به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، جوزف زرنچک، کهنه سرباز و تحلیلگر نظامی و سیاسی آمریکایی در مصاحبه اختصاصی با تسنیم تاکید کرد که معتقد است عربستان سعودی بیشترین حمایت را از تکفیری های حاضر در خاک سوریه انجام داده و در پی قتل عام مذهبی است.

وی افزود: سعودی‌ها آشکارا نارضایتی خود را از توافق بین ایران و غرب هم نشان داده اند و امیدوارند تا با به معارضه کشاندن آمریکا و سوریه در مرحله بعد، این نقشه را برای ایران پیاده کنند.

جوزف زرنچک ساکن شهر هایلند در ایالت ایندیانای آمریکا، یک معلم، تحلیلگر سیاسی و همچنین افسر بازنشسته ارتش آمریکاست که به مدت 25 سال از سال 1986 تا سال 2007 در خدمت ارتش آمریکا بوده‌است. وی بصورت گسترده‌ای مسایل داخلی، خارجی، نظامی و اقتصادی آمریکا را بعلت تعارض با قوانین بین‌المللی بشدت مورد انتقاد قرار داده‌است.

مشروح این مصاحبه را در زیر می‌خوانید.

تسنیم: احمد جبرا رییس ائتلاف ملی سوریه، اظهار داشته است که یکی از پیش شرط های شرکت وی در کنفرانس ژنو استعفای اسد  از مقام ریاست جمهوری است ،آمریکا در این باب چه نظری دارد و چه نیتی در پس این تقاضاست ؟

این تقاضا غیرمنطقی و هدف از آن صرفا تخریب روند مذاکرات سوریه است. بشار اسد نمایندگی کشورش را به عهده دارد و یکی از سران شرکت کننده است و تمثیل کننده دفاع سوریه از خود در برابر نیروها و دخالت های خارجی است. می دانیم که عربستان سعودی بیشترین حمایت را از تکفیری های حاضر در خاک سوریه انجام داده و در پی قتل عام مذهبی است. سعودی ها آشکارا نارضایتی خود را از توافق بین ایران و غرب هم نشان داده اند و امیدوارند تا با به معارضه کشاندن آمریکا و سوریه در مرحله بعدی این نقشه را برای ایران پیاده کنند.

سرویس های اطلاعاتی آمریکا متفق القول می گویند که حملات شیمیایی تروریست ها در سوریه حاصل برنامه ریزی مشترک سی آی ای،سرویس های اطلاعاتی عربستان و سایر بازیگران مطیع غربی ها بوده است. حتی گفته می شود که حمله به سفارت آمریکا در لیبی هم در پی تهدید برخی از مقامات سرویس های اطلاعاتی آمریکا به فاش سازی ابعاد طرح پنهان سوءاستفاده از سلاح های شیمیایی توقیف شده لیبی در سوریه رخ داده است تا بدین ترتیب، آمریکا بهانه ای برای مداخله در لیبی بدست بیاورد. جامعه جهانی نیز به خوبی واقف است که جنگ افزار  لیبی برای مسلح ساختن جنگجویان خارجی به سوریه فرستاده شد و اکثر این جنگجویان در لیبی هم حضور داشته اند.

سعودی ها نقش حافظان منافع آمریکا را بازی می کنند و در طرح "بازیابی دلارهای نفتی" که اقتصاد آمریکا را سرپانگه داشته و امکان نظامی گری و  تثبیت هژمونی سیاسی جهانی را به ایالات متحده می دهد با آمریکا شریکند. دولت آمریکا  نیز از عربستان حمایت و چشم خود بر روی وهابیت و سلفی گری بسته است، از تروریست های تکفیری که  هزینه شان را سعودی ها می دهند به عنوان ابزاری برای حمله به سایر کشورها و پرداخت پول به دیکتاتورها استفاده می شود. چنانکه می بینیم، عمده صادرات آمریکا ،یعنی ده درصد از درآمد ناخالص ملی این کشور را تجارت اسلحه می سازد. آمریکا  هزار پایگاه نظامی در صد و بیست کشور دارد. بودجه نظامی اش هم از روسیه، چین، ایران، کل کشورهای آفریقا، ملل خاورمیانه، آسیا و آمریکای جنوبی بیشتر است. در واقع سوغات آمریکا  برای جهان نظامی گری است. اما همین کشوری که این مقدار را برای تحت سلطه درآوردن جهان هزینه می کند، امپراطوری ای رو به زوال است.

عربستان سعودی از ایالات متحده یک تریلیارد دلار طلب دارد و بر اساس قوانین آمریکا، شهروندان این کشور عربی نمی توانند شرکت یا املاک آمریکایی بخرند. اگر اجازه این کار به سعودی ها داده می شد، آنگاه هیئت حاکمه آمریکا نوکرشان می شد. طلب عربستان از آمریکا به این کشور امکان داده تا منابع مالی را برای بی ثباتی در سوریه اختصاص داده و به سیاستمداران پاکستانی رشوه بدهد و همزمان در کنار آمریکا از دولت دست نشانده افغانستان هم حمایت کند. عربستان به همین دلایل حجم گسترده ای از سلاح را از آمریکا خریداری می کند. نظام بازیابی دلارهای نفتی نیز از آنسو آمریکا را وادار به چپ اسکنانس بدون پشتوانه کرده تا تورم دهشتناکش را به کل سیستم مالی جهان تزریق کند. همین سیستم فاسد دارایی های ایران را به خاطر عدم همراهی اش با جهانخواری آمریکا  بلوکه کرده است.البته ، اقتصاد ایالات متحده باید هم برای لاپوشانی دروغ ها و سراب هایش هزینه گزافی کند.

تسنیم: آیا سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه و دشمنی این کشور با ایران و سوریه صرفا تحت تاثیر القائات  عربستان سعودی است ؟

هرچند عربستان به تمامی از ابزارهای در دسترس خود برای اثرگذاری بر سیاست خارجی خاورمیانه ای آمریکا استفاده می کند، اما در این میان نفوذ اسراییل بر آمریکا حتی از عربستان هم بیشتر است. سرمایه داران و تجار اسراییلی برای نفوذ و اثرگذاری بر سیاست خارجی آمریکا سیاستمداران رده بالای این کشور را خریده اند.  در خود اسراییل هم دستاوردهای سیاست خارجی این کشور به چالش کشیده شده است، اما ایالات متحده همچنان کورکورانه از نتانیاهو پیروی می کند. بسیاری از سیاستمداران آمریکایی نیز دنباله رو وی هستندو مزایایشان را سازمان های صهیونیستی مخالف با ایران تامین می کنند.

همین سیاستمدارن در حوزه های امنیتی، صنعتی و تجاری آمریکا سرمایه گذاری کرده و صاحب شرکت های غول آسا هستند. بنابراین حمایت از جنگ افروزی و بی ثباتی دولت ها به نفع بسیاری از آنهاست. مثلا، سنای آمریکا مملو از سناتورهای حقوق بگیر از سازمان های صهیونیستی است . روسای کمیته های نیروهای مسلح ، اطلاعات خارجی و دپارتمان امنیت ملی نیز صهیونیست هستند.

تسنیم: مردم آمریکا در این میان چه نقشی دارند ؟ آیا مردم آمریکا از حقایق  اطلاع دارند ؟

رسانه های آمریکا بر پایه تمایل صهیونیست ها و منافع شرکت های بزرگ اداره می شود و منافع این دو بخش با هم کاملا هماهنگ است و باید مردم را از اوضاع بی خبر نگه دارند. با این وجود، خوشبختانه در دهه گذشته سازمان های رسانه ای و رزونامه نگاران مستقلی نیز ظهور کرده اند و دروغ های نومحافظه کاران را به نقد کشیده و دورویی و ظاهرسازی های مقامات آمریکایی را فاش ساخته اند ، مثلا می توان از گلن گرینوالد، جرمی اسکافیلد،جاستین ریموندو ،کریس هجز و روی پائول یاد کرد که آمریکاییان را با حقایق آشنا کرده اند. رسانه های مستقلی چون راشا تودی، پرس تی وی و صدای مسکو نیز نزد آمریکاییان اعتباری بیشتر از رسانه های آمریکایی دارند. به علاوه، ادوارد اسنودن، ژولیان آسانژ و بردلی مانینگ هم خباثت دولت آمریکا را برملا ساخته اند  تا مردم بدانند که منافع اقتصادی و سعادت توده ها توسط سردمداران جنایتکار آمریکا زیر پا گذاشته شده است.

بنابراین، نه تنها اعتبار دولت آمریکا از دست رفته ،بلکه دروغ ها و جنایت هایش نیز بر همگان آشکار شده است ،مثلا به تازگی اخبار جاسوسی از مکالمات روزانه ده ها میلیون نفر در سرتاسر جهان توسط دولت آمریکا و با همکاری آژانس امنیت ملی فاش شد و خشم آمریکاییان و متحدان این کشور را بر انگیخت. تعجبی ندارد که وقتی سران آمریکا حرف از حقوق بشر،تقبیح شکنجه، سرکوب و سایر اعمال شریرانه می زند همه با نفرت به آنها بنگرند.

استقبال مردم آمریکا از صلح هیئت حاکمه را به وحشت انداخته است. آمریکاییان دیگر به بهانه های درپس نبردهای طولانی مدت مانند عراق و اشغال سرزمین های دیگر پی برده اند. در افغانستان به عنوان نمونه، به بهانه مبارزه با تروریسم می بینیم که بیست غیرنظامی بیگناه را به خاک و خون می کشند تا بر فرض یک تروریست را از بین ببرند.

تسنیم: به عقیده شما ، در مذاکرات ژنو2 موضع سایر کشورها در برابرسیاست خارجی آمریکا چه خواهد بود؟

نیروهای مخالف هژمونی ایالات متحده مسلما در این مذاکرات نیز به دروغ های سردمداران آمریکا خواهند تاخت. در عمل نیز ثابت شده است که استدلال ها و منطق این گروه ها نسبت به سناتورهای جنگ طللبی از قبیل جان مک کین و لیندسی گراهام، از بازوهای اصلی نومحافظه کاران تحت حمایت رسانه های سرمایه داری آمریکا، معتبرتر است. سازمان های بین المللی از قبیل شورای روابط خارجی ، کمیسون سه جانبه و گروه بیلدربرگ همگی در پی خاتمه دادن به حمکرانی دلار در جهان به عنوان واحد پولی رایجند .صراحتا بگویم که آمریکا در منجلاب گرفتار شده و هیئت حاکمه اش نیز به خوبی این را می دانند، هرچند ظاهرا این کشور قدرتمند است اما قدرتش پوشالیست. آمریکا در تمام  نقشه هایش شکست خورده اما ادعای پیروزی می کند! حال و روز اسفبار دولت این کشور آشکار شده و حقیقت در مواجهه با ایدئولوژی و منطق دروغین روسای آمریکا بهترین سلاحی است که سایرین در اختیار دارند.

مثلا رجوع کنید به بهانه آمریکا در زمینه حملات شیمیایی توسط رژیم اسد که ساختگی بودنشان معلوم شد، اسناد و لپ تاپ های حاوی طرح ها و برنامه های هسته ای ایران که موساد برای ترویج مخالفت با ایران علم کرد، دروغ هایی که راجع به تسلیحات کشتار جمعی صدام گفته شد، ناکامی آمریکا در افغانستان ، جاسوسی، شکنجه و قتل مخالفان سیاست های آمریکا  در سرتاسر جهان که همگی اعتبار این کشور را از بین برده است . همزمان با تلاش های آمریکا می بینیم که خاورمیانه، آمریکای  جنوبی و مرکزی توافقنامه های تجاری و نظامی جدیدی را بین خود ابداع کرده  اند که مستقل از اراده آمریکاست.

هرچقدر هم تعداد نیروها و عوامل مخالف تحقق صلح جهانی زیاد باشد، باز حقیقت آشکار می شود. وظیفه مردم آمریکا  نیز آگاهی یافتن از واقعیت ها و فشار به دولتشان است. ایران نیز باید جنبش غیر متعهدها و بورس نفت خود را ترغیب و ترویج کرده و همچنان در چهارچوب قوانین بین الملل فعالیت کند. همانگونه که تا کنون هم مفاد و اصول ان پی تی و قوانین آژانس بین المللی انرژی اتمی را رعایت و بهانه را از طرف های غربی گرفته و از اعتبار، امنیت و حقوق خود دفاع کرده است.

رهبران ایران بر موضع حق خود مقاومت کرده اند زیرا حق و حقیقت با آنهاست. در مقابل سازمان هایی همانند سازمان ملل را می بینیم که در قیاس با جنبش غیرمتعهدها روزبروز اعتبار خود را در جهان سوم بیشتر از دست می دهند زیرا مقاصد امپریالیستی در آنها چیرگی دارد و در سطح جهانی نیز به جز اتحادیه اروپا و آمریکا، سایر کشورها از ایران و برنامه صلح آمیز هسته ای آن دفاع می کنند و ادعاهای وزارت خارجه آمریکا را رد می کنند که خود نشانه شکست آمریکاست و در مقابل، ملت های عضو جنبش غیرمتعهدها صلح را به ثمر خواهند نشاند.

انتهای پیام/