روزمرگی، غفلت از یاد خداست/برای معرفی عرفان واقعی کم کار کردهایم
خبرگزاری تسنیم: وحیدی، استاد حوزه و دانشگاه گفت: غفلت و روزمرگی همان غفلت از یاد خداست. اگر ما این موضوع را در نظر بگیریم که همواره به یاد خدا باشیم و خدا محوری را در زندگیمان حاکم کنیم مسلماً آن غفلت هم بوجود نخواهد آمد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، از برکات عیان ماه مبارک رمضان این است که شیطان در غل و زنجیر و درهای توبه و راز و نیاز آشکارتر از همیشه به روی بندگان باز است. و شاید بهترین فرصت برای کنارگذاشتن عادت های غلط گناه آلود و غفلت از دینداریمان. و البته برای وجین کردن باغچه زندگی باید علفهرزها را دید.
"معصومه وحیدی" مدرس حوزه و دانشگاه، معاون پژوهشهای حوزه علمیه الزهرا و استاد نمونه فلسفه با اشاره به تاثیر روزه و روزه داری بر رفتارها میگوید: رابطه اخلاق با اعمال عبادی همیشه رابطه متقابلی است. اعمال عبادی که برای انسان آمده برای رشد و تعالی و کمال است. مسیر کمال در واقع همان تخلق به اخلاق الهی است یعنی در خصوصیتها شبیه شویم به خصوصیتهای خداوند. برای آنکه همه آن صفتها را داشته باشیم، باید آن اعمال عبادی را انجام دهیم. از طرفی خود انجام عمل کمک میکند به اینکه از حیث ایمانی تقویت شویم. یعنی این دو همدیگر را تقویت میکنند و آنگاه چنانچه خلوص در عمل داشته باشیم، خود به خود باب معرفتی برای انسان باز میشود. روایت داریم که: "اگر کسی چهل روز اعمالش را برای خداوند خالص کند، انوار حکمت در قلب و زبانش جاری می شود." گاهی بعضی از اینها از درون میجوشد. یعنی درون وجود من هست و آن آگاهی برای من حاصل می شود. به قول قرآن: "و ألا ابصارهم غشاوة " گناهانمان یک پرده شده و نمی گذارد که حقیقت را ببینیم. حالا خود به خود وقتی گناه انجام نمیشود و در مسیر درست قرار میگیریم با اعمالمان، آن غشا و پرده کنار میرود.
وی ادامه میدهد: ما به تناسب اعمالمان تاثیر میپذیریم، برای مثال دو لامپ 40 و 1000 وات هر دو نور دارند اما اختلافی که در نورانیت دارند اختلاف فاحشی است. در روزه داری هم همینگونه است. یعنی روزه داری به هر حال آثار خود را خواهد گذاشت ولو اینکه فقط در خوردن و آشامیدن باشد. البته آثارش ضعیفتر است. یعنی اگر دیگر اعضا و جوارح هم روزه باشد مسلماً آن نور وجودی که روزه دار پیدا میکند قدرت و تاثیر بیشتری خواهد داشت.
وحیدی با اشاره به عبادت در ماه مبارک رمضان به ذکر دلایلی که باعث میشود برخی افراد روزه خود را ضایع و زایل کنند پرداخته و میگوید: آن اعمالی که ما در روز انجام میدهیم در خلوص اعمال عبادی و روزه داری ما تاثیر دارد. وقتی گفته شده است: "ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر" منظور نمازی است که آن شرایط خاص را داشته باشد. در واقع ذکر، زمانی میتواند اثر خود را بگذارد که تمام روز فرد آن توجه خاص را به آن ذکر داشته باشد یعنی اینکه وقتی من روزه هستم صرفاً اینکه بخواهم فقط از خوردن و آشامیدن پرهیز کنم، ولی فکر گناهان دیگر باشم و چیزهایی را که شریعت مرا امر یا نهی کرده، روزه آن تاثیر تمام و کمال خود را نخواهد گذاشت. آن تاثیری که گفته میشود برای روزه واقعی است و باید همه اعضا و جوارح روزه باشد، اگر اینچنین نباشد، خب روزه هم خود به خود ضایع و زایل میشود.
او در پاسخ به این سوال که چگونه از این غفلت و روزمرگی نجات پیدا کنیم میگوید: غفلت و روزمرگی همان غفلت از یاد خداست. اگر ما این موضوع را در نظر بگیریم که همواره به یاد خدا باشیم و خدا محوری را در زندگیمان حاکم کنیم مسلماً آن غفلت هم بوجود نخواهد آمد. یعنی تمام مصیبت بشر امروز این است که از خدا محوری به یک نوع جریانهایی که اگر هم معنویت دارد، معنویتی کاذب است روی آورده. بشر امروز فقط به فکر این است که به گونه ای از استرس نجات پیدا کند ولی راه درستی را در پیش نگرفته است مثلاً برای کسب آرامش رفته سراغ مدیتیشن. شاید غربیها بیشتر کار کردهاند و شاید ما در معرفی عرفان واقعی در این بین کم کاری کردهایم. ارائه دهندگان این عرفانهای کاذب یک آرامشی را به مردم معرفی میکنند و با دادن رنگ و لعاب به آن، جوان را به سوی خود جذب می کنند ولی چون از درون محتوا ندارد جوان را دچار تناقض و سردرگمی میکند. یعنی به اسم معنویت جوانمان را از معنویت حقیقی دور میکنند.
وحیدی با اشاره به نجات مردم از چنین مهلکههایی افزود: باید دین واقعی و چیزهایی را که برای نجات از سختی در متن دین آورده شده برای جوانانمان بیان کنیم و بگوییم اینگونه نیست که هر دین یا معنویتی که ادعا دارد میخواهد بشر را از درد و رنج، نجات دهد حقیقی است. مثلاً این مکتب کوبیسم همین ادعا را دارد. مدی تیشن و سانترا همین ادعا را دارند. تمام این عرفانها فقط آمدهاند تا ادعا کنند بشر را از رنج نجات میدهند. ما باید برای جوانان روشنگری کنیم که چنین چیزی محال است. یعنی وقتی قرآن میگوید که: "لقد خلقنا الانسان فی کبد" رنج و سختی در زندگی آمیخته است. ولی زندگی دائماً رنج هم نیست چون: "ان مع العسر یسرا فان مع العسر یسرا" یعنی در زندگی همیشه همراه با یک سختی، یک راحتی هم هست. باید بدانیم که راز این سختیها در زندگی چیست.
او ادامه میدهد: بیاییم برای جوان بگوییم که زندگی اگر دائم هم خوشی باشد یکنواخت خواهد شد و خود پوچی آور خواهد بود. این سختیها تنوع ایجاد میکند و البته در روحیه انسان و به کمال رسیدن انسان نقش تربیتی دارد. بگوییم که مثلاً دین می گوید اگر شما از آنچه که خدا به شما داده است راضی باشید همیشه شاد خواهید بود. این جایگاه را برای جوان مشخص کنیم تا سختی هم برایش معنا پیدا کند. این ها مسائلی است که فکر می کنم ما هنوز فرمول نکرده ایم، ساده بیان نکرده ایم. بزرگان ما از قدیم الایام مسائل عرفانی را با رمز و راز مطرح می کردند. ما بیاییم و آن ها را در قالب یک زبان ساده برای جوان امروز بیان کنیم و آن را در زندگی کاربردی کنیم. عرفان اسلامی آنقدر جذاب هست که بتوانیم جوان را جذب آن کنیم و نگذاریم در این سردرگمی با ابهام کاذب درگیر شود.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به شناخت عرفان اسلامی میگوید: عرفان به آن معنا که عارف به تمام معنا شویم، مد نظر من نیست، منظورم این است که این راهکارهایی که یک فرد عارف میآید و به کار میبرد و قدیم با رمز عنوان میشده را ساده کنیم. عرفان اسلامی در این حد که برای جوان امروزمان بگوییم مثلاً عشق واقعی در چیست. همچنین مباحث انسان شناسی، اگر جوان نسبت به خود شناخت پیدا کند، میتواند نیازهای وجودی خود را بشناسد و پاسخ درست به آن نیاز بدهد. یعنی برای جوان هویت یابی بکنیم تا بتواند هویتش را مشخص کند. اشتباه ما درقالب بیانمان بوده است. قالب بیانمان سنگین بوده و قابل درک برای جوان امروز نبوده و باعث شده جوان از مسیر صحیح دور شود.
وی با اشاره به اینکه درباره این موضوعات هرکسی به نوبه خود مسئول است، میگوید: مثلاً معلم در جایگاه خود باید بتواند این آگاهی را به دانش آموزان بدهد. استاد دانشگاه در دانشگاه این وظیفه را دارد و هرکسی به نوعی در کار خودش. اگر نظام آموزشی ما به این سمت برود و از این طرف فرهنگ جامعه ما که امروزه بیشتر رسانه آن را می سازد بیاید و اطلاع رسانی خوبی را دراین زمینه انجام دهد و از همان ابتدا نظام آموزشی با خانواده هماهنگ شود، دیگر نسلی که به انحراف برود، نخواهیم داشت. چون معنویت چیزی است که گمشده انسان است و فطرت، خواهان آن است. اگر نتوانیم خوراک دینی درستی را در اختیار جوان قرار دهیم او دست دراز می کند و از هر خوراکی که در اطرافش هست استفاده می کند.
انتهای پیام/