مرگ "آغامحمدخان قاجار" اولین پادشاه قاجار/پایان زندگی سیاسی "ناپلئون"
- اخبار رسانه ها
- 28 خرداد 1392 - 00:01
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، مهمترین رویدادهای تاریخی روز 28 خرداد ماه به شرح زیر است:
**رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی ( 28 خرداد 1392 )**
*مرگ "آغامحمدخان قاجار" اولین پادشاه خونخوار قاجاریه در گرجستان (1176 ش)
آغامحمدخان قاجار فرزند بزرگ محمدحسن خان قاجار قوانلو از اهالی استرآبادِ گرگان در مازندران بود. وی در کودکی پس از جنگی که بین قبیله اش با خانِ افشار روی داد مقطوع النسل گردید و پس از دربدری فراوان با اکرام کریم خان زند، به مدت شانزده سال زندگی خوشی داشت. آغامحمدخان به محض اطلاع از بیماری شدید وکیل الرُّعایا زند، از شیراز گریخت و برای تشکیل حکومت و کسب قدرت، وارد عرصه جنگ و مبارزه شد. وی نیرومندترین رقیب خود یعنی لطفعلی خان زند را به زحمت شکست داد و سرزمینهای قلمرو ایران را که به علت ضعف حکومت مرکزی، توسط حاکمان محلی، اعلام استقلال کرده بودند به تصرف خود درآورد. وی در صدد ایجاد حکومتِ مرکزی مقتدر، از هیچ جنایتی فروگذار نکرد و حتی برادرانش را نیز به قتل رساند. آغامحمدخان قاجار در طول هفده سال، تمام مدعیان سیاسی خود را از میان برداشت و با قساوتی تمام، منظور خود را عملی ساخت. لشکرکشیهای آغامحمدخان قاجار به مناطق گوناگون و قتل عامهای کرمان، تفلیس و دیگر نقاط، اوج سفاکی و بی رحمی او را به نمایش گذاشت. آغامحمدخان پس از گذشت سالها از کسب قدرت، در سال 1174 ش به طور رسمی در تهران تاجگذاری کرد و با اعلام تاسیس سلسله پادشاهی قاجار خود را پادشاه ایران نامید، ولی هنوز مدتی از سلطنت رسمی وی نگذشته بود که طی لشگرکشی جدیدی که به قفقاز و گرجستان داشت توسط دو تن از خدمتکارانش به قتل رسید و زندگی ننگین وی در 63 سالگی به پایان رسید. آغامحمدخان قاجار در طی سالهای حکومت خود، قسمت اعظم خاک ایران را تحت انقیاد و اطاعت خود درآورد. وی مردی سنگدل، خشن و کینهتوز بود و برای رسیدن به منظور خود از انجام هیچ جنایتی پرهیز نمیکرد.
*اولتیماتوم "محمدعلی شاه" به مجلس برای تبعید چند تن از رهبران مشروطه (1287 ش)
پس از آن که محمدعلی شاه قاجار خود را برای وارد ساختن ضربه نهایی بر پیکر مشروطه آماده ساخت و برای حمله به مجلس تدارک دید، با اولتیماتومی به مجلس شورای ملی، خواستار دستگیری فوری هشت تن از رهبران و سخنوران مشروطه شد. ملک المتکلّمین که از خطبای مشهور بود و به هر مناسبتی در سخنان خود به سرزنش محمدعلی شاه و اقدامات وی میپرداخت؛ میرزا جهانگیر خان شیرازی که با انتشار روزنامه صور اسرافیل با شاه در افتاده بود؛ سید محمد رضامساوات که در روزنامهاش به محمد علی شاه به شدت انتقاد میکرد، سید جمال الدین واعظ نیز که سابقه طولانی در تهییج مردم و ایراد سخنان کوبنده و ضد استبدادی داشت و چند نفر دیگر، از جمله افرادی بودند که محمدعلی شاه خواهان دستگیری و تبعید آنان شده بود. به هرحال، مجلس از پذیرفتن اخطار شاه سرباز زد و بدین ترتیب، شاه که بهانه لازم را برای انهدام کامل مجلس و مشروطه به دست آورده بود، دستور تهیه مقدمات انهدام ساختمان مجلس را که نماد آزادی و حکومت مشروطه بود صادر کرد و این ماجرا پنج روز بعد، در دوم تیر 1287 اتفاق افتاد.
*رحلت فقیه برجسته و عالم مجاهد آیت اللَّه "سید احمد خسروشاهی" (1356 ش)
آیت اللَّه سید احمد حسینی خسروشاهی در سال 1291 ش (1330 ق) در تبریز به دنیا آمد. پس از آن که دروس مقدماتی علوم اسلامی را در زادگاه خود فراگرفت، در سال 1314 ش، پدرش به علت مخالفت با ماجرای کشف حجاب و دیگر اقدامات ضد دینی رضاخان پهلوی، به اتفاق عدهای از روحانیون مبارز تبریز، به سمنان و سپس به مشهد تبعید شد. سید احمد نیز به مشهد رفت و از محضر استادانی چون حضرات آیات: حاج آقا حسین قمی، میرزا ابوالحسن انگجی و میرزا محمد آیت اللَّه زاده خراسانی استفاده کرد. سپس بعد از اقامتی دو ساله در تبریز، راهی قم شد و در درس شیخ عبدالکریم حائری یزدی و استادان دیگر حوزه حضور مستمر یافت وی پس از سالیانی به مدارج عالی علم و کمال و فقاهت دست یافت و خود نیز سالها به تدریس فقه و اصول و کلام و اخلاق پرداخت. آیتاللَّه خسروشاهی سپس به دعوت پدر به تبریز مراجعت نمود و تا آخر عمر، رسالت خود را در آن جا ادامه داد. این فقیه بزرگوار در آغاز قیام امام خمینی(ره) در سال 1342 ش، از جمله علمای مبارزی بود که در تبریز به طرفداری از جنبش اسلامی امام پرداخت و در این راه، بارها توسط عمّال پهلوی در تبریز، دستگیر، زندانی و تبعید شد. آیتاللَّه سید احمد خسروشاهی سرانجام در 28 خرداد 1356 ش برابر با 30 جمادی الثانی 1397 ق در 65 سالگی دارفانی را وداع گفت و برحسب وصیت در صحن مطهر امام رضا(ع) دفن گردید. برخی از آثار علمی و قلمی ایشان بدین قرار است: رسالةُ فی المواعظ، حاشیه بر کتاب تبصره علامه حلی و حاشیه برعروةُ الوثقی و... .
*ثبت مسجد جامع اردبیل از دوران سلجوقی و ایلخانی به شماره 248 در فهرست آثار ملی ایران
مسجد جامع اردبیل ازمهمترین وقدیمیترین مساجد اسلامی ایران و آذربایجان به شمار میرود. دوره ساخت مسجد مربوط به سلجوقیان میباشد. در بدنه مناره مسجد فرمان اوزون حسن آق قویونلو و کتیبهای که تاریخ 878 هجری را دارد و ابعاد آن 80/9 × 50/12 متر میباشد. سازه اصلی مسجد از نوع آجر میباشد.
**رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری ( 9 شعبان 1434 )**
*درگذشت فقیه عالی قدر "قاضی ابوالقاسم ابن برّاج" (481 ق)
شیخ سعدالدین ابوالقاسم، عبدالعزیز بن نحریر بن عبدالعزیز بن برّاج طرابلسی معروف به قاضی در حدود سال 400 ق در مصر به دنیا آمد. تحصیلات خود را در زادگاه و سپس در بغداد ادامه داد تا این که یکی از فقهای نامدار و معتبر شیعه در عصر خویش شد. ابن بَرّاج از علم وسیع و اطلاعات شایسته در زمینه ی فقه و علوم اسلامی برخوردار بوده و تالیفات فراوانی در این باره دارد. او از شاگردان خاص سید مرتضی و شیخ طوسی بود و مورد توجه آنان قرارگرفت. شیخ ابوالقاسم بن بَرّاج بعدها نمایندهی شیخ طوسی در شام گردید و یکی از مردان فقه و فقاهتِ معروف آن دیار شد. ابن برّاج در حدود سی سال در طرابلس منصب قضاوت داشته و به "قاضی" مشهور گشت. ابن برّاج از دانشمندان پرآوازه و معتبر شیعی است که آرای او پیوسته مورد توجهی فقیهان بزرگ بوده و غالباً به نظریات او، اشاره و استناد شده است. بسیاری از فقیهان و محدّثانِ سدههای بعد، در اجازههایى که به برخی از شاگردان خود دادهاند، به شخصیت و آثار او اشاره کردهاند. قاضی، از نویسندگانی است که نوشته هایى در فقه و کلام از خود به یادگار گذاشته است. نوشتههای به جای مانده از او، شامل مجموعهای از فتواهای فقهی است که در آنجا، استدلالهای فقهی و نقد نظرهای دیگر فقیهان، بسیار کم به چشم میخورد. جواهر الفقه، عِمادُ المُحتاج فی مناسک الحاجّ و... از تالیفات اوست. سرانجام این عالم ربانی در حدود هشتادسالگی در طرابلس در لبنان بدرود حیات گفت.
*درگذشت "ابن انباری" فقیه و لغت شناس مسلمان(577 ق)
ابوالبرکات، کمال الدین عبدالرحمن ابن محمد، مشهور به ابن انباری، تحصیلات خود را در مدرسهی نظامیهی بغداد به پایان رساند و به علّت کسب مدارج عالی در علوم فقهی و ادبی، در همان مدرسه به تدریس مشغول شد. ابن انباری پس از طی مراتب علمی، به استادی دست یافت و شیخ زمانه گردید. آنگاه آثارش شهرت یافت و طلاب علم از هرسو به محضرش شتافتند. ابوالبرکات در مقام استادی، نَفَسی گرم و مبارک داشت، چنانکه هر کس نزد وی شاگردی کرد، از مشاهیر شد. ابن انباری مردی دیندار و پارسا و زاهدی مخلص و بیپیرایه بود. او از هیاهوی نظامیه روی برتافت و در گوشهی عُزلَت نشست. بیشتر اوقات ابن انباری صرف تألیف در علم نحو شده است. وی میکوشید قواعد و اصول فقهی و نحوی را به هم پیوند دهد. از همین رو، شیوهی او در برداشتهای نحوی، بیشتر به شیوهی فقیهان شبیه است. از ابن انباری کتب و رساله های بسیار بر جای مانده است که کتاب اسرارُ العربیَّه شهرتی بیشتر دارد.
**رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی ( 18 ژوئن 2013 )**
*پایان زندگی سیاسی "ناپلئون" به دنبال شکست در جنگ تاریخی "واترلو" (1815م)
پس از فرار ناپلئون بُناپارت از تبعیدگاه خود در جزیره اِلْب و به دست گرفتن مجدد قدرت در فرانسه، اتحاد جدیدی بر ضد او به سرعت شکل گرفت. ناپلئون برای مقابله با ارتشهای دولتهای پروس و انگلیس که در دهکدهای به همین نام، در بلژیک علیه سپاه ناپلئون صف آرایى میکردند، حمله پیشگیرانهای به عمل آورد. ولی در این نبرد که در دشت واترلو درگرفت، ناپلئون با هفتاد و پنج هزار سرباز، تاب مقاومت در برابر یکصد و شصت هزار نیروی متحد دشمن را نیاورد. در جنگ واترلو به علت بارندگی بسیار شدید و صعبالعبور بودن راهها، حرکت توپخانه ناپلئون که وی در جنگها به آن اتکای زیادی داشت به تاخیر افتاد و قوای کمکی هم در خطوط مقدم جنگ، به موقع به امپراتور فرانسه نرسید. در نتیجه، ناپلئون در این جنگ شکست خورد و تسلیم نیروهای دول متحد گردید. با شکست ناپلئون در نبرد واترلو در هجدهم ژوئن 1815م، وی به پاریس بازگشت و چون از تجهیز قوا برای ادامه نبرد ناامید شد، به نفع پسرش از مقام سلطنت استعفا داد، ولی متحدین به تقاضای او برای واگذاری حکومت به فرزندش اعتنا نکردند. در نهایت، ناپلئون به وسیله کشتی جنگی انگلیس به جزیره سنت هلن در جنوب اقیانوس اطلس تبعید شد و شش سال بعد در سال 1821م در همان جا درگذشت.
*اعلام جمهوری در کشور مصر (1953م)
شکست مصر در جنگ با رژیم صهونیستی در سال 1948م، مردم مصر را به حکومت ملک فاروق پادشاه این کشور بیاعتماد و اوضاع داخلی مصر را متزلزل کرد. این اوضاع باعث به وجود آمدن یک سازمان مخفی در داخل ارتش مصر تحت عنوان جنبش افسران آزاد شد که با سلطه انگلیس و خاندان پادشاهی مصر مخالف بود. این سازمان در سال 1952م طی یک کودتای انقلابی به رهبری سرلشکر محمدنجیب و سرهنگ جمال عبدالناصر، ملک فاروق را وادار به استعفا کرد. رهبران کودتا سپس فرزند خردسال فاروق به نام احمد فؤاد را با عنوان فاروق دوم موقتاً به سلطنت نشاندند. اما یک سال بعد ابتدا شورای جانشین پادشاه را لغو نموده و با اعلام پایان فرمانروایى خاندان پادشاهی در 18 ژوئن 1953م و تبعید خاندان فاروق، در مصر حکومت جمهوری برقرار شد و یک ماه بعد ژنرال محمدنجیب نیز به عنوان نخستین رئیس جمهور مصر سوگند یاد کرد. با این حال، ژنرال نجیب یک سال بعد توسط جمال عبدالناصر بر کنار شد و عبدالناصر به دلیل مبارزه با رژیم اشغالگر قدس در مصر و جهان عرب محبوبیت یافت. مصر در شمال شرقی قاره افریقا و در کنار دریاهای مدیترانه و سرخ قرار دارد و از کشورهای مهم عربی به شمار میرود.
*امضای معاهده "سالت - 2" بین رهبران امریکا و شوروی سابق (1979م)
رقابتهای ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق بر سر تولید سلاحهای مرگبار هستهای، سرانجام آنها را به این نتیجه رساند که به خاطر منافع خود، این سلاحها را محدود کنند. از این رو، مذاکرات محدود ساختن سلاحهای استراتژیک موسوم به سالْتْ در سال 1969م بین سران ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی، به امضای نخستین قرارداد محدود کردن این سلاحها معروف به سالت -1 انجامید. اما دو کشور همچنان از راههایى که در این معاهده پیشبینی نشده بود به تولید و ذخیره جنگ افزارهای هستهای ادامه دادند. به طوری که تعداد کلاهکهای هستهای امریکا و شوروی که بر روی موشکهای قارهپیما با برد متوسط دو کشور سوار بوده و یا آماده سوار شدن بود، در فاصله امضای قرارداد سالت -1 و آخرین دور مذاکرات آنان در سالهای بعد، به بیش از 2 برابر افزایش یافت. به همین دلیل آنها مجبور شدند در 18 ژوئن 1979م، برای کاهش بیشترِ این سلاحها، معاهده دیگری تحت عنوان "سالت - 2" امضا کنند. ولی با تهاجم شوروی به افغانستان در دسامبر 1979م، جیمی کارتر رئیس جمهور وقت امریکا این قرارداد را از کنگره پس گرفت و مسابقه تسلیحاتی بین امریکا و شوروی همچنان ادامه یافت، سرانجام پس از روی کار آمدن گورباچف و ایجاد دگرگونیهای اساسی در سیاستهای داخلی و خارجی شوروی، توافقهایى به مراتب وسیعتر از آنچه در قرارداد سالت - 2 پیش بینی شده بود، بین امریکا و شوروی به عمل آمد. با این حال هیچ کدام از دو طرف به ویژه امریکا، پیمانهای محدود کردن سلاحهای استراتژیک را رعایت نکردند و در سالهای بعد، امریکا با اصرار بر اجرای طرح سپر موشکی، در صدد لغو پیمان سالت - 2 نیز برآمده است.
*استعفای "نجم الدین اربکان" نخست وزیر اسلام گرای ترکیه (1997م)
در انتخابات دسامبر 1995م، بنیادگرایان اسلامی که به مرور در میان جوامع ترک نفوذ کرده و از موقعیت مناسبی برخوردار بودند، به عنوان عمده ترین گروه سیاسی کشور، 158 کرسی از 550 کرسی پارلمان را به خود اختصاص دادند. در این میان، احزاب لائیک ترکیه با هم ائتلاف کردند تا جلوی نفوذ پارلمانی اسلامگرایان را بگیرند. با این حال نجمالدین اَربکان و رهبر اسلامگرایان ترکیه در ژوئن 1996م به نخستوزیری رسید و کابینهای ائتلافی تشکیل داد. اربکان سرکوب اسلامگرایان را مغایر با دموکراسی میدانست و مخالف رابطه گسترده با رژیم صهیونیستی بود. اربکان در عمل تلاش کرد مناسبات ترکیه را با کشورهای اسلامی توسعه دهد. اربکان که از سرد شدن روابط ترکیه با اعراب و کشورهای اسلامی در ارتباط با برقراری روابط با رژیم صهیونیستی و بستن آب رودخانه فرات بر روی سوریه نگران بود، در جهت نزدیک شدن به کشورهای اسلامی گام برداشت و نظامیان ترکیه و لائیکهای این کشور را به رویارویى با خود برانگیخت. از این رو شورای امنیّت ملی ترکیه که نظامیان نفوذ فراوانی در آن دارند، در فوریه سال 1997م دستورالعملی را برای نخستوزیر از جمله در مورد مقابله با اسلام گرایان این کشور صادر کرد. در نهایت، چهار ماه بعد در روز 18 ژوئن 1997م، اربکان تحت فشار نظامیان ناچار به استعفا از سمت نخستوزیری شد و چندی بعد به خاطر عقایدش محاکمه و به پنج سال محرومیت از فعالیتهای سیاسی محکوم گردید. به دنبال این وقایع، حزب اسلام گرای رفاه نیز منحل اعلام شد.
*روز "عشاء ربانی" یکی از مراسم مسیحیان
«عشاء ربّانی» موضوعی است که تمام مسیحیان عالم بدون استثناء به آن اعتقاد دارند و به آن عمل میکنند. امّا این موضوع با عبارات مختلفی ممکن است به کار رود. مسیحیان معتقدند که «یهودای اَسخر یوطی» که یکی از حوّاریّون عیسی مسیح بوده است سرانجان جای آن حضرت را به یهودیان اطلاع داد و یهودیان هم عیسی مسیح را گرفتند و بر سر دار کردند و بعد او را به خاک سپردند و سپس بعد از دو شب و یک روز عیسی مسیح به آسمان رفت. مسیحیان معتقدند شب آخری که عیسی مسیح در میان حوّاریّون بود به آنان نان فطیر و شراب خورانید و عنوان کرد که این نان همان تکّه های بدن من هست و آن شراب را هم عیسی مسیح به عنوان خون خود به آنها داد تا بنوشند. این سنّتی است که مسیحیان معتقدند عیسی مسیح آن را دستور داده است و تا به امروز این سنّت برقرار است و تمام مسیحیان عالم حدّاقل هر سال یکبار آن را انجام میدهند. کاتولیکها هفته ای یکبار، پروتستانها و ارتودوکسها هم هر ماه یکبار این سنّت را انجام میدهند.
منبع: راسخون
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.