ویژه نامه/ بسیج، سازندگی و اقتصاد مقاومتی


ویژه نامه/ بسیج، سازندگی و اقتصاد مقاومتی

خبرگزاری تسنیم: ویژه نامه هفته بسیج با عنوان بسیج، سازندگی و اقتصاد مقاومتی منتشر شد.

به گزارش خبرنگار گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، چهارمین شماره ویژه نامه هفته بسیج با عنوان بسیج، سازندگی و اقتصاد مقاومتی منتشر شد. در این ویژه نامه آمده است:

**یادداشت/جایگاه بسیج در اقتصاد مقاومتی

مسأله تحریم موضوع جدیدی نیست . در تمام این سالها استکبارجهانی و به ویژه آمریکا تلاش کرده اند در راستای اعمال تحریم ها، مشکلاتی برای انقلاب اسلامی بوجود آورند. نامگذاری هوشمندانه سالهای اخیر با عناوین اقتصادی توسط مقام معظم رهبری بیانگر اهمیت موضوع اقتصاد است و همین امر مسئولیت دانشگاه ها و دستگاه های اجرایی را مضاعف کرده است . هر چقدر تفکر بسیجی را در جامعه بیشتر حاکم کنیم، پیروزی از آن ما خواهد بود .

از جمله الزامات اقصاد مقاومتی می توان به مردمی کردن اقتصاد، کاهش وابستگی به نفت، مدیریت مصرف و استفاده حداکثری از زمان، منابع و امکانات کشوراشاره کرد.

این روزها که دشمن با اعمال تحریم های بیشتر و سنگ اندازی در فعالیتهای بانکی به دنبال محدود کردن ماست اگر بخواهیم اقتصاد را با همان شیوه های قبلی اداره کنیم قطعاً دچار مشکل خواهیم شد. مقام معظم رهبری دو سال قبل موضوع اقتصاد مقاومتی را همزمان با طرح بحث کار آفرینی مطرح کردند.

تفاوت اقتصاد مقاومتی و اقتصاد ریاضتی در این است که اقتصاد ریاضتی با کاهش میزان بیمه ها و افزایش سن بازنشستگی و مالیات اجرا می شود، در صورتیکه اقتصاد مقاومتی به منظور مدیریت منابع، شناسایی حوزه های فشار، بی اثر کردن این حوزه ها و تبدیل فشار به فرصت است. در اقتصاد مقاومتی  منظور این نیست که دور خودمان حصار بکشیم بلکه باید فشارها را تبدیل به فرصت کنیم  که این رشد اقتصادی بدست آمده، اقتصاد مقاومتی نام خواهد داشت .

امروز بسیج وظیفه بزرگی را بر عهده دارد که همان کمک به انجام اقتصاد مقاومتی است. استفاده از کالاهای داخلی واصلاح الگوی مصرف از مهمترین مواردی است که باید برای توسعه و اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی مد نظر قرار داد.

کشورهای متعددی در جنگ 8 ساله دخالت داشتند که آمریکا، انگلیس و در راس آنها اسرائیل بودند. امروز نیز همچنان جنگ ها و فتنه ها ادامه دارد و نیاز به هوشیاری و بصیرت مردم بیش از قبل احساس می شود. بسیج بعنوان متولی این امر و حافظ دستاوردهای انقلاب در شرایط امروز مسئولیت خطیر و مهمی داشته و دارد بسیج در این رابطه می تواند چند نقش داشته باشد، اولین نقش بیان کردن چیستی اقتصاد مقاومتی است ؛ ابتدا باید تبیین شود که اقتصاد مقاومتی چیست؟ چه فرقی با اقتصاد ریاضتی دارد؟ وظیفه بعدی شناساندن ظرفیت های اقتصاد مقاومتی است .بسیاری از جنبه ها و ظرفیت های اقتصادی است که ناشناخته مانده و باید توسط دلسوزان انقلاب شناسانده شود. سومین وظیفه حمایت از تولیدات داخلی است با این وظیفه هم میتوان از اقتصاد مقاومتی حمایت کرد. رسیدن به اقتصاد مقاومتی می تواند یک فرصت باشد و نه تهدید؛ به شرط اینکه از این شرایط تحریم استفاده نموده و به خود باوری برسیم تا روی پای خود بایستیم.

در این راستا همانطور که بسیجیان در دفاع مقدس در مقابله با استکبار جهانی پیروز و سربلند بودند در پیروی از فرمایشات مقام معظم رهبری و تحقق اقتصاد مقاومتی نیز موفق عمل خواهند کرد .

از 12 مولفه اقتصاد مقاومتی بیانات رهبری، شش مولفه مربوط به دولت و شش مولفه دیگر مربوط به مردم است که وظیفه بسیج تبیین شش مولفه مردمی و مطالبه اجرای شش مولفه دیگر از دولت می باشد. شش مولفه مربوط به مردم در اقتصاد مقاومتی عبارتند از: فرهنگ کار و تلاش، مردمی کردن اقتصاد، تقویت روح خودباوری و خوداتکایی، اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف و تبذیر، استفاده از تمام ظرفیت ها و امکانات و حمایت از تولید ملی و عدم مصرف کالای خارجی.

 

**مقاله/اقتصاد مقاومتی چیست؟

برای شناخت بسترها و زمینه‌های تحقق اقتصاد مقاومتی، ابتدا باید به آسیب‌شناسی اقتصاد کشور و موانع و نیازمندی‌های تحقق اقتصاد مقاومتی پرداخت. اولین نیاز این است که مرکزیت و محوریتی برای فعالیت در عرصه‌ی اقتصاد مقاومتی داشته باشیم. فعالان این عرصه باید بتوانند اطلاعات و دستاوردهای خود را در جایی به اشتراک بگذارند. فرماندهی هوشمند و متمرکزی برای هدایت فعالیت‌های این حوزه و شناسایی و آموزش نیروهای مستعد و مناسب برای فعالیت علمی و عملیاتی در این عرصه لازم است. افراد دغدغه‌مند و مراکز تحقیقاتی و اجرایی که به این موضوع ورود کرده‌اند، می‌باید در شبکه‌ای فعال و مؤثر، از فعالیت‌های مهم و مسائل جدید مطلع ‌شوند و سامانه‌ای پویا و هوشمند برای این مسأله وجود داشته باشد. مراکزی چون شورای عالی امنیت ملی که در این موضوع ورود خوبی داشته‌اند، بایستی با عنایت به مسائل فوق در کمک گرفتن از دیگر نیروها پویا و چابک باشند.

نیاز دوم آن است که فعالیت در عرصه‌ی اقتصاد مقاومتی نیاز به رصد و دیده‌بانی فضای اقتصادی داخلی و بین‌المللی و نیز گردآوری آمارهای دقیق و ‌روزآمد دارد. بدون این دو، فعالیت برای تحقق اقتصاد مقاومتی امکان ندارد. ضمناً برای این‌که به این دو برسیم، به شاخص‌های بومی نیاز داریم تا میزان مقاومت و آسیب‌پذیری اقتصادمان را بر اساس آنها شناسایی کنیم و بدانیم این اقتصاد ما تا چه اندازه می‌تواند در برابر فشارها مقاومت کند و این سد اقتصادی چه میزان فشار را می‌تواند تحمل کند؟ اقتصاد غربی برای خودش شاخص دارد و ما به شاخص‌های بومی متناسب با این مسائل بومی خودمان نیاز داریم؛ کاری که از جوانان ما به‌خوبی برمی‌آید.

مسأله‌ی سوم، ضرورت طراحی یک الگوی مشخص از شیوه‌ی زندگی متناسب با اقتصاد مقاومتی برای عموم مردم و به‌ویژه برای مدافعان انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است؛ آنهایی که قائل به صحت و صدق ایده‌ی اقتصاد مقاومتی هستند. یعنی ما چه الگوی مشخصی را برای بدنه‌ای از مردم ارائه می‌دهیم که بدانند نیازها و مقتضیات انقلاب چه نوع سبک زندگی را می‌طلبد؟ ابتدا باید دولت را در سبک اداره‌ی امور و سپس این بخش از مردم را به سبک زندکی متناسب با انقلاب تشویق و تأیید کرد تا بدین‌وسیله سبک زندگی متناسب با مقتضیات انقلاب را در جامعه پُررنگ‌تر کنیم.

وقتی یک شیوه‌ی زندگی را بر اساس سه‌گانه‌ی «اعتماد به‌نفس ملی، روحیه‌ی جهادی، و پرهیز از لقمه‌ی حرام» طراحی کردیم، می‌توانیم به کارآمدی آن امیدوار باشیم. توجه به معنویت دینی در این سه‌گانه نقشی اساسی ایفا می‌کند. البته طبیعی است که جنگ نظامی برای مردم ملموس و باورپذیرتر باشد، اما جنگ نرم‌افرازی این‌گونه نیست. بنابراین وجود روحیه‌ی جهادی منبعث از آموزه‌های دینی در آن سبک زندگی بسیار مهم و کلیدی است. در روایات ما این عبارت وجود دارد که اگر کسى در میدان جنگ نبوده باشد یا در دلش حدیث جهاد نخواند، به گونه‌اى از نفاق زندگى را ترک می‌کند.

این شور و حماسه‌ی زندگی مقاوم و جهادی را باید به عرصه‌ی عموم علاقمندان انقلاب بکشانیم تا چهره‌ی زندگی را از اتراف و بی‌تفاوتی بزداییم. این مهم باید در نعلیم و تربیت رسمی و غیر رسمی اقتصادی متناسب با انقلاب اسلامی پیگیری شود و ما باید نظام تعلیم و تربیت اقتصادی خاص خودمان را برای مقاومت اقتصادی و جهاد اقتصادی، تبیین و طراحی و سپس اجرا کنیم.

بدیهی است اقتصاد مقاومتی بر پایه و اساس سرمایه‌ی معنوی افراد و جامعه استوار است. بدون معنویت و سلامت معنوی، مقاومت شکننده است. مثال مهم اقتصادی در این زمینه، پرهیز از لقمه‌ی حرام است. لقمه‌ی حرام هر الگویی را که از شیوه‌ی زندگی متناسب با اقتصاد مقاومتی ارائه بدهید، بی‌استفاده و بی‌فایده می‌کند. کسی که شکمش از حرام پر باشد، پای هیچ مبارزه و مقاومتی حاضر نخواهد شد. لقمه‌ی حرام مانند یک ویروس کشنده و خطرناک است که ایمنی دستگاه تشخیص و عملکرد افراد را به‌کلی نابود می‌کند. لذا یکی از اهداف اساسی ما باید این باشد که مسیر لقمه‌های حرام و میزان آن را در اقتصاد کشورمان بررسی کنیم و سپس با کانون‌های آن به‌شدت مقابله نماییم.

اقتصاد مقاومتی ماهیتاً اقتصادی مردمی است. ضروری است که مردم وارد این عرصه شوند تا از ورود رانت‌خوارها به اقتصاد جلوگیری کنند. اگر ما فضا را برای حضور جوانان مؤمن و خلاّق ایران اسلامی در عرصه‌ی اقتصادی فراهم کنیم، قطعاً تحولات مثبتی را در این عرصه شاهد خواهیم بود.

مسأله‌ی چهارم عبارت از این است که نظام آموزشی ما متناسب با اقتصاد مقاومتی عمل ‌کند. کارکرد نظام آموزشی آن است که کودکان و نوجوانان و جوانان یک کشور را متناسب با شرایط و نیازهای تاریخی آن برهه تربیت کند. اما متأسفانه در کشور ما این اتفاق به‌خوبی نمی‌افتد. به یک مثال از عملکرد آمریکا در دشمن‌سازی اشاره می‌کنم. وزارت دفاع آمریکا کتابی را در 400 صفحه منتشر کرده که موضوعات امنیت ملی آمریکا را در آن برشمرده و توضیح داده است. مخاطبان کتاب هم عموماً معلمان دبیرستان‌های آمریکا هستند و از آنها خواسته شده تا ضمن بحث‌های خودشان به این موارد هم اشاره کنند. یعنی آمریکایی که مشکل امنیتی با همسایگان خود ندارد و اساساً خودش بحران ساز برای دیگران است، با استفاده از نظام آموزش و پرورش خود کاری کرده که در ذهن جوانان و نوجوانان این کشور همواره دغدغه‌ی امنیت اقتصادی و دشمنان اقتصادی مطرح باشد.

حال این سؤال مطرح است که نظام آموزشی ما چه اندازه به دنبال جهادی بارآوردن مخاطبان خویش است و آیا اصلاً فکری برای این‌ دارد که فرزندان این مرز و بوم را جهادگر باربیاورد؟! ما نیاز داریم که از سطح پیش‌دبستان برای این مسأله برنامه داشته باشیم. ما به شعر و داستان و کاریکاتورهایی احتیاج داریم که کودکانمان را به این سمت هدایت کنیم. بنابراین توجه به نظام آموزشی و تربیتی در این عرصه بسیار مهم است.

مورد پنجم هم درباره‌ی نظام رسانه‌ای و تبلیغاتی ما برای رواج آموزه‌های اقتصاد مقاومتی است. ما به نظام تبلیغاتی هماهنگ و منسجمی احتیاج داریم که بتواند این آموزه‌ها را از طریق رسانه‌های رسمی و غیر رسمی مختلف، به‌خوبی و در بسته‌بندی‌های مناسب به مردم عرضه کند؛ همان‌گونه که در دوران دفاع مقدس به هر حال دستگاه‌هایی مسئول کاری شبیه این کار بودند و برای آن فکر می‌کردند. بنابراین ما باید از ظرفیت همایش‌ها، سخنرانی‌ها، اینترنت، شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی و حتی مجالس مذهبی و هیئات برای رسیدن به این مقصود استفاده کنیم.

مسأله‌ی ششم، امکان واکنش سریع نظام اقتصادی ما در برابر حملات اقتصادی است؛ این‌که چقدر توان واکنش به کنش‌ها و حملاتی را داریم که به نظام اقتصادی ما وارد می‌شود و چقدر می‌توانیم در این واکنش سریع استقامت داشته باشیم. اگر بحرانی پیش بیاید، تا چه میزان می‌توانیم مصارف کشور را پایین بیاوریم؟ مردم تا چه اندازه و در چه مدتی می‌توانند خودشان را با این تغییرات هماهنگ کنند؟ قوت‌های ما در این زمینه می‌باید تکمیل و ضعف‌هایمان ترمیم شوند.

مسأله‌ی هفتم، ایفای نقش پررنگ مردم در اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی ماهیتاً اقتصادی مردمی است. دوباره به تعاریف ابتدای بحث برمی‌گردیم؛ اگر قرار باشد ما اقدام به نهادسازی‌های موازی در اقتصاد مقاومتی کنیم، هیچ لزومی ندارد که این نهادسازی را دولت انجام دهد، بلکه ضروری است که مردم وارد این عرصه شوند تا از ورود رانت‌خوارها به اقتصاد جلوگیری کنند. الان که بحث تحریم‌ها و مشکلات مبادله‌ی پول مطرح است، نهادهای اقتصادی مردمی و سازمان‌های مردم‌نهاد می‌توانند نقش بسیار پررنگ و تعیین‌کننده‌ای داشته باشند. اگر ما فضا را برای حضور جوانان مؤمن و خلاّق ایران اسلامی در عرصه‌ی اقتصادی فراهم کنیم، قطعاً تحولات مثبتی را در این عرصه شاهد خواهیم بود.

در زمان جنگ جهانی دوم، اقتصاددان‌های معروف آمریکا در واحد اقتصادی وزارت دفاع این کشور برنامه‌ریزی کردند که چگونه می‌توانند از شرایط موجود و ظرفیت‌های مردمی برای جنگ استفاده کنند. امروز ما نیاز داریم که یک بار مهارت‌های مردم خودمان را کاملاً رصد کنیم تا دریابیم که در روز مبادا مهارت چه کسانی برای این کشور به کار می‌آید و اگر کسانی چند مهارت دارند، کدام مهارتشان در اولویت استفاده قرار دارد.

لقمه‌ی حرام مانند یک ویروس کشنده و خطرناک است که ایمنی دستگاه تشخیص و عملکرد افراد را به‌کلی نابود می‌کند. لذا یکی از اهداف اساسی ما باید این باشد که مسیر لقمه‌های حرام و میزان آن را در اقتصاد کشورمان بررسی کنیم و سپس با کانون‌های آن به‌شدت مقابله نماییم.

به گمان من برای این‌که عملیات جهاد اقتصادی ما موفق باشد، باید بازیگران اصلی این اقتصاد را نه به صورت کلی، که کاملاً جزئی تعیین کنیم. یعنی تقسیم‌بندی خود را از حالت مردم و مسئولین به یک تقسیم‌بندی تخصصی تبدیل کنیم که شامل اساتید دانشگاه، اساتید حوزه، دانشجویان، طلاب، دانش‌آموزان، معلمان و زنان خانه‌دار و همه‌ی اقشار دیگر بشود.

مسأله‌ی هشتم، لزوم توجه و دلجویی و حمایت دولت از فعالان اقتصادی است. اگر دولت در شرایط عادی از فعالان اقتصادی و از کشاورزان و کارگران و کارمندان حمایت کند، آن وقت می‌تواند انتظار داشته باشد که آنها هم در روز مبادا به کمک کشور بیایند. اما اگر دولت آنها را رها کند و به مشکلات آنها اهمیتی ندهد و فقط به فکر خود باشد، دیگر توانی برای مقاومت در این اقشار نمی‌ماند که بخواهند در روز مبادا مقاومت کنند؛ چنان‌چه حضرت امیرالمؤنین علیه‌السلام در نامه‌شان به مالک اشتر به این معنا اشاره کرده‌اند.

نکته‌ی نهم، تحرک دستگاه دیپلماسی کشور برای فعال کردن ظرفیت‌های بالقوه و فرصت‌های جهانی در اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی در شبکه‌ای پویا از اقتصاد جهانی معنادار می‌شود و کشف و بکارگیری و ساخت ظرفیت این شبکه برعهده‌ی ماست. جهانی شدن اقتصاد موجب شده تا مقاومت اقتصادی نیز تعاریف جدید به خود بگیرد، لذا ما نیازمند بازیگرانی خاص در عرصه‌ی اقتصاد جهانی و بازی در  لایه‌های مختلف آشکار و پنهان آن هستیم. همچنین لازم است تا گردآوری و استفاده از تجارب اقتصادی دیگر کشورها در زمینه‌های مشابه را مجدانه پیگیری کنیم. به هر حال ممکن است هر کشوری در یک برهه‌ای با مشکلات اقتصادی مواجه بوده باشد؛ اگر دستگاه دیپلماسی کشور این تجربیات را گردآوری کند و در اختیار فعالان و محققان اقتصادی بگذارد، این مسأله برای اقتصاد کشور بسیار راهگشا خواهد بود.

نکته‌ی دهم و پایانی، لزوم تبدیل بحث اقتصاد مقاومتی به گفتمان رایج در دانشگاه‌ها، مراکز علمی و مجامع مذهبی است. همین صحبت کردن و گفت‌وگو پیرامون این موضوع و توجه به ابعاد مختلف آن، در سرعت حرکت به سمت تحقق اقتصاد مقاومتی تأثیری بسزا خواهد داشت. این مسأله باید در کلاس‌های درس و پروژه‌های علمی از محققان و نخبگان خواسته شود و از سوی استادان اقتصاد که درد دین دارند یا حداقل آزاده و میهن‌دوست هستند، جدی گرفته شود.

مجموعه‌ی این مطالب، درآمدی بود بر مسأله‌ی اقتصاد مقاومتی برای آغاز بحث‌های علمی. البته مطالب هر بند نیازمند تفصیل و نقشه‌ی راهی مشروح است که با پیگیری دستگاه‌های مسئول در هر بخش، ان‌شاالله ادامه می‌یابد.

**شعر/ ای بسیجی ها

ای بسیجی‌های از جنسِ امام

باز هم وقت نبرد است و قیام

ضربه ها دارند جاری می شوند

زخم ها دارند کاری می شوند

باز دنیا شهر کوفی ها شده

ای بسیجی ها علی تنها شده

زیر ِ باران ولایت ، تر شوید

با شهیدان باز همسنگر شوید

دشمنان دارند وحدت می کنند

در زمین ظلم و جنایت می کنند

می رسد هر دم به گوشم این صلا

قال مولا : کل ارض کربلا

کیست در میدان فداکاری کند ؟

این حسین عصر را یاری کند ؟

باید از حالا بسیجی تر شویم

بیقرار و بی دل و بی سر شویم

باید این دل را برای او کنیم

مال و جان و نان فدای او کنیم

غرق ایمان ، غرقِ در پاکی شویم

مثل مردان خدا خاکی شویم

در مسیر عشق جانبازی کنیم

تا شهیدان را ز خود راضی کنیم

دشمنان ما بدانند این کلام

دوره ظلم و جنایت شد تمام

گوش بر فرمان قرآن می دهیم

ما سر ایمانمان جان می دهیم

گر چه در ظاهر به لب در خنده ایم

در درون از خشمتان آکنده ایم

ما ز نسل مصطفی و حیدریم

ما بسیجی های خطِ رهبریم

گر عیان گردد که فرمان می دهد

هر بسیجی بشنود جان می دهد

با شهیدان باز همدم می شویم

راهی خط ِ مقدم می شویم

خاکریز ِ عشق را پر می کنیم

پشت ِ سنگرها تفکر می کنیم

غرق ِ کار و غرق ِ همت می شویم

مثل ابراهیم همت می شویم

با ولی تجدید بیعت می کنیم

باز هم قصد شهادت می کنیم

از زمین خوردن نمی ترسیم ما

اصلا از مردن نمی ترسیم ما

برای مشاهده ویژه نامه اینجا را کلیک کنید.

منبع: بسیج پرس

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon