سیاه پوستان نیمیاز زندانیان اشتباهی آمریکا!
خبرگزاری تسنیم: دفتر دادستان منطقه بروکلین ۵۰ پرونده محکومیت قتل را دوباره دارد بازنگری میکند که دلیل اصلی این بازنگری بازپرسی بازنشسته به نام «لوییز اسکارسلا» است.
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، پایگاه تحلیلی خبری «آلترنت» در مطلبی به قلم «مارگارت کیمبرلی» فعال حقوق سیاهپوستان در این رابطه مینویسد که نظام عدالت کیفری در آمریکا در تولید بزهکار، بسیار خوب عمل کرده است اما در تحقق عدالت چندان موفق نبوده است. اگر آمریکا دارای خشنترین سیستم مجازات مجرمین در دنیا نبود، حالا شمار زندانیان در آمریکا بیش از هر کشور دیگری در جهان نمیشد. اعتیاد آمریکا به نژادپرستی و خشونت دلیل وقوع جرم در میان نیروهای پلیس و قضایی است. سوء رفتار این ماموران مورد چشمپوشی قرار میگیرد و حتی تشویق میشوند. همین امر سبب میشود تا شمار زیاد، اما نامشخصی آدم بیگناه در زندانهای آمریکا باشند.
*اعترافهای اجباری
در سال 1989 پنج نوجوان نیویورکی که چهار نفر از آنها سیاهپوست بودند و یک نفر لاتین تبار، در اتهام حمله و تجاوز به زنی که نامش افشا نشد ولی معروف گردید به «دونده سنترال پارک»، مجرم شناخته شدند. در این پرونده بدنام، نوجوانان یاد شده وادار شدند تا در جلوی دوربین به کار نکرده خود اعتراف کنند. در مورد آنها هیچ یک از شیوههای مرسوم بازجویی اعمال نشد و پلیس و مامورین قضایی برای محکومیت آنها قانون را زیر پا گذاشتند. هر پنج نفر آنها که پولی نداشتند و در نظر افکار عمومی نیز محکوم شده بودند بین 6 تا 13 سال را در زندان گذراندند.
سال 2002 مجرمی که همدستی هم نداشت به حمله سال 1989 اعتراف کرد و آزمایش DNA هم مجرمیت او را اثبات کرد و از آن پنج نفر رفع اتهام شد. به لطف مستند تازه Central Part Five، دادستانهای پرونده این پنج نفر که در آن زمان یک صدا رأی به محکومیت آنها داده بودند، مورد بازخواست قرار گرفتند، اما هیچگاه هیچ یک از آنها به خاطر این کار محکوم نشدند.
تا همین اواخر دادستان «الیزابت لدرر» با افتخار از نقش خود در پرونده مذکور صحبت میکرد و حتی این موضوع را در زندگینامه خود هم نوشته است. او هنوز در دانشگاه کلمبیا حقوق درس میدهد. معلوم نیست چرا هنوز هم میگذراند که حقوق درس بدهد، اما چیزی که معلوم است او در برج عاج خود دور از دسترس قرار دارد. وقتی یکی از شهروندان اقدام به انتشار دادخواستی برای اخراج او از دانشگاه کلمبیا کرد، رسانهها شروع به حمله به کسانی کردند که تنها خواستهشان عدالت بود.
رییس «لدرر» یعنی «لیندا فرشتاین» از این راه برای خود در سالهای پس از آن ماجرا اسم و رسمی هم دست و پا کرده است. پس از آن پرونده خانم «فرشتاین» با انتشار کتابی در آن رابطه پول خوبی هم به جیب زد. نقش او در بازداشت و محکومیت آن پنج نوجوان انکارناپذیر است.
«فرشتاین» درخواست خاله «یوسف سلام» برای دیدار با او را رد کرد و حتی وکیل او یعنی «دیوید نوسنتی» را که دادستان فدرال بروکلین بود را تهدید کرد و اجازه نداد که در زمان بازجویی آنها در کنار «یوسف سلام» نوجوان باشند.
«شارون سلام» و «تیموتی سولیوان» در کتاب خود تحت عنوان احکام نابرابر گفتهاند که پس از آن «فرشتاین» به همسرش زنگ زده است و از او شماره تلفن خانه رییس نوسنتی یعنی وکیل فدرال بروکلین «اندرو مالونی» را گرفته است، تا این وکیل جوان و مزاحم را اخراج کند. طبق اسناد دادگاه، «فرشتاین» حتی با وجود آنکه «شارون سلام» اعلام کرده است که یوسف پانزده سال دارد و باید در حضور والدینش بازجویی شود به حرفهای او اهمیت نداده است.
البته عمری که از این پنج تن در زندان تلف شده است دیگر قابل بازگرداندن نیست، اما حالا دیگر دنیا میداند که آنها بیگناه بودهاند. ولی هنوز شهر نیویورک به گناهکار بودن آنها اصرار دارد و با هرگونه تلاشی برای پرداخت غرامت نقدی به آنها مبارزه میکند. این پنج مرد نگونبخت در سال 2003 طی دادخواستی درخواست 250 میلون دلار به عنوان جبران خسارت کردهاند، اما نیویورک طی ده سال گذشته در دفاع از خود پولهای فراوانی خرج کرده است و حتی تلاش کرده است تا تولیدکنندگان این فیلم مستند را بترساند و آنها را به دلیل ساخت این فیلم به دادگاه بکشاند.
*زندانیان بیگناه در زندانهای آمریکا
خیلیهای دیگر در زندانهای نیویورک دارند بیگناه میپوسند. دفتر دادستان منطقه بروکلین 50 پرونده محکومیت قتل را دوباره دارد بازنگری میکند که دلیل اصلی این بازنگری بازپرسی بازنشسته به نام «لوییز اسکارسلا» است.
رفتارهای مجرمانه او زمانی اشکار شد که یک مرد سفید پوست به نام «دیوید رانتا» که بیگناه 23 سال، در زندان مانده بود آزاد شد و توضیح داد که «اسکارسلا» چگونه شاهدی دروغین به دادگاه آورده بود تا به قاتل بودن او شهادت دهد.
وقتی «اسکارسلا» تصمیم میگرفت برای کسی پروندهسازی کند دیگر چیزی جلودارش نمیشد. او خبرچینهایش را از زندان بیرون میآورد و به آنها مخدر میداد. بعد به آنها میگفت که بدون اینکه بروز دهند که او را میشناسند، مثلا شخصی را که از قبل به آنها گفته شده از میان چند نفر شناسایی کنند و یا به مسألهای خاص شهادت دهند.
دفتر دادستان منطقه بروکلین در حال بررسی این پروندهها است، اما آنها که نمیتوانند از خودشان تحقیق کنند. چگونه امکان دارد آن آدمهای باهوشی که در دادستانی کار میکنند متوجه نشده باشند که آن زنی که شاهد شش قتل مختلف بوده است یک نفر است؟ پاسخ ساده است.
هر کسی میفهمید که امکان ندارد یک نفر شاهد چند قتل باشد بیگمان متوجه میشد که «اسکارسلا» از دادستانی نیویورک با دیگر دادستانها هم دست بوده است و حتما آنها بارها و بارها این کار را انجام دادهاند ولی هربار کارهای آنها مورد چشمپوشی قرار میگرفته است.
«شاباکا شکور» 26 سال از 40 سال محکومیتش را در زندان گذراند، تنها به این خاطر که «اسکارسلا» ادعا کرده بود او به جرم خود اعتراف کرده است. سندی وجود ندارد که نشان دهد او چنین اعترافی کرده است، اما به هر حال او را محکوم کردند. «درک همیلتون» 21 سال در زندان بوده است و حالا تلاش میکند تا ثابت کند «اسکارسلا» برایش پاپوش درست کرده است. او میگوید: «اسکارسلا به من گفت که میدانم تو مرتکب قتل نشدهای اما برایم مهم نیست».
شاید این سخنان تنها گفتههای «اسکارسلا» باشد اما در عین حال نشانگر دیدگاههای یک سیستم و نوع رفتار آن سیستم با سیاهپوستان است.
*نیمی از تمام کسانی که به اشتباه محکوم شدهاند و به زندان افتادهاند سیاهپوست هستند
برای آنکه بتوان افراد زیادی را به زندان انداخت باید یک سیستم منظم محکومسازی و حبس وجود داشته باشد و شمار اندکی از کسانی هم که چنین اتهاماتی متوجه آنها است واقعا به عدالت اهمیت میدهند.
شکی نیست که آمریکا قصد دارد تا میتواند سیاهپوستان را به زندان بفرستد. شاید در این میان هم چند نفر سفیدپوست دستگیر شوند، اما سیستم کیفری آمریکا هدفش این است که از هر سیاهپوست یک مجرم بسازد. کسی نمیداند چند تن مانند «شاباکا شکور» یا «دریک همیلتون» در زندانهای نیویورک یا دیگر زندانهای آمریکا به سر میبرند.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.