بازگشت به سیاست تکراری چماق و هویج
خبرگزاری تسنیم: اکنون چگونه میتوان باور کرد که دولت امریکا با نیتی صادقانه و خالص به دنبال برقراری رابطه با رئیسجمهور جدید ایران است و بر اساس چه منطقی باید پذیرفت که کاترین اشتون برای انجام این کار، گزینه مناسبی است؟
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، طی روزهای اخیر روزنامه والاستریتژورنال، به نقل از یک مقام ارشد کاخ سفید گزارش داده دولت باراک اوباما به دنبال برقراری ارتباط با رئیسجمهور جدید ایران است و هماهنگیهای آن از طریق کاترین اشتون انجام خواهد شد. این مقام ارشد کاخ سفید گفته که دولت باراک اوباما به دنبال برقراری ارتباط با رئیسجمهور جدید ایران است و خواهان مذاکرات مستقیم درباره برنامه هستهای این کشور طی هفتههای آتی است. این موضوع اگرچه در حال حاضر در حد یک ادعای رسانهای مطرح است، اما در همین حدود نیز سؤالات بزرگی را به وجود میآورد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
**تلاش امریکا برای ارتباط با ایران، با کدام سیگنال؟
بر اساس سادهترین و ابتداییترین معادلات و اصول موجود و معلوم در روابط بینالملل این امر برای تمامی دولتها بدیهی است که قصد برقراری ارتباط با دولتی دیگر باید همراه با تمایل و سیگنالهای مثبتی باشد تا اعتماد دولت مقابل را جلب کند، در غیر این صورت کمتر دولتی حاضر میشود قدم در وادی ارتباط و دوستی با دولتهایی بگذارد که نسبت به آینده آن مشکوک باشد.
دولت امریکا که طی سالهای پس از انقلاب اسلامی تاکنون همواره در مسیر تخاصم با ایران قدم برداشته و به صراحت میتوان گفت شاید عمل توطئهآمیزی باقی نمانده باشد که امریکا در راستای براندازی نظام جمهوری اسلامی به کار گرفته نباشد، بعد از آنکه حجتالاسلام حسن روحانی در انتخابات اخیر به عنوان رئیسجمهور جدید ایران انتخاب شد، دور تازهای از تحریمها را که به طور کامل ملت ایران را نشانه رفته است، به کار گرفت و به ادعای مسئولان امریکایی این تحریمها به گونهای است که هرگونه راه و امکان دور زدن تحریمها از سوی دولت ایران نیز مسدود شود. هفته گذشته نیز 43 عضو کنگره امریکا با ارسال نامهای به کاخ سفید انتخاب روحانی به سمت ریاست جمهوری در ایران را برنامهای طرحریزی شده از جانب حکومت ایران به منظور خریدن زمان برای برنامههای هستهای ایران دانستند و به مقامات کاخ سفید هشدار دادهاند که به بهانه انتخاب روحانی فشارهای تحریمی را علیه ایران کاهش ندهند.
اندیشکده «امریکن پروگرس» نیز به تازگی در گزارشی نوشته است: «نباید تصور کرد که حسن روحانی در برابر خواستههای غرب به راحتی تسلیم میشود، چون سوابق وی حاکی از آن است که اولویت اصلی برنامههای روحانی، تأمین منافع و حقوق ایران از جمله در موضوع هستهای است.»
بر این اساس این سؤال شکل میگیرد که دولت امریکا که از مواضع حسن روحانی خصوصاً در نشست خبری وی پس از اعلام نتایج انتخابات مطلع است و به درستی میداند با روی کار آمدن او به عنوان رئیسجمهور تازه ایران، چرخشی در رویکرد هستهای ایران رخ نخواهد داد، از چه باب اکنون به دنبال برقراری ارتباط با رئیسجمهور جدید ایران است؟ و اگر حقیقتاً در این قصد و نیت خود صداقت دارد چگونه است که سیگنالهای آن را با تحریمهای تازه به سوی ملت ایران ارسال میکند؟ آیا این راهبرد دور تازهای از روابط بینالملل امریکا بر اساس معادلات و سیاستهای چماق و هویج نیست؟
**هماوایی امریکا و اسرائیل در برابر ایران
در همین حال روزنامه «تایمز او اسرائیل» به نقل از یک شبکه تلویزیونی رژیم صهیونیستی اعلام کرد که اگر تلاشهای جدید «برای دیپلماسی عمومی» در رابطه با ایران با شکست روبهرو شود، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی باید در رابطه با حمله به ایران در زمستان تصمیمگیری کند.
نخستوزیر رژیم صهیونیستی که رژیم متبوعش از تغییر فضای بینالمللی بعد از انتخابات اخیر ایران به شدت آشفته شده، به دنبال متقاعد کردن دولت باراک اوباما برای تشدید مواضع سخت و تأکید بر گزینه نظامی علیه ایران است.
بر اساس گزارش کانال 2 تلویزیون رژیم صهیونیستی نتانیاهو قصد دارد تلاش جدیدی را به رهبری امریکا در عرصه دیپلماسی عمومی با هدف افزایش فشار بر ایران آغاز کند که به ویژه شامل در نظر گرفتن مجدد یک گزینه نظامی معتبر در صورت متوقف نشدن برنامه هستهای ایران باشد. اگر این تلاش وی با شکست روبهرو شود باید در چند ماه آینده تصمیمگیری کند که در زمستان به ایران حمله کند یا خیر. این گزارش مدعی است که کابینه این رژیم حمایت گستردهای از گزینه نظامی دارد.
در همین ارتباط روزنامه هاآرتص روز گذشته در پایگاه اینترنتی خود در مقالهای نوشت که منابع دیپلماتیک امریکا گفتهاند: «دولت باراک اوباما رئیسجمهور امریکا به مقامات اسرائیلی اطمینان داده است فشار بر ایران را برای توقف برنامه هستهای این کشور پس از انتخاب حسن روحانی کاهش نخواهد داد.»
مطابق این گزارشها این سؤال مطرح میشود که آیا امریکا در راستای خواست اسرائیل برنامههای بینالمللی خود در قبال ایران را پیگیری میکند؟
شاید مختصرترین و صریحترین پاسخ به این سؤال را چاک هیگل، وزیر دفاع امریکا داده باشد که چند ماه پیش در دیدار از اسرائیل ضمن آنکه اسرائیل را مختار دانست تا خود درباره حمله به ایران تصمیم بگیرد تأکید کرد: «ایران به یک اندازه برای امریکا و اسرائیل تهدید به شمار میآید.»
**یک احتمال و یک یقین
اکنون چگونه میتوان باور کرد که دولت امریکا با نیتی صادقانه و خالص به دنبال برقراری رابطه با رئیسجمهور جدید ایران است و بر اساس چه منطقی باید پذیرفت که کاترین اشتون برای انجام این کار، گزینه مناسبی است؟ حال آنکه وی در مذاکرات ایران با 1+5 نیز تاکنون نتوانسته فضای مثبتی ایجاد کند زیرا تنها چاره کار را در تحقق خواستهای اسرائیل میداند. آنگونه که هر بار پس از پایان مذاکرات به اسرائیل رفته و گزارش مذاکرات را در اختیار صهیونیستها گذاشته است.
بنابراین اگر کاترین اشتون بخواهد مسئول برقراری رابطه امریکا با رئیسجمهور جدید ایران باشد احتمالا ایران باید تن به خواستههای نتانیاهو بدهد که به تازگی در دیدار کاترین اشتون گفته است: «آزمون واقعی درباره انتخابات ایران این است که این کشور غنیسازی اورانیوم را متوقف کرده، مواد هستهای را به خارج بفرستد و تمام تاسیسات فردو را تعطیل نماید.» نتانیاهو میگوید: «روحانی طرفدار راهبردی است که من اسم آن را بگو، بخند، مذاکره کن و غنیسازی کن میخوانم. من سخنان روحانی را در سال 2004 بازگو میکنم که گفته بود «در حالی که ما با اروپاییها در تهران مذاکره میکردیم، در حال نصب تجهیزات در تاسیسات اصفهان هم بودیم. درحقیقت با ایجاد یک فضای آرام ما توانستیم کار را در اصفهان تکمیل کنیم.» ما نمیتوانیم به ایران اجازه دهیم چنین بازی را انجام دهد. آنها برای خرید زمان بازی میکنند و به غنیسازی ادامه میدهند. تهران در عین حال پایگاه برنامه هستهای خود را وسیعتر میکند.»
نتانیاهو همچنین در مصاحبه با روزنامه واشنگتن پست «به ایالات متحده هشدار میدهد فریب ظاهر اعتدالگرای روحانی را نخورد. روحانی در گذشته نیز مأموریت داشته در مورد برنامه اتمی ایران با غرب گفتوگو کند، و همزمان به پیشبرد برنامه ادامه داده است. هدف از گفتوگو با ایران باید قطع کامل غنیسازی اورانیوم باشد.»
با توجه به این گزارههای خبری این سؤال مطرح میشود که آیا هدف دولت امریکا از طرح رابطه با ایران، تحقق خواستههای صهیونیستها است؟ در حالی که امریکا نسبت به مواضع ثابت ایران در مباحث ملی مطلع است و از سوی دیگر خود را شریک سیاسی اسرائیل میداند، آیا قصد دارد اسرائیلیها را از مسیر میانبر به ظاهر بینالمللی به خواسته خود که حمله نظامی به ایران است، برساند؟ بدین گونه که افکار عمومی در سطح جهان را فریب دهد و اینطور وانمود کند که ما قبل از به کارگیری آخرین گزینه، بار دیگر سعی کردیم با ایران ارتباط برقرار کنیم!
در برابر این احتمال البته یک یقین وجود دارد که ملت ایران از همان روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آماده مقابله با امریکا و سگهای نگهبان امریکا در منطقه بوده است و امروز که نزدیک به 35 سال از انقلاب گذشته و بر قدرت داخلی و بینالمللی جمهوری اسلامی ایران افزوده شده، ملت ایران آماده پاسخگویی به هر تعرضی از هر جانبی است؛ روزگاری اگر شنهای بیابان طبس هواپیماهای امریکایی را در هم کوبید، امروز ملت ایران آماده است تا در صورت کوچکترین تجاوز به خاک کشور، همچون تندبادی باشد بر سر دشمنان اسلام.
منبع: جوان
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.