برخی غربزده"هایدگر هایدگر" میگویند/اندیشه هایدگر با حافظ قرابت دارد
خبرگزاری تسنیم: رضا سلیمان حشمت علت اقبال ایرانیان به اندیشه هایدگر را تفکر جدی و اصیل او میداند و میگوید: برخی هم براین باور که «صدر تاریخ ما ذیل تاریخ غرب است»، غربزده «هایدگر هایدگر» میگویند.
هایدگر از فلاسفه بزرگ و دورانساز قرن بیستم است که با شیوهای نوین به تأمل درباره وجود پرداخت و تأثیر گستردهای بر اندیشمندان معاصر و بعد از خود حتی مخالفانش گذاشت. همچنان که خود گفته از ابتدای جوانی به فهم دو چیز علاقه داشت: معنای هستی و معنای متون مقدس و این دو طلب در سراسر عمر در ذهن او پایدار ماند. طلب اول به صورت «پرسش هستی» و طلب دوم به صورت «هرمنوتیک» در آثار او رخ نمود. گفته میشود که تفکر هایدگر به دو مرحله متقدم و متأخر تقسیم میشود که بر دوره اول مفهوم «وجود» یا «دازاین» و بر دوره دوم تفکر او مفهوم «هستی» حاکم است.
اندیشه هایدگر در ایران از وجوه مختلف، از نوع ورود او به متافیزیک گرفته تا نقدش به فلسفه و تمدن غرب و نگاه او به مقولههای هنر و تکنولوژی و... از سوی اقشار مختلف اعم از مذهبی و سکولار مورد اقبال قرار گرفته است و بسیاری کوشیدهاند تا اندیشه هایدگر را با متفکران مسلمان از ملاصدرا گرفته تا حافظ و دیگران تطبیق دهند و به تعبیری آن را ایرانیزه کنند. به مناسبت پنجم خردادماه، سالروز درگذشت هایدگر خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چرایی و چگونگی مواجهه ایرانیان با هایدگر و علل اقبال از اندیشه وی در ایران را با رضا سلیمان حشمت، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی به گفتوگو نشسته است:
سلیمان حشمت در تبیین اصلیترین عامل اقبال از هایدگر در ایران گفت: مارتین هایدگر متفکر آلمانی قرن بیستم فقط در کشور ما نیست که بسیار نفوذ و تأثیر کرده، بلکه تفکر او در تمام دنیا در کشورهای اروپایی و آمریکایی و همینطور در کشورهای شرق عالم مانند ژاپن و هند و چین به انحای مختلف مورد اقبال و توجه واقع شده و به نحو عجیب و اگر نگوییم بیسابقه، لااقل به نحو کمسابقهای در همه این جوامع به انحای مختلف تأثیرگذار بوده است.
وی ادامه داد: در کشور ما کسی که خیلی زود متوجه هایدگر شد، قبل از این که حتی هایدگر در جاهای مختلف دنیا چنین بروز و نمودی پیدا کند، مرحوم فردید بود که در مجله سخن در حوالی سالهای 1323 یا 1324 شمسی رشته مقالاتی تحت عنوان «از کانت تا هایدگر» مینوشت و عمری هم به مطالعه آثار و بیان آرای هایدگر اشتغال داشت. مرحوم فردید در پرتو توجه خود به فرهنگ اسلامی و بخصوص اشعار حافظ کوشید تا به نحوی از افکار هایدگر مدد بگیرد و فکر نو و بدیع و طرح تازهای درافکند که آنهم قصه خاص خود را دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: در مورد اینکه به طور کلی چرا هایدگر در ایران مورد اقبال قرار گرفته، باید گفت که این خصلت تفکر است و چنان نیست که متفکران بزرگی چون افلاطون و ارسطو و دیگران به جهت مناسبات خاصی نفوذی به هم بزنند. زمانی که آن نفوذ پردامنه و گسترده میشود و عمق پیدا میکند، نشانه این است که این تفکر، تفکر جدی و اصیلی است.
وی عنوان کرد: هایدگر نیز متفکر بزرگی است؛ سخنگوی وجود و هستی است. بنابراین انسان از این حیث که وجودِ حاضر است، به هر کسی که بتواند چنین شأنی داشته باشد، اقبال میکند؛ حال این اقبال ممکن است به انحای مختلف و حتی به جهت ردّ او باشد. همچنانکه نمیتوان بعد از کانت، به کانت بیتوجه بود، ولو اینکه مخالف آرای او باشیم. یعنی به هر حال او نقطه عطفی در تفکر فلسفی هست، چون همه به نوعی به او رجوع میکنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: هایدگر هم در دوره معاصر چنین نقشی دارد و بسیاری هستند که در اصل با او مخالفند، اما تحت تأثیر او سعی کردهاند که سنت غربی را از نو تقریر و بیان کنند. دریدا، ژیل دولوز و حتی واتیمو در حوزه پست مدرن از این دسته هستند. عدهای هم مسیحیان متألهی هستند که میخواهند با توجه به تفکر هایدگر تحولی در سنت مسیحی ایجاد کنند که به نوعی به تعبیر هایدگر، این تفسیر شاید به صدر مسیحیت و تعالی حقیقی حضرت مسیح نزدیکتر باشد.
وی تصریح کرد: هایدگر در ایران به انحای مختلف بیشتر از باب ابتدا و از باب اینکه نقبی صورت بگیرد، مطرح شد. مرحوم فردید غربزدگی را با توجه به آرای او مطرح کرد و کسان دیگری هم در این زمینه با توجه به فرادهش فکری و فلسفی ما به تفکر هایدگر پرداختند.
سلیمانحشمت خاطرنشان کرد: علاوه بر این جریان، جریان دیگری هم وجود دارد که نگاه میکند ببیند که در غرب به چه توجه میکنند تا آنها هم به او توجه کنند. این همان تعبیر وضعیت بعد از مشروطیت است که «صدر تاریخ ما ذیل تاریخ غرب است». این مقوله از این باب است که در غرب «هایدگر هایدگر» میگویند و در اینجا هم «هایدگر هایدگر» میگویند.
وی ادامه داد: البته برخیها هم هستندکه واقعاً تحت تأثیر افکار بلند و آرای بدیع او قرار گرفتهاند؛ به هر حال هایدگر فیلسوفی است که به نوعی مبشر است. متفکر بزرگی که بشارت میدهد دوره تاریخی غرب به سر آمده وهمه مشکلات ما ناشی از آن سنت قوی 2500 سالهای است که از متافیزیک افلاطون شروع میشود و در تکنولوژی جدید تمام می شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: از منظر هایدگر این تکنولوژی نیستانگار توتالیتر (تمامیخواه) وضعیتی است که ما گرفتار آن هستیم و به انحای مختلف ممکن است افراد بخواهند از این گرفتاری نجات پیدا کنند. هایدگر پرسش از تکنولوژی میکند و راههایی هم پیش پای انسان قرار میدهد. خلاصه مطلب آنکه هایدگر شخصیت مهمی است که ما در تاریخ خودمان با آن دست به گریبان هستیم و نمیتوانیم به آن بیتوجه باشیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به در پاسخ به این سؤال که هایدگر از «پایان فلسفه و آغاز تفکر» سخن میگوید که میتواند بنیان اصلی نظرات او تلقی شود. این «تفکر» نسبت به فلسفه چه ویژگیهایی دارد و چقدر به تفکر شرقی ما نزدیک است؟ گفت: تفکر معنای عامی دارد و خود فلسفه یا متافیزیک و مابعدالطبیعه هم نحوی از تفکر است؛ منتها نحوی از تفکر است که نمیتواند از بنیاد خود پرسش کند. بنابراین نوع دیگری از تفکر که تفکر اصولی و معنوی است، در اندیشه هایدگر مطرح میشود که البته این با تفکر شرقی و در عالم اسلام و ایران، در اقوال متفکران و عرفای بزرگ و بخصوص حافظ شاعر بزرگ ایران میتواند خیلی قرابت و نزدیکی داشته باشد.
انتهای پیام/