژیم گذشته به‌گونه‏اى بود که اجازه پیشرفت و توسعه کشور را سلب نموده بود، وابستگى شدید به کشورهاى بزرگ، بى‏توجهى به علم و تحقیقات علمى، بى‏اعتنایى به صنعت و توسعه کشاورزى و تولیدات داخل، وابستگى به نفت و عدم سرمایه‏گذارى عواید حاصله در جهت رشد و پیشرفت کشور و... از شاخصه‌هاى اصلى ساختار رژیم گذشته بودند، بدیهى است با وجود این ساختار ناسالم و به‌ویژه با این تفکر و بینش، ادامه حیات این رژیم جز ترسیم آینده‏اى تاریک براى کشور چیز دیگرى را به ارمغان نمى‏آورد از این‌رو اگر رژیم گذشته سقوط نمى‏کرد و به حیات خود ادامه مى‏داد به یقین وضعیت کشور با امروز بسیار متفاوت بود و نه تنها از پیشرفت‏ها و موفقیت‏هاى علمى امروز خبرى نبود که ما در راستاى وابستگى به کشورهاى بزرگ، امروز به‌عنوان کشورى کاملا وابسته و غیر تأثیرگذار در معادلات بین‏المللى مطرح بودیم و در نهایت به‌عنوان نوکر و تأمین‏کننده منافع قدرت‌هاى ‏بزرگ جایگاهى نامناسب در عرصه جهانى داشتیم. جایگاهى که به‌هیچ‌وجه با جایگاه و عظمت امروز نظام جمهورى اسلامى قابل مقایسه نیست. بنابراین ساختار، روند و خط‌مشى کلى رژیم گذشته به گونه‏اى بود که در صورت تداوم آن نمى‏توانست استقلال، پیشرفت و رشد و توسعه کشور را فراهم نماید و حاصلى جز وابستگى و عقب‌ماندگى و از دست‌رفتن عزت و اقتدار کشور نمى‏داشت.
نکته سوم این‏که بسیارى از پیشرفت‏هاى به‌دست‌آمده در کشور پس از انقلاب اسلامى مرهون نسلى است که در فضاى انقلاب اسلامى به رشد و بالندگى دست یافتند. علاوه بر این‏که آنچه مهم است حمایت و جهت‌دهى استعدادهایى است که مى‏تواند در مسیر رشد و پیشرفت کشور مورد استفاده قرار بگیرد. از این‌رو تحصیل‌کرده‌هاى رژیم گذشته و دانش‌آموختگان در جمهورى اسلامى همه جزو سرمایه‏هاى علمى کشور محسوب مى‏شوند که باید از ظرفیت‏ها و توانایى‏هاى آنان در جهت اعتلاى موقعیت کشور بهره گرفت. کارى که در جمهورى اسلامى صورت گرفته است و نیازمند توجه بیشتر مسؤولان نظام است.


       حاکمیت اسلامی


آیا امام واقعا و از ابتدا در پى نظر حکومت اسلامى و ولایت فقیه بود یا بعد از انقلاب که احساس قدرت کرد، آن‏را مطرح نمود؟
با توجه به مخالفت بسیارى از فقها با نظریه ولایت فقیه، چگونه مى‏توان این نظریه را پذیرفت؟
اگرچه این دو سؤال در ایراد خدشه به ولایت فقیه مشترکند، اما همانگونه که در طرح مطلب جدا شده‏اند، مناسب است به‏صورت جداگانه بررسى و پاسخگویى شوند.
الف - دیدگاه و روند علمى امام راحل نسبت به طرح نظریه ولایت فقیه‏
ب - روند طرح علمى ولایت فقیه از سوى امام(ره)
به‏نظر مى‏رسد براى ارائه پاسخ صحیح لازم است دو زمینه طرح علمى ولایت فقیه و پى‏گیرى تحقق عملى آن از سوى حضرت امام(ره) را از یکدیگر تفکیک نماییم. در خصوص طرح موضوع ولایت فقیه به‏صورت آشکار مى‏توان به قدمت اعتقاد ایشان به این مطلب پى برد چرا که اولاً ایشان در موارد مختلف و متعددى به دیرینه‏بودن و ضرورى‏بودن این موضوع در فقه شیعه تصریح نموده‏اند و ثانیاً خود ایشان نیز در سندهاى مربوط به آغاز ورودشان در صحنه سیاست این موضوع را طرح نموده‏اند. در صفحه 112 و 113 کتاب ولایت فقیه نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) مى‏خوانیم: «موضوع ولایت فقیه چیز تازه‏اى نیست که ما آورده باشیم بلکه این مسأله از اول مورد بحث بوده است. حکم میرزاى شیرازى در حرمت تنباکو، چون حکم حکومتى بود.... همه علما تبعیت کردند... مرحوم کاشف الغطاء بسیارى از این مطالب را فرموده‏اند... مرحوم نراقى همه شئون رسول الله(ص) را براى فقها ثابت مى‏دانند. آقاى نائینى نیز مى‏فرمایند: این مطلب از مقبوله عمربن حنظله استفاده مى‏شود... این مسأله تازگى ندارد.»
بعد از دوره معصومین نیز که دلیلى از قرآن و روایات مبنى بر تعطیل‏شدن امور سیاسى - اجتماعى جامعه دینى در دست نیست تا این ولایت را نفى نماید.
اما پیشینه طرح بحث ولایت فقیه از سوى شخص حضرت امام به کتاب «کشف الاسرار» ایشان که در سال 1322 در پاسخ به لاطائلاتى در کتاب «اسرار هزار ساله» تألیف نمودند، برمى‏گردد.

روند پیگیرى عملى تحقق حکومت اسلامى و ولایت فقیه از سوى امام(ره)
همانگونه که ذکر شد، امام حداقل از سال 1322 یعنى دوره 40 تا 42 سالگى و قبل از مرجعیت، موضوع ولایت فقیه را مطرح نموده‏اند، اما در میدان عمل ملاحظاتى موجب گردیده تا روندى مرحله به مرحله را در این جهت طى نمایند که برخى از آن ملاحظات عبارتند از:
1. رعایت شأن مرجعیت آیت الله بروجردى(ره) و حرکت در چارچوب مورد قبول ایشان اگرچه با اختلاف سلیقه‏ها، تلاش‏ها و چالشهایى همراه بوده است.
2. عدم امکان بالفعل؛ امام خود در کشف الاسرار در پاسخ اسرار هزار ساله که شیعه را به همراهى پادشاهان متهم نموده بود، نوشتند: «علماى شیعه مادامى که جایگزینى را (به‏صورت اجرایى) نتوانند برپا کنند، سعى کرده‏اند به مقدار ممکن با حکومتها همکارى کنند تا جایگاه حقانیت شیعه را نگه دارند.» یعنى امام مى‏فرمایند: «از باب دفع افسد به فاسد و از باب جلوگیرى از هرج و مرج در جامعه، علماى شیعه نظام پادشاهى را تحمل کردند.»
3. اولویت حفظ کیان روحانیت و مرجعیت تا دوره‏اى از حرکت امام(ره)
4. ضرورت افشاى چهره واقعى خاندان محمدرضا پهلوى‏
5. آماده‏سازى جمعى روحانیت و مرجعیت؛ به‏عنوان نمونه در جریان مقابله با انقلاب سفید (که پس از شکست ماجراى انجمن‏هاى ایالتى و ولایتى مطرح گردید) امام دو نشست با مراجع داشتند. تصمیم جمعى در نشست اول بر مذاکره با شاه و جویاشدن انگیزه او؛ و در نشست دوم على‏رغم این‏که امام خواستار تحریم رسمى رفراندم بودند، نظر جمع بر این‏که مبارزه در آن شرایط «مقابله مشت با درفش» و بى‏ثمر است، منعقد شد.
6. آمادگى مردم؛ این‏که مقبولیت عمومى، شرط اجرایى‏شدن ولایت فقیه است، آماده‏سازى زمینه پذیرش عمومى را بایسته مى‏ساخته است.
بنا بر آنچه ذکر شد، امام(ره) صرفاً روند عملیاتى‏شدن «ولایت فقیه» را از ابتدا با شیبى متناسب با شرایط پیگیرى نموده‏اند.

مخالفت برخى فقها با «نظریه ولایت فقیه» و اعتبار آن‏
آنچه از اظهارات برخى فقهاى بزرگ همچون صاحب جواهر بر مى‏آید که قائل است: منکر ولایت فقیه، بوى فقه را استشمام ننموده، و یا امام راحل که ولایت فقیه را از امور بدیهى‏اى مى‏دانند که تصور آن موجب تصدیقش مى‏شود، روشن مى‏گردد که اصل ولایت فقیه منکرى ندارد و آنچه وجود دارد، منکر اطلاق ولایت فقیه است. همه فقها ولایت مقیده فقیه در محدوده قضا، افتا و امور حسبه را قبول دارند و حتى پذیرش ولایت به معنى نظم و انتظام‏بخشى به امور جامعه را از باب حسبه قائل هستند اما آنچه مورد خدشه برخى از آن‏ها قرار دارد، پذیرش ولایت فقیه از باب نیابت از امام زمان(عج) است که در آن‏صورت مطلقه بوده و شامل همه آنچه ولایت امام در جامعه اقتضا مى‏کند، خواهد بود.
اما در عین حال توجه به چند نکته در این زمینه راهگشا مى‏باشد:
1. پذیرش علمى ولایت مطلقه فقیه یک بحث است و پذیرش عملى حکم چنین فقیه جامع‏الشرایطى بحثى دیگر. در حقیقت اگر فقیهى بر امور اجتماعى حاکم شود (مجتهدى که «بیده الحکم» باشد) مخالفت با حکمش حتى براى سایر مجتهدین جایز نیست (مگر آن‏که به خطابودن آن حکم علم داشته باشد): «حکم الحاکم الجامع للشرائط لایجوز نقضه ولو لمجتهد آخر الا اذا تبین خطائه.» (عروة الوثقى مسأله 57، باب اجتهاد و تقلید)
2. این‏که فقیهى قیام به حکومت بر اساس نیابت از امام زمان(عج) را ثابت نداند به معناى جواز مخالفت با فقیهى که چنین امورى را تصدى کند، نیست.
3. مخالفت با مبناى فقهى ولایت مطلقه فقیه هرگز به معنى ضدیت و مبارزه با نظام ولایت فقیه نمى‏باشد.
4. اگرچه در مسائل فردى هر کسى از مرجع تقلید خویش تبعیت مى‏کند اما در مسائل اجتماعى - حکومتى که ذاتاً تعدد و تکثرپذیر نیست و یک نظر باید مبنا قرار گیرد، همگان لازم است از نظر مجتهدى که قیام به امر حکومت نموده اطاعت نمایند.
بنا بر آنچه گفته شد، مخالفت با مبناى علمى ولایت فقیه هرگز به معنى نرفتن زیر بار حکومت یک فقیه جامع الشرایط و یا جواز مخالفت عملى با آن نیست، بنابراین ثمره عملى در زمان تصدى فقیه در حکومت، نخواهد داشت.

آیا تشکیل حکومت اسلامى در زمان غیبت امام زمان(عج) جایز است؟
یکى از مسائل اساسى که در ذهن اقشارى از آحاد افراد جامعه در زمینه زیربناهاى انقلاب اسلامى وجود دارد، چالش در خصوص اصل جواز تشکیل حکومت اسلامى در زمان غیبت است. عمده مبناى این اشکال بر روایاتى مبتنى است که هر پرچمى که قبل از قیام امام زمان(عج) به‏عنوان حکومت برپا شود، پرچم ضلالت دانسته و در روایاتى نیز هر قیامى قبل از قیام حضرت مهدى(عج) را محکوم به شکست عنوان مى‏نماید.
اهمیت این اشکال از آن نظر است که طراحان این موضوع، اصل اسلام سیاسى و حکومت اسلامى را پذیرفته و در عین حال حکومت اسلامى در زمان غیبت را نامشروع مى‏شمارند.
پاسخگویى به اشکالاتى که اصل حکومت و ابعاد سیاسى اسلام را زیر سؤال مى‏برند، کار آسانى به‏نظر مى‏رسد و کافى است ایرادکنندگان را به نگاهى اجمالى به آیات قرآن کریم و سیره پیامبر اکرم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و سایر اهل بیت(ع) ارجاع داد.
بعد دیگر اهمیت این اشکال نیز آن است که اسلامى‏بودن قیام و انقلاب و حکومت در زمان غیبت را مخدوش مى‏سازد. یعنى از موضع یک مخالف دین به موضوع نگاه نکرده و سست‏نمودن اعتقاد مسلمانان مقید - که اصلى‏ترین حامیان انقلاب هستند - را نشانه گرفته است.
ما در پاسخ به این سؤال، مطالب جلد دهم تفسیر موضوعى پیام قرآن نوشته آیت‏الله مکارم شیرازى را مبنا قرار مى‏دهیم که علاوه بر متین و در عین حال سادگى متن، به قلم مرجعى بزرگوار به رشته تحریر در آمده که بر وزانت استدلال و نگاه عمیق فقهى - اسلامى آن دلالت مى‏کند.
اما پاسخ این روایات این است که بدیهى است این طایفه از اخبار هیچ‏گونه دلالتى بر نهى از اقامه حکومت اسلامى قبل از ظهور حضرت مهدى(عج) ندارد بلکه تنها پیام این اخبار آن است که منتظر فرصتها باشید و قبل از رسیدن فرصت مناسب، دست به این کار نزنید، چرا که تلفات و ضایعات فراوانى خواهید داد و نتیجه‏اى نخواهید گرفت. بلکه شاید مفهوم این سخن، عکس آن باشد که بعضى انتظار دارند و مفهومش این است که هنگامى‌که شرایط قیام و تشکیل حکومت اسلامى فراهم گردید، به سراغ آن بروید و اقدام کنید. در واقع این روایات اشاره به همان چیزى است که در خطبه 5 نهج‏البلاغه آمده است که مى‏فرماید: «مجتنى الثمرة لغیر وقت ایناعها، کالزارع بغیر ارضه» یعنى کسى‏که میوه را پیش از رسیدن بچیند، مانند کسى است که بذر خود را در زمین نامناسبى پاشیده است.»
گروه دیگرى از این روایات مى‏گوید: قیام باید به‏عنوان «الرضا من آل محمد» یعنى دعوت به‏سوى امامان معصوم(ع) و اهداف آن‏ها بوده باشد و بدون آن، قیام مجاز نیست. از جمله در حدیثى مى‏خوانیم، امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه کسى از سوى ما آمد، بنگرید براى چه مى‏خواهید قیام کنید، نگویید زید قیام کرد، زید عالم و راستگو بود و هرگز شما را به‏سوى خویش فرا نخواند، بلکه شما را به خشنودى آل محمد(ص) دعوت کرد و اگر پیروز مى‏شد، به آنچه شما را به‏سوى آن دعوت نمود، وفا مى‏کرد. او در برابر حکومت متمرکزى قیام کرد تا آن‏را در هم بشکند (ولى موفق نشد). هرگاه کسى امروز از ما قیام کند، به چه چیزى شما را فرا مى‏خواند؟ به خشنودى آل محمد(ص)؟ ما شما را گواه مى‏گیریم که ما خشنود از این‏کار نیستیم! امروز که او تنهاست نافرمانى مى‏کند، مسلماً هنگامى‏که پرچم‏ها برافراشته شد و مردم دور او را گرفتند، به طریق اولى به حرف ما گوش نمى‏دهد.»
مسلم است این حدیث و مانند آن، دلیل بر عدم تشکیل حکومت اسلامى نیست، بلکه مى‏گوید باید هدف تشکیل حکومت جلب رضا و خشنودى امامان معصوم(ع) که جانشینان واقعى پیامبرند، باشد، خودسرانه و بدون جلب رضایت و موافقت آن‏ها، دست به این‏کار نزنند. بنابراین هرگاه در عصر غیبت، شرایط تشکیل حکومت اسلامى فراهم گردد و هدف از تشکیل آن چیزى جز احیاى اسلام و قرآن و جلب رضا و خشنودى آل پیامبر نباشد، نه تنها منعى براى تشکیل این حکومت وجود ندارد بلکه باید به‏سراغ آن رفت.
و اما پاسخ دسته دوم روایات که شکست قیام‏ها را بیان مى‏کند.
اولاً: ما داراى یک سلسله اصول مسلم در شریعت اسلامى هستیم که تخطى از آن‏ها جایز نیست، از جمله امر به‏معروف و نهى از منکر. حال اگر در محیطى احکام الهى پایمال شده و منکرات آشکار گشته و قادر باشیم با یک قیام مؤثر، نظام حکومت فاسد را برهم بزنیم و در مقیاس وسیعى منکرات را از میان ببریم آیا جایز است بنشینیم و تماشا کنیم؟
نکته دیگر آن‏که در مقابل این دسته روایات، روایاتى داریم که مطابق آن‏ها، ائمه(ع) بعضى از قیامهایى که در عصر و زمان آن‏ها روى داده را ستوده‏اند هرچند این قیامها به نتیجه نهایى نرسیده، چگونه ممکن است این قیامها ممنوع باشد و باز آن‌را بستایند؟! (که نمونه آن‏ها قیام زیدبن على‏بن الحسین(ع) و حسین‏بن على شهید فخ است که تائیدات آن‏ها در کتاب مزبور ذکر شده است.)
جداى از همه این‏ها، نکته مهم این است که در روایاتى به این مطلب برمى‏خوریم که فرموده‏اند: قبل از قیام مهدى(عج) اقوامى قیام مى‏کنند و زمینه را براى قیام آن‌حضرت آماده مى‏سازند و از آن‏ها در روایات به نیکى یاد شده است.
آخرین نکته در این زمینه این‏که روایاتى که هر قیامى قبل از قیام مهدى(عج) را شرک‏آلود و در مسیر طاغوت معرفى مى‏کند، باید به‏گونه‏اى تفسیر شود که هم با مسلّمات فقهى و احکام امر به معروف و نهى از منکر سازگار باشد و هم با قیامهاى متعددى که در زمان معصومین(ع) واقع شده و بر آن‏ها صحه نهادند، هماهنگ گردد، به این صورت که یا منظور قیامهاى بدون اجازه معصوم یا نایبان عام باشند و یا قیامهایى که به قصد دعوت به خویش (نه اهداف آل پیامبر) باشد و یا این‏که قیام‏هایى که بدون آمادگى‏هاى لازم صورت پذیرد. آیه 75 سوره نساء مى‏فرماید: «و ما لکم لاتقاتلون فى سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان...» و روشن است این آیه و آیات متشابه در زمینه قیام براى اقامه قسط و عدل یا دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالمان، انحصار به زمان و مکان خاصى ندارد و یکى از اصول زیربنایى است که هر جا مقدمات و زمینه‏هاى آن فراهم گردد، لازم است بدون فوت وقت نسبت به آن‏ها اقدام گردد.
انتهای پیام/

آخرین خبرهای روز
فلای تو دی