فرار شاه به آمریکا دانشجویان خط امام را متوجه احتمال وقوع کودتا کرد/ سفارت آمریکا کانون کودتا بود
- اخبار سیاسی
- 12 آبان 1392 - 13:59
عباس سلیمینمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم در مورد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در 13 آبان سال 58 و وقایعی که در آن دوران در خارج از کشور اتفاق میافتاد، گفت: من در زمان اتفاقات 13 آبان 58 از دانشجویان خارج کشور بودم ولی در خارج کشور تلاش آمریکا را برای توقف روند استقلال ملت ایران مشاهده میکردیم.
*** تلاش رسانههای غربی برای توقف روند استقلالطلبی ایران***
سلیمینمین افزود: در واقع غرب بعد از پیروزی انقلاب، تبلیغات خود را شروع کرد و القا میکرد که ملت زیر بار انقلاب نمیرود و بر همین اساس بحث خلقها را در کار رسانهای شروع کردند ولی ما میدیدیم آمریکاییها و انگلیسیها روی چه مسائلی برای توقف روند استقلال طلبی ایران تمرکز داشتند. دانشجویان در آن دوران در داخل کشور بهطریق اولی این قضیه را لمس میکردند، زیرا بعضی از جهتگیریهای افراد را میشناختند، بهعنوان مثال وقتی در تبریز غائلهای ایجاد میشد که "مقدم مراغهای" و امثال اینها در این غائله بودند، دانشجویان کاملاً "مقدم مراغهای" را میشناختند که جهتگیریهای وی به چه صورت است و میدانستند که طرفدار آمریکاست. گرچه نمیدانستند "مقدم مراغهای" تا چه حدی پیش رفته و به عضویت سیا درآمده یا خیر، اما یک شناخت نسبی نسبت به این عوامل داشتند.
*** عناصر متمایل به آمریکا، سردمداران حرکتهای تنشآفرین در ایران/ سفارت آمریکا جهتدهی میکرد***
این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: در نقاط مختلف کشور عناصر متمایل به آمریکا، سردمدار حرکتهای تنشآفرین بودند و حرکتهایی را تحت عنوان اداره استانها بهصورت "خودمختار" شروع کردند، مثلاً در آذربایجان، خوزستان، کردستان، سیستان و بلوچستان این روش را شروع کردند و بعدها مشخص شد آقای سیدحسین موسوی که قائممقام حزب رستاخیز بود ماهها بعد از انقلاب، در سیستان و بلوچستان محوریت خلق بلوچ را دنبال کرد.
وی با بیان اینکه وقتی دانشجویان عناصری را میدیدند که به آمریکا وابسته بودند و یا جزو ارتشیها بودند و یا جزو چهرههای سیاسی وابسته به آمریکا بودند، محوریت حرکتهای اینچنینی را بهعهده داشتند و این مسئله کاملاً برای دانشجویان مشهود بود، افزود: نکته دیگر، اطلاعاتی بود که به دانشجویان و عناصر سیاسی میرسید که علاوه بر داخل کشور در نقاط حساس مرزی هم چنین تحرکاتی صورت میگرفت، "مثلاً آریانا که یکی از عناصر کلیدی شاهنشاهی بود و با آمریکاییها ارتباط بسیار گستردهای داشت، در مرز ترکیه و ایران مسقر شد و 2 هزار نیرو در آنجا جمعآوری کرده بود و حتی در داخل ایران عملیات میکردند و برمیگشتند. البته بمبگذاری هم میکردند که بحث طولانی دارد. علاوه بر آن پالیزبان در مرز ایران و عراق یک سری نیروهای ساواکی، ارتشی و مزدور را جمع کرده بود و دست به تحرکاتی زد، اینها تحرکاتی بود که در جاهای مختلف صورت میگرفت".
*** محور تحرکات آشوبطلبی "شاه" بود/ پیشنهاد فرح برای جهتدهی به آشوبگران از دریا***
سلیمینمین با تأکید بر اینکه بهطور قطع محور این تحرکات "شاه" بود، اظهار داشت: شاه تلاش میکرد که با کمک آمریکاییها و اسرائیلیها این مسائل را دنبال کند و در خاطرات فرح و دیگران نیز هست که شاه از طریق مراکش مرتب تماس تلفنی و ارتباطاتی داشت که این باعث شد مقامات مراکش به شاه تذکر دهند: اینجا را کانون اقدام علیه ایران قرار ندهید. فرح میگوید: من به شاه پیشنهاد دادم که کشتی اجاره کنیم و از روی آبهای آزاد مسائل را هدایت کنیم تا اعتراضات اینچنینی نباشد. این بیانگر آن است که شاه محوریت تحرکاتی را که عرض کردم بهعهده داشت. بالاخره شاه کسی بود که ارتش مدتها به او متکی بود و آدمهای اینطوری هم قطعاً نقطه محوریشان شاه بود یعنی از شاه حرفشنوی داشتند.
*** رفتن شاه به آمریکا دانشجویان را متوجه کودتا کرد***
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با بیان اینکه آن چیزی که دانشجویان را به این جمعبندی رساند تا آنها بهصورت هماهنگ عمل کنند، رفتن شاه به آمریکا بود، اظهار داشت: در آن دوران در میان سلطنتطلبها بحثی به وجود آمده بود که آمریکاییها حمایت سابق را از شاه ندارند و این موجب نوعی یأس و سردرگمی در نیروهای غربگرا داشت. وقتی شاه را به آمریکا راه دادند، حرکت اصلی این بود که این پیام به همه نیروهای طرفدار غرب که هدایتشان توسط شاه بود داده شود که همچنان غرب از شاه حمایت میکند و باعث شد که انسجام لازم را بین آنها ایجاد کند.
این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: وقتی شاه وارد آمریکا شد، دانشجویان فهمدیدند که قطعاً قرار است کودتای همهجانبهای در ایران صورت گیرد و کانون این کودتا هم مثل گذشته سفارت آمریکا است. زیرا وقتی کودتای 28 مرداد را مطالعه میکنید میبینید سفارت آمریکا یکی از عوامل این کودتاست، بهعنوان مثال کارمندان سفارت آمریکا قبل از کودتا چندین برابر میشوند. یعنی نیروها را در سفارت میآوردند و آنجا متمرکز میکنند تا بتوانند کودتا را هدایت کنند، مثلاً اختلاف تعداد کارمندان سفارت آمریکا با سایر سفارتخانهها خیلی زیاد بود، در واقع میخواستند کودتا را هدایت کنند، طبیعی بود که دانشجویان متوجه این نقطه کانونی شدند.
وی گفت: آمریکا همزمان خط نفوذ را نیز در ایران دنبال میکرد، یعنی سعی میکردند در خود تشکیلات انقلاب نفوذ کنند و تا حدی هم موفق شدند و توانستند بعضی از عوامل بسیار پرمسئله را در مقام استانداریها قرار دهند.
وی همچنین با اشاره به اینکه آمریکاییها از طریق خط نفوذ توانستند افرادی مثل مدنی را استاندار خوزستان کنند، تصریح کرد: در واقع مدنی خیلی به مسائل خوزستان کمک کرد و کارهایی کرد که زمینه شورش در آنجا به وجود بیاید. در کردستان هم استانداری را قرار دادند که بسیار آدم پرمسئلهای بود و بالاخره در نقاط مختلف کشور افرادی را قرار دادند.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین انقلاب اسلامی با بیان اینکه نفوذ یکی از راههایی بود که آمریکایی پیش بردند، اظهار داشت: بنابراین یکی از شگردهای آنها خط نفوذ و خط غائلهآفرینی در کشور تحت عنوان "ما میخواهیم خودمان را اداره کنیم" بود. یکی تجمع نیروهای ساواکی و فرار آنها در مرزها بود و آخرین کاری که انجام دادند، ایجاد یک گروههای وابسته بهنام چپ ولی در ماهیت آمریکایی را ساختند، مثلاً گروههایی مانند کومله و خلق مسلمان تشکیل شدند که ظاهرشان چپگرایی بود ولی آنها آمریکایی بودند.
این کارشناس مسائل سیاسی اضافه کرد: خلق مسلمان در اصل آمریکایی بودند که امثال "نزیه" در این گروهک حضور داشتند. بین خلق مسلمان در تبریز و چریکهای فدایی ارتباط بود که الآن کتابی در خارج از کشور نوشته شده و این ارتباطات را خیلی صریح گفتهاند که بین خلق مسلمان و چریکهای فدایی ارتباطی وجود داشت. پس، خط بعدی ایجاد گروههایی بود که اینها بتوانند تنشزایی کنند و ایجاد اختلاف کنند و بحران در داخل شهرها به وجود آورند.
"بحران از چه طریقی؟ از این طریق که به خیابانها بیایند و درگیریهای خیابانی ایجاد کنند یا اینکه یکی از کارهای وابسته دانشگاهی این بود که تابلویی را در دانشگاه بزنند تا یک نفر دیگر با آنها بحث کند و درگیری به وجود بیاید. این هم یکی از روشهایی بود که آمریکاییها دنبال میکرد. وقتی که دانشجویان رفتند و سفارت را تسخیر کردند و آن قرائن و مطالعات میدانی قبل از آن را به عمل آوردند با اسنادی که به دست آوردند، کاملاً تأیید شد".
سلیمینمین در مورد خط نفوذی که در مورد بنیصدر به کار بردند، تصریح کرد: مثلاً در مورد آقای بنیصدر، آمریکاییها یک ماه قبل از اینکه با امام به ایران بیاید، با وی تحت عنوان یک شرکت اقتصادی تماس گرفته بودند و از وی خواسته بودند که مشاوره اقتصادی بدهد و حقوق ماهیانه 1000 دلار به بنیصدر بدهند. اسناد موجود، در سفارت، این موضوع را تأیید میکرد که آمریکاییها خط نفوذ را در مقامات در سطح مشاوران امام و نزدیکان به امام خمینی(ره) آغاز کرده بودند و میخواستند در نقطهای نتیجه بگیرند.
وی افزود: مثلاً برخی اشخاص مانند "مدنی" و "نزیه" بودند که کد سازمان سیا داشتند یعنی آدمهایی که کاملاً به استخدام سیا درآمده بودند. بنابراین این خط نفوذ یکی از اقدامات آمریکاییها بود که اسناد آن پیدا شد. بعدها نیز مشخص شد که غائله کردستان و آذربایجان را هم آمریکاییها هدایت میکردند.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین انقلاب اسلامی با تأکید بر "الآن نسل جوان باید به اسنادی که از سفارت آمریکا بیرون آمده است توجه کند"، گفت: در این صورت جوانان ببینند حضور فعال آمریکاییها و داشتن ارتباط برای آمریکاییها فرصتی را ایجاد میکرد که بتوانند در جامعه ما اخلال کنند و روند استقلال را به خطر بیندازند.
سلیمینمین با اشاره به "اسناد و خاطراتی که الآن منتشر شده است"، اظهار داشت: مثلاً آقای شعبان جعفری میگوید: من مرتب بین آریانا و اسرائیل میرفتم و میآمدم. آمریکا من را بهعنوان مأمور ارتباط بین اینها قرار داد تا مرتب پیام رد و بدل کنم. آمریکاییها در این رابطه حضور جدی داشتند و نقشآفرینی محوری میکردند یا پالیزبان که الآن خاطراتش در خارج از کشور منتشر شده و او هم راجع به بحث دخالتهایش در مرز ایران و عراق مینویسد.
وی افزود: امروز خیلی راحت میشود به یک جمعبندیای رسید که با عدم اقدام دانشجویان اگر یک کودتا انجام نمیگرفت ــ نمیخواهم بگویم کودتا موفق میشد ــ اما قطعاً یک قتلعام گستردهای در تهران صورت میگرفت. یعنی آن حرکتهایی که آمریکاییها بهصورت مجزا از هم در جهان شروع کرده بودند باید در یک نقطهای به هم پیوند میخورد و یک کشتار و جنایت بزرگ انسانی صورت میگرفت.
این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: آمریکاییها نمیتوانستند به نتیجهای برسند اما قطعاً 2000 نیرو که از طریق آذربایجان میآمدند و 2000 نیرو از طریق کردستان میآمدند و اینها یک فعالیتها و کارهایی میکردند و زیانهایی به ملت ایران میزدند.
*** حرکت دانشجویان ستاد برنامهریزی آمریکاییها را در ایران و سایر کشورها منهدم کرد***
مدیر دفتر مطالعات و تدوین انقلاب اسلامی گفت: دانشجویان با این حرکت خودشان در واقع ستاد برنامهریزی اینگونه کارها را منهدم کردند و آن ستاد را از هم پاشیدند و ضربه هولناکی هم به کانون هماهنگی در تهران و هم به سایر کشورها خورد. این از هم پاشیدگی بهدلیل این است که آمریکا شیوهای را که در تهران انجام میداد، در پاکستان و در جاهای دیگر نیز انجام میداد، بنابراین شناخت شیوههای آمریکاییها برای ضربه زدن به ملتها موجب لطمهای جدی به آمریکاییها شد.
وی همچنین خاطرنشان کرد: آمریکاییها بهعنوان یک قدرت سلطهگر و کشوری است که در منطقه بسیاری از کشورها را مشابه ایران، تحت کنترل خود دارند و همچنان چپاول میکنند؛ این حرکت دانشجویان توانست آن برنامهریزی و کارکرد آمریکاییها را آشکار کند و طبیعتاً آمریکاییها تا زمانی که بیایند و دوباره شیوهها و متدهای خود را تغییر دهند یک فرصتی برای ملتها بهویژه ملت ایران ایجاد شد.
وی با بیان اینکه آمریکاییها یک لطمه جدی خورده بودند و در تهران دیگر سفارت نداشتند، اظهار داشت: برای همین بود که آمریکاییها میخواستند کودتا کنند اما کودتا شکست خورد زیرا آن ستاد قوی که حالت رسمی دارد ــ سفارتها امکانات گستردهای در اختیار دارند و میتوانند تردد کنند و کارهای مخابراتی خود را انجام دهند ــ از بین رفته بود و دیگر آمریکاییها از این امکانات برخوردار نبودند.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه تحرکات آمریکاییها مبتنی بر شناخت از جامعه ایران نبود، تصریح کرد: درست است که سفارتخانههای دیگر را در خدمت گرفته بودند ولی در عین حال خیلی فرق میکند که در اینجا حضور داشته باشند و عناصر CIA حضور همیشگی داشته باشند، بهدلیل اینکه آمریکاییها بعدها این ابزار را نداشتند، دیگر نتوانستند برای ضربه زدن به استقلال ملت ایران مؤثر واقع شوند.
سلیمینمین با بیان اینکه قطعاً یکی از موهبتهای قطع ارتباط آمریکا این است که نمیتوانند آن اشراف و حضور را در ایران داشته باشند، تصریح کرد: آمریکا طی سالیان دراز شبکهای از نیروی انسانی، چه مخفی و چه شبکهای، برای خود تدارک دیده بودند که از لحاظ فکری به آنها نزدیک بودند و در احزاب سیاسی و گروهها نفوذ داشتند و این نفوذ زمانی برایشان کارکرد داشت که در ایران باشند ولی وقتی نباشند کارکردشان خیلی خیلی کاهش پیدا میکند، بنابراین ضعیف و ضعیفتر میشوند. البته از بین نمیرود زیرا در خارج از کشور ارتباط برقرار میکنند یا اینها را دعوت میکنند به آنجا بروند اما وقتی که حضور ندارند ضعیف میشوند.
انتهای پیام/*