«منطق خونجی»؛ بررسی و نقد نوآوریهای سومین منطقدان جهان اسلام
خبرگزاری تسنیم: خونجی پس از فارابی و ابنسینا سومین قله منطق در جهان اسلام است. به تازگی کتاب «منطق خونجی» با موضوع بررسی و نقد نوآوریهای وی به زبان منطق جدید و به قلم اسدالله فلاحی، از سوی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران منتشر شده است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اسدالله فلاحی، عضو گروه منطق مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه و از پژوهشگران فعال حوزه منطق است که همزمان چند پژوهش را در برنامه خود دارد. به تازگی اثری با عنوان «آشنایی با منطق ربط» و «نوآوریهای خونجی به زبان منطق جدید» به قلم فلاحی و به همت مؤسسه حکمت و فلسفه ایران منتشر شده و یک پژوهش دیگر با عنوان «منطق ربط سینوی» نیز در دست تألیف دارد.
«بررسی و نقد نوآوریهای خونجی به زبان منطق جدید» در قالب کتابی به نام «منطق خونجی» تازهترین اثری است که به قلم فلاحی از سوی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران منتشر شده است. وی در معرفی خونجی و اثر جدید خود درباره نوآوریهای خونجی به زبان منطق جدید میگوید:
افضلالدین محمد بن نامآور خونَجی (م. 646 ق.) پس از فارابی (م. 339 ق.) و ابنسینا (م. 428 ق.) سومین قله منطق در جهان اسلام است و بیشترین تأثیر را پس از آن دو بر منطق ارسطویی به جا گذاشته است. نوآوریهای منطقی خونجی چنان فراوان است که میتوان منطق سینوی را به دو دوره پیشاخونجی و پساخونجی تقسیم کرد. در دوره نخست، بیشتر منطقدانان در جهان اسلام به تکرار سخنان ابنسینا و شرح آموزههای او میپرداختهاند اما در دورة دوم، آموزههای خونجی و پیروانش بود که مورد شرح و نقد و تکرار قرار میگرفت.
خونجی مهمترین و خلاقترین منطقدان در میان پیروان ابنسینا است و در کتاب دورانساز کشف الاسرار عن غوامض الافکار، نوآوریهای بسیاری دارد که بیشتر آنها در آثار پس از وی مورد پذیرش قرار گرفته و یا با انتقادات شدیدی روبرو گشته است؛ برخی از نوآوریهای خونجی نیز به دلیل دشواری بیش از حد آنها مورد بیتوجهی متاخران واقع شده است. برخی از این نوآوریها عبارتاند از: بحث تفصیلی خونجی از قضایای حقیقیه و خارجیه، بیان روابط پیچیده میان این قضایا، کشف موجبه سالبه المحمول و موجبه سالبه الموضوع، کشف گزارههای همیشه صادق و همیشه کاذب، بحث تفصیلی از عکس نقیض، یافتن عکسهای مستوی و عکسهای نقیض اتفاقی، نزدیک شدن به پارادوکسهای استلزام مادی، نقد بسیاری از قیاسهای وجهی سینوی، نقد بسیاری از قیاسهای اقترانی شرطی سینوی، کشف قیاسهای اقترانی جدید.
با وجود این، خونجی در همه این موارد کامیاب نبوده است و هنگامی که نوآوریهای او را به زبان منطق جدید ترجمه میکنیم بسیاری از خطاهای ریز و درشت در استنتاجهای او رخنه کردهاند. از این میان، میتوان به موارد زیر اشاره کرد: خلط استلزام مادی و ربطی، نوسان در تحلیل قضایای حقیقیه به صورت شرطی و به صورت ساده، خلط گزارههای با و بدون تعهد وجودی، نادرستی بسیاری از قیاسهای اقترانی شرطی
از آنجا که کشف الاسرار خونجی مهمترین نقطه عطف در منطق اسلامی پس از منطق شفای ابنسینا است، آشنایی با نوآوریهای این کتاب میتواند به شناخت تحولات منطق در قرن هفتم و پس از آن کمک کند و در نگاشتن «تاریخ منطق اسلامی» پژوهشگران را یاری رساند. از آنجا که این کتاب اخیرا منتشر شده و آشنایی چندانی با جزئیات و نوآوریهای آن در محافل منطقی وجود ندارد اهمیت و ضرورت پژوهش درباره این کتاب آشکار میشود. همچنین، به کارگیری منطق جدید در ارزیابی نوآوریهای خونجی میتواند گامی در راستای منطق تطبیقی و شناساندن سهم منطقدانان مسلمان در پیشرفت این علم به جهان غرب و نشان دادن توانمندیهای شگفتانگیز منطق جدید در تحلیل مسائل منطقی فلسفی به اندیشمندان کشورمان باشد.
امروزه، با پدید آمدن منطق جدید و رویکرد دوبارهای که به آثار منطقدانان مسلمان، به ویژه از سوی منطقدانان غربی رونق یافته است، نیاز به پرداختن به اختلاف قدما و متأخران ِ منطق سینوی و دریافتن مقصود هر دو گروه از اصطلاحاتی که برساختهاند و نیز نیاز به داوری میان ایشان آشکارتر شده است. در میان منطقدانان معاصر غربی، نیکلاس رشر نخستین کسی است که به صورتبندی اندیشههای منطقدانان مسلمان پرداخته و کتابها و مقالههای چندی در این زمینه به نگارش درآورده است. پس از او، ویلفرید هاجز، الن باک، تونی استریت، هنریک لِیْگرلوند، پل تام و دیگران به پژوهش در آثار ابنسینا و پیروانش پرداختهاند و آثار تطبیقی چندی در این زمینه به نگارش درآوردهاند.
در کشور ما نیز بحثهای تطبیقی، به ویژه تطبیق منطق قدیم و جدید، سالهای بسیاری است که رونق گرفته و نویسندگان بسیاری به سود منطق جدید یا در دفاع از منطق قدیم به نگارش پرداختهاند. در این میان، مطالعة تطبیقی منطقدانان مسلمان با هم و ارزیابی ربط و نسبت گرایشها و دورانهای منطق سینوی کمتر صورت پذیرفته است. شاخصترین دورانهای منطق سینوی را میتوان دو دورة قدما و متأخران دانست که ابنسینا و خونجی منطقدانان شاخص این دو دوره هستند. بررسی و سنجش اندیشههای این دو منطقدان به ویژه به کمک ابزارهای منطق جدید کاری است که تاکنون صورت نگرفته و این کتاب گامهای نخستین را در این زمینه برداشته است.
کتاب در چهار بخش کلی سامان یافته است: بخش نخست «قضایای حقیقیه و خارجیه» که شامل پنج فصل است؛ بخش دوم «گزارههای همیشهصادق» نیز پنج فصل دارد؛ بخش سوم «موجهات» که دارای سه فصل است و بخش چهارم «عکس مستوی» که سه فصل پایانی را در بر میگیرد. این چهار بخش، هرچند به ظاهر از یکدیگر جدا به نظر میرسند، در حقیقت ادامة یک دیگر هستند و بحث قضایای حقیقیه و خارجیه چونان نخ تسبیح این سه بخش را به هم میپیوندد. در بخش دوم، صدق همیشگی گزارههای همیشهصادق ناشی از حقیقی و خارجی بودن موضوع و محمول این گزارهها است و در بخش سوم، بخش «موجهات»، تمایز قضیههای ضروریه و مطلقه شبیه تمایز قضیههای حقیقیه و خارجیه است، چنانکه تفسیرهای گوناگون از گزارة موجهة «مشروطة عامه» نزدیکی بسیار با قضیههای حقیقیه و خارجیه دارد. در بخش چهارم، نیز، عکس مستوی موجهات را برای قضایای حقیقیه و خارجیه به تفکیک بررسی کرده و اهمیت این قضایا در بحث عکس مستوی را نشان داده است.