داوری: سیاست مینویسم اما سیاسی نیستم/ خسروپناه: داوری تجددستیز نیست، نگرش فلسفی به تجدد دارد
خبرگزاری تسنیم: همایش بزرگداشت مقام علمی و فلسفی استاد رضا داوری اردکانی با مشارکت ۹ نهاد فرهنگی عصر دیروز با پیام حسین نصر، سخنرانی اساتید عرصه علم و اندیشه و شعرخوانی بهادءالدین خرمشاهی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم همایش بزرگداشت مقام علمی و فلسفی استاد رضا داوری اردکانی با مشارکت 9 نهاد فرهنگی عصر امروز 16 تیرماه باحضور چهرههای برجسته حکمت و فلسفه در فرهنگسرای ابن سینا برگزار شد.
حسین نصر: امیدوارم سالیان دراز افاضه علمی داوری استمرار یابد
جشن 80 سالگی رضا داوری اردکانی با پیام سیدحسین نصر آغاز شد:
در سال 1337 که تدریس در گروه فلسفه را در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران آغاز کردم با جوانی مواجه شدم که دانشجوی دکتری در رشته فلسفه بود و مدیر گروه محترم، دکتر یحیی مهدوی دامغانی از او تعریف میکرد. آن جوان دکتر رضا داوری بود که اکنون بیش از 50 سال از آشنایی بنده با این دانشمند و متفکر پرارج میگذرد. در طی این نیم قرن دکتر داوری خدمات فراوانی به رشته فلسفه و سوق دادن جوانان متفکر کشور عزیزمان به راه درست اندیشیدن انجام داده است و پیشتاز میدان بحث جدی فلسفی و طرح سوالات واقعی در امور گوناگون بوده است از درگاه پروردگار متعال برای این متفکر پرارج ایران معاصر، طلب سلامتی کرده و امیدوارم سالیان دراز افاضه علمی ایشان استمرار یابد.
محمد رجبی: زبان و بیان داوری از ذکرش سرچشمه گرفته است
پس از قرائت پیام نصر، محمد رجبی، رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی به عنوان نخستین سخنران این مجلس با موضوع «وحدت کلام و متکلم در شخصیت استاد داوری» به ارائه سخن پرداخت و گفت: برای شاگرد کوچکی مثل من که افتخار تلمذ در خدمت این استاد گرانقدر را داشتم سخن گفتن در ارتباط با ابعاد علمی و شخصیتی ایشان بسیار سخت است، چراکه بضاعت تمام برای درک جنبههای علمی این شخصیت را نداشته و همینطور باید کسی که از یک فرد سخن میگوید احاطه بیشتری بر مطلب داشته باشد چنانچه بنده این بضاعت را در خود نمیبینم.
وی افزود: دکتر رضا داوری اردکانی متفکری به معنای عمیق کلمه است، اگر فکر را به معنای ارسطویی آن کاشف از مجهول در نظر بگیریم، استاد یکی از شخصیتهایی است که صاحب تفکری کاشف از مجهول است و مجهولات بزرگ فکری را از سر راه اندیشه برداشته است. اگر تفکر را به معنای عرفانی آن یعنی جداکننده باطل از حق یا سیر از باطل به سوی حق بگیریم استاد داوری در حقیقت حقایق بزرگی را به روی شاگردان خویش گشوده و راه رسیدن به حقیقت را نشان داده است و واقعا در هدایت شاگردان خود به سوی حقیقت تاثیر بزرگی داشته است.
رجبی با اشاره به دلآگاهی استاد داوری، تصریح کرد: استاد رضا داوری اردکانی آنچه که میگوید و آنچه که مینویسد حقیقتا از دل بیان میکند و از روی دل آگاهی سخن میگوید و مینویسد بیآنکه تکلفی در کلام و فکرش وارد سازد. کسانیکه آثار ایشان را مطالعه کردهاند گویی صدای ایشان را میشنوند و گویی با خود ایشان سخن میگویند. استاد در حقیقت آنچه که معنا است و آنچه که یافته است را میگوید و مینویسد. اصول زبان ویژه دکتر داوری از زاویه دید خاصشان نشات میگیرد. این اصول زبانی ناشی از ذکر (دل آگاهی) این استاد ارجمند است که فکرشان هم مبتنی بر ذکرشان است.
رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی ادامه داد: فردید که در واقع استاد همه ما هستند از مقام دلآگاهی انسان سخن میگفتند. استاد داوری زبان و بیان و فکر خاصی دارند آن هم از ذکر ایشان سرچشه میگیرد. البته ذکر در اینجا نه به معنای تصوفی آن بلکه معنای عمیقتری از یاد خداست. ایشان در این کتاب جدید هم که به نام «شعر و همزبانی» چاپ شده است به این مطلب اشاره کردند که وقتی همدلی وجود داشته باشد همزبانی هم وجود خواهد داشت. خیلیها نتوانستند به این ترتیبی که این استاد با مخاطب ارتباط برقرار کرده ارتباط برقرار کنند. البته ورود به کتابهای ایشان نیازمند مقدمات علمی است ولی مقدم بر آن نیز همدلی با آثار استاد است. کسانی که اهل دل هستند و مسائل عقلی را به دل رسانده و وارد آن کردهاند همسخن استاد هستند.
وی در ادامه با اشاره به ویژگی خاص شخصیت استاد داوری، با عنوان مرگآگاهی، یادآور شد: استاد همواره با مرگ آگاهی زندگی کرده است و هیچگاه دور از این تفکر نبودند به همین دلیل نیز شاهد آن هستیم که منبع فیاض بارور بودند و همینطور هستند که هم اکنون هم از آثار جدید ایشان بهرهمند میشویم. البته کسانی هم هستند که بدون ریشه و بن علمی همیشه به تولید نظریات علمی پرداختهاند که این خصیصه از مقام استاد داوری به دور است. استاد داوری مورد اعتماد و اعتقاد اهل علم هستند، چنانکه ریاستشان بر فرهنگستان علوم حکایت از توسعه و افکار ایشان بر مباحث علمی دیگر است. ای کاش موسیقیدانان، سینماگران و اهالی علمی دیگری در این مراسم فرصت بازگو کردن نفوذ نظریات استاد داوری در حیطه فعالیت خود را داشتند.
ولایتی: داوری همواره برای تعالی فرهنگ ما و مقابله با استحاله فکری تلاش کرده است
علیاکبر ولایتی، عضو فرهنگستان علوم پزشکی و از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز دیگر سخنران این مراسم بود که طی سخنانی گفت: آقای داوری همواره به فرهنگ خودی و ایرانی و اسلامی خدمتهای شایانی کرده و به عنوان یک مدافع در عمر پر برکتشان برای تعالی این فرهنگ قد علم کرده و با تلاش فکری خود همواره با استحاله فرهنگی مقابله کرده است.
ولایتی در ادامه به ارائه گزارشی از خدمات ایرانیان و مسلمانان در خصوص تعالیبخشی و پیشرفت علم و حکمت در جهان پرداخت و گفت: در جریان تحولات علمی در جهان، اسلام دارای بزرگترین نهضت ترجمه دو سویه در جهان است، نهضتی که در تاریخ بیسابقه است. عدهای معتقدند مسلمانها و ایرانیها علم و حکمت را از یونانیها و مکتب اسکندریه به امانت گرفتند و پس از هزار سال یعنی دوره قرون وسطا آن را دوباره به اروپاییان بازگرداندند. اما این یک بیانصافی است و دلایلی برای رد این مدعا وجود دارد. دکتر داوری با تلاشهایش توانست جوانان ما را تا حدودی متوجه این بیانصافی کند.
ولایتی با اشاره به مرحله تحول علمی در جهان یعنی دوره یونانی مرحله ترجمه و انتقال علم از اروپا به کشورهای اسلامی و مرحله رنسانس توضیح داد: در دوره ترجمه مسلمانان 1200 کتاب را به عربی ترجمه کردند اما پس از هزار سال علم در گهواره ایرانی - اسلامی تقویت شد و به اروپا تحویل داده شد. این علم تقویت شده با ترجمه 5هزار کتاب به اروپا انتقال داده شد. این نشان میدهد که علم در دوره انتقال به اروپا دست نخورده نبوده بلکه کمال و تعالی یافته بود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به خدمات علمی و فلسفی افرادی چون ابن هیثم، ابنسینا، ابوریحانی بیرونی، رازی، ابن نفیس دمشقی و... گفت: در دوره ترجمه و تلاش علمی مسلمانان انتقادات اساسیای در اصول علمی و نجومی افرادی مانند جالینوس و بطلمیوس وارد شد و این انتقادات موجب دگرگون شدن و تعالی علم و حکمت در جهان گردید. این نوع نگاه به تمدن گذشته ایرانی - اسلامی ما توسط استادانی چون رضا داوری اردکانی در دوره جدید تبیین شد و با تلاش او و دیگر اساتید جوانان ما به هویت دینی خودشان واقف شدند و فهمیدند که اگر به خودمان برگردیم میتوانیم مانند بزرگان تاریخیمان به جایی برسیم.
خرازی: داوری گوهر دین را قربانی مدرنیته نکرد
محمدصادق خرازی سفیر سابق ایران در سازمان ملل دیگر سخنران مراسم جشن 80 سالگی رضا داوری اردکانی بود که با موضوع «داوری فیلسوف کبیر» سخن گفت. وی در ابتدا گزارشی از جریان نخستین دیدارش با رضا داوری و تداوم دوستیاش با او ارائه کرد و قرائت یادداشت خود در بزرگداشت مقام داوری پرداخت. در بخشی از یادداشت وی آمده است: سنت پاسداری از مفاخر علمی سنت نیک روزگار در تاریخ فکر ما ایرانیان است. شناخت بهتر از بزرگان علمی وظیفه همه کسانی است که در نظام اسلامی تلاش میکنند؛ کسانی که با تحولات علمی و تکنولوژیک باعث آشنایی ما با دورانی که در آن زندگی میکنیم، میشوند. آنها ما را به جای جای فرهنگ ایرانی و اسلامی متوجه میسازند و نه تنها سرنوشت ملت ایران بلکه سرشت و سرنوشت تمام ملتها را به ما گوشزد میکنند.
خرازی: فیلسوفی، پاسدار نسبت دین و سیاست
خرازی در بخش دیگری از یادداشتش چنین آورده بود: "آفاق اندیشه و حکمت استاد داوری اردکانی ورای جدولبندیهای جغرافیایی و سیاسی است. استاد داوری اردکانی از جمله مردان نیکنامی است که با آثار مکتوب خودشان توانستند از گوهر دین و دیانت مشتاقانه حمایت و پاسداری کنند. در پس این چهره آرام و متین و محترم چهرهای پر از جوش و خروش و مسئولیت مشاهده میکنیم. او بسان دیگر حاملان اندیشه و فلسفه از جمله مرتضی مطهری، جلالالدین آشتیانی، محمد حسین طباطبایی، علامه جوادی آملی، علامه شهرانی و دیگر فیلسوفان مکتب تهران از میرزای جلوه گرفته تا سبزواری و زنوزی جزء حاملان فلسفه بود که متفکرانه همه تلاش خود را انجام دادند تا از تاریخ علم و حکمت ما پشتیبانی کنند. حکمت و اندیشه فیلسوفانی مانند داوری و دینانی و اعوانی در راه متعالی ساختن حکمت اسلامی بوده و در این راه مردانه کوشیدند."
وی ادامه داد: اینان با شناخت دقیق فلسفی از فلسفه شرق و غرب عالم و با آگاهی از تحولات فلسفی غرب در قرن 19 و 20 مرعوب نشدند بلکه سبقه آن را فرا گرفته و هیچگاه اصالت فکری بومی خود را رها نکردند. پاسداری از اندیشه اسلامی همواره دغدغه رضا داوری اردکانی بوده است. "او به خوبی دریافته که در تفکر غرب، پیدایش تکنولوژی و علوم جدید رابطهای با علم و فرهنگ و فلسفه دارند و لذا میتوان با تکیه بر فکر حکیمان در انتقال این واقعیت به مردم تلاش کرد. او با تلاش در این راه وامدار مکاتب فلسفی الحادی، لیبرالی و ساختارشکنانه نشد بلکه با نگاه واقعی و عمیق توانست یکی از حکیمان نامدار دوران ما شود که همواره از نسبت دین و سیاست پاسداری کرد و از متفکران مسئولیتپذیر دوران ماست. داوری هیچگاه گوهر دین را در مدرنیته امروز قربانی نمیکند و معتقد است وحی همچنان در مدرنیته حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و میتواند در عرصه دیانت و سیاست تحولاتی ایجاد کند. این بخشی از ویژگیهای این فیلسوف کبیر است که دیندارانه و با ایمان محققانه این شناخت و تعبد را نشان داد."
خرازی در بخش دیگری از نوشتهاش اظهار عقیده کرد: "داوری اردکانی نه با ترس و هوس و ارعاب بلکه با طهارت فکر توانست هویت فکر ما را در عصر حاضر قوام بخشد. هویت فکری او همواره سیال بوده و با خرافهسوزی همراه بوده است. او معتقد به نگاه جمعی مومنان اندیشمند بوده و هیچگاه به معنویت فارغ از دین، نه باور دارد و نه التزام او نه از سر مصلحت بلکه از روی ارادت برای رسیدن به حقیقت تلاش کرده است. او را میتوان فیلسوف زمانه خود دانست." مهمترین خدمتی که امروز از فیلسوف آزاد و متفکر مسلمان باید انتظار داشت پرداختن به استخراج نتایج و انتظارات اخلاقی از دین است نه سیاست. باید به اخلاق دینی بیش از هر چیز توجه نمود زیرا امروز جامعه و مردم ما سخت نیازمند این نقد اخلاقی متفکران مسلمان روشناندیش هستند. فیلسوف میتواند اخلاق را پالایش کند. فقط روشنفکران دینی هستند که میتوانند با قرائت جدیدی تصاویری در خور و سزاوار برای اهل ایمان فراهم کنند."
خسروپناه: استاد داوری تجددستیز نیست، نگرش فلسفی به تجدد دارد
حجتالاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه، رئیس موسسه حکمت و فلسفه ایران از دیگر سخنرانان این همایش بود که با موضوع "دغدغههای دکتر داوری درباره علوم انسانی" به ارائه سخن پرداخت و گفت: این جلسه تکریم حکمت و فلسفه بوده و تکریم حکمت و فلسفه، تکریم انسانیت است. در این محفل استادی، بهانه سخن گفتن از حکمت شده است. مخصوصا حکمتی که در حل پرسشهای زمانه ما کارآیی دارد.
رئیس موسسه حکمت و فلسفه ایران در بخش دیگری از سخنان خود عنوان کرد: اهل فلسفه 4 دستهاند: مورخ فلسفه، فیلسوفشناس، فلسفهشناس و متفکرانی که خود دغدغه فلسفی دارند و بدون اغراق تا آنجا که بنده اطلاع دارم استاد داوری یک متفکر و فیلسوف حقیقی است و دغدغه فلسفه دارد و مسائل عصر جدید را با نگرش فلسفی بررسی میکند.
حجتالاسلام خسروپناه با تاکید بر نگاه فلسفی استاد داوری به فرهنگ، تجدد و علم مدرن، اضافه کرد: نگرش فلسفی به علوم انسانی که یکی از نیازهای جسمی روزگار ماست از دغدغههای اصلی استاد داوری است و به تعبیری ایشان نسبت به علوم و امور دغدغه فلسفههای مضاف دارد.
وی عنوان کرد: به اعتقاد استاد داوری اگر بخواهیم نیازهای جهان متجدد را کنار بگذاریم حتی به علوم انسانی هم نیاز نداریم. برخلاف اینکه گفته میشود استاد داوری نگاه تجددستیز دارد باید گفت که ایشان نگرش فلسفی به تجدد دارند. به اعتقاد دکتر داوری زندگی متجددانه ما، زندگی پریشانی است و با فکر فلسفی آن را نپذیرفتهایم. نخست باید جامعه و جهان دینی را تعریف کنیم و سپس بعضی از شئون جهان متجدد را در آن وارد کنیم.
حجتالاسلام خسروپناه تصریح کرد: مهمترین کار فیلسوف طرح پرسش است و دکتر داوری دغدغه سنت، جامعه دینی و البته تجدد دارد. از نظر استاد علوم انسانی محض و خالص نداریم و علوم انسانی مدرن نیز جدای از تجدد نیست. استاد داوری معتقد است قبل از تحول در علوم انسانی باید آن علوم را خوب بشناسیم که چه هستند و برای چه هستند و ما برای چه و چه میزان علوم انسانی میخواهیم. مبانی فلسفی اومانیستی علوم انسانی جدید بر عقلانیت خودبنیادی استوارند که بریده از آسمان شکل گرفته است. حال این علوم انسانی چگونه میتواند با سنت آسمانی پیوند برقرار کند؟ بنابراین نمیتوان مقلدانه به سمت این علوم رفت.
رئیس موسسه حکمت و فلسفه ایران، افزود: ما قبل از بحثهای جدی در علوم انسانی باید درباره این علوم سیاستگذاری کنیم. بدانیم که چیستند و چگونه بوجود آمدهاند و نسبت آن با عقلانیت و جامعه دینی ما چیست. اگر نیاز به تحول علوم انسانی هست که هست، قبل از پیچیدن نسخه برای علوم انسانی باید به چنین پرسشهای جدی پاسخ دهیم و با نگاه انتقادی با آن مواجه شویم.
محققداماد: داوری دانش و حکمت را با اخلاق و ادب قرین ساخت
آیتالله سیدمصطفی محقق داماد استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی از جمله سخنرانان این مراسم بود که با موضوع «استاد داوری و فرهنگستان علوم» به ارائه سخن پرداخت و گفت: من عالم و فیلسوف و فقیه و ادیب بسیار دیدهام اما کسی که بین این دانشها با اخلاق و ادب جمع کند، بشدت کم دیدهام و نکته جالب درباره استاد داوری این است که ایشان دانش و حکمت را با اخلاق و ادب قرین ساختهاند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سابقه تاسیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی عنوان کرد: در دوره ریاست استاد داوری در فرهنگستان این مجموعه با یک مشت کوبنده آهنین روبرو شد و میخواستند ماهیت استقلالی فرهنگستان را زیر سوال ببرند. مجموعهای که هویتش به استقلال رئیس و اعضای آن است و براساس مدارج علمی انتخاب میشوند. استاد داوری اردکانی در آن برهه زمانی (سال 88) تمام تلاش خود را به کار گرفت تا این مسئله در فرهنگستان اتفاق نیفتد که افرادی با یک ابلاغ عضو این فرهنگستان شوند. با وجود تمام تلاشها برای زیر سوال بردن هویت فرهنگستان علوم ویرانی این مجموعه در دوره احمدینژاد پیش نیامد و امیدواریم رئیس جمهور آینده نیز که فرزند حوزه و دانشگاه است استقلال آکادمی علوم ایران را مدنظر داشته باشد.
محمدرضا تابش: داوری از نوادگان خواجه نصیر است/ اردکان؛ یونان کوچکی در دل ایران
محمدرضا تابش، نماینده مردم میبد و اردکان در مجلس شورای اسلامی یکی از سخنرانان این همایش بود که با اشاره به سابقه درخشان شهر اردکان در علم و فرهنگ ایرانزمین، این شهر را بهخاطر تعدد علما، حکما و فلاسفه «یونان کوچک» نامید و تصریح کرد: اردکانیهای فاضل حاضر در این مجلس از جمله آیتالله محقق داماد و دکتر داوری این مدعا را تأیید میکنند. دکتر داوری از نوادگان خواجه نصیرالدین طوسی است و زمانی که خواجه دوران تبعید خود را در عقدای یزد میگذراند همسری اختیار میکند و از ایشان صاحب سه فرزند میشود؛ در نتیجه خاندانهای حائری، داوری و سنایی از نوادگان خواجه هستند.
وی افزود: دکتر داوری پرورش یافته در چنین پیشینه خانوادگی و از اهل علم و فضل است. خانوادهای که علم و ادب و اخلاق حرف اول را در آن میزند و شخصیتی که وجودش به زیور فرهنگ و ادب و اخلاق آراسته است. داوری عالمی اخلاقی است و نسبت به اساتید خویش خاضع بوده است و به زادگاه خویش سخت علاقمند است. وی آگاهی نسبی از همه علوم روز دارد. آنچه داوری را داوری کرده، این است که ایشان در سلک روشنفکران و دیندارانی است که هویت جامعه را حفظ کرده است. تلاش داوری حفظ هویت ایرانی در مقابل غربزدگی است. او هم حکمت اسلامی و هم فلسفه غرب را میداند. امثال داوری هویت ایرانی و اسلامی را در مقابل هویت غربی حفظ کردهاند. ایشان انسان تکساحتی و تکبعدی نیست و با تکیه بر فلسفه و اخلاق و عرفان از هویت انسان شرقی مسلمان دفاع کرده و مهمترین دغدغهاش هویت انسانی است.
سعیدآبادی، نماینده کمیسیون فرهنگی یونسکو دیگر سخنران این همایش بود که تشریح به برخی از وجوه شخصیت علمی و فرهنگی وی در مواردی چون بنیانگذاری کمیسیون ملی یونسکوی ایران و استفاده از آموختههای فلسفی در حل مشکلات معاصر ایرانیان و ... پرداخت.
خرمشاهی: شاگرد شایگانم و دینانی و رضا/ وانگه محققان شهیدی و خانلری
ادامه این محفل با شعرخوانی بهاءالدین خرمشاهی، نویسنده، شاعر و محقق و از دوستان استاد داوری پیگیری شد:
جشنی خوش است مجلس شبیاد داوری
تا شکر چون کنی و چه شکرانه آوری
چل سال بیش رفت که من لاف میزنم
لاف برابری نه که فال برادری
شاگرد شایگانم و دینانی و رضا
وانگه محققان شهیدی و خانلری
در مکتب حقایق پیش ادیب عشق
بس درسها گرفته به از کیمیاگری
سعی و صفا و مهر و وفا هست
حقآوری و همدلی و نیکمحضری
آثارشان معلم ثانی برای من
حکمت ز فاریابی و عبرت ز انوری
جانا بهشت صحبت یاران همدم است
حور و قصور میبری از یاد و عبقری
یارب مقام شکر رضا کن نصیب من
تا درس مهر دوره کنم نزد داوری
80 سال عمر گرفته است اگر ز تو
50 سال نیز بیفزای بر سری
یارب حیات طیبهاش را بگستران
گسترده دار شیوه او علمگستری
داوری اردکانی: سیاست مینویسم اما سیاسی نیستم
داوری اردکانی آخرین سخنران این محفل بود که طی سخنانی گفت: تشکیل این مجلس وضعی به وجود آورده که من خود را قابل و لایق آن نمیدانم. اما لابد لیاقت من است که چهرههای فرهنگی بزرگی در اینجا حضور دارند و من نباید رد احسان و ناسپاسی میکردم. من چیزی و کسی نیستم اما باید این موهبت را قدر بدانم و خدا را شاکر باشم که مورد محبت، احسان و لطف دانشمندان کشور هستم. من در طول 80 سال عمرم 62 سال معلمی کردم و به این موهبت افتخارمیکنم و طبیعی است که دیگران به علم معلم احترام کنند و باز اگر جوانی از سر بگیرم همچنان شغل معلمی را انتخاب خواهم کرد.
هوش زیادی ندارم، اصرارم زیاد است
رئیس فرهنگستان علوم ایران در بخش دیگر از سخنان خود گفت: برخلاف گفته دکتر اقبال (داماد و خواهرزاده استاد داوری) من نه هوش زیاد بلکه اصرار زیاد دارم. در 10 سال اخیر 25 یا 26 کتاب نوشتم و اگر ادعا کنم که هر یک از این نوشتهها را 10 بار مینویسم گزاف نگفتهام. من از دوران جوانی این پرسش برایم مطرح بود که چرا فلسفه نابود نشده و فلاسفه و آثار فلسفی با وجود محجوب و مهجوریتشان هنوز باقی مانده است. فلسفه اگر با زندگی ما ارتباطی ندارد چرا مانده است. گفته میشود که همه علوم کاربرد دارد و فلسفه هیچ فایده مستقیمی ندارد و به هیچ کاری نمیآید. اما اگر اینگونه است چرا فلاسفه درباره سیاست، اخلاق و معاش بحث کردهاند. آیا این موضوع تفنن بوده است؟
رنسانس تجدید عهد یونانی است
وی ادامه داد: تفکر یونان در دوره جدید تجدید عهد شد و رنسانس تجدید عهد یونانی است و تمدن جدید در پی این تجدید عهد به وجود آمده است. بعد از دوره یونان نه تنها ارسطو و بقراط تمام میشوند، بلکه نظم سامان و معاش از میان میرود و این موضوع اختصاص به یونان ندارد و در ایران نیز پس از شکوفایی با خوارزمی، رازی، ابنسینا، بیرونی و فردوسی با مصیبتی که از سوی مغولان به کشور وارد میشود مملکت جاروب شده و فرهنگ و زبان ما به غرب منتقل میشود. پس از این ماجرا مرزداران زبان فارسی حافظ در جنوب و مولانا در غرب این عظمت را احیاء میکنند. نگهبانی زبان، نگهبانی کشور و عقل است. فردوسی زبان فارسی را زبانی بلند و بزرگ کرد و امروز ما باید معاملهای بهتر از آن با او بکنیم. یکی از چیزهایی که باعث شده تا من دانسته و شاید نادانسته مورد لطف قرار بگیرم تعلقم به زبان فارسی است و این اثر به فرزندانم نیز منتقل شده است.
استاد داوری تصریح کرد: وقتی تفکر باشد اخلاق و سیاست قوام پیدا میکند و وقتی سیاست باشد زمینه تفکر فراهم است با تناسب و تعادل در جامعه عدالت فراهم میشود و به قول مارکوزه انسان با تک ساحتی بودن به مقاصد خود نمیرسد. اگر فلسفه تنها باشد و علم و معاش و سیاست و تکنولوژی نباشد آن فلسفه به هیچ دردی نمیخورد. از آغاز جوانی که رسالهای درباره فارابی نوشتم مسئلهام این بود که چرا فارابی به سمت سیاست رفت. آیا میخواست از اساتید یونان تقلید کند؟ بحث درباره سیاست بعد از فارابی لاغر و لاغرتر شد تا به زمانه ما رسید و امروز اگر ما توسعه و پیشرفت میخواهیم این مهم جز با برنامه و تعمل عقلی موفق نمیشود.
استاد برجسته فلسفه دانشگاه تهران گفت: ما 200 سال است که با دنیای متجدد آشنا شدهایم هر چند که اول اسلحه از آنان گرفتهایم. در این 200 سال همواره فکر میکردیم که فردا کارها به سامان میرسد ولی نرسید و هیچگاه از خود نپرسیدیم که چرا چنین نشد. این چرایی همان فلسفه است و فلسفه چیز غریبی غیر از این نیست. فلسفه درک امکان علم و عمل است و کسی که نمیداند چه کارهایی کردنی و چه کارهایی نکردنی است و شکست میخورد تفاوت عقل و وهم را نمیداند و اگر شکست خود را نپذیرد دچار کینهتوزی میشود و با کینهتوزی نمیتوان جهان را سامان داد. جهان با مهر و محبت بنا شده و با مهر سامان مییابد.
رئیس فرهنگستان علوم گفت: این مجلس مجلس عجیبی است و بزرگان از همه جناحها در آن حضور دارند. یاد سخنی از مرحوم آلاحمد افتادم که 47 سال پیش به من گفت، تو مصداق بارز "چنان با نیک و بد سر کن که بعد از مردنت عرفی/ مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند" هستی. من به ایشان گفتم شما مجاهدید و میتوانند اعتراض و پرخاش بکنید. اما من دانشجوی فلسفه هستم و نه با شما و نه با کسی دیگر نزاعی ندارم. شما نمیتوانید یک تیپ درست کنید و بگویید همه باید در این تیپ بگنجند. اما او حرف خودش را میزد و به همین خاطر به او آسیدجلال یک کلام میگفتند.
وی تصریح کرد: من سیاست مینویسم اما سیاسی نیستم. همیشه با سیاست سروکار داشتهام اما سروکارم سروکاری فکری بوده است. 80 سالگی چیز بدی است و در عین حال چیز بدی نیست. شما به یک دانشآموز 80 ساله ارج نهادهاید و این نشانه ارج و دانش است.
در جشن 80 سالگی داوری اردکانی از کتاب «شعر و همزبانی» رضا داوری اردکانی و نیز «هلیوپولیس» اثر معصومه جوادینسب با مقدمه دکتر داوری اردکانی رونمایی شد.
انتهای پیام/